0

غزليات عبيد زاكاني: باز در میکده سر حلقهٔ رندان شده‌ام

 
Mehdi900
Mehdi900
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 6667
محل سکونت : بوشهر

غزليات عبيد زاكاني: باز در میکده سر حلقهٔ رندان شده‌ام

غزل شمارهٔ ۸۲         
باز در میکده سر حلقهٔ رندان شده‌ام          باز در کوی مغان بی سر و سامان شده‌ام
نه به مسجد بودم راه و نه در میکده جای          من سرگشته در این واقعه حیران شده‌ام
بر من خستهٔ بیچاره ببخشید که من          مبتلای دل شوریدهٔ نالان شده‌ام
رغبتم سوی بتانست ولیکن دو سه روز          از پی مصلحتی چند مسلمان شده‌ام
بارها از سر جهلی که مرا بود به سهو          کرده‌ام توبه و در حال پشیمان شده‌ام
زاهدان از می و معشوق مرا منع کنند          بهتر آنست که من منکر ایشان شده‌ام
گفت رهبان که عبید از پی سالوس مرو          زین سخن معتقد مذهب رهبان شده‌ام
 

« سعادتمند کسی است که از هر اشتباه و خطایی که از او سر می زند، تجربه ای جدید به دست آورد »
سقراط

سه شنبه 17 اسفند 1389  9:38 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها