ساعـة1
حضرت امام عصر (علیه السّلام)، آدینه ای خواهد آمد
چنان که در توضیح نام منصور به اشارت نگاشتیم و گذشتیم، ظهور دولت حق و عدالت گستر قائم آل محمد( صلی الله علیه وآله و سلّم) را عقل و سرشت پاک گواهی دهد. ادیان و کتاب های آسمانی و پیشوایان معصوم (علیهم السّلام) طلوع فرخنده¬اش را نوید داده اند و این نزد همه¬ی دین باوران مسلّم است، زندگانی جهان به پایان نرسد و رستاخیز برپانگردد تا آن که خورشید راستی و حقیقت از مغرب زمین سرفرازد و با فروغ خویش به جنگ تیرگی¬ها رود و همه را مغلوب خویش سازد.
قیام حضرت ولیّ عصر (علیه السّلام) چونان مسائل دیگر آیینِ اسلام از نیرنگ و سودجویی دشمنان و دو چهرگان دور نمانده است. قرآن کریم طلوع صبح پیروزی حکومت آن امام همام را خبر داده و پیشوایان پیراسته، چنین انقلابی را در پهنای گیتی گزارش کرده اند. آنان برای ظهور، شرایط و نشانه¬هایی شمرده¬اند و برای آخرالزمان و آزمودن سختش، سفارش¬ها نموده¬اند. همگان را به انتظار و آمادگی فراخوانده¬اند، امّا زمان و ساعت خاصی را معیّن نکرده¬اند و از تعیین زمان ظهور – که نه پیش افتد و نه پس – نهی نموده و امرش را به خدای دانا واگذار کرده اند.
خزانه داران دانش خداوندی و تفسیرگران قرآن (علیهم السّلام) ، زمان نگاران و تاریخ نمایانِ ظهور دولت مهدی (علیه السّلام) را دروغ پرداز دانسته و چنین گفتاری را باطل خوانده¬اند. آنان گزارش از طلوع آن خورشید جهان افروز را در زمان مشخص، باطل دانسته¬اند؛ چونان رستاخیز که زمانش را تنها خدا داند، زمان رستاخیز مهدی (علیه السّلام) را نیز تنها خدا داند و هر که در این گستره، بی پایه سخن راند، یاوه گوید گزاف دوزد که نه با حقیقت هم¬سان باشد و نه با راستی دم ساز، و شاید نسبت پیشوایان راستین (علیهم السّلام) به دروغ خواندن چنین گزارش-هایی به این معنا است که هر کس برای قیام حضرت، زمانی گوید که راست افتد، خداوند توانا زمان ظهور را دگرگون سازد و به زمان بعد سپارد و به اصطلاح بدا حاصل گردد.
تفسیر قمی روایت کند آیه ی شریف «إقتَرَبَتِ السَّاعَـةُ» به قیام حضرت قائم (علیه السّلام) تفسیر شده است.2
امام رضا (علیه السّلام) در یاد فرزندش حضرت مهدی (علیه السّلام) گریست و فرمودند:
ای دعبل!... اگر از عمر دنیا جز یک روز نماند، خدای توانا آن روز را بلند گرداند تا مهدی (علیه السّلام) ظاهر گردد. پدرم از نیاکان پاکش گزارش دهد که پرسش گری از رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلّم) پرسید: حضرت قائم (علیه السّلام) از دودمانت کی ظهور کند؟ فرمود: ظهور او هم چون قیامت است که بر زمین و آسمان¬ها گران آید و زمانش را جز خدا نداند و ناگاه فرا رسد.3
رسول خدا (صلی الله علیه وآله و سلّم) فرمودند:
اگر از عمر دنیا جز یک روز نماند، خدای سبحان آن روز را آن اندازه بگستراند تا مردی از خاندانم قیام نماید و خاوران را همان گونه که از ظلم و بیداد لبریز گشته، از عدل و داد آکنده سازد.4
فضیل از امام باقر (علیه السّلام) پرسید:
آیا برای ظهور [حضرت مهدی (علیه السّلام)] زمانی [خاص] معیّن گشته؟ حضرت سه مرتبه فرمودند: زمان گذاران دروغ گویند.5
حضرت امام صادق (علیه السّلام):
کسانی که [برای قیام حضرت مهدی (علیه السّلام)] وقت و زمان گذارند، دروغ پردازان هستند. ما در گذشته زمانی معین نکرده و در آینده هم زمانی معین نکنیم.6
حضرت صاحب الزمان (علیه السّلام) به محمد بن عثمان عمری، نایب خاصش، این گونه نگاشت:
زمان ظهور و فرج، امرش بر خداوند است و وقت گذاران دروغ گویند.7
فرشته¬ی نجات بخش، آن مرد آسمانی، در کدامین روز ابر تیره و تار غیبت را کنار زند و از مستوری بیرون آید، بدرخشد و نورافشانی کند؟
چون معبر و گذرگاه ما به فراسوی انقلاب حضرت بقیه الله (علیه السّلام) تنها گزارش و گفتار نیاکان نیک آن حضرت است، باید به آن راست گویان و راست کرداران، گوش جان فرا دهیم که در این گستره، روایات متفاوتی از آن ها صادر گشته، برخی روز قیام را پگاه آدینه¬ای گفته¬اند و بعضی، صبح گاهان شنبه¬ای و عاشورایی و... .
امام صادق (علیه السّلام):
قائم ایستاده¬ای از ما اهل بیت، در آدینه¬ای قیام نماید.8
امام باقر (علیه السّلام):
[حضرت قائم (علیه السّلام)] در روز شنبه، عاشورایی که [امام] حسین (علیه السّلام) به شهادت رسید، ظهور کند.9
در زیارت حضرت در آدینه می خوانیم: ای سرورم، ای امام زمان! درود خدا بر تو و خاندان پاکت! امروز آدینه است؛ روزی که ظهور و گشایش کار مؤمنان به دست تو، امید می¬رود که به سرانجام رسد، روزی که کافران به شمشیر تو نابود شوند.¬10
پی¬نوشت¬ها:
1. نجم الثاقب، باب 2،ص 75، لقب شماره 65؛ العبقری الحسان، ج 1، باب اسامی و القاب، ص 34.
2. بحارالانوار، ج 51، ص 49، تاریخ الامام الثانی عشر، باب 5، الآیات المأوله بقیام القائم (علیه السّلام)، ح 14.
3. همان، ص 154، باب 8، ماورد عن الرضا (علیه السّلام)، ح 4.
4. همان، ص 74، باب 1، ما ورد من الاخبار بالقائم (علیه السّلام)، ح 26.
5. همان، ج 52، ص 103، باب 21، التمحیص و النهی عن التوقیت، ح 5.
6. همان، ص 103. ح 6.
7. همان، ص 111، ح 19.
8. همان، ص 279، باب 26، یوخ خروجه و ما یحدث عنده، ح 1.
9. همان، 285، ح 17.
10. مفاتیح الجنان، ص 96.