جلوههاي رشد اقتصادي در دولت حضرت مهدي (عليهالسلام)
جلوههاي رشد اقتصادي در دولت حضرت مهدي (عليهالسلام)
|
1ـ عموميت يافتن بهبود وضعيت اقتصادي
آن چه در دنياي امروز به عنوان شاخص رشد يا افول وضعيت اقتصادي هر كشور، مورد نظر قرار ميگيرد، ميانگين درآمد كل افراد آن كشور است. اگر كشوري غني و پيشرفته شمرده ميشود، معيارش زيادتي ثروت و ذخاير ارزي آن كشور است، اگر چه بخش وسيعي از مردم آن كشور زير خط فقر به سر ببرند. به طور مثال: آمريكا با صرف نظر از اين كه ثروت و سرمايههاي متراكم گشتهاش از چه غارتها و خيانتهايي حاصل آمده، كشوري ثرومند به حساب ميآيد، اگر چه ميليونها نفر در همين كشور در نهايت فلاكت و فقر زندگي ميكنند. در كشور آمريكا و به ويژه در برخي ايالتهاي آن ـ به شهادت فيلمهاي مستند و گزارشهاي متعدد مؤسسات تحقيقاتي ـ چه بسيارند مردمي كه شب و روزشان در گوشه و كنار پاركها و حاشيه خيابانها ميگذرد و يا در تونلهاي زير زميني تاريك و آلوده مخصوص فاضلاب، نيازهاي غذايي خود را شكار و خوردن موشها بر طرف ميسازند.
صحنههايي مانند در آوردن جنازه مساكيني كه سطلهاي زباله را مسكن خود قرار دادهاند، يا جمع آوري هزاران كودك خياباني كه گرسنه و درمانده، طعمه باندهاي فساد و فحشا و سرقت و اعتياد شدهاند، چهره بزك كرده مدعيان اقتصاد پيشرفته را كريه جلوه ميدهد.
اما از نظر اسلام و مهدويت، آن چه معيار درست پيشرفت واقعي اقتصاد در جامعه شمرده ميشود، ريشه كن شدن كامل فقر و بي نيازي عمومي است، آن چنان كه در مورد دوران شكوهمند حاكميت جهاني حضرت مهدي (عليهالسلام) تحقق مييابد: «قطعا بر شما زماني فرا ميرسد كه كسي از شما براي انفاق دينار و درهم خويش مستمندي را نمييابد، چون همگي مردم به فضل خداوند به بي نيازي كامل رسيدهاند.»
در دوران حضرت مهدي (عليهالسلام)، رشد و توسعه اقتصادي نه ابزاري براي فربه تر شدن سرمايه داران، و رفاه و آسايش گروهي از نخبگان جامعه، بلكه مقدمهاي براي عموميت يافتن رفاه، و نيكو شدن وضعيت معيشتي همه افراد جامعه است: «زماني كه قيام قائم ما فرا رسد، ثروتها را به تساوي بين مردم تقسيم كند، و در ميان بندگان خدا چه نيكان و چه بدان آنان به عدالت رفتار نمايد، و (در آن زمان) اوضاع معيشت همه مردم بهبود مييابد.»
2ـ آباداني همه جاي زمين
علي رغم تئوريهاي عرضه شده بيگانگان كه بيش تر به انگيزه هاي سياسي، شعار ناكافي بودن ذخاير انرژي و سرمايههاي معيشتي زمين، براي نسلهاي رو به افزايش آينده جهان را سر ميدهند و ايده استعماري «كنترل جميعت» را به ويژه در كشورهاي جهان سوم ـ كه همه معادن و ذخاير و ثروتهايشان بايد پشتوانه اقتصادي از ما بهتران غربي باشد! ـ تنها راه نجات از بحران ميشمارند، اعتقاد اسلامي در تأييد كارشناسيهاي بي طرفانه، بر آن است كه اگر انسانها از فتنههاي استكبار و استعمار در امان بمانند و در مسير آباداني همه سرزمينها درست راهنمايي شوند، امكانات و ثروتهاي زمين، دهها برابر جميعت كنوني دنيا را در بهترين وجه اقتصادي، جواب گو خواهد بود.
زماني كه حضرت مهدي (عليهالسلام)، حكومت اسلامي را در سراسر دنيا استقرار ميبخشد، از همه ظرفيتهاي سرزمين محيطي زمين استفاده كامل به عمل ميآيد، او دغدغههاي اميرالمؤمنين علي (عليهالسلام) را عملي خواهد ساخت كه در قريب 1400 سال پيش به محيط زيست و سلامت آن ميانديشيد و مردم را در برابر بي توجهي به بندگان و سرزمينهاي خدا هشدار ميداد، و آنان را حتي در برابر رعايت حق قطعه زمينها و حيوانات مسئول ميدانست.[
او دانش و تكنولوژي نو و متكامل آن دوران را به خدمت خواهد گرفت تا از همه جاي زمين، به عنوان اصلي ترين منبع سرمايههاي مورد نياز بشر، كامل ترين بهرهها به دست آيد. كشف دفينهها، استخراج معادن، استحصال انرژي، توسعه كشاورزي، رشد دامپروري، و آباد سازي همه خرابيهاي زمين، چنان ثروت و رفاهي را براي مردم دنيا فراهم ميسازد كه ديگر بساط فقر و فلاكت از بسيط زمين بر چيده خواهد شد. مردم همه گونه مواد مورد نياز خود را به وفور در دسترس مييابند، ارزش پول كاهش مييابد، و ديگر همه انسانها احساس بي نيازي خواهند كرد.[
در مورد آبادسازي همه جاي زمين كه يكي از استراتژيهاي حكومت جهاني عدل است، روايتي از امام باقر (عليهالسلام) به دو صورت نقل گرديده است: «ولا يبقي في الارض خراب إلا و يعمره؛ هيچ خرابي و نابساماني در زمين نميماند، مگر آن كه (حضرت مهدي (عليهالسلام)) آن را آباد ميسازد».[ «فلايبقي في الأرض خراب إلا قد عمر؛ هيچ خرابي و نابساماني در زمين نميماند، مگر آن كه آباد ميشود».
اگر بپذيريم كه دو روايت از جانب آن بزرگوار صادر گريدهاند، بايد اولي را ناظر به نقش هدايتي و نظارتي حضرت مهدي (عليهالسلام) در بازسازي اقتصادي برتر، با بهره گيري از آباد سازي همه جاي زمين دانست؛ و دومي را بيانگر نقش مردم در اجراي رهنمودهاي آن بزرگوار در سامان دهي وضعيت اقتصاد اسلامي با آباداني زمين به شمار آورد.
در اين كه سياستها و تدابير اقتصادي امام زمان (عليهالسلام) در عمران و آبادني زمين، و فراواني بهره رساني آن تأثيرگذار است، در كلامي منسوب به اميرالمؤمنين (عليهالسلام) آمده است: «به وسيله مهدي است كه زمين آبادان ميشود، و صفا و شادابي مييابد، به وسيله اوست كه نهرهاي زمين جاري ميگردد، فتنهها و تجاوزات از بين ميرود، و خير و بركت زمين افزايش مييابد.»
علاوه بر آن چه ذكر گرديد، روايات ديگري نيز از ائمه معصوم (عليهالسلام) نقل گرديده كه در آنها، اگر چه به صراحت از آبادي همه جاي زمين سخن نگفتهاند، اما دلالت مضموني آنها بر همين مطلب قابل تأمل است: «و اگر قيام قائم ما تحقق يافت، آسمان بارانش را نازل خواهد كرد، و زمين گياهانش را خواهد رويانيد، و كينه از دلهاي بندگان خدا رخت بر خواهد بست، و حيوانات وحشي و اهلي با هم سازگاري پيدا خواهند كرد به گونهاي خواهد بود كه (امنيت در حدي خواهد بود) زني فاصله بين عراق تا شام را پياده بپيمايد، قدمش را جز بر گياهان نگذارد، و هيچ درندهاي او را به وحشت نيندازد، در حالي كه زينت خود را بر سر دارد». در اين فرمايش اميرالمؤمنين (عليهالسلام) اگر چه تأكيد بر امنيت است؛ لكن آباداني همه جاي زمين در آن دوران نيز از آن فهميده ميشود، زيرا وقتي كه زني فاصله عراق تا شام را، كه در گذشته جزء بايرترين و متروك ترين سرزمينها به شمار ميآمده، در حالي ميپيمايد كه سر تا سرش پوشيده از گياهان است و حتي به اندازه جاي يك گام، زمين خالي از زراعت وجود ندارد، ديگر سرزمينهاي دنيا به طريق اولي سر سبز و آباد خواهند بود.
3ـ پايان رنج و مشقت در به دست آوردن روزي
«بدانيد كه اگر شما آن خورشيد طلوع كننده را مشرق از پيروي كنيد، شما را به راه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) راهبري ميكند، و از نابينايي، ناشنوايي و ناگويايي شفا مييابيد، و از رنج و مشقت در طلب روزي، و ظلم و حق كشي در مورد ديگران رهايي مييابيد، و سنگيني كمرشكن وامهاي انباشته و حقوق تضييع شده را از دوش خويش دور خواهيد افكند.»
جهل انسانها به تواناييهاي خويش و منابع اصيل توليد سرمايه، راحت طلبي و سستي در به كارگيري استعدادها و بهره گيري از امكانات، سوء مديريت متصديان امور اقتصادي، تجاوزات و بهره كشيهاي نارواي اقليت توانمند جوامع، از ساير اقشار، ثروت اندوزيهاي بي حساب و انحصار گراييهاي كنترل ناشدني و سرمايهدارن، و زورگوييها و باج خواهيهاي طبقات حاكم، در اغلب دورانهاي پيش از ظهور باعث ميشده است كه اكثر مردم، در هر جامعه و در هر زمان، براي گذراندن زندگي و به دست آوردن لوازم اوليه معيشت خويش، دچار رنج فراوان، و متحمل حقارت و زبوني بسيار شوند.
در دورانهاي پيش از ظهور، كمبود كار، صعوبت اشتغال، ناكافي بودن درآمدها، گراني و كميابي لوازم زندگي موجب گرفتار شدن جامعه به مفاسد اقتصادي، و رو كردن افراد به مشاغل غير قانوني و حق كشي در مورد يكديگر بوده است، اما دوران پر شكوه حضرت مهدي (عليهالسلام) كه فرا ميرسد، مردم روزگار در سايه پيروي از مرام پيامبرانه او، از كور كورانه عمل كردن و چشم و گوش بسته اقدام نمودن نجات مييابند، و ديگر در طلب رزق و روزي خويش به رنج و مشقت دچار نميشوند، و براي به دست آوردن مال و ثروت بيشتر، به ستم بر ديگران راضي نميشوند.در زمانه طلوع خورشيد مشرق، راه به دست آوردن رزق فراوان براي همگان آن قدر هموار است، و همت همگان براي تحصيل روزي حلال آن قدر والاست كه ديگر حقي از كسي ضايع نميشود، و حقوق ضايع شده پيشين همگي جبران ميشوند، وام ها ادا ميشوند و ديگر نيازي به وام گرفتن از ديگران وجود نخوهد داشت. |
کریمی که جهان پاینده دارد تواند حجتی را زنده دارد
دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی
جمعه 13 اسفند 1389 11:52 AM
تشکرات از این پست