0

زندگاني حضرت زهرا(س)

 
ganjineh
ganjineh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 823
محل سکونت : تهران
دوشنبه 31 فروردین 1388  12:33 PM
تشکرات از این پست
ganjineh
ganjineh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 823
محل سکونت : تهران

اشعار حضرت علی(ع) در مرثیه حضرت فاطمه(س)

اشعار حضرت علی(ع) در مرثیه حضرت فاطمه(س)

علامه مجلسى گويد :
در ديوان شعرى كه به على عليه السلام منسوب شده است نوشته :
بعد از وفات حضرت فاطمه ، على عليه السلام اشعارى در مرثيه فاطمه سرود، آن اشعار اين است :
1
آيا به سوى زندگى طولانى راه و طريقى هست ؟ از كجا خواهد بود در صورتى كه (چيزى بين انسان و مرگ ) حايل نخواهد شد .
2 حقا كه من اگر چه به مرگيقين دارم ، ولى در عين حال اميدى بسيار براى زنده ماندن در من وجود دارد.
3
روزگار داراى رنگهايى است كه شب را صبح مى كند، و نفوس در بين آنها جارى است .
4 روزگار را منزل بر حقى مى باشد كه محل اقامت نزد آن نيست ، و براى هر مردى ازروزگار به طرف آن راهى خواهد بود.
5 من ياد او را به وسيله روزهاى عزت قطع نمودم، و هر عزيزى در اينجا ذليل و خوار خواهد شد.
6 مرضهاى دنيا را براى خود فراوانمى بينم ، صاحب آن امراض تا موقع مردن عليل خواهد بود.
7
من مشتاق آن كسى هستم كه او را دوست مى دارم ، آيا به سوى آن كس كه او را دوست دارم راهى هست ؟
8 خانهمرا دور كرده است ، ولى در عين حال آن شخص كه قبل از من از فراق مرده است نيكوبود.
9
گوينده اى در داستانها راجع به جدايى مثلى زده و من آن را در روز كوچ نمودن زياد مثل مى زنم .
10 حقا كه از دست دادن من فاطمه را بعد از احمد صلىالله عليه و آله دليلى است بر اينكه هيچ دوستى دائمى نخواهد بود.
11 بعد ازنايافتن آنان زندگى در اينجا چگونه خواهد بود، به جان تو سوگند اين مطلبى است كهراهى به سوى آن نخواهد بود.
12 به زودى از يادنمودن من اعراض مى شود و دوستىفراموش مى گردد، و بعد از من دوستى براى دوست نظير من ظاهر خواهد شد.
13 شخصملول و آن كسى كه چون من غايب شوم وى را راضى كند دوست من نخواهد بود.
14 ولىدوست من آن است كه وصال او دائمى باشد، قلب او مرا حفظ كند و براى كارهاى من دخيلباشد.
15 هنگامى كه يك روز از فوت بگذرد يقينا گريه افراد گريه كننده قليل خواهدشد.
16 اراده جوانمرد آن است كه دوست نميرد، در حالى كه راهى به سوى آنچه كه مىخواهد وجود ندارد.
17
مصيبت مال و مفقودشدن آن بزرگ نخواهد بود ولى مصيبت اشخاص بزرگوار بزرگ است .
18
براى اين جهت است كه پهلو و پيكرم موافق آرام گرفتن در خوابگاهى نيست ، و در دل من از حرارت فراق تشنگى جايگزين است .
و نيز به هنگام رحلت حضرت زهرا مى فرمايد :
دوستى كه نظير او دوستى نخواهد بود، و در قالب من غير از او بهره اى وجود ندارد .
دوستى كه از پيش چشم و جسم من غايب شد، ولى از قلب من غايب نخواهد بود .
و خطاب به حضرت زهرا بعد از فوت او مى فرمايد :
مرا چه شده كه بر روى قبرها توقف مى نمايم ، و بر قبر دوست سلام مى كنم ولى او جواب سلام مرا نمى دهد .
اى دوست تو را چه شده كه جواب سلام ما را نمى دهى ، آيا بعد از من دوستى دوستان را فراموش كردى .
جواب از زبان حضرت زهرا :
دوست در جواب گفت : من چگونه جواب شما را بگويم ، در صورتى كه رهين سنگهاى فراوان و خاك قرار گرفتم .
حقا كه خاك اعضاى نيكوى بدنم را خورد و من شما را فراموش كردم و از نظر اهل خانه و همسالهايم ناپديد شدم .
از من بر شما باد كه رشته دوستى و محبت من و شما با بازماندگانم قطع شد .

دوشنبه 31 فروردین 1388  1:19 PM
تشکرات از این پست
rayanhamid
rayanhamid
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 229
محل سکونت : تهران

پاسخ به:زندگاني حضرت زهرا(س)

دستت درد نكنه دوست عزيز...............منتظر مطالب بعدي هستم
اللهم عجل لوليک الفرج
دوشنبه 31 فروردین 1388  2:05 PM
تشکرات از این پست
ganjineh
ganjineh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 823
محل سکونت : تهران

پاسخ به:زندگاني حضرت زهرا(س)

اولین تابوت

در تهذيب از ابوعبدالرحمن حذاء، از امام صادق روايت شده كه گفت :
اولين تابوتى كه در اسلام ساخته شد، تابوت فاطمه عليهاالسلام بود. زيرا آن بانو در آن بيمارى كه از دنيا رفت ، به اسماء فرمود: من لاغر شده ام و گوشت بدنم از بين رفته است ، آيا چيزى كه بدنم را بپوشاند، براى من درست نمى كنى ؟ اسماء گفت : زمانى كه من در حبشه بودم نوعى تابوت مى ساختند. مايل هستيد من شكل آن را نشان دهم ؟ فرمود: مانعى ندارد .
اسماء گفت تا تختى را آوردند، آنگاه آن تخت را وارونه بر روى زمين نهاد، دستور داد تا شاخه هاى خرمايى هم آوردند، آن شاخه هاى خرما را به پايه هاى آن تخت تابيد و يك پارچه روى آنها انداخت و گفت : اين شكل همان تابوتى است كه من ديدم .
فاطمه زهرا عليهاالسلام فرمود: نظير اين تابوت را براى من بساز و بدنم را به وسيله آن بپوشان ! خدا بدن تو را از آتش محفوظ بدارد !

چهارشنبه 2 اردیبهشت 1388  5:36 PM
تشکرات از این پست
ganjineh
ganjineh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 823
محل سکونت : تهران

پاسخ به:زندگاني حضرت زهرا(س)

بيان اسماء و القاب و كنيه حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها
ابن بابويه بسند معتبر از يونس به ظبيان روايت كرده است كه حضرت صادق كاشف حقايق عليه الصلوه و السلام فرموده كه حضرت فاطمه سلام الله عليها را نه اسم است نزد خداى عزوجل الفاطمه و الصديقه و المباركه و الطاهره و الزكيه و الراضيه و المرضيه و المحدثه و الزهرا آنگاه حضرت صادق عليه السلام فرمود كه آيا مى دانى كه چيست تفسير فاطمه (ع ) يونس عرض نمود خبر بده مرا از معنى آن اى سيد من . حضرت فرمود فطمت من الشر يعنى بريده شده است از كل بديها. سپس ‍ فرمود كه اگر اميرالمؤ منين على عليه السلام تزويج نمى نمود او را كفوى و نظيرى نبود او را بر روى زمين تا روز قيامت . نه آدم و نه آنها كه بعد از او بودند (از كتاب بحار و غيره ) اين حديث شريف نورانى برهان ساطع و دليل قاطع است بر اينكه حضرت اميرالمومنين و سيد الاولياء معلم الملك و الملكوت ولى الله اعظم على مرتضى عليه آلاف التحيه و الثناء از جميع انبياء و رسل و اوصياء ايشان بعد از حضرت ختمى مرتبت عقل كل خاتم الانبياء والرسل ، مرتبه اش افضل و اشرف و ارفع مى باشد و نيز برهان ساطع و روشنى است بر افضليت و اشرفيت و ارفعيت ملكه ملك و ملكوت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها بعد از پدر خاتم انبيا حضرت محمد مصطفى و بعد از شوهرش حضرت على مرتضى صلوات الله عليهما از كل انبياء و رسل و اوصياء ايشان و همچنين از قاطبه ماسوا على الاطلاق .
ولنعم ما قيل :

حق چو نديده همسرش در همه ممكنات از آن

واجب و لازم آمدش خلقت حيدر آورد

ذات اقدس حق تعالى و مبدء اعلى از عنايتى كه به حضرت فاطمه (س ) داشته ، اسم او را از اسم خود مشتق فرموده است .
چنانكه در روايت معتبر از قول پيغمبر آمده كه قال النبى
)
ص )لفاطمه شق اله لك يا فاطمه اسما من اسمائه فهو الفاطر و انت فاطمه ) (از بحار ج 43) اين حدايث شريف نورانى برهان و دليل ساطع است كه حضرت فاطمه سلام الله عليها مظهر اسماء حسناى الهى و مجلاى صفات علياى ربوبى است و اين حديث دلالت بر عصمت آن ملكه ملك و ملكوت دارد چه در علم كلام و حكمت متعاليه با براهيه عقليه و ادله متقنه محكمه ثابت و مبرهن گرديده كه خداى متعال و ذات ذى الجلال الوهى منزه و مبرى از كل عيوب و نقائص است و جامع جميع صفات كماليه و نعوت جماليه و جلاليه است .
بنابراين كسى كه مظهر صفات و اسماء اوست مى بايست به حكم عقل و برهان منزه و مبرى از كل عيوب و نواقص باشد مگر نقص امكان كه اين از لوازم وجود ممكن الوجود است .
پس مستفاد از جمله (فطمت من الشر) در تفسير فاطمه (ع ) و اشتقاق فاطمه از اسم مبارك (فاطر) دليل قاطع است بر اينكه حضرت فاطمه سلام الله عليها منطمه است از جميع شرور و عيوب و نقائص و چون چنين است پس لازم است كه واجد جميع خيرات و داراى جميع محاسن و مكارم و متصف به كل كمالات در تمام شئون بوده باشد .
و چگونه چنين نباشد و حال آنكه فاطمه (س ) مظهر كل اسماء الهيه و مرآت و آئينه ذات و صفات ربوبيه است فاطمه (س ) مظهر علم خداست . فاطمه (س ) مظهر حلم خداست . فاطمه (س ) مظهر قدرت خداست . فاطمه (س ) مظهر جمال خداست . فاطمه (س ) مظهر جلال خداست . آرى كم كسى است كه بتواند به افق مقام اعلاى حضرت فاطمه سلام الله عليها اكتناها معرفت حاصل نمايد و كم كسى است كه تبواند به مقام نورانيت حضرت فاطمه (س ) را بشناسد .
زيرا در مقام معرفت آن حضرت ، عقول ذوى العقول حيارى و افهام ذوى الافهام صرعى است رفعت شاءن و عظمت مرتبه شامخه اين بانوى عظمى بقدرى بالا است كه در حيطه ادراك نيايد .
كه فاطمه (س ) از نظر حقيقت باطن ليله القدر است و مگر مى تواند كسى ادراك ليله القدر نمايد؟ در حديث معتبر از لسان كاشف حقايق حضرت امام صادق عليه الصلوه و السلام چنين نقل شده كه فرموده است انا انزلناه فى اليله القدر : الليليه فاطمه و القدر (الله ) فمن عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادرك ليله القدر و انما سميت (فاطمه ) لان الخلق فطموا عن معرفتها از بحار علامه مجلسى ج 43 (ص 65)
ارباب عرفان و معرفت و كرسى نشينان عرض علم و حكمت را محور اين حديث شريف نسبت به تشابه و مضاهات ليله القدر با وجود حضرت فاطمه سلام الله عليها توجيهاتى است .
از جمله آنكه همانطورى كه معرفت اكتناهى بكنه ذات الوهى براى احدى ميسور نيست ، معرفت اكتناهى بكنه ذات فاطمه لاهوتى صفات نيز براى احدى امكان پذير نيست و همانطوريكه حقيقت ليله القدر و منزلت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها بر خلق مجهول است .
و همانطوريكه در شاءن ليله القدر در قرآن آمده فيها يفرق كل امر حكيم آيه 4 - سوره دخان ، نيز وجود حضرت فاطمه سلام الله عليها از جهت اينكه اسوه و الگو است براى مردم پس در واقع ميزان تفريق حق از باطل است .
و نيز همانطوريكه ليله القدر ظرف است از براى آيات و سو قرآنى به حكم انا انزلناه فى ليله القدر آيه سوره القدر چه قرآن در ليله قدر نازل شده است همين طور وجود فاطمه سلام الله عليها وعاء و ظرف است براى آيات نورانيه وجوديه ائمه اطهار و مظاهر تامه اسماء و صفات پروردگار كه همه نسل و ذريه آن بزرگوار يعنى فاطمه سلام الله عليها مى باشند. زيرا صدف وجود فاطمه زهرا ظرف وجود همه امامان و وعاء گوهرهاى ائمه اطهار عليهم السلام است و اوست كه ام الائمه است و هر امام خود كلام الله ناطق و هر يك آيه كبراى الهى هستند كه از صقع ربوبى در ظرف ليله القدر فاطمى تجلى و ظهور نموده و به عبارت ديگر نازل شده اند. مضافا به اينكه مصحفى نورانى محتوى جميع حقايق الهى بر حضرت فاطمه (س ) نازل گرديد كه جميع علوم و اسرار از ازل تا ابد در آن صحيف مباركه منطوى است و آن مصحف هميشه مورد استفاده ائمه معصومين عليهم السلام بوده و الساعه آن صحيفه شريفه نزد حضرت ولى عصر مهدى ارواحناله الفداء موجود است .
و از جمله تشابه ليله القدر ليله مخصوصه تجليات خاصه الهيه باسماء لطفيه و فيوضات و بركات و اشراقات ربانيه است و در ليله القدر است كه ادعيه و حاجات بندگان در دربار الوهى باجابت مى رسد، نيز با توسل بندگان و مخلوقات با ايمان به ذيل عنايت حضرت فاطمه زهراء سلام الله عليها كه ليله القدر معنوى و ظرف تتجلى رحمت رحيميه ربانى است و در واقع باب رحمت واسبع و مظهر الله و وجيه عندالله است و مصداق خير من الف شهر و مصداق كوثر اعطائى الهى و منبع خير كثير نامتناهى الهى به حضرت ختمى مرتبت محمد صلى الله عليه و آله است ، حاجات حاجتمندان بوسيله و وساطت حضرت فاطمه زهرا (س ) نزد خدا روا و دردهاى دردمندان شفا يابد و ليتوسل به خاندان عصمت و ولايت و زيارت آنان عارفا بحقهم شرط اساسى آن است كما قال الصادق عليه الصلوه و السلام :نحن و الله الاسماء الحسنى ( التى لا يقبل الله من العباد عملا الا بمعرفتنا كاشف حقايق الذى انكشف له الملك و الملكوت فرمود: مائيم اسماء حسناى الهى عمل بندان نزد خداوند سبحان مورد قبول واقع نمى شود مگر به معرفت ما. مولف توصيه اكيد مى كند خوانندگان محترم را كه هميشه در مقام حاجت مشروعه - هر چه باشد - از خواندن دعاى توسل كه در كتاب مفاتيح الجنان قمى و ساير كتب ادعيه معتبر است غفلت ننمايند. زيرا اثر اجابت آن سريع و بسيار مفيد و بارها براى نگارنده به تجربه رسيده است و اين دعاى نورانى سريع الاجابه از توسل به حضرت ختمى مرتبت پيغمبر رحمت شروع و به دوازدهمين نير برج امامت و ولايت حضرت خاتم الاوصياء ولى عصر ختم مى گردد و توسل به حضرت فاطمه سلام الله عليها در آن دعلا مندرج است .
باين عبارت يا فاطمه الزهرا يا بنت محمد يا قره عين الرسول يا سيدتنا و مولاتنا انان توجهنا و استشفعنا و توسلنا يك الى الله و قدمناك بين يدى حاجاتنا يا وجيه عندالله اشفعى لنا عندالله .

بارى حضرت فاطمه سلام الله عليها را نامهاى ديگرى است مانند صديقه و مباركه و محدثه و طاهره و زكيه و راضيه و مرضيه و زهراء كه تسميه آن حضرت به اين اسماء شريفه همه من جانبت الله سبحانه و تعالى و به تعيين خداوند متعال است ، كما صرح فى الروايه المذكوره قوله عليه السلام : لفاطمه تسعه اسماء عند الله عزوجل الحديث .

براى حضرت فاطمه عليهاالسلام كنيه هاى متعدده اى است و از آن جمله است ام الفضائل ، ام العلوم ، ام الكتاب ، الم الخيره و ام الاسماء زيرا آن حضرت مظهر اسماء حسنى الهى است . و از القاب و كنبه هاى آن حضرت است ام الحسن ، ام الحسين ، ام المحسن ، ام الئمه و ام ابيها چه آن حضرت مقوم و مربى جهت مقام روحانبت حضرت ختمى مرتبيت است

چهارشنبه 2 اردیبهشت 1388  5:37 PM
تشکرات از این پست
ganjineh
ganjineh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 823
محل سکونت : تهران

پاسخ به:زندگاني حضرت زهرا(س)

پیامک فاطمیه

1- وقتی که دشمن جانب در حمله ور شد
من پشت در بودم ولی محسن سپر شد
تا بود محسن پهلوی من در امان بود
با سقط محسن میخ در هم کارگر شد

شهادت بانوی دو عالم حضرت فاطمه(س) را تسلیت عرض می نمایم.

2- يا فاطمه روز حشر ستاري كن

دلسوختگان را ز كرم ياري كن

ما با همه گفتيم كه با زهرائيم

تو نيز بيا و آبرو داري كن

شهادت گل یاس نبی را تسلیت عرض می نمایم.

3- كاش ثاني ذره اي احساس داشت

احترام باغبان و ياس داشت

كاش زهرا پشت در تنها نبود

مادر سادات هم عباس داشت

4- دگر پروانه بال و پر ندارد

نه بال و پر كه خاكستر ندارد

مفسرها همه با خون نويسيد

كه قرآن علي كوثر ندارد

5- حضرت فاطمه(س) می فرمایند:

هر كس خالصترين عبادت را به طرف خداوند بالا فرستد خداوند هم   بهترين مصلحت را برايش نازل مي كند .
6- شاپرکها ییم و خاکستر شدیم ، وای مردم ، وای ، بی مادر شدیم

جای سیلی تا ابد بر روی ماست ، تا قیامت میخ در پهلوی ماست

رد خود سینه ات بر جاده است ، خاک چادر ، مهر هر سجاده است

7- آه مادر کودکانت خسته اند ، چشم بر دست کبودت بسته اند
ای که عجل گفتی و مرگت رسید ، عجلی گو تا فرج آید پدید .

 

چهارشنبه 2 اردیبهشت 1388  5:37 PM
تشکرات از این پست
ganjineh
ganjineh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 823
محل سکونت : تهران

پاسخ به:زندگاني حضرت زهرا(س)

خصلت حضرت زهرا(س)

خداوند متعال ده خصلت را به ده نفر از زنان عالم عطا نموده ، و نسبت داده است :
1
توبه را به حضرت حوا
2
زيبايى را به سارا همسر حضرت ابراهيم
3
محافظت از خود را به همسر حضرت ايوب
4
احترام و حرمت را به آسيه همسر فرعون
5
حكمت را به زليخا همسر حضرت يوسف
6
عقل را به بلقيس همسر حضرت سليمان
7
صبر را به مادر حضرت موسى
8
برگزيدگى را به حضرت مريم مادر عيسى عليه السلام
9
مقام رضا و خشنودى را به حضرت خديجه عليهاالسلام همسر رسول خدا
10
علم را به حضرت فاطمه عليهاالسلام همسر على عليه السلام

چهارشنبه 2 اردیبهشت 1388  8:51 PM
تشکرات از این پست
ganjineh
ganjineh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 823
محل سکونت : تهران

پاسخ به:زندگاني حضرت زهرا(س)

جريان وفات حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها
اسماء بنت عميس جريان وفات فاطمه زهرا سلام الله عليها را چنين تعريف مى نمايد هنگاميكه رحلت حضرت فاطمه نزديك گرديد به من فرمود :
جبرئيل در موقع رحلت پدر بزرگوارم مقدارى كافور برايش آورد پدرم آنرا سه قسمت فرمود يك قسمت را براى خودش برداشت يك قسمت را بعلى عليه السلام اختصاص داد و قسمت سوم را بمن داد
من قسمت خود را در فلان جا نهاده ام و اينك بدان نياز دارم شما آنرا برايم حاضر نما اسماء حسب الامر فاطمه زهرا كافور را حاضر كرد آنگاه خودش ‍ را شستشو داد و وضو گرفت و با اسماء دستور داد لباسهاى نمازم را حاضر ساز و بوى خوش برايم بياور اسماء لباسها را حاضر كرد آنگاه پوشيده و بوى خوش استعمال نمود و رو بقبله در بسترش خوابيد و با سماء فرمود من استراحت ميكنم تو ساعتى صبر كن پس مرا صدا كن اگر جوابت را نشنيدى بدان كه من از دنيا رفته و مرده ام آنگاه على عليه السلام را زود از رحلت من خبر كن .
قال الراوى فانتظرتها اسماء هنيئه ثم نادتها فلم تجبها فنادت يا بنت محمد المصطفى يا بنت من كان من ربه قاب قوسين او ادنى فلم تجبها فكشفت الثوب عن وجببها فاذابها قد فارقت الدنيا فوقعت عليها تقبلها و هى تقول يا فاطمته اذا قدمت على ابيك رسول الله فاقرئيه عن اسماء بنتعميس السلام ثم شقت اسماء جيبها و خرجت فتلقيها الحسن و الحسين عليهماالسلام فقالا اين امناه فسكت فدخلا البيت فاذا هى ممتده فحركها الحسين عليه السلام فاذا هى ميته فقال يا اخاه آجرك الله فى الوالده فوقع عليها الحسن (ع )يقبلها مره و يقول يا اماه كلمينى قبل ان يفارق روحى بدنى قالت و اقبل الحسين (ع )يقبل رجليها و يقول يا اماه انا ابنك الحسين كلمينى قبل ان ينصدع قلبى فاموت .
قالت لهما اسماء يا ابنى رسو الله (ع )انطلقا الى ابيكما على عليه السلام فاخبراه بموت امكما فخرجا يناديان يا محمداه يا احمداه اليوم جددلنا موتك اذ ماتت امنا ثم اخبرا عليا عليه السلام و هو فى المسجد فغشى عليه حتى رش عليه الماء ثم افاق و كان عليه السلام يقول بمن العزاء يا بنت محمد كنت بك اتعزى ففيم العزاء من بعدك .
راوى گويد اسماء لحظه اى حضرت فاطمه سلام الله عليها را بحال خويش ‍ واگذار نمود سپس آنحضرت را ندا كرد اما جوابى نشنيد صدا زد اى دختر حضرت محمد مصطفى اى دختر كسى كه در مقام قرب به پروردگار بقرب قوسين اوادنى رسيد ولى جوابى نداد چون جامه را از روى صورت حضرتش برداشت مشاهده كرد كه از دنيا مفارقت نموده است خود را بروى حضرت انداخت و در حالتيكه او را مى بوسيد گفت اى فاطمه آن هنگام كه پدر بزرگوارت را ملاقات نمودى سلام اسماء بنت عميس را به آن حضرت ابلاغ كن آنگاه گريبان چاك زد و از خانه بيرون آمد حسنين (ع ) به او رسيده از حال مادر پرسيدند او ساكت شد و پاسخى نداد آنان وارد خانه شده ديدند حضرت مادر دراز كشيده حسين (ع )حضرت را تكان داد ديد رحلت نموده است رحلت مادر را به برادرش حسن (ع ) تسليت گفت فرمود اى برادر خداوند تو را در مصيبت مادر اجر و پاداش بدهد .
حسن (ع ) خود را بر روى مادر انداخت و او را مى بوسيد وى گفت اى مادر با من تكلم نما قبل از اينكه روح از بدنم جدا شود حسين جلو آمد و پاهاى حضرت را مى بوسيد و ميگفت مادر من پسرت حسينم با من سخن بگو پيش از آنكه قلبم منفجر شود و بميرم .
آنگاه اسماء به حسنين (ع )گفت اى فرزندان رسول الله برويد نزد پدرتان على (ع ) و او را از مرگ مادر مستحضر نمائيد آن دو بزرگوار از منزل بجانب مسجد روانه شدند و صداشان به يا محمداه و يا احمداه بلند شده بود تا بمسجد رسيدند صحابه باستقبال ايشان دويدند سبب گريه و ناله از آنان پرسيدند گفتند مادر ما از دنيا مفارقت كرده چون اميرالمؤ منين على عليه السلام اين خبر وحشت اثر را شنيد بر روى افتاد و غش كرد و از هوش ‍ رفت و با پاشيدن اب ر آنحضرت بهوش آمد و چنين گفت اين دختر حضرت ختمى مرتبت محمد (ص ) من بعد از تو خود را به كه تسلى دهم .
من هرگاه غمها و مصائب جهان بمن رو مى آورد تو وسيله دلداريم بودى اما بعد از تو چه كسى موجب دلدارى و تسليت من خواهد گرديد گوئى زبان حال على با فاطمه عليهماالسلام اين بوده است

بعد پيغمبر ز اشرار عرب

آنچه ديدم ظلم و طغيان و غضب

بودم از هر ابتلا بى واهمه

شادكام از وصل تو اى فاطمه

گر بخون دامان دل آلوده بود

 

 

 

چون تو بودى خاطرم آسوده بود

چون تو بندى از جهان بار سفر

در فراقت بگذر آبم ز سر

اى انيس و مونس ديرينه ام

داغ خود چون مى نهى بر سينه ام

از چه ترك آشنائى كرده ائى

وز على فكر جدائى كرده ائى

 

 

وجود مقدس اميرالمومنين على عليه السلام بعد از رحلت حضرت فاطمه سلام الله عليه بشدت ناراحت شد و گريه و ناله اش بلند شد و در فراق آنحضرت اين اشعار را سرود :

لكل اجتماع منخليلين فرقته

و كل الذى دون الفراق قليل

و ان افتقادى فاطما بعد احمد

دليل على ان لا يدوم خليل

  يعنى هر اجتماعى از دو دوست آخر بجدائى منتهى مى شود و هر مصيبتى كه غير از جدائى و مرگ است اندك است و رفتن فاطمه بعد از حضرت ختمى مرتبت پيش من دليل است بر آنكه هيچ دوستى باقى نمى ماند و در روايت معتبر دارد كه چون على عليه السلام را در هفت پارچه كفن كرد و پيش از آنكه بند كفن را به بندد .
نادى يا امكلثوم يا زينب يا فضه يا حسن يا حسين هلموا و تزودوا من امكم الزهرا فهذا الفراق و اللقاء فى الجنته .
فاقبل الحسنان (ع ) يقولان و الحسرتا لا تنطفى من فقد جدنا محمد المصطفى و امنا الزهرا اذا لقيت جدنا فاقرئيه من السلام و قولى له انا بقينا بعدك يتيمين فى دار الدنيا .
فقال اميرالمومنين (ع ) اشهد آنهاحنت و انت و مدت يديها و وضمتهما الى صدرها مليا و اذا بها تف من السماء ينادى يا ابا الحسن ارفعهما عنها فلقدابكيا و الله ملائكته السماء فرفعهما عنها و عقد الرداء عليها و صلى عليها و معه الحسن و الحسين و عقيل و عمار و سلمان و المقداد و ابوذر و دفنها فى بيتها .
و لما وضعها فى اللحد قال بسم الله الرحمن الرحيم بسم الله و بالله و على ملته رسول الله محمدبن عبدالله سلمتك ايتها الصديقته الى من هو اول بك منى و رضيت لك بما رضى الله لك ثم قرء (منها خلقناكم و فيها نعيدكم و منها نخرجكم تاره اخرى ) سوره طه آيه 55 حسين بيائيد و از مادر تان بهره بگيريد كه نگام فراق و جدائى رسيده و ديدار و ملاقات فاطمه به بهشت افتاد در اين موقع بود كه حسنين ( دو قره العين ) زهرا جلو آمده و ميگفتند آه و واحسرتا كه بمصيبتى بزرگ روبرو شديم و بفقدان جدمان حضرت محمد مصطفى و مادرمان فاطمه زهرا مبتلا شديم مادر جان هنگاميكه جدمان را ملاقات نمودى سلام ما را برسان و به آن بزرگوار بگو ما بعد از تو در دار دنيا يتيم گرديديم .
امير اهل ايمان على عليه السلام ميفرمايد من شهادت و گواهى ميدهم كه در آن هنگام فرياد و ناله فاطمه زهرا بلند شد و دستهاى خود را دراز نمود و دو نور چشمانش حسن و حسين در بغل گرفت و آهسته آنان را بر سينه خو چسبانيد در اين موقع سروش غيبى و هاتف آسمانى ندا در داد اى ابوالحسن حسنين را از روى سينه مادرشان فاطمه بردار بخدا سوگند اين منطره ملائكه سماوى را بگريه انداخته است .
حضرت آنها را از روى سينه مادر مهربان بلند نموده بند كفن را بست و بر آن حضرت نماز خواند و با على سايرين بر فاطمه نماز خواند ند و آنان حسن و حسين و عقيل و عمار و سلمان و مقداد و ابوذر بودند كه در نماز بر آنحضرت شركت داشتند آنگاه على عليه السلام او را در خانه اش دفن فرمود .
و چون حضرتش را در لحد نهاد فرمود بسم الله الرحمن الرحيم بسم الله و بالله و على ملته رسول اله محمد بن عبدالله . اى فاطمه صديقه من تو را به كسى تسليم كردم كه از من اولى و شايسته تر است براى تو و به آنچه مورد رضاى الهى است من همان را برايت پسنديدم و بعد اين آيه مباركه را قرائت فرمود ( منها خلقناكم و فيها نعيدكم و منها نخربحكم تاره اخرى )
و در حديث معتبر ديگر در بحار الانوار علامه مجلسى روايت شده است و لما صاربها الى القبر المبارك (خرجت يد فتناولتها و انصرف ) يعنى هنگاميكه بدن حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها سرازير قبر مبارك گرديد دستى از قبر بيرون آمد و او را گرفته و بازگشت نمود .
نظريه اين نگارنده محمدرضا ربانى اسن است كه آن يد رسول الله صلى الله عليه و آله بوده است كه پاره تن خود فاطمه را از على تحويل گرفته است آرى آن دست مبارك حضرت رسول اكرم بوده است .
و نيز در حديث آمده كه على عليه السلام صورت هفت يا چهل قبر در بقيع ساحت و لما عرف الشيوخ دفنها و فى البقيع قبور جدد اشكل عليهم الامر فقالو هاتوا من نساء المسلمين من ينبش هذه القبور لنخرجها و نصلى عليها فبلغ ذالك اميرالمؤ منين عليه السلام فخرج مغضبا عليه قباله الاصفر الذى يلبسه عند الكريهه و يده ذوالفقار و هو بقسم بالله لئن حول من القبور حجر ليضعن السيف فيهم . فتلقاه عمر و معه اصحابه فقال له مالك و الله يا ابا الحسن لننبشن قبرها و نصلى عليها .
فاخذ امير الموالمنين بمجامع ثوبه و ضرب به الارض و قال له يا ابن السودا اما حقى فتركته مخافته ان يرتد الناس عن دينهم و اما قبر فاطمه فو الذى نفسى بيده لئن حول منه حجر لا سقين الارض من دمائكم و جاء ابوبكر و اقسم عليه برسول الله ان يتركه فخلى عنه و تفرق الناس
چون شيخ و بزرگان مدينه مستحضر شدند بر جريان واقعه كه حضرت اميرالمومين على عليه السلام شبانه جسد حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها را دفن فرموده و قبور تازه اى در قبرستان بقيع ايجاد شده و تشخيص ‍ قبر حضرت فاطمه بر آنان دشوار گرديده گفتند بايست عده اى از زنان مسلمانان نبش اين قبرها را بنمايند تا با بيرون آوردن جسد فاطمه ما بر آن بدن نماز بخوانيم .
اين خبر به اميرالمؤ منين على عليه السلام رسيد و فورا براى جلوگيرى از نقشه آنان در حاليكه آن مظهر قهر و غضب الوهى بسيار غضبناك و خشمگين شده بود لباس زردى كه در شرائط ناگوار و دشوار آنرا بر تن مى پوشيد و مخصوصا ذوالفقار را بدست يداللهى خويش گرفته و از منزل خود بيرون آمده و سوگند ياد كرد فرمود قسم بذات قهار الوهى كه اگر دست بيكى از اين قبور بزنيد و يك سنگ از آنرا جابجا نمائيد هر آينه شمشير در بين شما خواهم نهاد .
عمر و عده اى يارانش به او رسيده گفتند اى ابوالحسن چرا اين كار انجام دادى ؟ بخدا قسم ما قبرش را نبش مى كنيم و بر او نماز ميخوانيم :
در اين هنگام حضرت امير از جا جست و گريبان عمر را گرفته او را بر زمين كوبيد گفت اى پسر زن سياه اينكه ديدى من از حق خود دشت برداشتم بدان جهت بود كه مردم مرتد نگردند و از دينشان برنگردند (يعنى مصلحت اسلام و وحدت مسلمين را رعايت نمودم ) ولى در مورد قبر و اراده شومى كه نموده ايد بخدائى كه جانم در دست اوست اگر سنگى از آن تحول يابد من زمين را از خون شما سيراب مى كنم .
ابوبكر با كمال عجز و لابه جلو آمد و آن حضرت را برسول الله سوگند داد كه دست از عمر بردارد حضرت امير هم تقاضاى ابوبكر را پذيرفت و عمر را بحال خود رها نمود و مردم هم متفرق و پراكنده گرديدند .
مولف گويد كافى است براى رسوائى غاصبين حق فاطمه و آن مردمى كه ظلم در حق دختر پيغمبر نموده اند همينكه حضرت فاطم وصيت فرمود ه كه على عليه السلام شب جسد او را دفن نمايند اين كار بتمام اهل عالم اعلام ميكند كه فاطمه زهرا سلام الله عليها از: عده شناخته شده بيزارى جسته و راضى نشده كه در تشييع جنازه اش شركت نمايند و يا بر حضرتش ‍ نماز بخوانند چه حضرتش از آنها اذيت و آزار ديده نه فاطمه اذيت و آزار ديده كه آنها كه او را اذيت كرده رسول خدا را آزار و اريت نموده و در نتيجه خدا را آزار كرده و كفر و شرك و ظلم خود را بر كرسى اثبات نهاده اند .
روايت شده ان اميرالمؤ منين عليه السلام قام بعد دفنها فحول وجهه الى قبر رسول الله صلى الله عليه و اله ثم قال السلام عليك يا رسول الله عنى و عن ابنتك و زائرتك النازلته فى جوارك و البائتته فى الثرى ببقعتك و المختار لله لها سرعته اللحقاق بك . الى ان قال (ع (
و ستنبئك ابنتك بتظافر امتك على هضمها فاحفها السئوال و استخبرها الحال فك من غليل معتلج بصدرها لم تجد الى بثه سبيلا و ستقول و يحكم الله و هو خير الحاكمين (از نهج البلاغه
در روايت معتبر آمده كه حضرت اميرالمومنين على عليه السلام بعد از دفن جسد حضرت فاطمه سلام الله عليها متوجه قبر حضرت رسول الله شد و عرض كرد سلام بر تو اى رسول خدا از من و از جانب دختر عزيزت كه بزيارت تو آمده است و در جوار تو و بقعه تو خوابيده است خداوند او را در ميان اهلبيت اختيار كرد كه زودتر بتو ملحق گردد تا آنجا كه عرض نمود .
يا رسول الله دخترت بر آنچه از ناحيه امت از ظلم و ستم و غصب حق واقع شده همه را بشما گزارش ميدهد كيفيت حال را از خودش بپرس چه بسيار غمها كه در سينه او روى هم نشسته بود كه بكسى اظهار نمى نمود و بزودى همه را بعرض شما خواهد رسانيد و خدا از براى او حكم خواهد كرد و او بهترين حكم كنندگان است .

چهارشنبه 2 اردیبهشت 1388  8:51 PM
تشکرات از این پست
ganjineh
ganjineh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 823
محل سکونت : تهران

پاسخ به:زندگاني حضرت زهرا(س)

دعاى حضرت فاطمه عليهاالسلام براى بعد از نماز صبح و مغرب
قال النبى صلى الله عليه و آله لفاطمة :
اذا صليت صلاة الصبح فقولى :
لا اله الا الله ، وحده لا شريك له ، له الملك و له الحمد، يحيى و يميت ، بيده الخير، و هو على كل شى ء قديرعشر مرات بعد صلاة الصبح ، و عشر مرات بعد صلاة المغرب
ترجمه : پيامبر صلى الله عليه و آله به فاطمه عليهاالسلام فرمودند :
پس از نماز صبح و نماز مغرب ، ده بار اين ذكر را بگو :
لا اله الا الله ، وحده لا شريك له ، له الملك و له الحمد، يحيى و يميت ، بيده الخير و هو على كل شى ء قدير
دعاى تعقيب نماز صبح ، معروف به دعاى حريق
اللهم انى اصبحت اشهدك و كفى بك شهيدا، و اشهد ملائكتك و حملة عرشك و سكان سمواتك و ارضيك ، و انبياءك و رسلك و الصالحين من عبادك و جميع خلقك ، باءنك انت الله لا اله الا انت وحدك لا شريك لك ، و ان كل معبود من دون عرشك الى قرار الارضين السابعة السفلى ، باطل ما خلا وجهك الكريم . فانه اعز و اكرم و اجل من ان يصف الواصفون كنه جلاله ، او تهتدى القلوب لكل عظمته .
يا من فاق مدح المادحين فخر مدحه ، و عدا وصف الواصفين ماثر حمده ، و جل عن مقالة الناطقين تعظيم شاءنه ، صل على محمد و آله ، و افعل بنا ما اءنت اءهله - تقول ذلك ثلاثا .
ثم تقول : لا اله الا الله وحده لا شريك له ، له الملك ، و له الحمد، يحيى و يميت ، و هو حى لا يموت ، بيده الخير و هو على كل شى ء قدير - تقول ذلك عشر مرة .
ثم تقول : سبحان الله ، و الحمدلله ، و لا اله الا الله و الله اكبر، ماشاءالله ، لا حول و لا قوة الا بالله ، الحليم الكريم ، العلى العظيم ، الرحمن الرحيم ، الملك الحق المبين ، عدد خلق الله ، و زنة عرشه ، و مل ء سمواته و ارضه ، و عدد ما جرى به قلمه ، و احصاه كتابه ، و رضا نفسه - تقول ذلك احد عشر مرة .
ثم تقول : اللهم صل على محمد و اهل بيته المباركين ، و صل على جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و حملة عرشك ، و الملائكة المقربين ، صل اللهم عليهم حتى تبلغهم الرضا، و تزيدهم بعد الرضا، مما انت اهله ، يا ارحم الراحمين .
اللهم صل على ملك الموت و اعوانه ، و رضوان و حزنة الجنان ، و صل على مالك و خزنة النيران ، اللهم صل عليهم تبلغهم الرضا و تزيدهم بعد الرضا، مما اءنت اهله ، يا ارحم الراحمين .
اللهم و صل على الكرام الكاتبين ، و السفرة الكرام البررة ، و الحفظة لبنى آدم ، و صل على ملائكة السموات العلى ، و ملائكة الارضين السابعة السفلى ، و ملائكة الليل و النهار، و الارضين و الاقطار و البحار، و الانهار، و البرارى و القفار، و صل على ملائكتك الذين اغنيتهم عن الطعام و الشراب بتقديسك ، اللهم صل عليهم حتى تبلغهم الرضا و تزيدهم بعد الرضا، مما انت اهله ، يا ارحم الراحمين .
اللهم و صل على ابى آدم و امى حواء، و ما ولدا من النبيين و الصديقيين و الشهداء و الصالحين ، صل اللهم عليهم حتى تبلغهم الرضا و تزيدهم بعد الرضا، مما اءنت اهله ، يا ارحم الراحمين .
اللهم صل على محمد و على اهل بيته الطيبين ، و على اصحابه المنتجبين و ازواجه المطهرين ، و على ذرية محمد و على كل نبى بشر بمحمد، و على كل نبى ولد محمدا، و على كل مراءة صالحة ، و على كل من صلاتك عليه رضا لك و رضا لنبيك محمد، صل اللهم عليهم حتى تبلغهم الرضا و تزيدهم بعد الرضا مما انت اهله ، يا ارحم الراحمين .
اللهم صل على محمد و آل محمد، و بارك على محمد و آل محمد، و ارحم محمدا و آل محمد، كما صليت و باركت و رحمت على ابراهيم و آل ابراهيم انك حميد مجيد، اللهم اعط محمدا الوسيلة و الفضل و الفضيلة و الدرجة الرفيعة .
اللهم صل على محمد و آل محمد كما امرتنا ان نصلى عليه ، اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد من صلى عليه ، اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد كل صلاة صليت عليه .
اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد كل حرف فى صلاة صليت عليه ، اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد شعر من صلى عليه ، اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد شعر من لم يصل عليه .
اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد نفس من صلى عليه ، اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد نفس من لم يصل عليه ، اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد سكون من صلى عليه ، اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد سكون من لم يصل عليه .
اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد حركة من صلى عليه ؛ اللهم صل على محمد و آل محمد بعدد حركاتهم و دقائقهم و ساعاتهم ، و عدد زنة ذر ما عملوا او لم يعلموا، او كان منهم او يكون الى يوم القيامة .
اللهم لك الحمد و الشكر، و المن و الفضل ، و الطول و النعمة ، و العظمة و الجبروت ، و الملك و الملكوت ، و القهر و الفخر، و السؤ دد و السلطان ، و الامتنان و الكرم ، و الجلال و الجبر، و التوحيد و التمجيد، و التهليل و التكبير، و التقديس و العظمة ، و الرحمة و المغفرة و الكبرياء. و لك ما زكى و طاب من الثناء الطيب ، و المدح الفاخر و القول الحسن الجميل ، الذى ترضى به عن قائله و ترضى به ممن قاله ، و هو رضا لك .
فتقبل حمدى بحمد اول الحامدين ، و ثنائى بثناء اول اللمثنين ، و تهليلى بتهليل اول المهللين ، و تكبيرى اول المكبرين ، و قولى الحسن الجميل بقول اول القائلين المجملين المثنين على رب العالمين ، متصلا ذلك كذلك من اول الدهر الى يوم القيامة .
و بعدد زنة ذر الرمال و التلال و الجبال ، و عدد جرع ماء البحار، و عدد قطر الامطار، و ورق الاشجار، و عدد النجوم ، و عدد زنة ذلك ، و عدد الثرى و النوى و الحصى ، و عدد زنة ذر السموات و الارض ، و ما فيهن و ما بينهن و ما تحتهن ، و ما فوق ذلك ، من لدن العرش الى قرار الارض السابعة السفلى ، و عدد حروف الفاظ اهلهن ، و عدد ازمانهم و دقائهم و سكونهم و حركاتهم و اشعارهم و ابشارهم ، و عدد زنة ما عملوا او لم يعلموا، او كان منهم يكون الى يوم القيامة .
اعيذ اهل بيت محمد صلى الله عليه و آله ، و نفسى و مالى و ذريتى و اهلى و ولدى و قراباتى و اهل بيتى ، و كل ذى رحم لى دخل فى الاسلام و جيرانى و اخوانى ، و من قلدنى دعاء و اسدى الى برا، او اتخذ عندى يدا من المؤ منين و المؤ منات ، بالله و باءسمائه التامة الشاملة الكاملة التى لا يجاوزهن بر و لا فاجر، و بام الكتاب و خاتمته و ما بينهما، من سورة شريفة و آية محكمة ، و شفاء و رحمة ، و عوذة و بركة ، و بالتوراة و الانجيل و الزبور، و بصحف ابراهيم و موسى و بكل كتاب انزل الله ، و بكل رسول ارسل الله ، و بكل حجة اءقامها الله و بكل برهان اظهره الله ، و بكل نور اناره الله ، و بكل آلاء الله و عظمته ، اعيذ و استعيذ بالله من شر كل ذى شر و من شر ما اخاف و احذر، و من شر ما ربى تبارك و تعالى منه اكبر، و من شر فسقة الجن و الانس ، و الشياطين و السلاطين ، و ابليس و جنوده و اشياعه و اتباعه ، و من شر ما فى النور و الظلمة ، و من شر ما دهم او هجم ، و من شر كل هم و غم و آفة و ندم ، و من شر ما ينزل من السماء و ما يعرج فيها، و من شر ما يلج فى الارض و ما يخرج منها، و من شر كل دابة ربى آخذ بناصيتها، ان ربى على صراط مستقيم ، فان تولوا فقل حسبى الله لا اله الا هو عليه توكلت ، و هو رب العرش العظيم

ترجمه : پروردگارا، (شب را) صبح كردم و در اين صبحگاه تو را شاهد مى گيرم - و مرا شهادت و گواهى تو كفايت مى كند - همچنين فرشتگان ، و حاملان عرش و ساكنان آسمانها و زمينها، پيامبران و رسولان ، بندگان صالح و تمام مخلوقاتت را شاهد مى گيرم به اينكه شهادت مى دهم كه معبودى جز تو نيست ، يگانه و بى شريكى ؛ و آنچه غير از تو عبادت شود همگى موهوم و باطل است .
همانا برتر و بزرگوارتر و بالاتر از آن است كه توصيف كنندگان قادر به وصف واقعيت بزرگى و جلالش باشند و يا قلبها عظمت آن را دريابند .
سپس سه مرتبه مى گويى :
اى آنكه مدح و توصيف او بالاتر از وصف مداحان ، و اسباب ثنا و سپاسش فراتر از ستايش ستايشگران ، و عظمت و كبرياى او بالاتر از گفتار گويندگان است ، بر محمد و خاندان او درود فرست ، و براى من آن را انجام ده كه از چون تويى انتظار مى رود
و بعد از آن يازده مرتبه مى گويى :
نيست معبودى جز خداى يگانه بى شريك ، حكومت مطلق و تمام حمد و ستايش مخصوص اوست ، زندگى مى بخشد و مى ميراند، اوست كه حيات دائم دارد و مرگ در او راه ندارد، كليد همه خيرها به دست اوست و او بر همه چيز قادر و تواناست
و سپس يازده مرتبه مى گويى :
پاك و منزه است خداوند، حمد و ستايش مخصوص اوست ، نيست معبودى به جز او و بزرگتر از آن است كه در وصف آيد، هر چه بخواهد همان مى شود، نيرو و توانى نيست مگر به خواست و اراده او كه بردبار، كريم ، برتر و بزرگ است . بخشنده و مهربان است ، همو كه فرمانرواست ، حق است و بيان كننده حق و باطل و جداكننده آنها از هم ، به تعداد آفريدگان و سنگينى عرش و تمام آسمان و زمين ، و هر آنچه كه قلمش بر آن جارى ، و كتابش آن را شمرده و براى خود پسنديده ، او را تسبيح مى گويم
و بعد مى گويى :
خداوندا! بر محمد و خاندان بابركت او درود فرست ، و جبرئيل ، ميكائيل ، اسرافيل ، حاملان عرش و فرشتگان مقربت را نيز درود فرست ، خدايا، بر همگى آنان درود و رحمت خود را نثار فرما تا آنجا كه آنان را به مقام رضا برسانى و بعد از آن ، به هر اندازه كه خود شايسته آنى بر آن بيفزا، اى رحم كننده ترين رحم كنندگان .
خداوندا! بر فرشته مرگ و دستياران او، و بر رضوان و نگهبانان بهشت ، و بر مالك و ماءموران دوزخ درود فرست ، خداوندا، بر همگى آنان درود و رحمت خود را نثار فرما تا آنجا كه آنان را به مقام رضا برسانى و پس از رضا به هر اندازه كه خود شايسته آن هستى بر آن بيفزا، اى رحم كننده ترين رحم كنندگان .
خداوندا! بر ثبت كنندگان اعمال ، و بر نمايندگان و فرستادگان نيكوكار، و نگهبانان فرزندان آدم درود فرست ، و بر فرشتگان آسمان بالا و فرشتگان زمين هاى هفت گانه پايين ، و فرشتگان شب و روز، زمين و كرانه هاى آن ، در درياها و رودخانه ها، صحراها و دشتها، و بر آن گروه از فرشتگانت كه به وسيله پرستش و ستايشت از خوردن غذا و آب بى نيازشان ساخته اى درود فرست ، خدايا، بر همگى آنان درود فرست و رحمت خويش را نصيبشان فرما تا آنجا كه آنان را به مقام رضابرسانى ، و پس از رضا به هر اندازه كه خود شايسته آن هستى بر آن بيفزا، اى رحم كننده ترين رحم كنندگان .
خداوندا! و بر پدرمان حضرت آدم و مادرمان حوا و پيامبران و صديقين و شهدا و صالحان درود فرست تا آنجا كه آنان را به مقام رضا برسانى كه راضى شوند، و پس از رضا به هر اندازه كه خود شايسته آن هستى بر آن بيفزاى ، اى رحم كننده ترين رحم كنندگان .
خداوندا! بر محمد و اهل بيت پاك او، و بر ياران برگزيده اش ، و همسران پاكش ، و بر ذريه محمد، و بر هر پيامبرى كه به آمدن محمد صلى الله عليه و آله نويد داده ، و پيامبرانى كه در سلسله اجداد او قرار مى گيرند، و بر هر بانوى صالحه اى كه سرپرستى و كفالت محمد را بر عهده گرفت ، درود فرست و بر آنانى درود فرست كه در فرستادن درود بر آنان خوشنودى تو و پيامبرت محمد حاصل شود، خدايا بر ايشان درود و رحمت خود را نثار نما تا آنجا كه راضى شوند، و بعد از آن به هر اندازه كه شايسته توست بر آن بيفزا، اى رحم كننده ترين رحم كنندگان .
خداوندا! همانند درود، بركت و رحمتى كه نثار ابراهيم عليه السلام نمودى ، بر محمد و خاندان او درود فرست ، و همان طور بر محمد و خاندان محمد بركت ده . و همانند آنان رحمت خود را نثار ايشان فرما همانا تو ستايش شده و بزرگوار هستى . خدايا، بر محمد وسيله ، برترى ، فضيلت و مقام رفيع عطا بفرما .
خداوندا! بر محمد و خاندان او درود فرست و همان طور كه به ما دستور داده اى بر او درود فرستيم ، خداوندا! بر محمد و خاندان او درود فرست به تعداد همه كسانى كه بر او درود فرستادند، خداوندا! بر محمد و خاندان او درود فرست به تعداد همه روزهايى كه تو بر او فرستاده اى .
خداوندا! بر محمد و خاندان او به تعداد حروف به كار رفته در درودى كه تو بر او مى فرستى درود فرست ، خداوندا! به تعداد موهاى كسانى كه بر او درود فرستاده اند، بر محمد و خاندانش درود خود را نثار نما، خداوندا! به تعداد موهاى كسانى كه بر او درود و صلوات نثار نمى كنند، بر محمد و خاندانش درود فرست .
خداوندا! به عدد نفسهاى كسانى كه بر او صلوات فرستادند و به عدد نفس آنهايى كه از صلوات بر او خوددارى مى كنند، بر محمد و خاندانش درود بيكران نثار بفرما، و به تعداد سكون كسانى كه بر او درود فرستاده اند و نيز به تعداد سكون كسانى كه بر او درود نمى فرستند، بر محمد و خاندانش درود بيكران نثار بفرما؛ خداوندا! بر محمد و خاندانش به تعداد حركات آنها و دقايق و ساعاتى كه بر آنها گذشته ، و به وزن كارهايى كه انجام داده و يا نداده اند، و به اندازه كارهايى كه از آنها صادر شده يا تا روز قيامت خواهد شد، درود فرست .
خداوندا! حمد و شكر، تقدير و تفضيل ، بخشش و نعمت ، بزرگى و شكوه ، فرمانروايى و پيروزى ، شدت و آقايى ، سرورى و سلطه ، بزرگوارى و كرم ، عظمت و قدرت و جبر، توحيد و تمجيد، تهليل و تكبير، پاكى و رحمت ، آمرزش و بزرگى ، همه اش از آن توست ، و هرگونه ثنا و ستايش خالص ، مدح شايسته ، و سخن نيكو كه از مدعى و گوينده اش راضى شوى به تو اختصاص دارد .
پس حمد و ستايش مرا بپذير همراه با حمد اولين ستايشگر، و ثناى مرا بپذير همراه ثناى اولين سپاسگزار، و تهليل مرا به همراه اولين گوينده ، و تكبيرم را به همراه تكبير اولين تكبيرگوينده ، و گفتار زيبايم را به همراه اولين ثناگو و گوينده سخن نيكو درباره آفريدگار عالميان ، در حالى كه از اولين روز تا روز قيامت ادامه داشته باشد، و به تعداد و وزن ذرات شنها و تپه ها و كوه ها، و به تعداد جرعه هاى آب درياها، و به تعداد قطرات بارانها و برگ درختان ، به تعداد ستارگان و وزن آنها، و به تعداد خاكها و دانه ها و سنگريزه ها، و به تعداد ذرات آسمانها و زمين آنچه در آنها و بين آنها و زير آنها و بالاى آنهاست از عرش تو تا ژرفاى زمينهاى هفت گانه ، و به تعداد حروف الفاظى كه اهل زمين و آسمان به كار مى برند، و به تعداد زمانها، دقيقه ها، حركت و سكونها و موها و پوستهاى آنان و به تعداد اعمالى كه انجام داده و يا نداده اند، يا آنچه از آنان صادر شده و يا تا روز قيامت از آنان صادر مى شود .
خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله ، جان ، مال ، فرزندان ، خويشان و اهل بيتم ، و هر فردى از بستگانم كه مسلمان شده ، و همسايگان و برادرانم ، و هر كه از زنان و مردان مؤ من كه براى من دعا كرده ، يا كار نيكى در حق من انجام داده ، يا نعمتى را به من ارزانى داشته ، همگى اينها را به خداوند و به اسماء تامش كه كامل و شامل همه چيز است و هيچ خوب و بدى بر آنها راه ندارد، پناهنده مى دارم ، و به قرآن كريم و خاتميت آن و آنچه كه در آن است از سوره شريفه و آيه محكم و شفا و رحمت و پناه و بركت ، و به تورات و انجيل و زبور، و به مصحف ابراهيم و موسى ، و به هر كتابى كه خداوند نازل كرده ، و به هر پيامبر كه خدا فرستاده ، و به هر حجتى كه برپا داشته ، و به هر برهانى كه ظاهر نموده ، و به هر نورى كه آن را منور نموده ، و به تمام نعمتهايى كه عطا فرموده و بزرگى آن به خداوند پناه مى برم ، و پناه مى برم و پناه مى جويم از شر هر شرورى و آنكه از او مى ترسم و هراسناكم ، و از شر آنچه كه خداوند از آنها برتر است ، و از شر جن و انس فاسق ، و شياطين ، و پادشاهان ، و ابليس و سربازان و دوستان و پيروانش ، و از شر آنچه در نور و ظلمت است ، و از شر آنچه هجوم آورد، و از شر هم و غم و آفت و پشيمانى ، و از آنچه از آسمان فرود مى آيد يا به آسمان مى رود، و از شر آنچه داخل زمين شده و از آن خارج مى شود، و از شر هر جنبنده اى كه خداوند متعال زمام او را در دست دارد، به او پناه مى برم ، پس به درستى كه پروردگارم بر صراط مستقيم است ، پس اگر روى گرداندند بگو: خداوند مرا كفايت كند، معبودى جز او نيست ، بر او توكل مى كنم كه او پروردگار عرش عظيم است .

چهارشنبه 2 اردیبهشت 1388  8:52 PM
تشکرات از این پست
ganjineh
ganjineh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 823
محل سکونت : تهران

پاسخ به:زندگاني حضرت زهرا(س)

دعاى حضرت فاطمه عليهاالسلام در تعقيب نماز ظهر
سبحان ذى العز الشامخ المنيف ، سبحان ذى الجلال الباذخ العظيم ، سبحان ذى الملك الفاخر القديم ، و الحمدلله الذى بنعمته بلغت ما بلغت من العلم به ، و العمل له ، و الرغبة اليه ، و الطاعة لامره ، و الحمدلله الذى لم يجعلنى جاحدا لشى ء من كتابه ، و لا متحيرا فى شى ء من اءمره ، و الحمدلله الذى هدانى لدينه ، و لم يجعلنى اءعبد شيئا غيره .
اللهم انى اسئلك قول التوابين و عملهم ، و نجاة المجاهدين و ثوابهم ، و تصديق المؤ منين و توكلهم ، و الراحة عند الموت ، و الامن عند الحساب ، و اجعل الموت خير غائب اءنتظره ، و خير مطلع يطلع على ، و ارزقنى عند حضور الموت و عند نزوله و فى غمراته ، و حين تنزل النفس من بين التراقى ، و حين تبلغ الحلقوم ، و فى حال خروجى من الدنيا و تلك الساعة التى لا اءملك لنفسى فيها ضرا و لا نفعا، و لا شدة و لا رخاء، روحا من رحمتك و حظا من رضوانك ، و بشرى من كرامتك ، قبل اءن تتوفى نفسى ، و تقبض روحى ، و تسلط ملك الموت على اخراج نفسى ، ببشرى منك . يا رب ليست من اءحد غيرك تثلج بها صدرى ، و تسر بها سائر جسدى يغبطنى بها من حضرنى من خلقك و من سمع بى من عبادك ، تهون على بها سكرات الموت و تفرج عنى بها كربته ، و تخفف بها عنى شدته و تكشف عنى بها سقمه ، و تذهب عنى بها همه و حسرته ، و تعصمنى بها من اءسفه و فتنه ، و تجيرنى بها من شره ، و شر ما يحضر اءهله ، و ترزقنى بها خيره ، و خير ما يحضر عنده ، و خير ما هو كائن بعده .
ثم اذا توفيت نفسى و قبضت روحى ، فاجعل روحى فى الارواح الرائحة ، و اجعل نفسى فى الانفس الصالحة ، و اجعل جسدى فى الاجساد المطهرة ، و اجعل عملى فى الاعمال المتقبلة .
ثم ارزقنى فى خطتى من الارض و موضع جنتى حيث يرفت لحمى ، و يدفن عظمى ، و اءترك وحيدا لا حيلة لى قد لفظتنى البلاد، و تخلا منى العباد و افتقرت الى رحمتك ، و احتجت الى صالح عملى ، و اءلقى ما مهدت لنفسى و قدمت لاخرتى ، و عملت فى اءيام حياتى ، فوزا من رحمتك ، و ضياء من نورك ، و تثبيتا من كرامتك ، بالقول الثابت فى الحياة الدنيا و الاخرة انك تضل الظالمين ، و تفعل ما تشاء .
ثم بارك لى فى البعث و الحساب اذا انشقت الارض عنى ، و تخلى العباد منى و غشيتنى الصيحة ، و اءفزعتنى النفخة ، و نشرتنى بعد الموت ، و بعثتنى للحساب فابعث معى يا رب نورا من رحمتك يسعى بين يدى ، و عن يمينى تؤ مننى به و تربط به على قلبى و تظهر به عذرى و تبيض به وجهى ، و تصدق به حديثى ، و تفلج به حجتى ، و تبلغنى به العروة القصوى من رحمتك ، و تحلنى الدرجة العليا من جنتك ، و ترزقنى به مرافقة محمد النبى عبدك و رسولك ، و اءبلغها فضيلة و اءبرها عطية و اءرفعها نفسة ، مع الذين اءنعمت عليهم من النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين و حسن اولئك رفيقا .
اللهم صل على محمد خاتم النبيين ، و على جميع الانبياء و المرسلين ، و على الملائكة اءجمعين ، و على آله الطيبين الطاهرين ، و على اءئمة الهدى اءجمعين آمين رب العالمين .
اللهم صل على محمد كما هديتنا به ، و صل على محمد كما رحمتنا به ، و صل على محمد كما عززتنا به ، و صل على محمد كما فضلتنا به ، و صل على محمد كما شرفتنا به ، و صل على محمد كما نصرتنا به ، و صل على محمد كما اءنقذتنا به من شفا حفرة من النار؛ اللهم بيض وجهه ، و اءعل كعبه ، و اءفلج حجته ، و اءتمم نوره ، و ثقل ميزانه ، و عظم برهانه ، و افسح له حتى يرضى ، و بلغه الدرجة و الوسيلة من الجنة ، و ابعثه المقام المحمود الذى وعدته ، و اجعله اءفضل النبيين و المرسلين عندك منزلة و وسيلة و اقصص بنا اءثره و اسقنا بكاءسه ، و اءوردنا حوضه ، و احشرنا فى زمرته ، و توفنا على ملته ، و اسلك بنا سبله ، و استعملنا بسنته غير خزايا و لا نادمين ، و لا شاكين و لا مبدلين .
يا من بابه مفتوح لداعيه ، و حجابه مرفوع لراجيه ، يا ساتر الامر القبيح و مداوى القلب الجريح ، لا تفضحنى فى مشهد القيامة بموبقات الاثام ، و لا تعرض بوجهك الكريم عنى من بين الانام ، يا غاية المضطر الفقير، هب لى موبقات الجرائر، و اعف عنى فاضحات السرائر، و اغسل قلبى من وزر الخطايا، و ارزقنى حسن الاستعداد لنزول المنايا .
يا اءكرم الاكرمين ، و منتهى اءمنية السائلين ، اءنت مولاى فتحت لى باب الدعا و الانابة ، فلا تغلق عنى باب القبول و الاجابة ، نجنى برحمتك من النار و بوئنى عرفات الجنان ، و اجعلنى متمسكا بالعروة الوثقى ، و اختم لى بالسعادة ، و اءحينى بالسلامة ، ذاالفضل و الكمال ، و العزة و الجلال ، و لا تشمت بى عدوا و لا حاسدا و لا تسلط على سلطانا عنيدا، و لا شيطانا مريدا، برحمتك يا اءرحم الراحمين
ترجمه : پاك و منزه است او كه داراى عزت والا بوده ، مقامش بلند و رفيع است ؛ پاك و منزه است آن كه دارنده جلال ، عظمت و بزرگى مى باشد؛ پاك و منزه است همو كه حكومت مطلق و جاويد براى اوست ؛ حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه به سبب نعمتهايش ، موفق به شناخت او، و عمل براى او و توجه به سوى او، و اطاعت اوامر او گرديدم ؛ او را سپاس مى گزارم كه مرا منكر آيات كتابش و متحير در برابر اوامرش قرار نداد؛ و او را ستايش مى كنم كه مرا به دين راستين هدايت نمود، و مرا چنان كرد كه چيزى جز او را نپرستم .
خداوندا! گفتار توبه كنندگان و عمل آنان را، رستگارى مجاهدان و ثواب آنان را، يقين مؤ منان و توكل آنان را، و راحتى در هنگام مرگ ، و در امان بودن به هنگام حسابرسى را از تو خواستارم ؛ و از تو مى خواهم كه مرگ مرا بهترين غايبى كه در انتظار او هستم ، و بهترين چيزى كه با آنان روبرو مى گردم قرار دهى ، و هنگام مرگ ، و زمانى كه مرا در خود فرو مى برد، و آنگاه كه آخرين نفسها در سينه ام مى تپد، و هنگامى كه جان بر لبانم مى رسد، و در آن حال كه از دنيا مى روم ، و در آن ساعتى كه هيچ اختيارى از خود نداشته ، و هيچ نفع و ضرر، و هيچ سختى و آسايشى را نمى توانم براى خود فراهم سازم ، در آن هنگام نسيمى از رحمت خود، و بهره اى از خشنودى و رضاى خود را به من عطا فرما؛ و قبل از آنكه جانم را بگيرى ، و روحم را قبض نمايى ، و فرشته مرگ مرا بر من مسلط نمايى ، مژده اى از كرامت خود را به من ارزانى نما، بشارتى كه فقط تو بر آن توانايى ، بشارتى كه قلبم را مطمئن كند، و جانم را خشنود سازد، و ديدگانم را نورانى كند، و چهره ام را مسرور سازد، و رنگ رخسارم را درخشندگى عطا كند و جانم را آرامش بخشد، مژده اى كه تمام اعضاى بدنم را آسوده كند به طورى كه هر مخلوقى از مخلوقاتت كه مرا مى بيند، و هر بنده اى از بندگانت كه توصيف مرا مى شنود بر آن غبطه خورد و سختيهاى مرگ را بر من آسان گرداند، و رنج آن را از من برطرف سازد، و شدت آن را از من دور گرداند، و بيمارى آن را از من برطرف نمايد، و گرفتارى و حسرت آن را از من دور كند، و مرا از تاءسف و بلاهاى آن برحذر دارد، و از شر آن و شر كسانى كه در آن هنگام حضور دارند پناه دهد. و بهره مندم سازد از خيرى كه در مرگ وجود دارد و خير كسانى كه در آن زمان حاضر هستند و خير آنچه كه بعد از آن واقع گردد .
و آنگاه كه جانم گرفته شد و روحم از كالبدم خارج گرديد، روحم را در ميان ارواح پاك ، و جانم را در بين جانهاى صالح ، و جسدم را در ميان جسدهاى پاكيزه ، و عملم را در بين اعمال مقبول قرار ده .
از جايگاه قبرم در زمين ، و محل پوشانده شدن بدنم ، آنجا كه گوشتهايم كوبيده شده و استخوانهايم دفن مى گردد، و تنها و بى كس رهاشده و هيچ قدرتى بر خود ندارم ، شهرها مرا از خود دور ساخته ، و بندگان مرا رها كرده اند، و در آن حال محتاج رحمت تو و اعمال شايسته و صالح خود هستم ، و آنچه را براى خود مهيا ساخته و براى سفر آخرت خود پيش ‍ فرستاده و در زندگى دنيوى انجام داده ام را در مى يابم ، بهره اى از رحمتت ، و پرتوى از نورت را به من ارزانى دار، و مرا از كرامت خود، با سخن ثابت و محكم ، در زندگى دنيا و آخرت ثابت قدم گردان ، به درستى كه تو ظالمان را گمراه كرده و بر هر كار قادر هستى .
و آنگاه كه در قيامت و موقع حسابرسى ، قبرم شكافته شده ، و بندگان از من دور مى شوند، و صيحه آسمانى مرا فرا گرفته ، و نفخه صور مرا به وحشت انداخته ، و بعد از مرگ مرا مبعوث ساخته و براى حساب اعمالم برانگيخته اى ، آن روز را بر من مبارك گردان و خداوندا! همراه من نورى از رحمتت را برانگيز، تا پيشاپيش و از طرف راست من حركت كند، و مرا در امنيت خود قرار داده ، قلبم را مطمئن سازد، و عذرم را ظاهر كرده ، چهره ام را درخشان نموده ، گفتارم را تصديق و دليلم را قاطع گرداند، و مرا به آخرين درجه رحمتت برساند، و به برترين مرتبه بهشت نايل گرداند، و مرا همنشين محمد صلى الله عليه و آله كه بنده و رسول توست قرار دهد، و در بافضيلت ترين قسمت آن ، و نيكوترين مرتبه آن ، و بالاترين بخش آن ساكن گرداند، و مرا با كسانى كه نعمتت را بر آنان ارزانى نموده اى ، از پيامبران و صديقين و شهدا و صالحين همنشين ساز، كه اينان بهترين دوستان هستند .
پروردگارا! بر محمد صلى الله عليه و آله خاتم پيامبرانت ، و بر تمام انبيا و فرستادگانت ، و بر تمامى فرشتگانت ، و بر خاندان پاك و مطهر پيامبرت ، و بر تمامى پيشوايان هدايت درود فرست ، اجابت فرما اى پروردگار جهانيان .
خداوندا! بر محمد صلى الله عليه و آله كه ما را به وسيله او هدايت كردى درود فرست ، بر او كه به سبب او به ما رحم كردى ، و به خاطر او ما را گرامى داشتى ، و برترى دادى ، و شرافت بخشيدى ، پس بر او درود فرست كه ما را به وسيله او يارى نمودى ، و از پرتگاه آتش نجات دادى ؛ خداوندا! چهره او را درخشان ، مقامش را افزون ، دليلش را قاطع ، نورش را كامل ، ميزان اعمالش را سنگين ، برهانش را برتر، و نعمتت را بر او گسترده تر ساز به گونه اى كه خوشنود گردد، و او را به برترين مقام در بهشت و وسيله برسان ، و به مقام محمودى كه وعده كرده اى مفتخر نما، و او را برترين پيامبران و رسولانت از حيث مقام و منزلت قرار ده ، و ما را پيرو راه او قرار ده ، از جام او سيراب گردان ، و بر حوض كوثر وارد ساز، و در گروه او محشور نما، و بر دين او بميران ، و ما را در راه او، و عامل به دستورات او قرار ده ، بدون آنكه تحقير شده ، پشيمان شويم ، و مشكوك گرديده و راه خود را تغيير دهيم .
اى آن كه درهاى اجابت را به روى دعاكنندگان باز گذاشته اى ، و موانع اجابت را براى اميدواران برطرف نموده اى ، اى پوشاننده كارهاى زشت ، و اى مداواكننده قلبهاى مجروح ، در روز قيامت آبروى مرا به دليل گناهانى كه به درگاه تو مرتكب شده ام مريز، و در بين مردم چهره بزرگوارانه و با كرامت خويش را از من نگردان ، اى غايت آمال من درمانده و مضطر و فقير، گناهان بزرگ را بر من ببخشاى ، و از كارهاى زشتم درگذر، و جانم را از عواقب خطاها پاك گردان ، و آمادگى نيكو براى مرگ را به من ارزانى دار .
اى بخشنده ترين بخشندگان ، و اى منتهاى آرزوى حاجتمندان ، تو مولاى من هستى ، حال كه درهاى دعا و نيايش را بر من گشودى ، پس درهاى قبول و اجابت را به روى من مبند، به رحمت بى كرانت مرا از آتش دوزخ نجات ده ، و در غرفه هاى بهشت ساكن گردان ، و مرا از متمسكان به ريسمان محكم خودت قرار ده ، و عاقبت مرا به سعادت و رستگارى قرار ده ، و مرا در زندگى سلامتى عطا فرما، اى آنكه فضيلت و كمال و عزت و جلالت و بزرگى از آن توست ، و با من چنان مكن كه مورد شماتت و سرزنش دشمنان و حسودان قرار گيرم ، و حاكمان كينه توز و شيطان رانده شده را بر من مسلط منما، به رحمتت اى رحم كننده ترين رحم كنندگان .

چهارشنبه 2 اردیبهشت 1388  8:56 PM
تشکرات از این پست
ganjineh
ganjineh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 823
محل سکونت : تهران

پاسخ به:زندگاني حضرت زهرا(س)

دعاى حضرت فاطمه عليهاالسلام در تعقيب نماز عشاء
سبحان من تواضع كل شى ء لعظمته ، سبحان من ذل كل شى ء لعزته ، سبحان من خضع كل شى ء باءمره و ملكه ، سبحان من انقادت له الامور باءزمتها .
الحمدلله الذى لا ينسى من ذكره ، الحمدلله الذى لا يجب من دعاه ، الحمدلله الذى من توكل عليه كفاه ، الحمدلله سامك السماء، و ساطح الارض ، و حاصر البحار، و ناضد الجبال ، و بارى ء الحيوان ، و خالق الشجر، و فاتح ينابيع الارض ، و مدبر الامور، و مسير السحاب ، و مجرى الريح و الماء و النار من اءغوار الارض متصاعدات فى الهواء، و مهبط الحر و البرد، الذى بنعمته تتم الصالحات ، و بشكره تستوجب الزيادات و باءمره قامت السموات ، و بعزته استقرت الراسيات ، و سبحت الوحوش فى الفلوات ، و الطير فى الوكنات .
الحمدلله رفيع الدرجات ، منزل الايات ، واسع البركات ، ساتر العورات ، قابل الحسنات ، مقيل العثرات ، منفس الكربات ، منزل البركات ، مجيب الدعوات محيى الاموات ، اله من فى الارض و السموات .
الحمدلله على كل حمد و ذكر و شكر و صبر و صلاة و زكاة و قيام و سعادة و بركة و رحمة و نعمة و كرامة و فريضة و سراء و ضراء، و شدة و رخاء، و مصيبة و بلاء و عسر و يسر، و غناء و فقر، و على كل حال ، و فى كل اءوان و زمان ، و كل مثوى و منقلب ، و مقام .
اللهم انى عائد بك فاءعذنى ، و مستجير بك فاءجرنى ، و مستعين بك فاءعنى ، و مستغيث بك فاءغثنى ، و داعيك فاءجبنى ، و مستغفرك فاغفر لى ، و مستنصرك فانصرنى ، و مستهديك فاهدنى ، و مستكفيك فاكفنى ، و مستمسك بحبلك فاعصمنى ، و متوكل عليك فاكفنى ؛ و اجعلنى فى عياذك و جوارحك و حرزك و حراستك و كلاءتك و حرمتك و اءمنك و تحت ظلك ، و تحت جناحك و اجعل على جنة واقية منك ، و اجعل حفظك و حياطتك و حراستك ، و كلاءتك من ورائى و اءمامى ، و عن يمينى و عن شمالى ، و من فوقى و من تحتى و حوالى ، حتى لا يصل من المخلوقين الى مكروهى و اءذاى ، بحق لا اله الا اءنت المنان بديع السموات و الارض ، ذوالجلال و الاكرام .
اللهم اكفنى حسد الحاسدين ، و بغى الباغين ، و كيد الكائدين ، و مكر الماكرين ، و حيلة المحتالين ، و غلية المغتالين ، و غيبة المغتابين ، و ظلم الظالمين ، و جور الحائرين ، و اعتداء المعتدين ، و سخط المسخطين ، و تشحب المتشحبين ، و صولة الصائلين ، و اقتسار المقتسرين ، و غشم الغاشمين ، و خبط الخابطين ، و سعاية الساعين ، و نميمة النامين و سحر السحرة ، و المردة و الشياطين ، و جور السلاطين ، و مكروه العالمين .
اللهم انى اسئلك باسمك المخزون الطيب الطاهر الذى قامت به السموات و الارض ، و اءشرقت له الظلم ، و سبحت له الملائكة ، و وجلت عنه القلوب ، و خضعت له الرقاب ، و اءحييت به الموتى ، اءن تغفر لى كل ذنب اءذنبته ، فى ظلم الليل و ضوء النهار، عمدا اءو خطا سرا اءو علانية ؛ و اءن تهب لى يقينا و هديا و نورا و علما و فهما حتى اقيم كتابك ، و احل حلالك ، و احرم حرامك ، و اؤ دى فرائضك ، و اقيم سنة نبيك محمد صلى الله عليه و آله .
اللهم اءلحقنى بصالح من مضى ، و اجعلنى من صالح من بقى ، و اختم لى عملى باءحسنه انك غفور رحيم .
اللهم اذا فنى عمرى ، و تصرمت اءيام حياتى ، و كان لابد لى من لقائك ، فاءسئلك لطيف اءن توجب لى من الجنة منزلا يغبطنى به الاولون و الاخرون .
اللهم اقبل مدحتى و التهافى ، و ارحم ضراعتى و هتافى ، و اقرارى على نفسى و اعترافى ، فقد اءسمعتك صوتى من الداعين ، و خشوعى فى الضارعين ، و مدحتى فى القائلين ، و تسبيحى فى المادحين ؛ و اءنت مجيب المضطرين ، و مغيث المستغيثين ، و غياب الملهوفين ، و حرز الهاربين ، و صريخ المؤ منين ؛ و مقيل المذنبين ؛ و صلى الله على البشير و النذير، و السراج المنير، و على الملائكة و النبيين .
اللهم داحى المدحوات ، و بارى ء المسموكات ، و جبال القلوب على فطرتها شقيها و سعيدها، و اجعل شرائف صلواتك ، و نوامى بركاتك ، و كرائم تحياتك على محمد عبدك و رسولك و اءمينك على وحيك ، القائم بحجتك ، و الذاب عن حرمك ، و الصادع باءمرك و المشيد لاياتك ، و الموفى لنذرك .
اللهم فاءعطه بكل فضيلة من فضائله ، و نقيبة من مناقبة ، و حال من اءحواله ، و منزلة من منازلة ، راءيت محمدا لك فيها ناصرا، و على مكروه بلائك صابرا، و لمن عاداك معاديا، و لمن والاك مواليا، و عن ما كرهت نائيا، و الى ما اءحببت داعيا، فضائل من جزائك ، و خصائص من عطائك و حبائك ، تسنى بها اءمره ، و تعلى بها درجته ، مع القوام بقسطك ، و الذابين عن حرمك ، حتى لا يبقى سناء و لا بهاء و لا رحمة و لا كرامة الا خصصت محمد بذلك ، و آتيته منك الذرى ، و بلغته المقامات العلى . آمين يا رب العالمين .
اللهم انى اءستودعك دينى و نفسى و جميع نعمتك على ، فاجعلنى فى كنفك و حفظك و عزك و منعك عز جارك ، و جل ثناؤ ك ، و تقدست اءسماؤ ك ، و لا اله غيرك ، حسبى اءنت فى السراء و الضراء، و الشدة و الرخاء، و نعم الوكيل .
ربنا انك توكلنا و اليك اءنبنا و اليك المصير، ربنا لا تجعلنا فتنة للذين كفروا، و اغفر لنا ربنا انك اءنت العزيز الحكيم ؛ ربنا اصرف عنا عذاب جهنم ان عذابها كان غراما، اءنها ساءت مستقرا و مقاما؛ ربنا افتح بيننا و بين قومنا بالحق و اءنت خير الفاتحين .
ربنا اننا آمنا فاغفر لنا و ذنوبنا و كفر عنا سيئاتنا و توفنا مع الابرار، ربنا و آتنا ما وعدتنا على رسلك ، و لا تخزنا يوم القيامة انك لا تخلف الميعاد .
ربنا لا تؤ اخذنا ان نسينا او اخطانا، ربنا و لا تحمل علينا اصرا كما حملته على الذين من قبلنا .
ربنا و لا تحملنا ما لا طاقة لنا به ، و اعف عنا و اغفر لنا و ارحمنا اءنت مولانا فانصرنا على القوم الكافرين .
ربنا آتنا فى الدنيا و حسنة ، و فى الاخرة حسنة ، و قنا برحمتك عذاب النار و صلى الله على سيدنا محمد النبى و آله الطاهرين و سلم تسليما
ترجمه : پاك و منزه است او كه تمامى موجودات در برابر عظمت او متواضعند، پاك و منزه است آن كه همه اشياء در برابر عزت او خوار و ذليلند، پاك و منزه است آن كه همه چيز در برابر امر و حكومت او خاضع هستند، پاك و منزه است همو كه همه چيز در حيطه قدرت و توانايى او قرار دارد .
حمد مخصوص پروردگارى است كه هر كه او را ياد كند فراموشش نمى كند، و هر كه او را بخواند نااميدش نمى سازد، و هر كه بر او توكل كند او را كفايت مى نمايد، و حمد مخصوص خداوندى است كه آسمانها را برافراشت ، و زمين را مسطح گردانيد، و درياها را محدود ساخت ، و كوهها را به صورت رشته هايى درآورد، و حيوانات و درختان را آفريد، و چشمه سارهاى زمين را گشود، و به تدبير امور پرداخت ، ابرها را به گردش درآورد، و باد و آب و آتش را از اعماق زمين به سوى آسمان جارى ساخت ، و گرما و سرما را در زمين قرار داد، خداوندى كه با نعمتهايش كارهاى نيك كامل شده ، و شكر او نعمتها را افزايش داده ، و به امر او آسمانها افراشته شده ، و به عزت او كوهها سربرافراشته ، و حيوانات وحشى در دشتها و پرندگان در آشيانه ها به تسبيح او مشغولند .
حمد از آن خداوندى است كه بالابرنده درجات ، و نازل كننده آيات ، و گستراننده بركتها، و پوشاننده عيبها، و قبول كننده نيكيها، و بخشنده لغزشها، و برطرف كننده رنجها، و فروفرستنده بركتها و اجابت كننده دعاها، و زنده كننده مردگان ، و معبود همه ساكنان زمين و آسمانهاست . حمد و سپاس از آن آفريدگار يكتاست نسبت به همه حمد، ذكر، شكر، صبر، نماز، زكات ، قيام و عبادت ، سعادت و بركت ، زيادى و رحمت ، نعمت و كرامت ، فرايض ، گشايش و سختى ، شدت و راحتى ، سختى و آسانى ، مصيبت و بلا، غنا و فقر، و همه مخصوص خداست كه در همه حال ، و در هر حال ، و در هر زمان ، هر مكان و هر جايگاه كوچ و دگرگونى و توقف صادر مى گردد .
پروردگارا! به تو پناهنده مى شوم پس مرا پناه ده ، و از تو يارى مى جويم پس ياريم نما، از تو فريادرسى مى خواهم پس به فريادم رس ، و تو را مى خوانم پس مرا اجابت كن ، و از تو آمرزش مى طلبم ، پس مرا ببخش ، از تو يارى و كمك مى خواهم پس كمكم كن ، و به ريسمان محكم تو چنگ زده ام پس مرا محافظت فرما، و بر تو توكل نموده ام پس مرا كفايت نما؛ خداوندا! مرا در پناه ، جوار، حمايت ، حراست ، كفايت ، حرمت ، امنيت ، و در زير سايه خود قرار ده ، و بر من سپر محكمى از جانب خود فرما تا از همه جوانب ، پشت سرم ، روبرويم ، سمت راست ، سمت چپ و از بالا و پايين مرا از صدمه و آزار مخلوقاتت محفوظ دارد، به حق تو كه جز معبودى نيست ، تويى منان ، آفريننده آسمانها و زمين ، دارنده جلالت و بزرگوارى .
پروردگارا! حسد حسودان ، و تجاوز تجاوزگران ، وكيد و فريب مكاران ، و نيرنگ حيله گران ، غلوكنندگان ، و تهمت تهمت زنندگان ، و ظلم ستمگران ، و ستم ستمكاران ، و عصبانيت افراد تندخو، و اخم و تخم افراد ترشرو، و هيبت پرخاشگران ، و تنگناى آنان كه ديگران را در تنگنا و مضيقه قرار مى دهند و خودسرى زورمندان ، و اشتباهكارى خطاكاران ، و سعايت سعايتگران ، و سحر جادوگران ، و رانده شدگان و شياطين ، و ظلم پادشاهان ، و كارهاى ناپسند جهانيان را از من دور دار .
خداوندا! به حرمت نامهاى پوشيده ، پاك و پاكيزه ات ، كه آسمانها و زمين بدآنهااستوار شده ، و تاريكيها بدان درخشان گرديده ، و فرشتگان بدان تسبيح گو شده ، و قلبها از آنها در هراس بوده ، و گردنها به سبب آنها خاضع شده ، و مردگان را به آنها زنده مى كنى ، از تو مى خواهم كه تمام گناهان مرا ببخشى ، چه آنها را كه در تاريكى شب مرتكب شده باشم و چه روشنايى روز، چه عمدى بوده باشد و چه از روى خطا، در خفا بوده باشد و يا در آشكار؛ و از تو مى خواهم تا به من يقين ، هدايت ، نور، علم و فهمى عنايت كنى ، تا به آنها كتابت را برپاى داشته ، و حلالت را روا و حرامت را ناروا دانسته ، و واجباتت را انجام و سنت پيامبرت محمد صلى الله عليه و آله را برپا دارم .
خدايا! مرا به صالحان درگذشته ملحق فرما، و از صالحان باقيمانده قرار ده ، و اعمالم را به نيكوترين آنها خاتمه بخش ، به درستى كه تو بخشنده و آمرزنده و مهربانى .
پروردگارا! آنگاه كه عمرم به پايان رسيده ، و ايام زندگانيم خاتمه يافته ، و زمان ملاقات تو نزديك شده ، اى مهربان ! از تو مى خواهم كه منزلى را در بهشت به من اختصاص دهى كه تمام مخلوقاتت ، از اولين و آخرين آنها، بدان حسرت برند .
خداوندا! حمد و ستايش مرا بپذير، و به تضرع و زاريم ، و اقرار و اعترافم عليه نفسم بر من رحم كن كه صدايم را همراه دعاكنندگان ، و خشوعم را همراه خاشعين ، و مدحم را همراه ستايشگران ، و تسبيحم را همراه مداحان ، به گوش تو رسانيدم ؛ و تو اجابت كننده دعاى اشخاص مضطر و بيچاره و فريادرس استغاثه كنندگان ، و پناه بى پناهان ، و دادرس مؤ منان ، و نگهدارنده گناهكاران از لغزش مى باشى ؛ و درود خدا بر محمد صلى الله عليه و آله بشارت دهنده و بيم دهنده و چراغ روشن و فروزان ، و درود بر ملائك و پيامبران .
پروردگارا! اى گستراننده زمينها، آفريننده آسمانها، خالق قلبها بر طريق فطرت ، بدبخت ايشان و خوشبختشان ، شريف ترين درودها و برترين بركتها، و ارزشمندترين تحيت ها را بر محمد كه فرستاده تو، و امين بر وحى تو، و برپا دارنده حجتت ، و نگهبان حريم حرمتت ، و انجام دهنده دستوراتت ، و محكم كننده آياتت ، و وفادار به نذرهايت بفرست .
خداوندا! در مقابل هر فضيلتى از فضائل او، و هر منقبتى از مناقب او، و هر حالتى از حالات او، و هر منزلتى از منزلتهاى او، حال كه محمد را براى خود يار و ياور يافته اى ، و بر رنجها و بلاها صابر، و بر دشمنانت دشمن ، و بر دوستانت دوست ، و از مكروهاتت دور، و بر آنچه تو به سوى آن مى خوانى دعوت كننده يافته اى ، فضائلى از پاداشت و ويژگيهايى از عطايت را به او عطا فرما تا امرش را برتر و درجه اش را بلندتر گردانى ، و اين خصوصيات و عطيه هايى كه او را عطا مى نمايى به پاى دارندگان عدالتت و مدافعين از حرمت را نيز سهيم گردان ، تا اينكه برترى ، ارزش ، رحمت و كرامتى نمانده باشد مگر آنكه محمد را بدان مخصوص گردانيده باشى ، و از جانب خود درجات عالى به او عطا فرمايى و او را به مقامات والا برسانى ، اجابت فرما اى پروردگار جهانيان .
خداوندا! دين ، جان و تمام نعمتهايى را كه به من داده اى به خودت مى سپارم ، پس مرا در حفظ، حراست و كفايت خود قرار ده ، همانا در جوار تو بودن موجب عزت و سربلندى است ، مدح و ثناى تو بلندمرتبه ، و نامهايت مقدس است و جز تو معبودى نيست ، تو در خوشحالى و ناراحتى ، و در شدت و آسايش ، مرا كافى هستى ، و چه كفايت كننده نيكويى !
پروردگارا! بر تو توكل مى كنم ، و به سوى تو زارى و انابه دارم ، و بازگشتم به سوى توست ؛ خدايا! مرا وسيله آزمايش كسانى كه كافر شده اند قرار مده ، و ما را بيامرز كه همانا تو عزيز و حكيمى ؛ خداوندا! عذاب جهنم را از ما دور كن ، چرا كه عذاب آن جاويدان است ، و به راستى كه آنجا بد جايگاهى است ؛ پروردگارا! بين ما و قوم ما به حق گشايش و فرجى عطا فرما كه تو بهترين گشايشگران هستى .
پروردگارا! ما ايمان آورديم پس گناهان ما را ببخش ، و خطاهايمان را بپوشان ، و ما را با نيكان بميران ؛ خداوندا! آنچه را كه به فرستادگانت وعده داده اى نصيب ما بفرما، و روز قيامت ما را عذاب مكن ، به درستى كه تو خلاف وعده هايت عمل نمى كنى .
خداوندا! اگر فراموش كرده و يا اشتباهى كرديم ما را مؤ اخذه منما؛ پروردگارا! تكليف سخت و دشوارى كه ما از عهده آن بر نمى آييم و آن گونه كه بر پيشينيان ما قرار دادى ، بر ما قرار مده !
خداوندا! چيزهايى را كه بر انجام آن قادر نيستيم از ما مخواه ، و ما را عفو كن ، و گناهانمان را ببخشاى و مورد رحمتت قرار ده ، تو مولاى ما هستى ، پس ما را در مقابل كافران يارى فرما .
خداوندا! ما را در دنيا و آخرت نيكى و خوبى عطا فرما، و به رحمتت ما را از عذاب آتش محفوظ بدار، و درود خدا بر آقاى ما محمد رسول خدا و خاندان پاك او، و سلام بيكران بر ايشان باد .

چهارشنبه 2 اردیبهشت 1388  8:57 PM
تشکرات از این پست
ganjineh
ganjineh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 823
محل سکونت : تهران

پاسخ به:زندگاني حضرت زهرا(س)

دعاى حضرت فاطمه عليهاالسلام در تعقيب نماز عصر
سبحان من يعلم جوارح القلوب ، سبحان من يحصى عدد الذنوب ، سبحان بمن لا يخفى عليه خافيه فى الارض و لا فى السماء، و الحمدلله الذى لم يجعلنى كافرا لانعمه ، و لا جاحدا لفضله ، فالخير فيه و هو اءهله ، و الحمدلله على حجته البالغة على جميع من خلق ممن اءطاعه و ممن عصاه ، فان رحم فمن منه ، و ان عاقب فبما قدمت اءيديهم و ما الله بظلام للعبيد .
و الحمدلله العلى المكان ، و الرفيع البنيان ، الشديد الاركان ، العزيز السلطان ، العظيم الشاءن ، الواضح البرهان ، الرحيم الرحمن ، المنعم المنان ، الحمدلله الذى احتجب عن كل مخلوق يراه بحقيقة الربوبية ، و قدرة الوحدانية فلم تدركه الابصار و لم تحط به الاخبار، و لم يعينه مقدار، و لم يتوهمه اعتبار .
اللهم قد ترى مكانى ، و تسمع كلامى ، و تطلع على اءمرى ، و تعلم ما فى نفسى و ليس يخفى عليك شى ء من اءمرى ، و قد سعيت اليك فى طلبتى ، و طلبت اليك فى حاجتى و تضرعت اليك فى مسئلتى ، و ساءلتك لفقر و حاجة و ذلة ضيقة و بؤ س و مسكنة ، و اءنت الرب الجواد بالمغفرة ، تجد من تعذب غيرى و لا اءجد من يغفر لى غيرك ، و اءنت غنى عن عذابى و اءنا فقير الى رحمتك ؛ فاءساءلك بفقرى اليك و غناك و عنى و بقدرتك على و قلة امتناعى منك ، اءن تجعل دعائى هذا دعاء وافق منك اجابة ، و مجلسى هذا مجلسا وافق منك رحمة ، و طلبتى هذه طلبة وافقت نجاحا: و ما خفت عسرته من الامور فيسره ، و ما خفت عجزه من الاشياء فوسعه ، و من اءرادنى بسوء من الخلائق كلهم فاغلبه آمين يا اءرحم الراحمين ؛ و هون على ما خشيت شدته ، و اكشف عنى ما خشيت كربته ، و يسر لى ما خشيت عسرته ! آمين رب العالمين .
اللهم اءنزع العجب و الرياء و الكبر و البغى و الحسد و الضعف و الشك و الوهن و الضر و الاسقام و الخذلان و المكر و الخديعة و البلية و الفساد من سمعى و بصرى و جميع جوارحى ، و خذ بناصيتى الى ما تحب و ترضى يا اءرحم الراحمين .
اللهم صلى على محمد و آل محمد، و اغفر ذنبى ، و استر عورتى ، و آمن روعتى ، و اجبر مصيبتى ، و اءغن فقرى ، و يسر حاجتى ، و اءقلنى عثرتى ، و اجمع شملى ، و اكفنى ما اءهمنى ، و ما غاب عنى ، و ما حضرنى و ما اءتخوفه منك يا اءرحم الراحمين .
اللهم فوضت اءمرى اليك ، و اءلجاءت ظهرى اليك ، و اءسلمت نفسى اليك بما جنيت عليها، فرقا منك و خوفا و طمعا، و اءنت الكريم الذى لا يقطع الرجاء، و لا يخيب الدعاء؛ فاءسئلك بحق ابراهيم خليلك ، و موسى كليمك ، و عيسى روحك ، و محمد صلى الله عليه و آله صفيك و نبيك ، و اءلا تصرف وجهك الكريم عنى حتى تقبل توبتى ، و ترحم عبرتى ، و تغفر لى خطيئتى يا اءرحم الراحمين و يا اءحكم الحاكمين .
اللهم اجعل ثارى على من ظلمنى ، و انصرنى على من عادانى ؛ اللهم لا تجعل مصيبتى فى دينى ، و لا تجعل الدنيا اءكبر همتى ، و لا مبلغ علمى ؛
الهى اءصلح لى دينى الذى هو عصمة اءمرى ، و اءصلح لى دنياى التى فيها معاشى ، و اءصلح لى آخرتى التى اليها معادى ، و اجل الحياة زيادة لى من كل خير، و اجعل الموت راحة لى من كل شر .
اللهم انك عفو تحب العفو عنى ؛ اللهم اءحينى ما علمت الحياة خيرا لى ، و توفنى اذا كانت الوفاة خيرا لى ، و اءساءلك خشيتك فى الغيب و الشهادة ، و العدل فى الغضب و الرضا، و اءساءلك القصد فى الفقر و الغنى ، و اءساءلك نعيما لا يبيد و قرة عين لا تنقطع ، و اءساءلك الرضا بعد القضاء، و اءساءلك لذة النظر الى وجهك .
اللهم انى اءستهديك لارشاد اءمرى ، و اءعوذ بك من شر نفسى ؛ اللهم عملت سوء و ظلمت نفسى فاغفر لى انه لا يغفر الذنوب الا اءنت : اللهم انى اءسئلك تعجيل عافيتك ، و صبرا على بليتك ، و خروجا من الدنيا الى رحمتك .
اللهم انى اشهدك و اشهد ملائكتك ، و حملة عرشك ، و اشهد من فى السماوات و من فى الارض اءنك اءنت الله لا اله الا اءنت وحدك لا شريك لك ، و اءن محمدا عبدك و رسولك ؛ و اءساءلك باءن لك الحمد لا اله الا اءنت بديع السموات و الارض ، يا كائن قبل اءن يكون شى ء، و المكون لكل شى ء، و الكائن بعد ما لا يكون شى ء .
اللهم الى رحمتك رفعت بصرى ، و الى جودك بسطت كفى ، فلا تحرمنى و اءنا اءساءلك ، و لا تعذبنى ، و اءنا اءستغفرك ، اللهم فاغفر لى فانك بى عالم ، و للا تعذبنى فانك على قادر، برحمتك يا اءرحم الراحمين .
اللهم ذا الرحمة الواسعة ، و الصلاة النافعة الرافعة ، صل على اءكرم خلقك عليك ، و اءحبهم اليك و اءوجههم لديك ، محمد عبدك و رسولك ، و المخصوص بفضائل الوسائل ، اءشرف و اءكمل و اءرفع و اءعظم و اءكرم ما صليت على مبلغ عنك و مؤ تمن على وحيك ؛ اللهم كما سدت به العمى ، و فتحت به الهدى ، فاجعل مناهج سبله لنا سننا، و حجج برهانه لنا سببا، ناتم به الى القدوم عليك .
اللهم لك الحمد مل ء السماوات السبع ، و مل ء طباقهن و مل ء الارضين السبع و مل ء ما بينهما، و مل ء عرش ربنا الكريم ، و ميزان ربنا الغفار، و مداد كلمات ربنا القهار، و مل ء الجنة و مل ء النار، و عدد الماء و الثرى ، و عدد ما يرى و ما لا يرى .
اللهم و اجعل صلواتك و بركاتك و منك و مغفرتك و رحمتك و رضوانك و فضلك و سلامتك و ذكرك و نورك و شرفك و نعمتك و خيرتك على محمد و آل محمد كما صليت و باركت و ترحمت على ابراهيم و آل ابراهيم انك حميد مجيد .
اللهم اءعط محمدا الوسيلة العظمى و كريم جزائك فى العقبى ، حتى تشرفه يوم القيامة يا اله الهدى .
اللهم صل على محمد و آل محمد، و على جميع ملائكتك و اءنبيائك و رسلك ، سلام على جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و حلمة العرش و ملائكتك المقربين ، و الكرام الكاتبين و الكروبيين ؛ و سلام على اءبينا آدم و على امنا حواء و سلام على النبيين اءجمعين ، و الصديقين و الشهداء و الصالحين ؛ و سلام على المرسلين اءجمعين ؛ و الحمدلله رب العالمين ، و لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظيم ، و حسبى الله و نعم الوكيل . و صلى الله على محمد و آله و سلم كثيرا
ترجمه : پاك و منزه است او كه به آنچه در قلب مى گذرد آگاهى دارد، پاك و منزه است او كه شماره گناهان را مى داند، پاك و منزه است همو كه هيچ امرى در آسمان و زمين بر او پوشيده نيست ؛ سپاس پروردگارى را سزاست كه مرا آن گونه قرار نداد كه نسبت به نعمتهايش كفر بورزم و فضل او را انكار نمايم ، پس خير و بركت در اوست و او اهل آن مى باشد؛ و سپاس خداوندى را سزاست كه حجت و برهانش بر تمامى انسانها، همه فرمانبرداران و گناهكاران ، گسترده است ، اگر شخص را مورد رحمت خود قرار دهد از جود و بخشش ‍ اوست ، و اگر مجازات نمايد در مقابل اعمالى است كه خود آن شخص انجام داده ، و او بر بندگانش ستم روا نمى دارد؛ و سپاس شايسته خداوندى است كه مكانش فراز، بنيانش ‍ برتر، اركانش محكم ، سلطنتش پايدار، مقامش رفيع ، برهانش روشن ، بخشنده ، مهربان ، منعم ، و منان است ؛ سپاس و حمد از آن خداوندى است كه از هر مخلوقى كه او را حقيقتا پروردگار و برخوردار از قدرت يگانگى شناخت ، مستور مانده و كسى نتوانسته حقيقت وجود او را ادراك نمايد، چرا كه ديدگان از ديدار او عاجز، و اخبار از احاطه بر او ناتوان هستند، و تعيين مقدار و اندازه براى او غيرممكن ، و به تصوركشيدن او به كمك قوه وهم و خيال نامقدور است .
خداوندا، مكانى را كه در آن قرار دارم مى بينى و كلامم را مى شنوى ، و بر كارهايم اشراف و اطلاع دارى ، و بر آنچه كه در نفس من مى گذرد آگاهى دارى و هيچ يك از كارهايم از تو مخفى نيست ، پس مى دانى كه نيازمند تو هستم ، و حاجتهايم را از تو مى خواهم ، و به سوى تو تضرع و زارى مى كنم ، و با فقر و نياز و ذلت و تنگدستى و شدت و مسكنت از تو يارى مى جويم ؛ و تو پروردگارى هستى كه گناهان را مى بخشى ، به غير از من كسانى را خواهى يافت كه عذاب كنى ، ولى من جز تو آمرزنده اى را نمى يابم ، آرى تو از عذاب كردن من بى نيازى ، و اين در حالى است كه من نيازمند رحمت و لطف تو هستم ؛ پس به سبب نياز من به سوى تو، و بى نيازى تو از من ، و به قدرت و تسلطى كه بر من دارى و من بر آن معترفم ، از تو مى خواهم كه اين دعاى مرا اجابت كنى ، و جايگاهم را محل نزول رحمت خود قرار دهى و حاجت مرا روا نمايى : كارهايى را كه از سختى آنها در هراس هستم آسان فرما، و براى كارهايى كه از انجام آنها ناتوانم به من قدرت و نيرو ارزانى دار، و هر يك از بندگانت را كه نسبت به من قصد سويى دارد مغلوب ساز، دعايم را اجابت فرما اى رحم كننده ترين رحم كنندگان !
پروردگارا، هر چه را كه از سختى آن نگران هستم آسان فرما، و رنج آنچه را كه مرا به هراس افكنده برطرف ساز، و هر چه را كه دشوارى آن مرا هراسان ساخته آسان قرار ده ، اجابت نما اى برترين پروردگار جهانيان !
خداوندا، خودبينى ، ريا، تكبر، تجاوز، حسد، ضعف ، شك ، سستى ، ضرر، همه بيماريها، خذلان ، مكر، خدعه و نيرنگ ، بلاها و فساد را از گوش و چشم و تمام اندامم دور دار و مرا به سوى آنچه دوست مى دارى و تو را خشنود مى سازد راهنمايى كن ، اى برترين رحم كنندگان !
خدايا، بر محمد و آل محمد درود فرست ، و گناهانم را ببخش ، و عيبهايم را بپوشان ، و ترسم را ايمنى بخش ، و مصيبتهاى مرا جبران فرما، و فقرم را به بى نيازى مبدل ساز، رفع نيازمنديم را سهل و لغزشم را ناچيز قرار ده ، و كارهاى پراكنده مرا جمع نما، و مرا در آنچه كه به دنبال آن هستم ، و نيز در آنچه كه از من پنهان است ، و در آنچه كه در نزد من حاضر است ، و مواردى كه در رابطه با آنها از تو در هراسم كفايت فرما، اى برترين رحم كنندگان !
خداوندا، كارهايم را به تو واگذار كردم و خود را در پناه تو قرار دادم ، و به سبب جنايات و گناهانى كه انجام داده ام ، و بيم و اميدى كه به تو دارم ، خود را به تو مى سپارم ، و مى دانم كه تو آن بزرگوار و كريمى هستى كه اميد هيچ كس را قطع نكرده و دعاى او را بدون پاسخ نمى گذارى ؛ پس به حق خليلت ابراهيم ، و كليمت موسى ، و روحت عيسى و برگزيده و پيامبرت محمد صلى الله عليه و آله از تو مى خواهم كه از من روى نگردانى ، و بزرگوارى كرده توبه ام را بپذيرى ، براى اشكهايى كه ريخته ام به من رحم نمايى ، و از اشتباهم درگذرى ، اى بهترين رحم كنندگان و اى عادلترين حكم كنندگان !
پروردگارا، از كسى كه بر من ستم روا مى دارد انتقام گير، و مرا بر هر كه با من دشمن است يارى فرما؛ خداوندا، مصيبت و گرفتارى مرا در دينم قرار مده ، و دنياى فانى را مهمترين هدف و نهايت علمم قرار نده .
خدايا، دينم را كه مهمترين چيزم است ، و دنيايم را كه راه به دست آوردن معاشم است ، و آخرتم را كه سرانجامم به سوى آن است ، اصلاح گردان ، و زندگيم را راهى به سوى به دست آوردن هر خير و بركت ، و مرگم را راه رهايى از هر شر و بدى قرار ده !
پروردگارا! تو آمرزنده اى هستى كه بخشيدن را دوست دارى ، پس مرا عفو كن ، خدايا، مرا زنده نگاه دار تا آن زمانى كه مى دانى زندگانيم برايم خير و بركت در بر دارد، و مرا بميران آن هنگام كه مى دانى مرگ برايم نيكو و شايسته است ، و از تو مى خواهم كه در آشكار و نهان ، خشيت و خوف از خودت را بر من ارزانى كنى ، و در غضب و رضا، عدل و انصاف به من عطا فرمايى ، و از تو مى خواهم در فقر و بى نيازى ميانه روى عطايم كنى ، و از تو نعمت مداوم ، روشنى چشمى كه هرگز به تاريكى نكشد، رضا به قضا و لذت ديدارت را خواهانم .
خداوندا ! براى درستى و راستى در كارهايم از تو هدايت مى جويم ، و از شر نفسم به تو پناه مى برم . خداوندا! كارهاى زشت انجام داده و بر نفس خود ستم كرده ام ، پس مرا ببخش كه جز تو بخشنده اى براى گناهان وجود ندارد. پروردگارا! از تو تعجيل در سلامتى ، صبر بر بلاها و مصائب ، و خروج از دنيا به سوى رحمتت را خواستارم .
پروردگارا! تو، فرشتگانت ، حاملان عرش ، و هر آنچه در آسمانها و زمين است را شاهد مى گيرم كه جز تو معبودى نيست و شريكى براى تو وجود ندارد، و محمد صلى الله عليه و آله بنده و فرستاده توست ؛ و از تو مى خواهم كه حاجتهايم را برآورده سازى ، اى تويى كه حمد و ستايش مخصوص تو بوده و معبودى جز تو وجود ندارد، تو آفريننده آسمانها و زمينى ، اى كسى كه قبل از وجود هر موجودى وجود داشته ، و همه چيز را خلق كرده ، و بعد از آنكه همه موجودات از بين مى روند باقى خواهد بود !
خداوندا چشمانم را به رحمت تو دوخته ام ، و دستانم را به سوى جود و كرم تو دراز كرده ام ، پس مرا محروم مكن آنگاه كه از تو درخواست مى كنم ، و مرا عذاب منما آنگاه كه از تو طلب بخشايش دارم . خدايا، مرا ببخشاى چرا كه تو به همه چيزم عالم و دانايى ، و مرا عذاب مكن چرا كه تو بر من قادر و توانايى ، تو را سوگند مى دهم به رحمتت اى برترين رحم كنندگان !
پروردگارا، اى دارنده رحمت واسعه ، و اى دارنده درودها و رحمتهاى نافع و بالابرنده ، بر گراميترين ، محبوبترين و ارزشمندترين بنده ات ، بنده و پيامبرت محمد صلى الله عليه و آله درود فرست ، شريفترين ، كاملترين ، برترين ، بزرگترين و گراميترين درودى كه بر مبلغين فرامينت و بر امينان وحيت فرستاده اى ؛ خداوندا، همچنان كه جهالت و نادانى را به وسيله او برطرف نمودى ، و درهاى هدايت را به وسيله او گشودى ، ما را در راههاى هدايت او قرار ده ، و حجتهاى روشن او را براى ما اسبابى قرار ده كه براى رسيدن به تو از آنها پيروى كنيم !
پروردگارا! ستايش براى توست ، به اندازه آسمانهاى هفتگانه و طبقه هاى آن ، و به گنجايش زمينهاى هفت گانه ، و آنچه در بين آنهاست ، و به گنجايش عرش پروردگار با كرامت و ترازوى آفريدگار بخشنده و غفار و كلمات پروردگار توانا، و به تعداد مخلوقات ، و به گنجايش بهشت و جهنم ، و ذرات آب و خاك ، و به ميزان آنچه ديده شده و ديده نمى شود .
خداوندا! درودها و بركات ، و منت و بخشش و رحمت ، خشنودى و فضل و سلامت ، ياد و نور و شرف و نعمت خود را بر محمد صلى الله عليه و آله و خاندانش قرار ده ، همچنان كه درود و بركت و رحمت خود را بر ابراهيم و خاندان او ارزانى داشتى ، به درستى كه تو ستوده و بزرگوار مى باشى .
پروردگارا، وسيله عظمى و بهترين پاداشت را در قيامت ، به محمد صلى الله عليه و آله ارزانى دار، تا او را شرافت و برترى عطا فرموده باشى ، اى معبود هدايت كننده !
پروردگارا! بر محمد و خاندان او، و بر جميع ملايك ، پيامبران و فرستادگانت درود فرست ، و سلام مرا بر جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل ، و حاملان عرش و فرشتگان مقرب ، و نويسندگان اعمال و بهشتيان برسان ؛ و سلام بر پدر ما انسانها آدم ، و مادر ما حوا، و سلام بر تمامى پيامبران ، صديقين ، شهدا و صالحان ؛ و سلام بر تمامى فرستادگان ؛ و حمد و ستايش مخصوص به پروردگار جهانيان است و هيچ قدرت و توانايى وجود ندارد مگر از جانب خداوند يكتا كه برتر و والاتر از همگان است ، و چنين خداوندى مرا كفايت مى كند و او بهترين كفايت كنندگان است . و درود و سلام بسيار بر محمد و خاندان او باد !

چهارشنبه 2 اردیبهشت 1388  8:58 PM
تشکرات از این پست
ganjineh
ganjineh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 823
محل سکونت : تهران

پاسخ به:زندگاني حضرت زهرا(س)

رفع عطش

قطب الدين راوندى گويد: روايت شده :
وقتى فاطمه عليهاالسلام از دنيا رحلت نمود ام ايمن سوگند خورد كه در مدينه نماند، زيرا طاقت ديد آن مواضع و محل هايى را در آنجا ديده بود نداشت ، لذا از مدينه خارج شد و به سوى مكه حركت كرد، در بين راه آب او تمام شد و تشنگى بر او غلبه كرد پس دستان خود را به سوى آسمان بلند كرده و گفت :
پروردگارا! من خدمتكار حضرت فاطمه هستم ، آيا مى خواهى مرا به واسطه عطش و در حال تشنگى بميرانى ؟ در اين حال خداوند متعال دلوى آب از آسمان براى او فرستاد و او از آن آب نوشيد و هفت سال از آب و غذا بى نياز گرديد، و مردم او را در روز بسيار گرم به دنبال كارهايى مى فرستادند ولى او هرگز تشنه نمى شد .

چهارشنبه 2 اردیبهشت 1388  9:02 PM
تشکرات از این پست
ganjineh
ganjineh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 823
محل سکونت : تهران

پاسخ به:زندگاني حضرت زهرا(س)

زندگانى حضرت زهرا سلام الله عليها
آشنايى كوتاه با صديقه كبرى ، حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام
نام : فاطمه .
كنيه هاى مشهور: ام الحسن ، ام الحسين ، ام ابيها، ام الائمه .
مشهورترين لقبها: زهرا، صديقه ، طاهره ، كبرى ، سيده ، بتول .
پدر: حضرت محمد بن عبدالله صلى الله عليه و آله پيامبر عظيم الشاءن اسلام .
مادر: خديجه عليهاالسلام بنت خويلد همسر فداكار پيامبر اسلام .
محل تولد . مكه .
سال تولد: سال دوم بعثت ، و به روايتى : سال پنجم .
روز ميلاد: بيستم جمادى الثانى .
نام همسر: على بن ابى طالب عليه السلام ، پسرعموى پيامبر اسلام .
زمان ازدواج : رجب يا ذى حجه سال دوم هجرت در مدينه .
مدت زندگانى با على عليه السلام : نه سال .
ميزان مهريه : 400 مثقال نقره مسكوك
فرزندان : حسن عليه السلام ، حسين عليه السلام ، زينب كبرى ، ام كلثوم و يك فرزند سقطشده به نام محسن
شهادت : در سال يازدهم هجرى
محل دفن : پنهان است
تعداد احاديث و روايات باقيمانده درباره آن حضرت : حدود 2000 مورد .
تعداد سخنان باقيمانده از حضرت فاطمه : حدود 130 مورد .
تعداد اشعار باقيمانده از آن حضرت : حدود 29 قطعه .
تعداد خطبه هاى باقيمانده از آن حضرت : 2 خطبه .
ساير آثار علمى باقيمانده از آن حضرت : مصحف فاطمه عليهاالسلام كه به خط همسر گرامش على عليه السلام نوشته شده و در نزد فرزندان آن حضرت بوده و هم اكنون در دست حضرت قائم عجل الله تعالى فرجه الشريف مى باشد .
مشهورترين و صحيح ترين مناقب و فضائل آن حضرت :
1
اينكه غضب فاطمه عليهاالسلام موجب غضب خدا و رسول او، و رضاى فاطمه سبب رضاى ايشان است .
2
فاطمه برترين زنان دو عالم است .
3 فاطمه معصوم از هرگونه گناه مىباشد.
4
آن حضرت محبوبترين و عزيزترين مردم در نزد رسول خدا صلى الله عليه و آله بوده است .
5 خداوند در روز قيامت ، به آن حضرت اجازه شفاعت مى دهد.
6
صدور معجزات بسيار از حضرت فاطمه عليهاالسلام .
7
بى مانندبودن ايمان و يقين فاطمه عليهاالسلام .
8
زهد و قناعت نمونه .
9
احترام بى حد پيامبر به آن حضرت .
10
او عابدترين مردم در زمان خود بوده است .
11
صدق و راستگويى حضرت فاطمه عليهاالسلام .
12
علم وافر آن حضرت .
و ... .

چهارشنبه 2 اردیبهشت 1388  9:03 PM
تشکرات از این پست
ganjineh
ganjineh
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 823
محل سکونت : تهران

پاسخ به:زندگاني حضرت زهرا(س)

دعاى حضرت فاطمه عليهاالسلام در تعقيب نماز مغرب
الحمدلله الذى لا يحصى مدحه القائلون ، و الحمدلله الذى لا يحصى نعماءه العادون ، و الحمدلله الذى لا يودى حقه المجتهدون ، و لا اله الا الله الاول و الاخر و لا اله الا الله الظاهر و الباطن ، و لا اله الا الله المحيى و المميت ، و الله اكبر ذو الطول ، و الله اكبر ذو البقاء الدائم ، و الحمدلله الذى لا يدرك العاملون علمه ، و لا يستخف الجاهلون حلمه ، و لا يبلغ المادحون مدحته ، و لا يصف الواصفون صفته ، و لا يحسن الخلق نعته .

الحمدلله ذى الملك و الملكوت ، و العظمة و الجبروت ، و العز و الكبرياء و البهاء و الجلال ، و المهابة و الجمال ، و الحول و القوة ، و المنة و الغلبة ، و الفضل و الطول ، و العدل ، و الحق ، و الخلق و العلا، و الرفعة و المجد، و الفضيلة و الحكمة ، و الغناء و السعة ، و البسط و القبض ، و الحلم و العلم ، و الحجة البالغة ، و النعمة السابغة ، و الثناء الحسن الجميل ، والالاء الكريمة ، ملك الدنيا و الاخرة و الجنة و النار، و ما فيهن تبارك و تعالى .
الحمدلله الذى علم اسرار الغيب ، و اطلع على ما تجن القلوب ، فليس عنه مذهب و لا مهرب .
و الحمدلله الذى المتكبر فى سلطانه ، العزيز فى مكانه ، القوى فى بطشه ، الرفيع فوق عرشه ، المطلع على خلقه ، و البالغ لما اءراد من علمه . الحمدلله الذى بكلماته قامت السموات الشداد، و ثبتت الارضون المهاد، و انتصبت الجبال الرواسى الاوتاد، و جرت الرياح اللواقح ، و سار فى جو السماء السحاب ، و وقفت على حدودها البحار، و وجلت القلوب من مخافته ، و انقمعت الارباب لربوبيته تباركت يا محصى قطر المطر، و ورق الشجر، و محيى اءجساد الموتى للحشر، سبحانك يا ذالجلال و الاكرام ؛ ما فعلت بالغريب الفقير اذا اءتاك مستجيرا مستغيثا؟ ما فعلت بمن اءناخ بفنائك و تعرض لرضاك و عذا اليك ، فجثا بين يديك يكشو اليك ما لا يخفى عليك ؟ فلا يكونن يا رب حظى من دعائى الحرمان ، و لا نصيبى مما اءرجوا منك الخذلان ؛ يا من لم يزل و لم يزول كما لم يزل قائما على كل نفس بما كسبت ، يا من جعل اءيام الدنيا تزول ، و شهورها تحول ، و سنيها تدور، و اءنت الدائم لا تبليك الازمان و لا تغيرك الدهور؛ يا من كل يوم عنده جديد، و كل رزق عنده عتيد، للضعيف و القوى و الشديد، قسمت الارزاق بين الخلائق فسويت بين الذرة و العصفور .
اللهم اذا ضاق المقام بالناس فنعوذ بك من ضيق المقام .
اللهم اذا طال يوم القيامة على المجرمين فقصر ذلك اليوم علينا كما بين الصلاة الى الصلاة .
اللهم اذا اءذنيت الشمس من الجماجم ، فكان بينها و بين الجمامم مقدار ميل ، و زيد فى حرها حر عشر سنين ، فانا نساءلك اءن تظلنا بالغمام ، و تنصب لنا المنابر و الكراسى نجلس ‍ عليها، و الناس ينطلقون فى المقام . آمين رب العالمين .
اءسئلك اللهم بحق هذه المحامد الا غفرت لى و تجاوزت عنى ، و اءلبستنى العافية فى بدنى ، و رزقتنى السلامة فى دينى ؛ فانى اءسئلك و اءنا واثق باجابتك اياى فى مسئلتى ، و اءدعوك و اءنا باستماعك دعوتى ، فاستمع دعائى و لا تقطع رجائى و لا ترد ثنائى و لا تخيب دعائى اءنا محتاج الى رضوانك و فقير الى غفرانك ، و اءسئلك و لا آيس من رحمتك ، و اءدعوك و اءنا غير محترز من سخطك ؛ يا رب و استجب لى و امنن على بعفوك ، و توفنى مسلما، و اءلحقنى بالصالحين ؛ رب لا تمنعنى فضلك منان ، و لا تكلنى الى نفسى مخذولا يا حنان .
رب ارحم عند فراق الاحبة صرعتى ، و عند سكون القبر وحدتى ، و فى مفازة القيامة غربتى ، و بين يديك موقوفا للحساب فاقتى .
رب اءستجير بك من النار فاءجرنى ، رب اءعوذ بك من النار فاعذنى ، رب اءفزع اليك من النار فاءبعدنى ، رب اءسترحمك مكروبا فارحمنى ، رب اءستغفرك لما جهلت فاغفر لى ، رب قد اءبرزنى الدعاء للحاجة اليك فلا تؤ يسنى ، يا كريم ذا الالاء و الاحسان و التجاوز .
يا سيدى يا بر يا رحيم استجب بين المتضرعين اليك دعوتى ، و ارحم من المنتجبين بالعويل عبرتى ، و اجعل فى لقائك يوم الخروج من الدنيا راحتى ، و استر بين الاموات يا عظيم الرجاء عورتى ، و اعطف على عند التحويل وحيدا الى حفرتى ، انك اءملى و موضع طلبتى ، و العارف بما اريد فى توجيه مسئلتى ؛ فاقض يا قاضى الحاجات حاجتى ، فاليك المشتكى و اءنت المستعان و المرتجى ، اءفر اليك هاربا من الذنوب فاقبلنى ؛ و اءلتجى ء من عدلك الى مغفرتك فاءدركنى ؛ و اءلتاذ بعفوك من بطشك فامنعنى ؛ و اءستروح رحمتك من عقابك فنجنى ؛ و اءطلب القربة منك بالاسلام فقربنى ؛ و من الفزع الاكبر فامنى ، و فى ظل عرشك فظللنى ، و كفلين من رحمتك فهب لى ، و من الدنيا سالما فنجنى ، و من الظلمات الى النور فاءخرجنى ، و يوم القيامة فبيض وجهى و حسابا يسيرا فحاسبنى ، و بسرائرى فلا تفضحنى ، و على بلائك فصبرنى ، و كما صرفت عن يوسف السوء و الفحشاء فاصرفه عنى ، و ما لا طاقة لى به فلا تحملنى ، و الى دار السلام فاهدنى و بالقرآن فانفعنى ، و بالقول الثابت فثبتنى ، و من الشيطان الرجيم فاحفظنى ، و بحولك و قوتك و جبروتك فاعصمنى ، و بحلمك و علمك و سعة رحمتك من جهنم فنجنى ، و جنتك الفردوس فاءسكنى ، و النظر الى وجهك فارزقنى ؛ و بنبيك محمد صلى الله عليه و آله فاءلحقنى و من الشياطين و اءوليائهم و من شر كل ذى شر فاكفنى .
اللهم و اءعدائى و من كادنى ان اءتوا برا فجبن شجعهم ، فض جموعهم كلل سلاحهم عرقب دوابهم ، سلط عليهم العواصف و القواصف ، و اءنزلهم من صياصيهم ، و اءمكنا من نواصيهم ، آمين يا رب العالمين .
اللهم صل على محمد و آل محمد، صلاة يشهد الاولون مع الابرار، و سيد المرسلين ، و خاتم النبيين ، و قائد الخير و مفتاح الرحمة .
اللهم رب البيت الحرام ، و الشهر الحرام ، و رب المشعر الحرام ، و رب الركن و المقام ، و رب الحل و الاحرام ، بلغ روح محمد منا التحية و السلام .
سلام عليك يا رسول الله ، سلام عليك يا اءمين الله ، سلام عليك يا محمد بن عبدالله ، السلام عليك و رحمة الله و بركاته ، فهو كما وصفته بالمؤ منين رؤ ف رحيم ؛ اللهم اءعطه اءفضل ما ساءلك و اءفضل ما سئلت له ، و اءفضل ما اءنت مسئول له الى يوم القيامة . آمين يا رب العالمين
ترجمه : حمد و سپاس خداوندى را سزاست كه مداحان از عهده مدح و ستايش او، شمارشگران از عهده شمارش نعمتهاى او، و تلاش كنندگان از عهده اداى حق او بر نمى آيند، و جز معبودى نيست ، او اول و آخر است ، او ظاهر و باطن است ، او زنده كننده و ميراننده است ، و او برتر از همه ، صاحب فضل ، و بقاى او دائمى و ابدى است .
حمد مخصوص خداوندى است كه عالمان عمق علم او را درك نكرده ، و جاهلان حلم او را اندك نشمارند، و ستايشگران به مدح او دست نمى يابند، و توصيف كنندگان در توصيف او عاجز، و مخلوقات از دست يافتن به كمالات او ناتوان مى باشند .
و حمد از آن خداوندى است كه داراى ملك و ملكوت ، عظمت و جبروت ، عزت و بزرگى و شكوه ، زيبايى و بزرگى ، توانمندى و زيبايى و جمال ، قدرت و قوت ، منت و غلبه ، و حكمت ، بى نيازى و سعه ، بسط و قبض ، و حلم و علم مى باشد كسى كه داراى دليل روشن ، و نعمت فراوان ، و اوصاف نيكو و زيبا، و نعمتهاى فراوان و فراگير است ، و مالك دنيا و آخرت ، بهشت و جهنم ، و آنچه در بين آنهاست مى باشد .
سپاس خداوندى را سزاست كه رازهاى نهانى را آگاه است و بر آنچه كه بر دلها مى گذرد و خطور مى كند داناست و راه فرارى از دست قدرت او وجود ندارد .
حمد و ستايش شايسته خداوندى است كه در سلطنتش برترين است ، در جايگاهش محكم ، براى سخت گيرى نيرومند، برتر و بالاتر از عرش ، آگاه به افعال و اعمال جميع مردم ، و توانا بر آنچه كه علم دارد و مى خواهد مى باشد. حمد مخصوص خداوندى است كه به نيرو و قدرت او آسمانها برپا ايستاده ، و زمينهاى لرزان به جاى خود ثابت و استوار گرديده اند، كوههاى محكم به سبب تثبيت زمين هستند استوار شده ، و بادهاى باروركننده جريان مى يابند، و ابرها در آسمان به حركت درآمده ، درياها در محدوده خود متوقف گرديده ، و قلبها از بيم او به لرزه در مى آيند، و معبودهاى دروغين به ربوبيت او رسوا گرديده اند. مبارك هستى اى شمارش كننده تعداد قطره هاى باران ، و برگهاى درختان ، و اى زنده كننده مردگان ، پاك و منزهى اى دارنده بزرگى و بخشندگى ! خداوندا، در مقابل بنده غريب و نيازمندى كه به تو پناهنده شده و از تو يارى مى جويد، چه مى كنى ؟ و در برابر كسى كه به درگاه تو آمده تا رضا و خشنودى تو را شاهد باشد، و در پيشگاه تو بر زمين افتاده و از آنچه كه بدان دانايى شكايت مى كند، چه خواهى كرد؟ پس از پروردگار هستى ، بهره ام را از دعايم حرمان و نااميدى قرار مده ، و نصيبم را در آنچه كه براى آن به تو اميدوارم خذلان و محروميت قرار مده ؛ اى كسى كه هميشه بوده اى و خواهى بود و بر اعمال بندگانت آگاه مى باشى ، اى كسى كه روزهاى دنيا در گذر، و ماههاى آن را در تحول و سالهاى آن را در حال گردش قرار داده اى ، و خود همواره بدون تغيير و دگرگونى باقى مى باشى ! اى كسى كه هر روز برايت تازه است ، و روزى هر كس را همان قدر كه مقرر است - در هر روز - بين بندگان تقسيم مى كنى و بين همه آنها عدالت را برقرار مى سازى !
پروردگارا! آنگاه كه با مردم بودن دشوار مى شود، از دشوارى و شر آن به تو پناه مى برم .
خداوندا، آنگاه كه روز قيامت بر گناهكاران طولانى مى گردد، آن روز را مانند فاصله بين دو نماز بر ما كوتاه گردان !
خداوندا، در روز قيامت ، آنگاه كه خورشيد بر مردمان به شدت مى تابد و فاصله اش با آنها كاهش مى يابد، و حرارتش هزاران برابر مى گردد، از تو مى خواهم كه ما را در سايه رحمت خود قرار داده ، و در حالى كه مردمان را براى حسابرسى آماده مى سازى ، جايگاهى را براى ما قرار ده كه در آن استقرار يابيم ، اجابت فرما اى پروردگار جهانيان !
خداوندا، به حق اين ستايشها و سپاسگزاريها از من درگذر، و مرا مورد عفو و بخشش خود قرار ده ، و سلامتى در بدن و در دين ، به من عطا فرما! پروردگارا، در حالى كه به اجابت خواسته ام از طرف تو اطمينان دارم را از تو مى خواهم ، و در حالى كه مى دانم سخنم را مى شنوى تو را مى خوانم ، پس دعايم را بشنو، و اميدم را قطع مكن ، و مدح و ثنايم را رد منما، و دعايم را بدون اجابت مگذار! همانا من نيازمند رضاى تو، و محتاج بخشش تو هستم ، حاجتهايم را از تو مى خواهم ، و از رحمت ماءيوس نمى باشم ، و از غضب تو در هراس ‍ مى باشم ؛ خداوندا، پس دعايم را اجابت فرما، و با بخشش خود بر منت گذار، و مرا مسلمان بميران ، به صالحان ملحق فرما؛ خدايا، مرا از فضل و رحمت خود محروم مكن ، اى منان ؛ و مرا به حالت بيچارگى به خود وامگذار، اى خداوند مهربان !
پروردگارا، بر من رحم كن به گاه زمين خوردنم در هنگام مرگ ، و فراق دوستان و تنهاييم در هنگام جاى گرفتن در قبر، و غربتم به هنگام قيامت ، و به گاه نيازم به هنگام حسابرسى !
خداوندا، از آتش جهنم به تو پناه مى برم پس پناهم ده ؛ خدايا، از آتش جهنم نجات مى خواهم پس نجاتم ده ؛ پروردگارا، از ترس آتش به تو روى مى آورم پس مرا از آتش دور دار؛ خداوندا، با بيچارگى تمام از تو طلب رحمت مى نمايم پس بر من رحم كن ؛ پروردگارا، در برابر جهالتهاى خود از تو طلب بخشش دارم پس مرا مورد عفو و بخشش خود قرار ده ! حاجتهايم باعث شد تا به درگاه تو آمده از تو تقاضاى برآوردن حاجتهايم را داشته باشم پس مرا ماءيوس نكن اى كريمى كه نعمتهاى بى شمار همه اش در دستان تو، در بين تضرع كنندگان به سويت ، دعاى مرا اجابت فرما، و در بين استغاثه كنندگان به درگاهت ، به سبب اشكهايى كه ريخته ام مرا مورد رحم و بخشش خود قرار ده ، و به هنگام ملاقاتت پس ‍ از خروج از دنيا، آسايش و راحتى را برايم مقدر فرما، اى نهايت اميد اميدواران ! در ميان مردگان عيبم را بپوشان ، و آنگاه كه به تنهايى در قعر قبر قرار مى گيرم بر حاجتهايم هستى ؛ پس اى برآورنده حاجتها، خواسته هايم را برآورده ساز! اى ياور و اميد من ، شكايتم به سوى توست ، و از گناهانى كه مرتكب شده ام ، به سوى تو مى گريزم ، پس مرا بپذير؛ و از عدالت تو به سوى غفران و بخششت پناه مى برم ، پس مرا درياب ؛ و از غضبت به عذابى كه برايم مهيا نموده اى به رحمتت پناهنده مى گردم ، پس بر من رحم كن و مرا نجات ده ! و به واسطه اسلام خواستار نزديكترشدن به تو هستم ، پس مرا به خود نزديك گردان و از هراس روز قيامت مرا ايمن دار، و در سايه عرشت جايگاهم ده ، و مرا مشمول رحمتت گردان ، و به سلامت از دنيا نجاتم ده ، و مرا از ظلمات به سوى نور هدايت كن ، و در روز قيامت چهره ام را درخشان گردان ، و با محاسبه اى آسان مرا مورد حسابرسى قرار ده ، و به عيبهايم مرا مفتضح و شرمسار مگردان ، و مرا بر بلاها و سختى ها صبور نما، و آن گونه كه از حضرت يوسف بدى و پليدى را دور ساختى ، زشتى ها و پليديها را از من دور ساز، و آنچه را كه بدان طاقت ندارم بر من تحميل منما، و مرا به سوى بهشت رهنمون گردان ، و از قرآن بهره مندم ساز، و با گفتار صحيح مرا ثابت قدم قرار ده ، و از شيطان رانده شده حفظ فرما، و به قدرت ، قوت و جبروتت مرا از گناه دور دار، و به حلم ، علم و وسعت رحمتت مرا از جهنم نجات بخش ، و در بهشت خود ساكن گردان ، و ديدار وجه خودت را نصيبم فرما، و مرا به پيامبرت محمد صلى الله عليه و آله ملحق نما، و از شياطين و دوستان آنها و از شر هر شرورى كفايت فرما !
پروردگارا! دشمنانم و كسانى كه نسبت به من كينه دارند اگر قصد آزار مرا نمودند، شجاعانشان را ضعيف ، لشكريانشان را متفرق ، سلاحهايشان را از كار افتاده ، و حيواناتشان را ناتوان گردان ، و بادهاى تند و طوفانهاى سخت را بر آنان مسلط فرما، و آنها را از سنگرهاى خود فرود آور، و ما را بر نابوديشان قادر فرما، اجابت فرما اى پروردگار جهانيان !
پروردگارا! بر محمد و خاندانش درود فرست ، درودى كه پيشينيان و ابرار و سيد مرسلين كه خاتم پيامبران ، و رهبرى كننده به سوى خير، و كليد رحمت است شاهد آن باشند .
خدايا! اى پروردگار بيت الحرام و ماه حرام و مشعرالحرام ، و اى پروردگار ركن و مقام ، اى پروردگار حل و حرم ، از جانب ما به روح محمد سلام و درود فرست .
و سپس پيامبر را زيارت نموده گوييم
سلام بر تو اى رسول خدا، سلام بر تو اى امين خدا، سلام بر تو اى محمد بن عبدالله ، سلام و رحمت و بركات خدا بر تو باد كه او همان طور كه تو وصفش نمودى ، بر مؤ منان مهربان و رئوف است ، خدايا ! برتر از آنچه از تو خواسته ، و تا امروز براى او خواسته شده ، و تا روز قيامت براى او خواسته مى شود، به او عطا كن ، اجابت فرما اى پروردگار جهانيان !

چهارشنبه 2 اردیبهشت 1388  9:03 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها