0

غزليات امام خميني(ره): محفل دلسوختگان

 
Mehdi900
Mehdi900
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 6667
محل سکونت : بوشهر

غزليات امام خميني(ره): محفل دلسوختگان

محفل دلسوختگان         
عاشقم، عاشق و جز وصل تو درمانش نیست          کیست کاین آتش افروخته در جانش نیست؟
جز تو در محفل دلسوختگان، ذکری نیست          این حدیثی‏است که آغازش و پایانش نیست
راز دل را نتوان پیش کسی باز نمود          جز برِ دوست، که خود حاضر و پنهانش نیست
با که گویم که بجز دوست نبیند هرگز          آنکه اندیشه و دیدار به فرمانش نیست
گوشه چشم‏گشا، بر منِ مسکین بنگر          ناز کن ناز، که این بادیه سامانش نیست
سر خُم باز کن و ساغر لبریزم ده          که بجز تو، سر پیمانه و پیمانش نیست
نتوان بست زبانش ز پریشان‏گویی          آنکه در سینه بجز قلب پریشانش نیست
پاره کن دفتر و بشکن قلم و دم دربند          که کسی نیست که سرگشته و حیرانش نیست
 

« سعادتمند کسی است که از هر اشتباه و خطایی که از او سر می زند، تجربه ای جدید به دست آورد »
سقراط

دوشنبه 16 اسفند 1389  9:06 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها