0

غزليات امام خميني(ره): کتاب عمر

 
Mehdi900
Mehdi900
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 6667
محل سکونت : بوشهر

غزليات امام خميني(ره): کتاب عمر

کتاب عمر         
پیری رسید و عهد جوانی تباه شد          ایّام زندگی، همه صرف گناه شد
بیراهه رفته پشت به مقصد، همی روم          عمری دراز، صرف در این کوره راه شد
وارستگان، به دوست پناهنده گشته‏اند          وابسته‏ای چو من به جهان، بی پناه شد
خودخواهی است و خودسری و خودپسندی است          حاصل ز عمرِ آنکه خودش، قبله‏گاه شد
دلدادگان، که روی سفیدند پیش یار          رنج مرا ندیده که رویم سیاه شد
افسوس بر گذشته، بر آینده صد فسوس          آن را که بسته در رسن مال و جاه شد
از نورْ رو به ظلمتم؛ ای دوست، دست گیر          آن را که رو سیه به سراشیب چاه شد
 

« سعادتمند کسی است که از هر اشتباه و خطایی که از او سر می زند، تجربه ای جدید به دست آورد »
سقراط

دوشنبه 16 اسفند 1389  8:42 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها