0

داعی الله حضرت حجّت (علیه السّلام)، مشعل فروزان

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

داعی الله حضرت حجّت (علیه السّلام)، مشعل فروزان




داعی الله

حضرت حجّت (علیه السّلام)، مشعل فروزان

ایام چون سیلی خروشان در بستر رودخانه¬ها با امواجی پر طمطراق در حرکت است و درگذر زمان هر لحظه، آوایی به گوش می رسد که توجه همگان را به خویشتن معطوف داشته و مردم را به سوی خود فرامی خواند؛ و هر یک مدعی نجات و هدایت انسان هستند، اما یکی راست گوید و به خدا دعوت کند و دیگری دروغ پردازد و تزویر کند، یکی از جان انسان و فطرت برخیزد و دیگری اغوای شیطان باشد. در این میان مردم سرگردان مانند؛ برخی به ندای فطرت که از درون برخیزد گوش فرادهند و بعضی فریب شیطان خورند و صید دام او گردند. انبیا نخستین کسانی بودند که آواز درونی توحید را یافتند و به آن جواب مثبت دادند، سپس به حمایت آن ندا، کمر همت بستند و آدمیان را به توحید و یکتا پرستی که هدف بعثت انبیاست، فراخواندند و چیزی از خویشتن به آن نیفزودند. حضرت عیسی (علیه السّلام) در پاسخ به خدای متعال که به او فرماید:


آیا تو به مردم گفتی که تو و مادرت را به خدایی خوانند و مشرک شوند» گوید: «من آن چه را که تو به من دستور داده بودی به مردمان ابلاغ کردم و از پیش خود چیزی بر آن نیفزودم؛ [یعنی به مردم گفتم: عبادت و بندگی خدایی را بکنید که پروردگار من و شماست].1


قرآن، یگانه¬ی یکتاپرستی، نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) را هدایت¬گر و کسی که مردم را به سوی خدا فرا می¬خواند و مشعل فروزان برای رهروان راه خداست، می شناسد و درباره ی آن حضرت می فرماید:


«وَ دَاعُیاً إِلَی اللهِ بِإِذنِهِ وَ سِراجَاً مُّنِیراً».2


اهل بیت نبی اکرم (صلی الله علیه وآله و سلّم) هم چون آن حضرت سر سلسله بلکه معلّم یکتاپرستان هر زمان بوده اند. رفتار آنان خدا گونه بوده و با کردار و گفتار خویش مردم را به سوی خدا، توحید، بهشت و... فرامی خواندند و اگر آن ها نبودند، معارف به مردم منتقل نمی شد و خدا ناشناخته می ماند. امام باقر (علیه السّلام) در تفسیر آیه ی شریف: «وَأتُوا البُیُوت َمِن أبوَابِهَا»3 فرمودند:


والدعاةُ الی الجنّه و الا دلاء علیها الی یوم القیامه؛ آنان کسانی هستند که تا دامنه¬ی قیامت مردم را به سوی بهشت و خدا فرامی خوانند.4


امام رضا (علیه السّلام) بر گروهی که در امر امامت و پیشوایی به اختلاف و گفت وگو نشسته بودند، گذر نمود و به آن ها فرمود: «شما از اهمیت امر امامت چه می دانید؟» و برای امام ویژگی هایی بیان فرمود...


امام کسی است که مردم را به سوی خدا فرامی¬خواند و از حریم او دفاع می¬کند: «و الداعی الی الله و الذاب عن حرم الله».5


در زیارت جامعه¬ی کبیره به آن سروران، با این صفت و لقب توجّه نموده و درود می فرستیم:


السلام علی الدعاه الی الله؛


درود بر شما که مردم را به سوی خدا فرا می خوانید.6


در برابرِ پیشوایان پاک و هدایت¬گر به سوی خدا، امامان و پیشوایان کفر و فساد و ستم هستند که به جای خدا پرستی، هوا می پرستند و آدمیان را به خدا و بهشت و اعمال نیک فرا نمی خوانند، بلکه به خود و رفتار ناشایست، بیداد، ستم و دوزخ دعوت می کنند. امام صادق (علیه السّلام) در تفسیر آیه¬ی شریف: «وَ جَعَلنَهُم أئِمَّـةً یَدعُونَ إِلی النَّارِ »7 فرمود:


خداوند در قرآن دو آیه درباره امام فرموده: یکی «وَ جَعَلنَهُم أئِمَّـةً یَهدُونَ بِأَمرِنا»8؛یعنی ما، آل محمد (علیهم السّلام) را پیشوای خلق قرار دادیم که به فرمان ما، نه به دلخواه و خواست مردم، به رهبری و هدایت مردم قیام نمایند و هماره دستورهای ما را بر خواسته های مردم پیش داشته و هرگز از روی هوای نفس حکمی نرانند و حکم برخلاف حکم خدا نسازند و دیگری «وَ جَعَلنَهُم أئِمَّـةً یَدعُونَ إِلی النَّارِ» این ها امامانی هستند که آدمیان را به دوزخ می کشانند و بر هوای نفس و خلاف قرآن رفتار می نمایند و به پیروی از هواها و خواسته های خویشتن وادار می کنند و سبب ضلالت و گمراهی آنان می گردند.9


در برخی زیارات مربوط به امام زمان (علیه السّلام) با صفت و لقب داعی الله که فرزانگان نیز بدین لقب اشارت نموده اند10،به آن حضرت توجه نموده و سلام می دهیم:


«السلام علیک یا داعی الله».3


آن حضرت هم چون نیاکان پاکش از نخستین کسانی است که به ندای توحید و یکتاپرستی لبیک گفته و مردم عصر خویش را به سوی خدا، یکتا پرستی، بهشت و رستگاری رهنمون گر باشد؛ یعنی چیزی را که تمام انبیا مأمور تبلیغ آن بودند و تمام کتاب های آسمانی برای آن نازل گشته و حضرت همان هدف را دنبال می کند. اگر آن حضرت رنگ هستی به خود نگرفته بود، معارف الهی نابود می گشت و خدای متعال میان آفریدگان ناشناخته می ماند، چون او جلوه گر تمام صفات خداست. آن روزگار که عصر غیبت سایه¬ی خود را برچیند و صبح گاهان ظهور و حضور فرارسد، مهدی (علیه السّلام) خاوران را که از ظلم و شرک آکنده گشته، پاک و پاکیزه نماید و بر زمین نشانی از بیداد و بیدادگری، بی دینی و کفر پیشگی نماند. و آیینی جز یکتا پرستی به جا نگذارد، آیین حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلّم) را بدون هیچ کاستی و زیادتی از نو بنا نهد و به آن آیین دعوت نماید؛ این وعده ای است که خدواندی که هرگز در وعده اش تخلف نکند به مؤمنین داده است، آن زمان که مهدی موعود (علیه السّلام) مردمان را به سوی یکتاپرستی، ولایت امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) و صلاح و شایستگی فراخواند، بر همگان لازم و واجب است که به او از روی صدق و راستی پاسخ مثبت داده و به او ایمان آرند که او به خدای ره نماید، نه به سوی خویش و هر کس در شک افتد و یا با او سر ناسازگاری و مخالفت بردارد به عذاب سخت گرفتار آید و از کافران باشد:


«یَقَومَنَا أَجِیبُوا دَاعِیَ اللهِ وَ اَمِنُوا بِهِ یَغفِر لَکُم مِّن ذُنُوبِکُم وَ یُجِرکُم مِّن عَذَابٍ ألِیمٍ، وَ مَن لا یُجِب دَاعِیَ اللهِ فَلَیسَ بِمُعجِزٍ فِی الأرضِ وَ لَیسَ لَهُ مِن دُونِهِ أَولِیَاءُ اُولئِکَ فِی ضَللٍ مُّبِینٍ»12 .


سیرت حضرت مهدی (علیه السّلام) رفتار بر «فَاستَقِم کَمَا أمِرت»13 است و فرمان خدا را همان گونه که نازل گشته به کار بندد و به آن چه خدا فرموده فرمان دهد و چیزی بر آن از پیش خویش نیفزاید: «مَا قُلتُ لَهُم إِلَّا مَا أمَرتَنِی بِهِ»14 هر آن چه را که حضرت حق – تبارک و تعالی – خواسته و فرموده پیاده کند و به مرحله اجرا گذارد و این است شعار رهبر خرد و پیشوای راستین شریعت. بدین جهت آن حضرت با رفتار و گفتارش چهره ای از صفات زیبای خدای مهربان را به تصویر کشید و به سویش فراخواند.


1. انک أنت علام الغیوب، ما قلت لهم الا ما أمرتنی به أن اعبدوا الله ربی و ربکم و کنت علیهم شهیدا ما دمت فیهم فلما توفیتنی کنت أنت الرقیب علیهم و أنت علی کل شییء شهید؛


من، جز آن چه مرا به آن فرمان دادی، چیزی به آن ها نگفتم؛ که خداوندی را بپرستید که پروردگار من و پروردگار شماست! و تا زمانی که در میان آن ها بودم، مراقب و گواهشان بودم؛ ولی هنگامی که مرا از میان شان برگرفتی، تو خود مراقب آن ها بودی؛ و تو بر هر چیز، گواهی! [با این حال] اگر آن ها را مجازات کنی، بندگان تواند. [و قادر ب فرار از مجازات تو نیستند]؛ و اگر آنان را ببخشی، توانا و حکیمی [نه کیفر تو نشانه بی حکمتی است، و نه بخشش تو نشانه ضعف]».


پی نوشت¬ها:

1. سوره¬ی مائده، آیه ی 117: «وَ اِذ قَالَ یَعِسی ابنَ مَریَمَ ءَأنتَ قُلتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونی وَ اُمِّیَ اِلَهینِ مِن دُونِ اللهِ قَالَ سُبحنَکَ مَا یَکُونُ لی أَن أقُولَ مَا لَیسَ لی بِحَقًّ إِن کُنتَ قُلتُهُ فَقَد عَلِمتَهُ تَعلَمُ مَا فی نَفسی وَ لا أعلَمُ مَا فی نَفسِک انَّکَ أنتَ عَلاَّمُ الغُیُوبِ، مَا قُلتُ لَهُم اِلا مَا أمَرتَنی بِهِ أن اعبُدُوا اللَهَ رَبّی وَ رَبّکُم وَ کُنتُ عَلَیهِم شَهِیداً مَّا دُمتُ فِیهِم فَلَمَّا تَوَفَّیتَنِی کُنتَ أنتَ الرَّقیبَ عَلَیهِم وَ أنتَ عَلی کُلِّ شَییءٍ شَهِیدٌ؛
من، جز آن چه مرا به آن فرمان دادی، چیزی به آن ها نگفتم؛ که خداوندی را بپرستید که پروردگار من و پروردگار شماست! و تا زمانی که در میان آن ها بودم، مراقب و گواهشان بودم؛ ولی هنگامی که مرا از میان شان برگرفتی، تو خود مراقب آن ها بودی؛ و تو بر هر چیز، گواهی! [با این حال] اگر آن ها را مجازات کنی، بندگان تواند. [و قادر به فرار از مجازات تو نیستند]؛ و اگر آنان را ببخشی، توانا و حکیمی [نه کیفر تو نشانه بی حکمتی است، و نه بخشش تو نشانه ضعف]».
2. سوره ی احزاب، آیه ی 46: «و تو را دعوت کننده به سوی خدا به فرمان او قرار دادیم، و چراغی روشنی بخش!».
3. سوره ی بقره، آیه ی 189: «و از در خانه ها وارد شوید».
4. بحارالانوار، ج 24، ص 203، کتاب الامامـة، باب 53، انهم جنب الله و وجه الله، ح36.
5. کافی، ج 1، ص 199، کتاب الحجـة، باب نادر جامع فی فضل الامام و صفاته، ح 1.
6. مفاتیح الجنان.
7. سوره¬ی قصص، آیه¬ی 41: «و آنان [= فرعونیان] را پیشوایانی قرار دادیم که به آتش (دوزخ) دعوت می کنند».
8. سوره¬ی انبیا، آیه ی 73: «و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما، (مردم را) هدایت می کردند».
9. تفسیر جامع، ذیل آیه ی 41 سوره ی قصص.
10. نجم الثاقب، باب 2، ص 73، لقب شماره 55؛ العبقری الحسان، ج 1، باب بیان اسامی و القاب، ص 34.
11. مفاتیح الجنان، زیارت آل یس.
12. سوره¬ی احقاف، آیه ی 31 و 32: «ای قوم ما! دعوت کننده¬ی خدا را اجابت کنید و به او ایمان آورید تا گناهانتان را ببخشد و شما را از عذابی دردناک پناه دهد، و هر کس به دعوت کننده ی الهی پاسخ نگوید هرگز نمی تواند از چنگال عذاب الهی در زمین فرار کند و غیر از خدا یار و یاوری برای او نیست. چنین کسانی در گمراهی اشکارند».
13. سوره¬ی هود، آیه ی 112: «پس همان گونه که فرمان یافته¬ای، استقامت کن».
14. سوره¬ی مائده، آیه ی 117: «من، جز آن چه مرا به آن فرمان دادی، چیزی به آن ها نگفتم».

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

پنج شنبه 12 اسفند 1389  10:30 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها