عصر حضور چه ويژگيهايی دارد در روايات مربوط به مهدويت بسياري از ويژگيهاي عصر حضور و خصوصيات جامعه آرماني اسلامي و الهي مهدي موعود ترسيم شده است. توجه به اين ويژگيها ميتواند به ما کمک کند تا مسير حرکت خود را در آن جهت شکل داده و بکوشيم تا زمينه تحقق نهايي و کامل آنها را توسط حضرت مهدي فراهم سازيم و جامعه خود را به صورت جامعهاي مهديپسند درآوريم. شناخت ويژگيهاي آن جامعه آرماني، در حقيقت به منزله آيينهاي که ميتوان زشتيها و زيباييهاي جوامع کنوني را در آن ديد و با شناخت انحرافات و کجيها، در جهت زدودن آنها گام برداشت. برخي از ويژگيها و خطوط کلي جامعه مهدوي به اين شرح است:
أ. رفتار بر اساس سيره پيامبر اکرم؛
ب. احياي معارف قرآني و نبوي در سطح جامعه؛
ج. الهي کردن خواستهها و اميال مردم؛
د. نزول همه برکات آسمان و زمين بر مردمان؛
هـ . برقراري امنيّت فراگير؛
و. شکوفايي همه استعدادهاي عقلي و معرفتي مؤمنان و آشکار شدن علوم پيامبران؛
ز. نابودي همه مظاهر بدعت؛
ح. فراگيري ايمان و صلاح و فضيلت.
دين اسلام به تصريح قرآن، ديني جهاني است و فراگيري اسلام در کل جهان، هدف اصلي پيامبر اسلام بوده است. حال سؤال اين است که آيا اين هدف تاکنون تحقق يافته است؟ آيا در طول تاريخ زماني بوده است که دين اسلام و خداپرستي در كل جهان هستي فراگير شود؟ به يقين تاکنون اين اتفاق نيافتاده است؛ نه در زمان پيامبر و نه هيچكدام از امامان معصوم، اسلام جهاني نبوده است. پس آيا اين وعده الاهي نادرست است؟ پر واضح است که وعدههاي الاهي تخلف ناپذيرند؛ پس زماني خواهد آمد که دين اسلام توسط موعودي جهاني فراگير خواهد شد و تکامل اجتماعي به هدف نهايي خود ميرسد.
ضرورت وجود منجي و موعود نهايي
همهي ادلهاي که ضرورت وجود امام معصوم در دوران خاتميّت و پس از رحلت پيامبر اکرم را اثبات ميکنند، دوران غيبت و همهي دورانهاي پس از پيامبر اکرم را نيز شامل ميشوند. در عين حال، ميتوان براي اثبات ضرورت وجود منجي و موعود نهايي، ادلهاي را اقامه نمود. همگي ميدانيم که کامل کردن شرايط براي رشد و تکامل آزادانه و آگاهانهي انسانها؛ کمک به رشد عقلاني و تربيت روحي و معنوي انسانهاي مستعد؛ تشکيل جامعهي ايدهآل بر اساس خداپرستي و ارزشهاي الهي و گسترش عدل و داد در سراسر زمين از جملهي مهمترين اهداف برانگيختن پيامبران و فرستادن پيامهاي آسماني بوده است. هر يک از پيامبران با توجه به شرايط عصر خويش توانستند تا اندازهاي در تحقق برخي از اين اهداف موفق شوند. اما هيچيک از آنان موفق به تشکيل حکومت جهاني نشدند؛ يعني هيچ کدام نتوانستند عدل کلي و عمومي را برقرار سازند هر چند برخي از آنان موفق شدند در محدودهي جغرافيايي خاصي حکومت الهي را تشکيل دهند
علامهي طباطبايي در تبيين ضرورت وجود منجي و موعود، بياني ديگر دارند
أ. همهي انواع آفرينش مشمول قانون هدايت عمومي هستند؛ يعني ابزار و وسايل مقتضي براي هدايت در اختيار همهي موجودات قرار گرفته است؛
ب. در اين ميان نوع انسان، براي هدايت و براي وصول به کمال انسانيّت و سعادت نوعي خود، مجهز به نيرويي به نام وحي و نبوت شده است؛
ج. روشن است که اگر انسان در زندگي اجتماعي خود به اين کمال و سعادت نرسد، در آن صورت تجهيز او به چنين نيرو و استعدادي لغو و بيهوده خواهد بود؛
د. لغو و باطل در آفرينش خداوند راه ندارد؛
هـ . پس روزي خواهد رسيد که جامعهي انساني، به سعادت و کمال خود برسد. تقرير ديگر اين استدلال را ميتوان به اين صورت دستهبندي کرد که:
أ. بشر از نخستين روزهاي سکونت خود در کرهي زمين و تشکيل جامعهي انساني، در آرزوي داشتن يک زندگي اجتماعي سعادتمندانه بوده و همواره به اميد دستيابي به چنين آرزويي حرکت ميکرده است؛
ب. اگر اين آرزو و خواستهي بشر امکان تحقق خارجي نداشت، در آن صورت تجهيز بشر به آن، خلاف حکمت بود. به تعبير ديگر، وجود چنين آرزويي در نهاد بشر، نشان دهندهي تحقق آن است همانگونه که وجود گرسنگي در انسان، نشاندهندهي وجود آب است و الا اگر آب و غذايي وجود نميداشتند، تشنگي و گرسنگي هم محقق نميشد؛
ج. پس آيندهي جهان ضرورتاً روزي را دربر خواهد داشت که "در آن روز جامعهي بشري پر از عدل و داد شده و با صلح و صفا همزيستي نمايد و افراد انساني غرق فضيلت و کمالشوند