0

مرحلۀ سوم از لوازم انتظار:آماده کردن خود برای پیوستن به امام (عليه‌السلام)

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

مرحلۀ سوم از لوازم انتظار:آماده کردن خود برای پیوستن به امام (عليه‌السلام)




مرحلۀ سوم از لوازم انتظار:آماده کردن خود برای پیوستن به امام (عليه‌السلام)

پس از تحقّق دو مرحلۀ قبلی (خودسازی و تمنّای پیوستن به امام عصر (عجل‌الله تعالي فرجه الشريف)) منتظر فرج امام (عليه‌السلام) خود را برای نیل به آرزوی بزرگش آماده می¬کند. در این مرحله سعی می¬کند آماده¬باش کامل برای یاری امامش، در خود ایجاد کند. و برای رسیدن به این مقصود، اولاً مرابطۀ خود را با امام (عليه‌السلام) قوی¬تر می¬سازد، و ثانیاً در عمل، همۀ امکاناتش را وقف ایشان می¬کند. قرار گرفتن منتظر در این مسیر و برداشتن این دو قدم، خود از بزرگترین فرج¬ها برای او در زمان غیبت مولایش می¬باشد. اکنون برای روشن شدن اینکه هر دو امر از مهم¬ترین مصادیق فرج می¬باشد، به توضیح اندکی دربارۀ هر یک می¬پردازیم:

مرابطه با امام عصر (عجل‌الله تعالي فرجه الشريف)

هر مؤمنی باید با امام زمان خود اتّصال و ارتباطی داشته باشد؛ یعنی از طرق مختلف خود را به ایشان پیوند بزند. این وظیفه¬ای است که به صورت واجب عینی هر مکلّفی نسبت به انجامش موظّف می¬باشد و ریشۀ آن در قرآن کریم آمده است: «یا ایُّها الَّذینَ آمَنُوا اصْبِرُوا و صابِرُوا و رابِطُوا و اتّقو اللهَ لَعَلَّکُم تُفْلِحُونَ».1 ای کسانی که ایمان آورده¬اید، صبر پیشه کنید و در صبوری (بر دشمنان خود یا بر مصیبت¬ها) غلبه کنید و مرابطه داشته باشید و تقوای خداوند پیشه کنید، شاید رستگار شوید. در آیۀ شریفه، مؤمنان به چند چیز موظّف شده¬اند. یکی از آنها «صبر»، دوم «مصابره» و سوم «مرابطه» است. در احادیثی که ذیل آیه آمده است، دربارۀ هر یک از این سه واجب، توضیح لازم بیان شده است. در یکی از این احادیث، از قول حضرت امام صادق (عليه‌السلام) چنین نقل شده است: اِصْبِروا علی اَداءِ الفَرائضِ. و صابِرُوا علی المَصائبِ، و رابِطُوا علی الأئمّة (عليهم‌‌السلام). 2 بر انجام واجبات پایداری بورزید. و بر مصیبت¬ها با صبر غلبه کنید. و ملازم با امامان (عليهم‌‌السلام) باشید. با این توضیح، مرابطه در آیۀ شریفه در ارتباط با امامان (عليهم‌‌السلام) معنی می¬شود. لغت مرابطه از «ربط» است که به معنای بستن چیزی و محکم کردن آن می¬باشد و «رابَطَ» به معنای «واظَبَ علی الأمر و لازَمَه» به کار رفته است. 3 به این ترتیب «رابطوا علی الائمّه (عليهم‌‌السلام)» یعنی ملازم با امامان (عليهم‌‌السلام) باشید. و ملازمت به این است که انسان از ایشان جدا نشود و خود را در همۀ امور با آنها مربوط و ملتزم سازد. این التزام از قلب نشأت می¬گیرد و به همۀ اعمال انسان سرایت می¬کند. در هر موردی مؤمن باید خودش را با امامش ملازم کند و در حقیقت خود را به او ببندد. در حدیث دیگری راوی از امام صادق (عليه‌السلام) دربارۀ هر یک از این سه سفارش در آیۀ شریفه سؤال می¬کند، حضرت چنین می¬فرمایند: اِصْبِرُوا علی الاَذی فینا. قلتُ: «و صابِروا»؟ قال: عُدَوَّکم مَعَ وَلیِّکُم. قلت: «و رابِطُوا»؟ قال: الکُقامُ مَعَ اِمامِکم. 4 بر آزاری که به خاطر ما می¬شوید، صبر پیشه کنید. گفتم: «و در صبر غلبه کنید» یعنی چه؟ فرمود: به همراه ولیّتان (امامتان) بر دشمنانتان (در صبر غلبه کنید). گفتم: «و مرابطه کنید» یعنی چه؟ فرمود: اقامت کردن همراه با امامتان. اقامت کردن همراه با امام (عليه‌السلام) همان معنای ملازمت و همراهی با ایشان و پایداری و ایستادگی در جوار ایشان را می¬رساند. به تعبیر صاحب کتاب شریف مکیال المکارم: «مرابطۀ مؤمن با امام زمانش به این است که خود را به ریسمان ولایت ایشان ببندد (یربط نفسه بحبل ولایته) و به پیروی از ایشان و یاری حضرتش ملتزم باشد. و این نوع از مرابطه5 بر تک¬تک افراد واجب عینی است و نیابت در آن پذیرفته نمی¬باشد. و این رکنی از ارکان ایمان است که خداوند هیچ عملی را بدون آن نمی¬پذیرد.» 6 مرابطه با امام عصر (عجل‌الله تعالي فرجه الشريف) به این است که انسان خود را ملزم سازد که در هیچ امری از ایشان فاصله نگیرد و در همۀ امور زندگی هم قلباً با حضرتش اتّصال و ارتباط داشته باشد و هم در عمل مقیّد باشد که از آن حضرت تبعیت نماید و به یاری ایشان در هر زمینه¬ای اقدام کند. طبیعی است که در این صورت جزء اعوان و انصار ایشان در زمان غیبت قرار می-گیرد. و این خود از بزرگترین فرجهایی است که به برکت انتظار فرج امام (عليه‌السلام) نصیب او می¬گردد. راههایی که برای نصرت امام زمان (عجل‌الله تعالي فرجه الشريف) در همین زمان وجود دارد، متعدّد و فراوان می-باشد که اکنون به بحث تفصیلی در این¬باره نمی¬پردازیم. علاقمندان می¬توانند به کتاب ارزشمند «شیوه¬های یاری قائم آل¬محمد (صلي‌الله عليه و آله وسلم)» اثر مرحوم آیة الله میرزا محمدباقر فقیه ایمانی رجوع کنند که در آن دوازده کیفیّت برای یاری آن امام عزیز بیان شده است. کیفیّت هشتم آن چنین است: «کیفیت هشتم، آرزو و تمنّای یاری ایشان است در حالی¬که با عزم و ارادۀ حقیقی و اشتیاق قلبی و صدق و یقین باشد.» 7 دربارۀ اهمیت این تمنّای قلبی و آثار خیر آن، در مرحلۀ گذشته از لوازم انتظار توضیح کافی بیان گردید.

وقف نمودن خود برای امام (عليه‌السلام)

دومین قدم در ایجاد آمادگی برای پیوستن به امام (عليه‌السلام) این است که منتظر فرج، خود و همۀ امکاناتش را وقف امام زمانش بکند و در حقیقت هیچ چیز را برای خودش یا دیگران نخواهد، بلکه همۀ نیروهای مادی و معنوی خود را در جهت یاری امام (عليه‌السلام) و در خدمت برآورده شدن منویّات ایشان قرار دهد. اگر کسی معرفت صحیح و کامل نسبت به امامش داشته باشد، با همۀ وجودش تصدیق می¬کند که چون ایشان مقام مولویّت بر مؤمنان دارند، پس وقفِ همۀ امکانات شخصی برای آن حضرت، حقّی است که خدای متعال به ایشان داده و اگر مؤمن چنین کند، کاری بیش از حدّ وظیفه انجام نداده است. همۀ نعمت¬های الهی که در اختیار هرکس قرار می-گیرد، در حقیقت متعلّق به وجود امام (عليه‌السلام) است و سایر افراد با اجازۀ ایشان حق بهره¬برداری از آن را دارند. بنابراین هر مؤمنی باید خود را وقف امامش گرداند. البته این انجام وظیفه وجوب فقهی برای عموم ندارد، ولی بسته به معرفتی که شخص نسبت به امامش دارد، ادای این تکلیف عقلی بر او لازم می¬آید. حال اگر کسی از جهت معرفتش به امام (عليه‌السلام) به این رتبه برسد که خود را وقف ایشان نماید، همین حالت روحی، خود بزرگترین مصداق فرج برای او قبل از ظهور امام (عليه‌السلام) به¬شمار می¬آید. چرا که همۀ خیرات از همین نعمت بی¬نظیر ناشی می¬شود. در واقع می¬توان گفت که چون ولایت امام (عليه‌السلام) ولایة الله است، کسی که خودش را وقف امامش گردانده، در حقیقت خود را وقف خدای خویش کرده و بالاترین مرتبۀ عبودیت پروردگار را به دست آورده است. چنین کسی قطعاً مورد عنایت خاصّ پروردگار قرار می¬گیرد و در سراسر زندگی¬اش به بهترین وجهی اداره می¬¬شود. کسی که در مقام بندگی خداوند وظیفه¬اش را تمام و کمال به انجام برساند، خدا خود، متکفّل ادارۀ امورش خواهد شد. این مطلب به زیبایی هرچه تمامتر در فرمایش امام باقر (عليه‌السلام) به عبدالحمید واسطی مورد تأکید قرار گرفته است. وقتی او از سختی دوران انتظار سخن گفت، به او فرمودند: یا عَبْدَالحمید، أتَری مَنْ حَبَسَ نَفْسَهُ علی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ، لا یَجْعَلُ اللهُ له مَخْرَجاً؟! بلی؛ واللهِ لَیَجْعَلَنَّ اللهُ له مَخْرَجاً. رَحِمَ اللهُ عَبْداً حَبَسَ نَفْسَهُ علینا، رَحِمَ اللهُ عبداً اَحْیا أَمْرَنا. 8 ای عبدالحمید، آیا گمان می-کنی کسی که خودش را وقف خدای عزّ و جلّ کند، خداوند فرجی را برای او قرار نمی¬دهد؟! آری؛ به خدا قسم قطعاً و یقیناً خداوند برای او فرج و گشایشی قرار می¬دهد. خدا رحمت کند بنده¬ای را که خود را وقفِ ما گرداند. خدا رحمت کند بنده¬ای را که امر ما را زنده بدارد. «حبس نفس» برای امام (عليه‌السلام) به این است که انسان همۀ امکانات خود را از آنِ ایشان ببیند و در مسیری که مورد رضای ایشان است، به کار ¬گیرد؛ دستش برای امام (عليه‌السلام) کار کند، زبانش در جهت اهداف ایشان به کار گرفته شود، قدمش در راه برآوردنِ منویّات ایشان برداشته شود، و... . حضرت امام باقر (عليه‌السلام) با دو تأکید (لَیَجْعَلَنَّ) و یک قسم جلاله (والله) فرموده¬اند که خداوند قطعاً برای چنین کسی فرجی قرار خواهد داد. اولین و پایه¬ای¬ترین مصداق فرج، نفس رسیدن مؤمن به این اعتقاد است که خود را وقف امامش گرداند. این امر منشأ فرج¬های دیگر برای او خواهد بود. از مهم¬ترین فرج¬هایی که به دنبال این اعتقاد و عمل به آن، برای مؤمن مصداق پیدا می¬کند، وعده¬ای است که در همین حدیث شریف آورده¬اند. در ادامۀ همین حدیث، عبدالحمید واسطی از امام باقر (عليه‌السلام) می¬پرسد: اگر من قبل از آنکه ظهور حضرت قائم (عجل‌الله تعالي فرجه الشريف) را درک کنم، از دنیا بروم چه خواهد شد؟ حضرت در پاسخ به او بشارتی را برای منتظران واقعی امام عصر (عجل‌الله تعالي فرجه الشريف) به¬طور کلی نوید می¬دهند: القائلُ مِنْکم أنْ لو اَدْرَکْتُ قائمَ آلِ¬محمدٍ (صلي‌الله عليه و آله وسلم) نَصَرْتُه، کان کالمُقارعِ بینَ یَدَیْهِ بِسَیْفِه، لا بَلْ کالشَّهیدِ مَعَهُ. هرکس از شما بگوید که اگر قائم آل¬محمد (صلي‌الله عليه و آله وسلم) را درک می¬کردم، ایشان را یاری می¬نمودم، چنین کسی همچون کسی است که با شمشیر خود در پیش روی ایشان بجنگد، بلکه (بالاتر) به منزلۀ کسی است که همراه ایشان شهید شود. چه کسی بالاترین آرزویش این است که ظهور امام خود را درک کند. و ایشان را یاری نماید؟ آیا هر مؤمنی به این درجه از معرفت و ارادت نائل می¬شود؟! و اگر کسی به این رتبه برسد، آیا جز به لطف و عنایت خاصّ خداوند نسبت به او بوده است؟! و آیا همین حالت روحی خود بالاترین فرج نیست؟! نشانۀ وجود این حال در انسان این است که همّ و غمّش در یاری رساندن به امامش خلاصه می¬شود و در خود، همۀ آمادگی¬های لازم را برای تحقّق بخشیدن به این «نصرت» فراهم می¬کند و با عمل خود نشان می¬دهد که: نُصْرَتی مُعَدّة لکم. 9 و در حقیقت، خود را برای ظهور حضرت و یاری کردن ایشان از هر جهت آماده نموده، به¬طور کامل مهیّای ظهور است. خداوند از روی فضل، به کسی که در آرزوی یاری امام (عليه‌السلام) خود را وقف ایشان نموده است، پاداش یاری کردن حضرت را در هنگام ظهور عطا فرموده، او را همچون کسی که در رکاب ایشان شمشیر زده است، قرار می¬دهد. و چون جانش را هم وقف امامش کرده و در آرزوی فداکردن خود در پیشگاه ایشان است، ثواب شهید در رکاب حضرت نصیبش می¬گردد. کدام فرج از این بالاتر که انسان به درجۀ شهدای همراه امام عصر (عجل‌الله تعالي فرجه الشريف) نائل شود؟! پس با این بیان، کسی که خود را از هر جهت برای پیوستن به امام زمان (عجل‌الله تعالي فرجه الشريف) آماده کند و در جهت تحقق این امر به دو وظیفۀ «مرابطه» و «حبس نفس» نسبت به امام (عليه‌السلام) اقدام کند، به بالاترین آرزوی خود که همانا شهادت در پیشگاه ایشان است، در همین زمان غیبت نائل می¬شود. و این سومین مرحله از لوازم انتظار فرج می¬باشد.

پي‌نوشتها:

1.آل عمران/ 200.
2. اصول کافي، کتاب الايمان و الکفر، باب اداء الفرائض، ح 3.
3. الوسيط ص 323.
4. بحارالانوار ج 24 ص 217 ح 11.
5. در کتاب مکيال المکارم (ج 2 ص 424 و 426) دو معناي ديگر براي «مرابطه» از احاديث استفاده شده است که آنها از جملۀ مستحبّات هستند.
6. مکيال المکارم ج 2 ص 425.
7. شيوه¬هاي ياري قائم آل¬محمد (ص) ص 83.
8. کمال¬الدين باب 55 ح 2.
9. احتجاج طبرسي ج 2 ص 317، عبارتي از زيارت آل¬يس خطاب به امام عصر (عج).

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

پنج شنبه 12 اسفند 1389  10:27 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها