0

غزليات عبيد زاكاني: از دم جان بخش نی‌دل را صفائی میرسد

 
Mehdi900
Mehdi900
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 6667
محل سکونت : بوشهر

غزليات عبيد زاكاني: از دم جان بخش نی‌دل را صفائی میرسد

غزل شمارهٔ ۶۲         
از دم جان بخش نی‌دل را صفائی میرسد          روح را از نالهٔ او مرحبائی میرسد
گوئیا دارد ز انعامش مسیحا بهره‌ای          کزدم او دردمندان را دوائی میرسد
یا مگر داود مهمان میکند ارواح را          کز زبان او به هر گوشی صلائی میرسد
آتشی در سینه دارد نی چو بادش میدمد          شعلهٔ او بر در هر آشنائی میرسد
بیدلان بر نغمهٔ او های و هوئی میزنند          بی‌نوایان را ز ساز او نوائی میرسد
نعره‌ای گر میزند شوریده‌ای در بیخودی          از پیش حالی به گوش ما صدائی میرسد
نالهٔ مسکین عبید است آن که ضایع میشود          ور نه آن نالیدن نی هم بجائی میرسد
 

« سعادتمند کسی است که از هر اشتباه و خطایی که از او سر می زند، تجربه ای جدید به دست آورد »
سقراط

سه شنبه 17 اسفند 1389  9:25 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها