0

صاحب الدار1 حضرت ولی عصر( علیه السّلام)، واپسین وصیّ و آخرین صاحب هستی

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

صاحب الدار1 حضرت ولی عصر( علیه السّلام)، واپسین وصیّ و آخرین صاحب هستی




صاحب الدار1

حضرت ولی عصر( علیه السّلام)، واپسین وصیّ و آخرین صاحب هستی

نبوت و امامت حقیقتی است که با منصب¬های رایج میان مردم بسیار متفاوت است؛ سفارتی است الهی، جایگاهی است خدایی، پروردگار زمام امور دین و دنیا، این جهان و جهان واپسین را به آنان واگذار کرد، این عهد و پیمان خدا – نبوت و امامت – به هر کس نمی رسد، عصمت می¬طلبد و پاکی، انتخاب گر، خداست و سیاست گذارش تنها اوست، رأی مردم و انتصابشان بی اثر است و بی پایه2، ظلم است و در برابر کار و دستور پروردگار تکبّر ورزیدن و بزرگی کردن، کاری است شیطانی که به کفر انجامد و بی دینی، آن چه شیطان کرد و رانده شد، اساسش حسد است و کینه، «لا یَنالُ عَهدِی الظَّالِمین». عهد و پیمان من، - امامت و پیشوایی – به ستم گران نمی رسد.3


همان گونه که حضرت حق فرشتگان را برگزید و انتخاب و انتصابشان را به دیگری نسپرد، انبیا را نیز این چنین برگزید:


«اَللهُ یَصطَفِی مِنَ المَلَئِکـةِ رُسُلاً وَ مِن النَّاسِ إِنَّ اللهَ سمیعٌ بَصِیرٌ»4 و «یا مُوسَی إِنّی اصطَفَیتُک عَلی النَّاسِ بِرِسلَتِی وَ بِکَلَمِی»5،


از سوی دیگر، اوست که سرشت ها را می داند و به نهان ها آگاه است؛ بدین جهت از هر کس دیگر در این انتخاب سترگ پیش تر است:


«اللهُ أعلَمُ حَیثُ یَجعَلُ رِسالَتَهُ»6.


هر نبی¬ای برای جانشین خویش در انتظار فرمان می نشست، نه خود انتخاب¬گر بود و نه امرش را به دیگران واگذار می¬نمود.


رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) به فرمان الهی، امیرالمؤمنین، علی (علیه السّلام) را از جانب خداوند به امامت و پیشوایی آدمیان منصوب کرد و بارها و بارها امامت وی و فرزندان معصومش (علیهم السّلام) را به اشارت و صراحت خبرداد و امیرالمؤمنین، علی (علیه السّلام) به امامت حسن (علیه السّلام) و این چنین هر امامی به امام پس از خویش خبر داد و برخی را به شهادت گرفت و این امانت الهی را این طور نگاه داری می کردند، آنان گرچه در تقیّه و یا در میان دشمنان به سر می بردند، امّا پیروانشان را آگاه می نمودند، تا مردم در غرقاب گمراهی و اشتباه گرفتار نیایند.


امام صادق (علیه السّلام):


چون ولایت علی بن ابی طالب [از سوی پروردگار فرزانه] نازل گشت، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمان دادند که بر حضرت علی (علیه السّلام) با نام امیرالمؤمنین سلام دهند.7


امام صادق (علیه السّلام) در حال قدم زدن بود، امام باقر (علیه السّلام) [به حضرت اشارتی کرد و رو] به ابن صباح فرمود:


او را می بینی؟ او از کسانی است که خدای بلند مرتبه و ارجمند درباره اش فرمود: «وَ نَجعَلَهُم أئِمَّـةً وَ نَجعَلَهُمُ الوارِثِینَ»8: او از جمله کسانی است که امامت به وی منتقل می گردد.9


عبدالله بن جلاّب گفت:


امام هادی (علیه السّلام) نامه ای به من نوشت بدین قرار: تو خواستی که از وصیّ [امام] ابوجعفر، جواد (علیه السّلام) پرسش کنی؟ بدین جهت پریشان بودی. اندوهگین مباش، زیرا خدای گرامی آن که را هدایت نمود در گمراهی نگذارد. - «وَ مَا کانَ اللهُ لِیُضِّلَ قَوماً بَعدَ إذ هَدَاهُم حَتّی یُبَیِّنَ لَهُم مَّا یَتَّقونَ»10- صاحب تو پس از من، فرزندم ابومحمد [امام حسن عسکری (علیه السّلام)] است، هر چه خواهی از او پرسش کن، خدای سبحان هر چه بخواهد پیش و پس می نهد [و او فرمود] «مَا نَنسَخ مِن ءَایَهٍ أو نُنسِهَا نَأتِ بِخَیرٍ مِّنهَا أو مِثلِهَا»11هر آیت و امامی را برگیرید، دیگری را در جایگاهش می گذارد12


ابوبصیر:


من [همراه برخی] در حضور امام صادق (علیه السّلام) بودم و آن ها یادی از جانشینان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) کردند، من هم نام اسماعیل، فرزند امام صادق (علیه السّلام) را بردم [به گمان این که او نیز امام و جانشین است] امام فرمودند: ای ابوبصیر! این طور نیست، به خدا سوگند! امر امامت در اختیار و به انتخاب ما نیست، این کار تنها به دست خدا به سرانجام رسد که در مورد یکی پس از دیگری فرو می فرستد.13


واپسین پیشوای شیعیان، حضرت مهدی (علیه السّلام) آخرین سفیر حق تعالی است؛ او وصی امام حسن عسکری (علیه السّلام) است، خدای بزرگ او را به امامت زیبنده دانست و بر این امر خطیر گماشت، تا رشته ای محکم و استوار میان آفریدگار و آفرینش باشد و دراین گزینش کسی را به مشورت نگرفت و انتصابش را به کسی واگذار ننمود. کتاب های آسمانی و انبیای بزرگ به امامت آن حضرت گواهی دادند، آنان و رسول خاتم و خاندان پاکش (علیهم السّلام) تنها خبر دهنده و گزارش گر بودند، و از آنچه قلم و قضای حتمی الهی بر آن رفته بود، پرده برداشتند و این امانت خدای توانا را به صاحب آن سپردند.


صاحب الدار از القاب خاص و ویژه¬ی حضرت مهدی (علیه السّلام) است. این نام کنایه از آن است که حضرت، مالک و صاحب سرای پدری خویش، امام حسن عسکری (علیه السّلام) است، که در آن منزل همانند خانه امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) سیاست و تدبیر امور تمام جهان به سرانجام می رسد و یا به معنای آن است که حضرت، مالک و صاحب گیتی هستند و همه از آنِ اوست.


عمر اهوازی:


امام حسن عسکری (علیه السّلام) فرزندش را به ما نشان داد و فرمود: اوست صاحب شما پس از من14.


رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) :


وصیّ و جانشینان من و حجت¬هایی بر آفرینش، دوازده نفرند که نخستین آنان برادرم است و آخرین شان از فرزندانم، سؤال کردند: ای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) ! برادرت کیست؟ فرمودند: علی بن ابی طالب (علیه السّلام)، گفتند: فرزندت کیست؟ فرمود: مهدی (علیه السّلام). عیسی، زاده ی مریم در نماز به او اقتدا کند و به آن نور پروردگار [= مهدی] خاوران روشن شود و در تمام گیتی فرمان فرمایی کند.15


امام حسن عسکری (علیه السّلام):


صاحب این امر و امامت، کسی است که مردم درباره ی او گویند او زاده نشده است.16


موسی بن جعفر (علیه السّلام):


[حضرت] قائم نیست جز امام و پیشوایی، زاده¬ی امامی، و وصی و جانشینی زاده وصیّ ای.17


نیک مرد پروا پیشه¬ای به نام علی، از اهالی حلّه که از منزل خود به سوی سرای سید مهدی قزوینی به راه می افتد. گذرش به آرامگاه سید محمد ذی الدمعه می افتد، فروغ دیدگانش به مردی با سیمای عربی روشن می شود که سرگرم فاتحه خواندن است. به او سلام می کند و جواب می گیرد، سپس فرمود: ای علی! به دیدار سید مهدی می روی؟ گفتم: آری. فرمود: من هم با تو همراهم و راهی شدیم. در میان راه فرمود: ای علی! بر باد رفتن سرمایه ات تو را غمگین نسازد. خدای متعال این گونه تو را آزمود و تو از این امتحان سرافراز گشتی، تو حق خدای را به جا آوردی و حج گذاری. ثروت ماندگار نیست، می آید و می رود، در دلم گفتم، ورشکستگی¬ام فاش گشته تا آن جا که این مرد غریب هم می¬داند، سبحان الله! اما خدای را در هر حالی سپاس گفتم، الحمدالله! دوباره فرمود: سرمایه¬ات به زودی برمی گردد، و بدهی هایت را ادا می-کنی، به سرای سید رسیدیم، ایستادیم، گفتم: ای سرورم! من از اهل خانه¬ام، بفرمایید داخل شوید آن آقا فرمودند: «انا صاحب الدار» : من صاحب خانه¬ام تو داخل شو.18


پی¬نوشت¬ها:

1. نجم الثاقب، باب 2، ص 79، لقب شماره¬ی 73؛ العبقری الحسان، باب بیان اسامی و القاب، ص 42.
2. سوره¬ی احزاب، آیه ی 36: «ما کان من امرهم».
3. سوره¬ی بقره، آیه¬ی 124.
4. سوره¬ی حج، آیه¬ی 75: «خداوند از فرشتگان رسولانی برمی¬گزیند و هم چنین از مردم؛ خداوند شنوا و بیناست».
5. سوره¬ی اعراف، آیه¬ی 144: «ای موسی! من تو را با رسالت های خویش، و با سخن گفتنم [با تو]، بر مردم برتری دادم و برگزیدم».
6. سوره¬ی انعام، آیه¬ی 124: «خداوند آگاه¬تر است که رسالت خویش را کجا قرار دهد».
7. کافی، ج 1، ص 292، کتاب الحجـة، باب الاشارة و النص علی امیرالمؤمنین (علیه السّلام)، ح1.
8. سوره¬ی قصص، آیه¬ی 5 : «و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم».
9. کافی، ج 1، ص 306، الاشارة و النص، علی ابن عبدالله جعفر بن محمد (صلی الله علیه و آله و سلّم) ، ح 1.
10. سوره¬ی توبه، آیه¬ی 115: «چنان نبود که خداوند قومی را، پس از آن که آن ها را هدایت کرد [و ایمان آوردند] گمراه [و مجازات] کند؛ مگر آن که اموری را که باید از آن بپرهیزند برایتان بیان کند».
11. سوره¬ی بقره، آیه¬ی 106: «هر حکمی را نسخ کنیم، و یا نسخ آن را به تأخیر اندازیم، بهتر از آن، یا همانند آن را می آوریم».
12. کافی، ج 1، ص 328، الاشارة و النص علی ابی محمد، ح 12.
13. همان، ص 277، کتاب الحجـة، باب ان الامامه من الله معهود من واحد الی واحد، ح1.
14. کافی، ج 1، ص 329، کتاب الحجـة، باب الاشارة و النص الی صاحب الدار (علیه السّلام)، ح 3.
15. بحارالانوار، ج 51، ص 71، تاریخ الامام الثانی عشر (علیه السّلام)، باب 1، ما ورد من الاخبار بالقائم (علیه السّلام)، ح 13.
16. همان، ص 158، باب 9، ما ورد عن العسکریین فی ذلک، ح 3.
17. همان، ص 34، باب 4، صفاته و علاماته (علیه السّلام)، ح1.
18. نجم الثاقب ص 7، حکایت 93، ص 640.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

پنج شنبه 12 اسفند 1389  11:15 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها