http://sogandnameh.parsiblog.com
احوال پرسی حیف نون:
حالا ما تلفن نداریم، تو نباید یه زنگی به ما بزنی؟
به حیف نون می گن: بابات به رحمت ایزدی پیوست.
می گه: رحمت ایزدی کیه؟
میگن: نه... منظورمون اینه که به دیار باقی شتافت.
می گه: دیار باقی دیگه کجاست؟
میگن: یعنی دار فانی را وداع گفت.
می گه: دار فانی دیگه چه جور داریه؟
می گن: یعنی رخت از این دنیا بر بست.
می گه: منظورتون رو نمی فهمم.
می گن: الاغ! بابای خرت مُرد!
می گه: خر من که بابا نداشت!
بچه حیف نون از باباش می پرسه: بابا! ماه نزدیک تره یا اصفهان؟
حیف نون می زنه پس گردنش و می گه: آخه احمق! تو از اینجا اصفهان رو می بینی؟
اولین دوره المپیک در شهر حیف نون اینا(!) برگذار شد:
1- شنا با مانع
2- کشتی پروانه
3- پرش روی نیزه
4- شیرجه روی چمن
5- اسب سواری با الاغ
از حیف نون ميپرسن: تولدت چه روزيه؟ جواب ميده: 5 آذر.
ميپرسن: چه سالي؟ ميگه: هر سال!
پسره ميره خواستگاري، پدر عروس ميگه مهريه دخترم صد بشكه بنزِينه!
پدر داماد ميگه پسرم! پاشو بريم يک دختر گازِسوز پيدا كنيم!
حیف نون مي خواسته نماز بخونه، ميگه:
الحمدلله رب العالمين... خدايا! سرتو درد نميارم... ولاالضالين
حیف نون می افته توی چاه، می گه خوب شد تهش سوراخ نبود!
گاوه کارت سوِخت می خوره، شیرش سهِمیه بندی می شه!
يه اصفهانيه رو به جرم قتل زن و مادر زنش داشتن محاكمه ميكردن!
قاضي بهش ميگه: شما مظنون به قتل همسرتون توسط ضربات چكش هستيد!
يهو يكي از افراد از پشت دادگاه داد ميزنه: اي كثافت بي شرف!
دوباره قاضي ميگه: در ضمن شما مظنون به قتل مادر زنتان با ضربات چكش هم هستيد!
دوباره اون فرد ميگه: اي آشغال كثيف!
قاضيه اين دفعه ديگه عصباني ميشه و ميگه: آقاي محترم ميدونم كه به خاطر اين بي رحمي و جنايت چقدر از اين آقا بدتون مياد، اما اگه يك بار ديگه از اين حرفاي رکيک بزنين ناچار ميشم كه از دادگاه اخراجتون كنم!
طرف ميگه: مساله اين نيست كه ازش بدم مياد، مشكل اينه كه من 15 ساله كه همسايهي اينام و در طي اين 15 سال هر وقت خواستم ازش چكش قرض بگيرم، گفته كه ما چكش نداريم!
اصفهانیه وصیت می کنه بعد از مرگش روی قبرش بنویسن من مُردم، ولی مغازه باز است!
حیف نون تو جزيره آدمخوارها گير مي افته. ميگه خدايا! حالا چه طور ثابت كنم آدم نيستم؟
معلم انشا به بچه ها می گه موضوع انشاء این دفعه اینه:
اگر مدیرعامل بودید چه می کردید؟
بعد می بینه همه تند و تند و با هیجان شروع کردند به نوشتن، به جز یک نفر که نشسته و داره از پنجره بیرون رو تماشا می کنه.
معلم ازش می پرسه: چرا تو هیچی نمی نویسی؟
بچه میگه: منتظرم تا منشی ام بیاد!
به حیف نون ميگن اگه سردت باشه جه كار مي كني؟ ميگه نزديك بخاري مي نشينم. ميگن اگه خيلي سردت باشه چه كار مي كني؟ ميگه به بخاري مي چسبم. ميگن اگه خيلي خيلي سردت باشه چكار مي كني؟ ميگه معلومه ديگه! بخاري رو روشن مي كنم!
به حیف نون ميگن: يه ميوه خوشمزه، آبدار و شيرين نام ببر.
ميگه: خيار!
بهش ميگن: خيار كجاش آبدار و شيرينه؟
حیف نون ميگه: با چايي شيرين بخور، نظرت عوض ميشه
حیف نون قبل از مرگش وصیت می کنه، می گه: من نماز قضا ندارم، فقط به اندازه 40 سال برام وضو بگیرید!
حیف نون می ره عروسی. فرداش رفيقش ازش می پرسه چه طور بود؟ حیف نون می گه خيلی عالی بود! روى من اسم يه گل گذاشته بودن و هى صدام مي كردن. رفيقش می گه چى مي گفتن؟ حیف نون می گه منو انداخته بودن وسط وهی دورم مى چرخيدن مي گفتن اسگله رو اسگله رو!!!
حیف نون تو ماشینش آهنگ عربی گذاشته بود با صدای بلند. بهش گیر می دن می گه: ای بابا! نمی ذارید تو این ماه محرم یه قرآن شاد گوش بدیم!
به حیف نون مي گن بيا اينجا به انگليسي چي مي شه؟ ميگه: کام هير.
ميگن حالا برو اونجا به انگليسي چي ميشه؟ ميگه: ميرم اونجا ميگم کام هير!
حیف نون اول سخنرانيش هول ميشه ميگه بنام حضرت دوست که هر چه مي کشيم از اوست!
به حیف نون می گن یه شعری بخون که با حرف میم شروع بشه، می گه:
میازار موری که دانه کش است...
می گن یه شعری بخون که با حرف ب شروع بشه، می گه:
بیازار موری که دانه کش است...
می گن یه شعری بخون که با حرف ج شروع بشه، می گه:
جون من نیازار موری که دانه کش است...
می گن یه شعری بخون که با حرف ک شروع بشه، می گه:
کره خر! نیازار موری که دانه کش است...
حیف نون ميره جنگ، فرداش بر مي گرده. ميگن چرا برگشتي؟ ميگه پدر سوخته ها! به قصد کشت تفنگ بازي مي کردن!
دو نفر باهم ميرن مكه. داشتن به شيطان سنگ مي زدن که سنگای یکیشون تموم می شه. اون یکی می گه: كم نيار! فحش بده!
به حیف نون ميگن كه 2 ضرب در 2 به توان 2 به علاوه ي 5 ضرب در 5 به توان 5 ...
حیف نون مي ميره!
به ماره میگن نظرت درباره عشق چیه؟ میگه بسوزه پدر عاشقی، 8سال به پای دختر همسایه نشستم، آخرش فهمیدم شلنگه!
یه روز قورباغه اکس می خوره، شنا پروانه میره!
اس ام اس های عاشقانه و عارفانه
وقتي به دنيا آمدم درون گوشم اذان گفتند وقتي مي ميرم برايم نماز مي خوانند. زندگي چقدر کوتاه است فاصله ي بین اذان تا نماز
سلام ، از سرد خونه مزاحم میشم !
اینجا یه قلب یخ زده هست که منتظر اس ام اس گرم شماست !
امام علي عليه السلام : تيزي زبانت را به سوي كسي كه به تو حرف زدن آموخته نشانه نرو.
آيا مي دانيد كه اگر فردا بميريد شركتي كه در آن كار مي كنيد به آساني در ظرف يك روز براي شما جانشيني مي آورد، اما خانواده اي كه به جا مي گذاريد تا آخر عمر احساس فقدان شما را خواهد كرد؟
خدایا از عشق امروزمان چیزی برای فردا کنار بگذار
نگاهی ، یادی ، تصویری ، خاطره ای ، برای آن هنگام که
فراموش خواهیم کرد که روزی چقدر عاشق بودیم . . .
تنها يک سقوط است که جاذبه زمين مسئول آن نيست: فرو افتادن در عشق - آلبرت انيشتين
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر / عشق یعنی سجده با چشمان تر . . .
فقط سستي اراده ماست كه سبب ضعفمان ميشود وگرنه انسان هميشه براي اجراي آرزو قدرت كافي دارد (سقراط)
هر روز در اطرف ما هزارن سيب از درخت به زمين مي افتد ولی آنچه وجود ندارد ديدگاه نيوتنی است
مردي که کوه را از ميان برداشت کسي بود که شروع به برداشتن سنگ ريزه ها کرد
دوستي مثل ايستادن روي سيمان خيسه هرچي بيشتر بموني رفتنت سخت تر مي شه و اگر رفتي جاي پاهات براي هميشه مي مونه
هيچ وقت رازت رو به کسي نگو. وقتي خودت نمي توني حفظش کني، چطور انتظار داري کسي ديگهاي برات رازت رو نگهداره
عشق زماني است که درست مثل روزهاي بچگي روي جدول پياده رو راه بروي و بي دليل بخندي
بس که ديوار دلم کوتاه است هر که از کوچه تنهاهي من مي گذرد به هواي هوسي هم که شده سرکي مي کشد و مي گذرد
به تو يک صليب هديه کردم. گفتي: براي چيست؟ من که دوستت ندارم. گفتم: مگر آن نيست که صليب را به روي گور مي آويزند؟ گفتي:آري... گفتم: پس آنرا بالاي قلبت بياويز که گورستان من است
گرچه برای دنیا یک نفری اما بدان برای من یک دنیایی
درتنها ترين تنهاييم تنها كسم تنهاي تنهايم گذاشت اي خدا به حق تنهاييت درتنها ترين تنهاييش تنها ي تنهايش نذار
اگه بهت گفتن كه ده هزار نفر دوستت دارن، بدون اوليش منم. اگه بهت گفتن هزار نفر ميخوان پيش مرگت بشن، بدون اولين جنازه منم. اگه بهت گفتن صد نفر برات مي ميرن. بدون اولين قربوني منم. اگه بهت گفتن ده نفر رو ميخوان به جرم عاشقي بكشن، بدون اولين معدومي منم. اما اگه بهت گفتن كسي ديگه تو رو دوست نداره بدون من مُردم
عشق يعني انتظار و انتظار عشق يعني هر چه بيني عکس يار عشق يعني شب نخفتن تا سحر عشق يعني سجده ها با چشم تر عشق يعني ديده بر در دوختن عشق يعني از فراغش سوختن