0

متن کامل استفای مایلی کهن

 
msmusic2
msmusic2
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 40
محل سکونت : اصفهان

متن کامل استفای مایلی کهن

محمد مایلی کهن در حالی از سمت سرمربیگری تیم ملی فوتبال کشورمان استعفا کرد که در مدت کمتر از دو هفته حضورش در این عنوان، موفق شد فوتبال ملی ایران را با بحرانی روبرو کند که می تواند عواقب جبران ناپذیری برای فوتبال ملی کشورمان همراه داشته باشد.

به گزارش خبرنگار مهر، پس از آنکه تیم ملی فوتبال کشورمان روز هشتم فروردین ماه با هدایت علی دایی برابر عربستان شکست خورد و شانس صعود خود به جام جهانی را کم رنگ تر از گذشته دید، روز نهم فروردین در شرایطی خبر برکناری دایی به طور رسمی از سوی فدراسیون فوتبال اعلام شد که قبل از این برخی منابع نزدیک به عوامل خارج از فوتبال خبر استعفای او را منتشر کرده بودند و مشخص بود این برکناری از سوی فدراسیون فوتبال صورت نگرفته است.

پس از برکناری دایی فدارسیون فوتبال تلاش کرد گزینه مناسب تری را برای هدایت تیم ملی انتخاب کند اما از آنجا که انتخاب سرمربی مناسب کار دشواری بود یک هفته طول کشید تا در مشورت هایی با عواملی خارج از فدراسیون فوتبال و پس از نشست های متعدد در نهایت محمد مایلی کهن را به عنوان سرمربی تیم ملی جانشین علی دایی کند.

دو هفته پیش و زمانی که مایلی کهن به عنوان سرمربی جدید تیم ملی فوتبال کشورمان انتخاب شد برخی اهالی فوتبال این اتفاق را یک انتخاب اشتباه دانستند و از افرادی که وی را به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب کرده اند، انتقاد کردند.



با این حال با توجه به در پیش بودن مسابقات حساس تیم ملی فوتبال کشورمان در مرحله مقدماتی جام جهانی اهالی فوتبال بر آن شدند که از این انتخاب حمایت کنند و شرایط را به سمتی پیش ببرند که فوتبال ملی ایران لطمه نخورد.

با انتشار بیانیه اول محمد مایلی کهن اما اوضاع فوتبال کاملا بهم ریخته و بحرانی شد و کار را تا جایی پیش برد که مسئولان فدراسیون فوتبال در انتخاب آینده تیم ملی دچار تردید شدند و نشست های روز دوشنبه هم نتوانست به آنها کمکی کند.

روز سه شنبه و در شرایطی که همه منتظر تصمیم فدراسیون فوتبال بودند، محمد مایلی کهن با انتشار بیانیه دوم خود از سرمربیگری تیم ملی استعفا کرد و فوتبال ملی ایران را با چالش جدیدی مواجه کرد.

رفتن و استعفای محمد مایلی کهن از تیم ملی فوتبال کشورمان همانقدر عجیب و سوال برانگیز بود که آمدنش عجیب می نمود. با این حال به نظر می رسد آنچه طی روزهای اخیر فراموش شده است " تیم ملی فوتبال ایران " است که غریبانه منتظر انتخاب سرمربی خود است و باید برای انتخاب فرد جدید هم چندین روز دیگر هم منتظر و سرگردان بماند.

قطعا این آمد و رفت های مبهم و بدور از منطق عواقب جبران ناپذیری برای تیم ملی فوتبال کشورمان به همراه خواهد داشت که امیدواریم مسئولان دلسوز ورزش کشور در زمان باقی مانده دست در دست هم دهند و با ایجاد وفاق ملی و البته انتخابی درست و شایسته به تیم ملی کمک کنند تا راه صعود به جام جهانی را در پیش گیرد.
Only God  
سه شنبه 1 اردیبهشت 1388  9:10 PM
تشکرات از این پست
haft_7
haft_7
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : دی 1387 
تعداد پست ها : 115
محل سکونت : اصفهان

بیانیه دوم محمد مایلی کهن مربی با سابقه لیگ ایران

بيانيه شماره 2 و متن استعفاي امروز محمد مايلي كهن:
من لايق و شايسته سرمربيگري تيم ملي ايران نيستم

خبرگزاري فارس: سرمربي تيم فوتبال ايران با انتشار بيانيه شماره 2 خود اعلام كرد لايق و شايسته سرمربيگري تيم ملي نيست.


به گزارش خبرگزاري فارس، محمد مايلي كهن لامروز متن بيانيه شماره 2 خود كه در واقع متن استفعفايش از سرمربيگري تيم ايران محسوب مي‌شود را به شرح زير صادر كرد:
بسمه تعالي
بيانيه شماره 2
مربي شدن چه آسان، آدم شدن محال است
نمي‌دانم چه بگويم، چه بنويسم. به قول مجري محترم برنامه نود، اين روزها بلوايي در فوتبال ما به وجود آمده كه قداست آن را زير سوال برده كه همه آن ناشي از بيانيه احمقي به نام مايلي كهن است. بله؛ محمد مايلي كهن. اين مزدور به مردم و ميهن، كه به يكباره تمام قداست و زيبايي فوتبال ما را شكسته و تنها نيمه خالي ليوان را ديده و همواره فرياد سر مي‌دهد اي مردك (مايلي كهن) چگونه به خودت اجازه دادي با الفاظي مانند گنده باقالي، كوتوله و ... تقدس شعاري حماسي مانند توپ، تانك، فشفشه و ... را از بين ببري. شعار پرمحتوا و زيبايي كه در عين سادگي در مقاطع مختلف كاربرد اساسي داشته؛ نه تنها در روابط با مايلي كهن بلكه ديگران نيز از آن بي‌بهره نمي‌مانند.(داور، بازيكن، مربي و ...) .
اي خائن(مايلي كهن) آدم بي‌منطق و نادان چرا و با كدام منطقي توي احمق به هنگام مسابقه تيم سايپا با استقلال تهران، هنگامي كه شعار مي‌دادند توپ، ‌تانك، فشفشه، مايلي كهن و... توي نادان در صندليت نشستي و دم برنياوردي. اي مردك چرا با ديگران هم آواز نشدي و آن شعار را تو نيز سر ندادي، تازه گناه بزرگتر اينكه چرا گوش پسرت (از معدود دفعاتي بود كه در ورزشگاه حاضر مي‌شد) را نكشيدي و به او نگفتي كه پسرم تو هم اين شعار زيبا و بي‌مانند را هم صدا با تماشاچيان فهيم زمزمه كن. توپ، تانك، فشفشه و ...
پسرم آنها به دليل حضور مبارك تو در كنار من سنگ تمام گذاشتند و دارند پدرت را بيش از هميشه مورد لطف و تشويق خود قرار مي‌دهند.
پسرم هيچ مي‌داني كه پدرت در تمامي دوران قهرماني‌اش اين گونه مورد لطف و حمايت قرار نگرفته بود. به راستي اي مزدور، خائن، گلادياتور، با كدام منطق و جسارتي به خود اجازه دادي كه بازيكنانت بدون غل و زنجير در مسابقات حاضر شوند.
اي مردك عقب‌مانده در هزاره سوم با كدام جسارتي اين همه اتحاد و همدلي بين تماشاگران را ناديده گرفته و درصدد آن هستي تا در بين آنها فاصله انداخته و اختلاف به وجود آوري. چگونه است كه چشمانت را بستي و بهترين تماشاگران دنيا را نمي‌بيني.
اي بدبخت فلك زده، اي مردك عقب افتاده، بيشتر اين عقب‌افتادگي‌ات به خاطر اين است كه نمي‌خواهيم تماشاگرنماهاي واقعي را از كانال تلويزيوني همسايه ببينيم، هر چند چند بار دعوت شدي و ديدي كه تماشاگرنماها چگونه بازيكنانشان را وقتي گل مي‌زنند مي‌روند و در بغل آنها قرار مي‌گيرند. اگر تماشاگرنماها نبودند كه مي‌بايستي تكه بزرگ بازيكن، گوش او مي‌شد. بيچاره در به در از آن جا مانده، از اين جا رانده. اگر او تماشاگرنما نبود كه فاصله سكوهاي تماشاگران با زمين مسابقه از بين نمي‌رفت و مي بايستي بين آنها خندقي كنده مي‌شد.
بله آنها تماشاگرنما هستند كه پس از اتمام بازي براي هر دو تيم دست مي‌زنند. اصلا آنها نه تنها تماشاگرنما هستند بلكه شرف و غيرت و مردانگي ندارند. مگر مي‌شود تيم مورد علاقه‌شان بازي را واگذار كند و او براي تيم خود و رقيبش دست بزند.مگر مي‌شود تيم مورد علاقه‌اش در پايان مسابقه بازي را واگذار كند و رگ گردنش بيرون نزند. مگر نمي‌ديدي كه اين مسابقه آخرين مسابقه تيم مورد علاقه او و تو مي‌باشد. پس بايد بر اساس اصول حرفه‌اي گري از هر طريق ممكن و با هر ترفند در اين مسابقه پيروز از زمين خارج شود.
اينها را كه ديدم و شنيدم به خود آمده و گفتم پس اي آدم كوتوله اين اراجيف چه بود كه در بيانيه اول نوشتي. اين همه غوغا و بلوا در فوتبال نجيب و پاك ما بوجود آوردي. از خودت خجالت بكش و به خاطر اين همه پاكي، دوستي، صميميت، اتحاد، مردانگي، تماشاگر خوب، بازيكن خوب، داور خوب، مربي خوب، مدير خوب، ورزشگاه خوب، فدراسيون خوب، روزنامه خوب، خبرنگار خوب، تلويزيون خوب، راديوي خوب و خيلي خوب‌هاي ديگر و به خاطر اينكه قداست اين همه خوبي‌ها‌ را شكستي از همه معذرت بخواه و طلب عفو كن و با صداي بلند بگو من لايق و شايسته مربيگري تيم ملي كشورم نيستم و از اول هم ما اشتباه بوديم.
عجيب است كه روده‌درازي مي‌كنم اما اين پسر؛ عليرضا (نوه‌ام) اين شعر را مي‌خواند: يك توپ دارم قلقلي، سرخ و سفيد و آبي، مي‌زنم زمين هوا مي‌ره، نمي‌دوني تا كجا مي‌ره. من اين توپو نداشتم ،‌مشقامو خوب نوشتم ، بابام بهم عيدي داد يك توپ قلقلي داد.
بابا ،عليرضاي بهتر از جانم تو هم وقت گير آوردي اما به خودم مي‌آيم و مي‌گويم اين پسر 3 ساله از من كوتوله 55 ساله عقلش بيشتر است. صدايش مي‌كنم و مي‌گويم، عزيزم عجب توپي، عجب صفايي، عجب معرفتي، عجب مروتي، عجب مردانگي، عجب دوستي، بابا عليرضاي بهتر از جانم مي شه به من هم يكي از اون توپ ها را بدي و با همان پاكي و صداقت صميميت و معصوميت تو.
محمد مايلي كهن از همه جا رانده و مانده اما يارب نظر تو برنگردد.
انتهاي پيام/

haft

چهارشنبه 2 اردیبهشت 1388  10:55 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها