ديابتيهايي را ميشناسم كه حداقل 3 سال طول كشيد تا انسولين درماني را بپذيرند و يا افرادي هستند كه روزي 11 قرص مصرف ميكنند اما قند خونشان بالاي 200 است!
زمان شروع تزريق انسولين، هنگامي است كه به رغم مصرف داروي پائين آورندة قند خون و تغيير شيوة زندگي، باز هم قند خون در حد طبيعي (140- 60 ميليگرم درصد) كنترل نميشود. در حالي كه بايد بدانيد در مورد كنترل قند خون در حد طبيعي، نبايد فرصت را از دست بدهيم و با تغيير در شيوة درمان، حداقل طي 4- 3 ماه بايد به نتيجة مطلوب دست يافت، در غير اين صورت بدون شك بايد انسولين درماني آغاز گردد زيرا احتمالاً در معرض خطر بروز عوارض ديررس ديابت قرار خواهيد داشت.
البته لازم به ذكر است كه با قند خون ناشتاي بالاي 100 ميليگرم درصد نيز احتمال بروز عوارض ديابت وجود دارد. تحقيقات مختلف و نيز تحقيقات جاري در كشور نشان ميدهد كساني كه قند خون بالاي 100 تا 126 ميليگرم درصد داشتهاند (ديابت پنهان)، نسبت به افراد ديابتي بيشتر دچار عوارض عروق بزرگ (سكتههاي قلبي- مغزي) ميِشوند.
امروزه شاهديم بسياري از ديابتيها چندين عدد قرص از يك نوع و يا انواع مختلف قرصهاي كاهش دهندة قند خون مصرف ميكنند، (اكثراً بيش از سه قرص) به عنوان مثال گليبنكلاميد، بدون اين كه به كنترل مطلوب يعني قند خون در حد طبيعي (140- 60 ميليگرم درصد) دست يابند. بايد بدانيم افزايش مصرف قرصهاي كاهش دهندة قند خون تقريباً بي مورد است، زيرا فقط زماني كه با مصرف اين نوع قرصها بتوانيم قند خون را به طور مطلوب كنترل نماييم، خواهيم توانست از عوارض ديابت جلوگيري كنيم.
در حال حاضر براي هيچ مرجعي ثابت نشده است كه آيا با مصرف زياد داروهاي خوراكي پايين آورندة قند خون، از عوارض ديابت كاسته ميشود و يا اميد به زندگي در افراد ديابتي افزايش مييابد يا خير؟
محققان انگليسي نتايج اولين تحقيق طولاني مدت 20 سالة خود در افراد ديابتي مبتلا به ديابت نوع 2 را در كنگره انجمن ديابت اروپا در بارسلون اسپانيا ارائه دادند(1). اين نتايج نشان داد بسياري از ديابتيهاي نوع 2 پس از سالها ابتلاء به ديابت، جهت كنترل مطلوب خود نياز به انسولين دارند. به نظر ما سير طبيعي ديابت نوع 2، ضرورت استفاده از انسولين درماني را به ما نشان مي دهد زيرا افراد ديابتي پس از تشخيص ديابت و در نتيجه افزايش قند خون، كمكم تحمل نسبت به گلوكز را از دست ميدهند و پي در پي دچار افزايش قند خون ميشوند. البته اين روند ممكن است چندين سال نيز طول بكشد، زيرا در افراد ديابتي نوع 2 سلولهاي بتاي پانكراس كه انسولين ترشح ميكنند با گذشت چند سال از شروع ديابت، توانايي ترشح انسولين را از دست ميدهند.
همان طور كه ميدانيم عوامل مختلف ميتوانند باعث بروز ديابت نوع 2 شوند كه يكي از مهمترين آنها مقاومت به انسولين ميباشد. براي جلوگيري از افزايش قند خون در بدن بايد مقاومت به انسولين را كاهش دهيم تا به اين ترتيب حساسيت انسولين ساخته شده در سلولهاي بتاي پانكراس افزايش و در نتيجه قند خون كاهش يابد.
يكي از مهمترين اقداماتي كه باعث افزايش اثر انسولين در بدن ميشود، كاهش كالري دريافتي روزانه (جيره غذايي) در افراد ديابتي چاق و در نتيجه، كاهش وزن است. در ديابت نوع 2 كه به موقع تشخيص داده شود، شروع درمان با فعاليت جسمي، تغذية صحيح و كاهش وزن همراه است و طي آن امكان دارد در عدة بسياري از ديابتيها به كنترل طبيعي قند خون (140- 60 ميليگرم درصد) برسيم. ديابتيهايي وجود دارند كه زماني بيش از 100 واحد انسولين تزريق ميكردهاند و در عين حال كنترل آنها نيز نامطلوب بوده است كه با آموزش صحيح توانستهاند وزن خود را كاهش دهند و در نتيجه، بدون نياز به انسولين و حتي داروهاي پايين آورندة قند خون، به كنترل مطلوب دست يافتهاند.
متأسفانه در عدهاي از ديابتيها مرحلهاي كه در آن ميتوان با كاهش كالري روزانه و در نتيجه كاهش وزن و يا مصرف داروهاي كاهش دهندة قند خون، قند خون را در حد طبيعي، كنترل نمود، محدود است زيرا در پانكراس، سلولهاي توليد كنندة انسولين، رفته رفته از بين ميروند و بايد به ناچار، انسولين درماني را به عنوان درمان برگزيد.
البته در فرهنگ ما اغلب مردم تا زماني كه سلامت ايشان با ?خطر جدي? رو به رو نشده باشد به پزشك مراجعه نميكنند زيرا ميپندارند اگر به پزشك مراجعه كنند يا وقتشان تلف ميِشود و يا بايد هزينه بپردازند، در حالي كه همين افراد براي هر كار غير ضروري هم وقت ميگذارند و هم هزينه ميكنند و با به خطر انداختن سلامتيشان، خود را چه در دنيا و چه در آخرت گرفتار ميسازند.
متأسفانه درصد اندكي از ديابتيها انجام معاينات سالانه را ضروري ميدانند و پيگيري ميكنند. به عبارت ديگر: ?ديابت خود را جدي نميگيرند!? و به اهداف درماني (پيشگيري از عوارض و برقراري كيفيت مطلوب زندگي) توجهي ندارند. در حالي كه ما زماني به اهداف درماني دست مييابيم كه از كنترل مطلوب ديابت برخوردار باشيم.
با توجه به اين كه اطلاعات عمومي در مورد ديابت بسيار ناچيز است، اكثر افراد، در صورت ابتلاء به ديابت نوع 2، بدون علائم اولية آن و نيز به دليل خصلت بيماري ديابت يعني فقدان درد، به زندگي روزمرة خود ادامه ميدهند و در نتيجه بسياري از آنان زماني به پزشك مراجعه ميكنند كه دچار علائم و عوارض ديابت شدهاند. بنابراين با توجه به اين كه افراد ديابتي در ايران دير تشخيص داده ميشوند، در بسياري از ايشان بايد از همان ابتداي تشخيص، انسولين درماني را آغاز نمود. اين درمان، اجتناب ناپذير است زيرا سلولهاي بتاي جزاير لانگرهانس پانكراس ديگر انسولين ترشح نميكنند كه بتوان راه ديگري را آزمود.