منصور
در نظرگاه برخی از بزرگان، امام زمان (علیه السّلام) منصور نام دارد.1
خدا باوران و ایزد محوران، در هر زمانی از تأیید و یاری پروردگار توانا برخوردار بوده و هستند. با نگاهی به سرگذشت سفیران الهی پی می¬بریم که لطف و نصرت خدای متعال در زندگی آنان موج می زند.
اگر با دیده¬ی پرسش¬گری و انگیزه¬ی عبرت ورزی بنگریم و پرنده¬ی نگاهمان را به پرواز درآوریم، پشتوانه¬ای از مدد الهی را در می یابیم. به راستی هر که خداباوری و خداورزی کند، تنها به او تکیه زند و از غیر او پروا کند، مهربان خدای بی همتا، یار و یاور اوست، و این اعتماد و آن کردار، کلید بازگشایی و رهایی از هر مشکل و پاسخ هر پرسشی است: «وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجاً وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لا یَحتَسِبُ وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسبُه»2.
خدای متعال بر خویش لازم دانسته که مؤمنان را در جای جایِ زندگانی یاری رساند: «وَ کانَ حَقَّّا عَلَینَا نَصرُ المُؤمِنِینَ»3 او عزیزترین و والاترین نبی اش حضرت محمد (صلی الله علیه وآله و سلّم) را همه جانبه حمایت کرده و پیروانش را یاری رسانده است. قرآن کریم گویای چنین مددی از سوی پروردگار است تا آدمیان شاکر باشند و به امیدش از اهریمنان نهراسند و پیروزی و سرافرازی را از خویشتن ندانند، که هر چه هست از اوست: «لَقَد نَصَرَکُمُ اللَّهُ فی مَوَاطِنَ کَثیِرَةٍ»4.در نبرد بدر که مسلمانان از نظر نیرو و ساز و برگ، از مشرکان کم تر بودند، ایزد توانا فرشتگان را به مدد مسلمانان فرستاد و مشرکان را در دیدگان مؤمنان اندک و سست و مسلمانان را در چشمان دشمنان بزرگ و با شوکت نمایان ساخت. قلوب اهل ایمان را آهنین و محکم، و دل های کافران را ترسان و لرزان نمود. چون کافران و انبازگران از جنگ بدر بازگشتند، ابولهب از ابوسفیان پرسید: «چه شد که شکست خورید؟» گفت: «همین که به کارزار پرداختیم، ما را کشتند و اسیر نمودند، مردان سفید روی، سوار بر اسبان سیاه و سفید که در میان زمین و آسمان حرکت می کردند، ما را پراکنده ساختند و هیچ کس در برابر آنان توان مقاومت و ایستادگی، نداشت». ابورافع گفت: «آنان ملائکه بودند». 5 قرآن کریم از حادثه¬ی بدر و حمایتش به مؤمنان سخن رانده تا نموداری کامل از لطف خدا باشد و آدمیان سپاس گزار باشند و با توکل و اعتماد بر خدای متعال از کسی نهراسند، چیزی را از خویشتن ندانند و بر غیر اعتماد نورزند که هر چه هست از اوست: «أنِّی مُمِدُّکُم بِألفٍ مِنَ المَلائِکَـةِ مُردِفینَ، وَ مَا جَعَلَهُ اللَّهُ اِلاّ بُشری وَ لِتَطمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُکُم وَ مَا النَّصرُ اِلاّ مِن عِندِ اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکِیمٌ، اِذ یُغَشِّیکُمُ النُّعاسَ أمَنَـة مِنهُ وَ یُنَزِّلُ عَلَیکُم مِنَ السَّماءِ ماءً لِیُطَهَّرَکُم بِهِ وَ یُذهِبَ عَنکُم رِجزَ الشَیطانِ وَ لِیَربِطَ عَلی قُلُوبِکُم وَ یُثَبِّتَ بِهِ الأقدامَ، اِذ یُوحِی رَبُّکَ اِلَی المَلائِکَـةِ أنِّی مَعَکُم فَثَبِّتُوا الَّذینَ آمَنُوا سَألقِی فی قُلُوبِ الَّذیِن کَفَروا الرُّعبَ فَاضرِبُوا فَوقَ الأعناقِ وَ اضرِبُوا مِنهُم کُلَّ بَنانٍ»6.
و این چنین، یاری حضرت حق در فراز و نشیب زندگانی انبیا، پیش آهنگ وجودشان در حرکت است؛ لطف ایزدی یار نوح و یارانش شد و آنان را نجات بخشید، برای موسی و یارانش دریا را شکافت و فرعونیان را در آب غرق نمود، ابراهیم را در میان آتش یاری نمود و یوسف را از دل چاه و زندان به صدارت رساند و دیگر مردان نیک پندار و نیک کردار از نصرت خدای بهره جستند. این نصرت حق، در قرآن کریم، به گستردگی آمده است، که جای بس دقت و اندیشه دارد، پس در آن به ژرفی بیندیشید تا بیابید.
لطف ایزدی هماره بر حضرت حجت (علیه السّلام) سایه افکنده و در هر حال و هر جای یاور اوست، گرچه بدخواهانش – که از رحمت خدا دور باشند و در کیفرش جاودان – در هر دورانی اندک هم نبوده-اند، اما خدای توانا، فرشتگان و خدا باوران راستینش، همیشه نگاهبان و یاورانش هستند و قرآن کریم، گویای چنین حقیقتی است: «فَاِنَّ اللَّهَ هُوَ مَولاهُ وَ جَبرِیلُ وَ صالِحُ المُؤمِنینَ وَ المَلائِکَـةُ بَعدَ ذلِکَ ظَهِیر»7، امام باقر (علیه السّلام) در تفسیر آیه¬ی شریف «فَلا یُسرِف فِی القَتلِ اِنَّهُ کانَ مَنصورا»8 فرمود:
خداوند [حضرت] مهدی (علیه السّلام) را منصور نامید، چنان چه [حضرت] را احمد، محمد و محمود نامید.9
اکنون که دورانِ در پردگی و مستوری حضرت مهدی (علیه السّلام) است در هر کوی و برزنی که باشد، خدای سبحان نگهبان اوست و فرشتگان در خدمت و مؤمنان، خاکسار و شیدای اویند و در بامدادانِ رستاخیزِ مهدی (علیه السّلام) ، لطف و نصرت خداوندگار بر آن حضرت فروغی دیگر دارد. سیصد و سیزده تن از زبدگان آفرینش در سرای توحید و یکتاپرستی، کنار کعبه در خدمتش گرد هم آیند. فرشتگان از آسمان به زیر آیند و یاوری اش کنند، جبرئیل در طرف راست حضرت در حرکت باشد و میکائیل در طرف چپ، جنیان به یاوری فرزند زهرا (علیها السّلام) ظاهر گردند و از حریمش دفاع و حراست نمایند. باور مردان به موسی، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسی و اصحاب کهف که از دنیای شرک و زیور هجران نمودند، به چاکری و خدمت گزاری اش مدال فخر و افتخار گیرند. عاشقان و شیفتگان که در روزگار سرد و تاریک هجران در انتظار زاده زهرا (علیها السّلام) سر بر بالین غم و اندوه گذاردند و با دیده¬ای باز از رخت جهان بربستند، زنده گردند و از دل خاک برخیزند و در رکابش عاشقانه جان فشانی نمایند و آرزو کنند ای کاش هزار جان داشتیم و در آستانش در خون خویشتن دست و پا می¬زدیم و عقده¬ی دیرینه را می گشودیم.
امام صادق (علیه السّلام) در تأویل آیه¬ی شریف «أینَ مَا تَکُونُوا یَأتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمیِعاً اِنَّ اللهَ عَلی کُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ»10 فرمود:
مقصود، یاوران [حضرت] قائم (علیه السّلام) است که سیصد و اندی هستند. سوگند به خدا آنان مردانی شناخته اند و در یک زمان [در خانه خدا] گرد هم آیند.11
امام صادق (علیه السّلام) :
گویی [حضرت] قائم (علیه السّلام) را در نجف می بینیم که زره رسول خدای (صلی الله علیه وآله و سلّم) را به تن کرده، 13313 فرشته همراهی¬اش کنند، از جمله آنان، فرشتگانی هستند که با نوح در کشتی، با ابراهیم در آستان آتش، با موسی در هنگامه¬ی شکافتن دریا و با عیسی، زمان عروجش به آسمان همراه بودند تا به آسمان صعودش دادند، [و آنان همراه حضرت باشند و در رکابش به کارزار بشتابند]12.
امام باقر (علیه السّلام) :
گویا می بینم [حضرت] قائم (علیه السّلام) را در نجف، جبرئیل در طرف راست و میکائیل در طرف چپ اویند.13
امام باقر (علیه السّلام) :
[حضرت] قائم (علیه السّلام) با ترس و وحشتی که در قلوب دشمنانش آکنده شود، یاری شود. زمین برایش پیچیده گردد و گنج¬های خود را ظاهر سازد [و این گونه خدمت گزارش باشند]14.
امام صادق¬(علیه السّلام):
دورانی که [ حضرت] قائم آل محمد(علیه السّلام) به پاخیزد، 25 تن از قوم موسی، اصحاب کهف، یوشع[ وصی موسی]، مؤمن آل فرعون، سلمان، ابا دجانه و مالک اشتر از پشت کعبه ظاهر شوند [ و حضرت را یاری رسانند].15
مفضل در حضور امام صادق (علیه السّلام) از حضرت قائم (علیه السّلام) و منتظرانش که دنیا را بدرود گفتند، یاد کرد. امام صادق (علیه السّلام) فرمود:
وقتی [مهدی] (علیه السّلام) به پا خیزد بر گور مؤمنان گام نهاده و گفته شود: صاحبت ظاهر گشته اگر خواهی به پاخیز و اگر خواهی در رحمت پروردگارت بیارام.16
الها! ولیّ خویش را یاری رسان، آیین و دوستانت را به او یاری ده، دوستان، شیعیان و یاوران مهدی (علیه السّلام) را، مدد ده، الها! مهدی را از بدی تجاوزگر سرکش و از شرّ تمام آفریدگانت، پناه ده! آمین.17
پی¬نوشت¬ها:
1. نجم الثاقب، باب 2، ص 94، لقب شماره 135 و العبقری الحسان، ج 1، باب بیان اسامی و القاب، ص 36.
2. سوره¬ی طلاق، آیه ی 2 و 3: «و هر کس تقوای الی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می-کند و او را از جایی که گمان ندارد روزی می دهد و هر کس بر خدا توکل نماید، خدا او را کفایت می کند».
3. سوره¬ی روم، آیه¬ی 47: «و یاری مؤمنان، همواره حقی است بر عهده¬ی ما!».
4. سوره¬ی توبه، آیه ی 25: «خداوند شما را در جاهای زیادی یاری کرد».
5. بحارالانوار، ج 18، ص 63، تاریخ الانبیاء (صلی الله علیه وآله و سلّم)، باب 8، معجزاته، ح 19.
6. سوره¬ی انفال، آیات 9- 12: «من شما را با یک هزار از فرشتگان که پشت سرهم فرود می¬آیند، یاری می کنم. ولی خداوند، این را تنها برای شادی و اطمینان قلب شما قرار داد؛ وگرنه، پیروزی جز از طرف خدا نیست؛ خداوند توانا و حکیم است و [یاد آورید] هنگامی را که خواب سبکی که مایه¬ی آرامش از سوی خدا بود، شما را فراگرفت و آبی از آسمان برایتان فرستاد، تا شما را با آن پاک کند؛ و پلیدی شیطان را از شما دور سازد و دل-هایتان را محکم و گام¬ها را با آن استوار دارد و [به یاد آر] موقعی را که پروردگارت به فرشتگان وحی کرد: من با شما هستم! کسانی را که ایمان آورده¬اند، ثابت قدم دارید! به زودی در دل های کافران ترس و وحشت می افکنم؛ ضربه¬ها را بر بالاتر از گردن [بر سرهای دشمنان] فرود آرید و همه انگشتانشان را قطع کنید!».
7. سوره¬ی تحریم، آیه¬ی 4: «زیرا خداوند یاور اوست و هم چنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان اویند».
8. سوره¬ی اسراء، آیه 33: «اما در قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمایت است»!
9. بحارالانوار، ج 51، ص 30، تاریخ الامام الثانی عشر، باب 2، أسمائه و ألقابه، ح 8.
10. سوره بقره، آیه¬ی 148: «هر جا باشید، خداوند همه¬ی شما را [برای پاداش و کیفر در برابر اعمال نیک و بد، در روز رستاخیز] حاضر می کند؛ زیرا او، بر هر کاری تواناست».
11. بحارالانوار، ج 52، ص 288، تاریخ الامام الثانی عشر، باب 26، یوم خروجه و ما یحدث عنده، ح 26.
12. همان، ص 328، باب 27، سیره و اخلاقه و خصائص زمانه، ح 48.
13. همان، ص 336، ح 75.
14. همان، ص 191، باب 25، علامات ظهوره صلوات الله علیه، ح 24.
15. همان، باب 27، ص 346، سیره و اخلاقه، ح92.
16. همان، ج 53، ص 91، باب 29، الرجعه، ح 98.
17. مفاتیح الجنان، نیایش پس از زیارت آل یس، ص 876.
منبع: کتاب ترسیم آفتاب