0

رخ خورشيد جهان عيب از ماست اگر دوست زما مستور است

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

رخ خورشيد جهان عيب از ماست اگر دوست زما مستور است



رخ خورشيد جهان عيب از ماست اگر دوست زما مستور است
ديده بگشاي كه بيني همه عالم طور است
لاف كم زن كه نبيند رخ خورشيد جهان
چشم خفاش كه از ديدن نوري كور است
يا رب اين پرده پندار كه در ديده ماست
بازكن تا كه ببينم همه عالم نور است
كاش در حلقه رندان خبري بود زدوست
سخن آنجا نه زناصر بود، از منصور است
واي اگر پرده زاسرار بيفتد روزي
فاش گردد كه چه در خرقه دين مهجور است
چه كنم تا به سركوي توام راه دهند
كاين سفر توشه همي خواهد و اين ره دور است
وادي عشق كه بي‌هوشي و سرگرداني است
مدعي در طلبش بوالهوس و مغرور است
لب فرو بست هر آن كس رخ چون ماهش ديد
آن‌كه مدحت كند از گفته خود مسرور است
وقت آن است كه بنشينم و دم در نزنم
به همه كون و مكان مدحت او مسطور است

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

جمعه 13 اسفند 1389  1:48 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها