0

غزليات امام خميني(ره): دعوی اخلاص

 
Mehdi900
Mehdi900
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 6667
محل سکونت : بوشهر

غزليات امام خميني(ره): دعوی اخلاص

دعوی اخلاص         
گر تو آدم‏زاده هستی عَلّم اَلاَسما چه شد؟          قابَ قَوْسینت کجا رفته است؟ اَوْاَدْنی چه شد؟
بر فراز دار، فریاد اَنَا الحق می‏زنی          مدّعیِ حق طلب، اِنیّت و اِنّا چه شد؟
صوفی صافی اگر هستی، بکن این خرقه را          دم زدن از خویشتن با بوق و با کرنا چه شد؟
زهد مفروش ای قلندر، آبروی خود مریز          زاهد ار هستی تو، پس اقبال بر دنیا چه شد؟
این عبادتها که ما کردیم، خوبش کاسبی‏است          دعوی اخلاص با این خود پرستیها چه شد؟
مرشد از دعوت به سوی خویشتن، بردار دست          لا الهت را شنیدستم؛ ولی الاّ چه شد؟
ماعر بیمایه، بشکن خامه آلوده‏ات          کم دل‏آزاری نما، پس از خدا پروا چه شد؟
 

« سعادتمند کسی است که از هر اشتباه و خطایی که از او سر می زند، تجربه ای جدید به دست آورد »
سقراط

دوشنبه 16 اسفند 1389  8:42 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها