0

تاثیر لالایی در ایجاد فرهنگ مهدوی این مقاله به طور کلی به مسئله زن و مهدویت می پردازد، اما با رویکرد

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

تاثیر لالایی در ایجاد فرهنگ مهدوی این مقاله به طور کلی به مسئله زن و مهدویت می پردازد، اما با رویکرد


تاثیر لالایی در ایجاد فرهنگ مهدوی این مقاله به طور کلی به مسئله زن و مهدویت می پردازد، اما با رویکرد مدیریت فرهنگ عامیانه در ایجاد ذهنیت حکومت و جامعه مدل مهدویت. از آن جا که فرهنگ عوام خصوصا لالای های مادران نقش و تأثیر در ایجاد فرهنگ دارد، لذا این مقاله به نقش و تأثیر روانی لالایی های مادرانه در ایجاد فرهنگ مهدوی خواهد پرداخت.
وقتی خواستم مسئله تأثیر لالایی های مادرانه در ایجاد فرهنگ مهدویت را بررسی کنم، ابتدا برای جلوگیری از تکرار کار به پیشینه و سوانح تحقیق پرداختم. مسئله مذکور را از طریق اینترنت جستجو کردم، مقاله ای تحت عنوان "نقش و تأثیر لالایی در ایجاد فرهنگ مهدویت" با رویکرد مدیریت فرهنگ عوام نتوانستم بیابم.
همچنین با یکی از پژوهشگران فرهنگ عامیانه مشورت کردم. وی مسئله را تازه عنوان کرد. به علاوه با یکی از دوستانی که رساله کارشناسی ارشد خود را در رابطه با مهدویت نوشته است، نیز طرف صحبت شدم، از تازگی موضوع نقش و تأثیر لالایی مادرانه در ایجاد فرهنگ مهدویت سخن گفت. همچنین برای اطمینان خاطرم به سه کتابخانه معتبر شهر به جستجو پرداختم مقاله یا مجله یا کتابی در بحثی که در زیر می خوانید نیافتم.
مهدویت، یک نظریه است. این نظریه، نظریه دیرپای است که ریشه در آموزه های کتاب و سنت دارد. محققین و صاحب نظران و پژوهشگران حوزه علوم اسلامی اعم از امامیه و عامه در خصوص نظریه مهدوی کتابها و آثار فراوانی نوشته اند. همچنین در این زمینه رساله ها و پایان نامه های دانشگاهی بسیار تحریر یافته اند. به علاوه این نظریه از سوی غیر مسلمانان نیز مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است. برای اینکه از مسئله مورد بحث تصویر روشن داشته باشیم، بد نیست تا چارچوبهای فکری نظریه مهدویت را تبیین کنیم.
مهدویت یک نظریه سیاسی با صبغه دینی است که محورهای آن عبارتند از رهبری شایسته ترین انسان و کامل ترین انسان و همچنین ایجاد متعالی ترین حکومت در پایان تاریخ بشر. نظریه مهدویت بر ایجاد مدینه فاضله مدل مهدوی استوار است. در این نظریه آمال و آرزوهای بشر به مرحله نهایی می رسد. یکی از نویسندگان اسلامی چنین در باره حکومت و جامعه مهدوی نوشته است:
"هنگامی که تمامی قدرتهای جهانی در مسیر مادی گری به کار افتادند و استعمار ممالک و استثمار ملتها به اشکال مختلف در همه جا شبح شوم خود را نشان داد و بشریت مظلوم از هر سو تحت فشار واقع شد و به هر دری که روی آورد، راه به جایی نبرد و چاره کار را از خداوند عالمیان خواست، پروردگار منان تجات دهنده دنیا را برای سروسامان دادن به وضع پریشان جوامع انسانی و رهایی مردم ستمدیده سراسر گیتی آشکار می سازد و برای همیشه به این بی سروسامانی ها خاتمه می دهد."
به سخن دیگر حکومت مهدی (عج) پایان تاریخ حکومتهاست. هنگامه ای که بشریت تمام تجربیات حکومتداری خود را به محک آزمایش می گذارند و انسانها در سایه قدرت و قدرتمداری دست به تعدی و ستم می زنند و ارزشها و کرامت انسانی از بین می رود، وانگهی مهدی موعود رخ از پرده غیب بیرون می کند و عدالت اجتماعی را در سراسر جهان می گستراند.
همین نویسنده می افزاید: "امام زمان که آخرین برگزیده خداست، با انقلاب سرخ و قیام جهانی خود سراسر گیتی را زیر یک پرچم و تحت یک آئین و قنون که همانا پرچم و آئین اسلام و تعالیم قرآن مجید است گردم می آورد؛ قانون و آئینی که اگر هم اکنون نیز درست به آن توجه شود و تعهالیم آن را به گونه ای شایسته به اجرا گزارند، دنیا مدینه فاضله خواهد شد. امام زمان حکومت جهانی تشکیل م یدهد از همه آبها و زمینها و معادن یعنی منابع طبیعی که خدا برای بندگانش در کانون طبیعت به ودیعت نهاده است بهره برداری می کند. و بدین گونه مردم در دولت او در سایه عدالت و رفاه و آسایش و آرامش به سر خواهند برد. در چنین شرائطی کار و کوشش، عمران و آبادی و بهره برداری از ذخایر زیر زمینی و مواهب طبیعی، به بهترین وجه ممکن در همه جا به چشم خواهد خورد و از این رو بیماری و بیکاری و ناتوانی و تهیدستی مفهوم خود را از دست خواهند داد و آزادی به معنای واقعی کلمه در همه جا حکمفرما خواهد شد؛ چیزی که از آغاز آفرینش انسان، همه خواهان آن بوده و به آن نرسیده اند، ولی مهدی موعود اسلام و پیشوای دوازدهم ما، در حکومت جهانی خود، آن را برای همه ملتها به ارمغان خواهند آورد."
تئوری سیاسی مهدویت مصداق کامل برپایی حکومتی است که مظهر عدل و قسط است. طبق دیدگاه نویسندگان شیعه، خداوند به حکومت مهدویت در آیه پنجم سوره قصص بشارت داده است. اگرچند آیه مربوط به داستان فرعون و موسی و بنی اسرائیل است اما مدلول آن عام و بیانگر سنتی است که خداوند در میان خلق جاری ساخته است و مفاد آن این است که خدواند در آینده نزدیک، یاریگر مستضعفان خواهد بود و آنان را بر مستکبران غالب خواهد گردانید و وارث زمین خواهند شد. اگر در نظامهای سیاسی امروز تئوری شایسته سالاری در آجندا و دستورالعمل حکومتها قرار دارد، نظام سیاسی ای که مهدی (عج) به وجود خواهد آورد شایسته ترین فرد حکومت را به دست خواهد گرفت. به گونه ای که در سایه حکومت وی تمام انسانهای تاریخ به آرزوها و آمال خودشان خواهند رسید.

پایان تاریخ از نظر جامعه مدل مهدویت

پایان تاریخ جامعه مدل مهدویت به طور مثال با پایان تاریخ فرانسيس فوكوياما تفاوت دارد. بحث مطالعه تطبیقی پایان تاریخ از نظر فوکویاما و مدل جامعه مهدویت را برای بعدها می گذاریم و قول می دهیم که ان شاءالله به این مسئله به طور مبسوط بپردازیم، اما در این مقاله عناصر پایان تاریخ جامعه مدل مهدویت را گذرا با هم مرور می کنیم تا از اصل بحث نیز نمانیم.


در جامعه و حکومت مدل مهدویت، سرزمین تاریک نورانی می شود، از عدل و داد آکنده می گردد. و نیروهای عقلانی توده‌ها متمرکز می شود، خردها و دریافت‌های خلق به کمال می رسد. و همه مردم حکمت و علم بیاموزند تا آنجا که زنان در خانه‌ها، با کتاب خدا و سنت پیامبر قضاوت کنند. و حکام و زمامداران حکومت‌های جور بازخواست می شوند و در این سیستم حکومتی "قاضیان زشتکار کنار زده می شوند و دست سازشکاران (رشوه بگیران و تباه کنندگان) از سر مردم کوتاه می شوند و حکمرانان ستم عزل می شوند. جامعه مدل حکومت مهدوی به رفاه و نعمتها می رسند و در این سیستم حکومتی مردم به نعمتهایی دست می یابند که در هیچ زمان دست نیافته باشند.


آسمان بر جامعه مدل مهدویت می بارد و زمین چیزی از روئیدنیهای خود را پنهان نمی دارد. و همه مردم بی نیاز می شوند. و در این مدل حکومت و جامعه، زمین از هر نادرست و خائنی پاک می شود. و بعد از دولت قائم آل محمد (عج) برای هیچ کس دولتی مقدر نشده است (لیس بعد دولت القائمه لاحد دوله) بدین سان حکومت و جامعه مدل مهدویت پایان تاریخ را رقم خواهد زد و نیک فرجامی خواهد بود برای جامعه بشریت ستم دیده تاریخ. و نیک سرنوشتی رقم خواهد خورد به دست مهدی (عج).


تأثیر لالایی ها بر روان و روحیه انسانها

سخن در این است که لالایی های مادرانه در اعماق و ژرفاهای روان کودکان ته نشین خواهد شد. مادران، با ادبیات عامیانه و زبان گفتاری که در هنگام به خواب رفتن کودکانشان به کار می گیرند، ماندگارترین و شیرین ترین ته نشینهای ذهن و ضمیر کودک را سبب خواهد شد. لالایی ها در ضمیر پنهان کودک ذخیره می شود و بعدها در جریان زندگی به صورت فلاشبکها و جریان سیال ذهن تبارز خواهد کرد.


زن = مادر، خالق تمام عقباها و دنیاها


مادر، حس تمام دنیاها و عقباها را برای کودکش ترسیم می کند. جهان بینی در دستان مادر (= زن) شکل می گیرد. او خالق لحظه های خوب و بد زندگی است. همچنین خالق دیدگاههای راجع به هستی و نظام خلقت و عقبا و دنیاست. مادر، اولین انتقال دهنده چگونه فکر کردن، چگونه باور داشتن، چگونه حس کردن و چگونه نگاه کردن به جان و جهان است. به یقین هر کسی تا چشم ببندد، ارائه تصاویر مادر از زندگی، حکومت، جامعه، تاریخ و خدا و خلق از طریق لالایی ها و ترانه ها و کمپوزهای عامیانه و ادبیات شفاهی ماندگارترین و شیرین و رنگین ترین تصاویر است.


بی گمان هیچ انسانی نیست که لالایی ها و ترانه ها و قصه های عامیانه و کودکانه در ته روان و ضمیر و ذهنش ته نشین نباشد. مادر من، مادر تو، مادر ما به عنوان مادر (=زن)، همسر من، همسر تو و همسران به عنوان مادر (=زن) قدرت مندترین انتقال دهنده های هستی و کیهان شناسی و خدا شناسی و خلق شناسی است. او با زبان کودکانه و ادبیات کودکانه اش هستی شناسی، نگرش به زندگی و ترسیم دنیاها و عقباها را به ته روانهای کودکانه انتقال می دهند: لالا، لالا، لالا، لالا.


مادر، فلاشبک تمامی تاریخ و هستی شناسی انسانهاست. مادر من، مادر تو و مادر ما، تجربیات تمام تاریخ را با لالایی های خودش برای ما انتقال می دهند. در تار و پود لالایی های مادرانه عواطف و احساسات و فلسفه و نیایش و زندگی موج می زند.


لِلّی کُنوم بچه خُو رَ


بَلگگ و جَودانه خُو رَ


لِلّی کُنُم که خَو بُورَ


کتّه شد رَدِ گَو بُورَ


لِلّی لِلّی بَچّه مَه


بَلگَگ و جَودانه مَه


نورِ هر دو وُقرِه مَه


چِراغ کاشانه مَه


لالا، لالا، گل پسته


بابات رفته به گلدسته


بچّم آرُم نمی گیره


شدُم از دست او خسته


کارکرد فرهنگ عوام

لالایی ها به عنوان یکی از ژانرهای ادبیات عامیانه هم بین شهرنشینان رایج است و هم بین روستائیان. پس، تأثیر یک سان آن بالای کلیه مردم اعم از افراد و خانواده های با ظرفیتهای بالای علمی و افراد بی سواد، روستایی و شهری می تواند در ذهنیت سازی و ایجاد فرهنگ و حکومت و جامعه مدل مهدویت کمک شایان کند. لالایی های مادرانه موجب چند امر می شود:


اولا، آیینگی ضمیرها و روانهای روشن کودکان آمادگی دارد تا از طریق حسی ترین و ملموس ترین ترانه های مادرانه که در هنگام به خواب رفتن می شنود برای بعدهای زندگی این آئینه را در برابر خودش قرار بدهد و سپس از ته روانهای خودشان و ضمیرهایشان ته نشین شده های آموزه های مادرانه را به استخدام بگیرد. این استخدام گرفتن، غیر ارادی است. زیرا که ته نشین شده های ضمیر و ذهن کودکان به طور ناخودآگاه در مرحله تجربیات عملی کودکان تبارز می یابد.


دوم، موجب فضاسازیهای دنیاها و عقباها می گردد. سید علی میرنیا یکی از محققین فرهنگ عوام در زمینه لالایی ها می گوید که لالایی هایی که زنان ایرانی در شهرها و روستاها برای کودکان نوزاد خود ساخته و خوانده اند، اکثرا بیانگر دردهای درونی و گرفتاریهای زندگی و خواسته ها و آرزوهای فردی و خانوادگی است که به بیان ساده گفته و خوانده شده و سینه به سینه نقل گردیده است. و آن لالایی ها بخش مهمی از فرهنگ عامه را تشکیل می دهند. بدینسان لالایی های مادرانه موجب بالندگی و زمینه های اعتقادی نیز می گردد. و لالایی ها به عنوان یکی از تأثیرگذارترین ژانرهای گفتاری که موجب رسوخ در ته روانهای کودکان می شود، موجب ایجاد فرهنگ مهدویت و فرهنگ انتظار (زندگی سازترین فرهنگ) می گردد.


تجربیات تأثیرگذاری ادبیات شفاهی بر تغییر ذهنیت ها

سیدعلی میرنیا پژوهشگر فرهنگ مردم در کتاب فرهنگ مردم به یکی از ترانه های عامیانه اشاره می کند که موجب تغییرات در جامعه شده است. وی که تحقیقاتی روی ادبیات شفاهی (ترانه ها و اشعار عامیانه) دره گز خراسان انجام داده است، به ترانه ای اشاره می کند که موجب تغییر لباس در زمان خودش شده بوده است.


خلخال آویز، ورافتاد شاخک نماست، امسال


تنبان بلند، ورافتاد زانو نماست، امسال


مدیریت لالایی های مادرانه

اولین پرسشی که در ذهنها خلق می شود، این سؤال است که چطور می شود که از تمام ابزارها و مهارتها برای ایجاد فرهنگ مهدویت کمک گرفت؟ و چطور می شود که تمامی امکانات و ابزارها را در استخدام ایجاد فرهنگ مهدویت گرفت؟ جواب این سؤال، همان فرضیه ای است که می گوید: لالایی های مادرانه عامل انتقال جهان بینی به کودکان دیروز و مردان و زنان فرداست.


با لالایی ها به خواب رفته ایم و با لالایی ها از خواب برخاسته ایم. هیچ کسی نیست که در صفحه ذهن و روانش ادبیات و مضامین لالایی های مادرانه نهفته نباشد. اینک نیز هرگاه چشمم را می بندیم حس می کنیم که ریتم موسیقیایی صدای مادر ما ما را به کودکی هایمان می برد که


این بچه پدر داره دو خنجر بر کمر داره


لالا، لالا، گل لاله درخت سیب یک ساله


و اینک که چشمان ما را می بندیم. حس می کنیم که پدر ما دو خنجر بر کمرش آویخته است. ذهن و روان هر شیرازی را سر بزنیم، لالایی مذکور نهفته است. و خنجرهای دو قبضه در ته روانهای مردان و زنان شیرازی حکایتگر تأثیر ترانه ها بر روان و ذهن و ضمیر کودکان است.


فرهنگ مهدوی همان ایده الها و همان شهر آرزوهاست. و آیا ترسیم کننده این حکومت با چه مکانیرمها و راهها و یا پیشنهاداتی میسور و ممکن است؟ لازمه این سخن بررسی عمق و غنای مبانی اعتقادی مردم عوام است. اما سخن من در ایجاد فرهنگ مهدوی در ضمیر و روان مردم تنها ذهن و روان مردم عوام نیست. زیرا که لالایی ها نه تنها مال عوام نیست که هر بچه ای اعم از روستایی و شهری تحت تأثیر مستقیم لالایی های مادرانه است.


مدیریت لالایی های مادرانه برای فرهنگ سازی مهدوی

مدیریت ادبیات شفاهی و خصوصا مدیریت لالایی های مادرانه در ذهنیت سازیها مؤثر خواهد بود. اگر سرایش ترانه ها و لالایی های مادرانه با صبغه ها و رنگها و حلاوتهای انتظار و فضاسازی حکومت مهدوی و فرهنگ انتظار، مدیریت شوند، ذهن ها و روانها برای ایجاد فرهنگ، جامعه و حکومت مدل مهدوی آماده خواهد. بدین طریق که از راه مدیریت خلق و تولید ترانه ها و لالایی ها و تزریق آنها بر ادبیات و روحیه عوام و فرهنگ لالایی های مادرانه کمکی خواهد شد تا نقش رهبری ذهن های روشن و روانهای آفتابی و آفتاب خورده کودکان را به عهده گرفت.


پس بهتر آن خواهد تا کمی در کنار بحثهای سنگین و مهدوی سازی های ذهنی صرف، گامهای عملی را نیز برداریم. تا فلاشبکها و جریان سیال ذهن انسانها را در روند مدیریت و نوسازیهای نوآورانه مدیریت و رهبری درست کنیم. بعید نیست که ترانه مردم گناباد خراسان که می گویند:


سر کوه بُلند فریاد کُنم مُو امیرالمؤمین را یاد کُنم مُو


امیرالمؤمین دردم دوا کُو مقام و منزلم در کربلا کُو


در ایجاد ذهنیتهای سیال مسائل مذهبی و دینی تأثیر شگرفی از خود نشان بدهد.


نتیجه گیری

نظر به اینکه طبق آموزه های معرفت دینی، حکومت و جامعه مهدوی آخرین حکومت و جامعه و نیز پایان تاریخ بشر می باشد، بجا و شایسته آن خواهد بود تا ذهنها و ضمیرها برای تقویه فرهنگ و مدل حکومت و جامعه مهدویت آماده گردد. و انتظار می رود که یکی از ابزارها و ظرفیتهای که موجب تقویه و توانمندی فرهنگ انتظار، حکومت و جامعه مهدوی می شود، فرهنگ عامیانه خصوصا لالایی های مادرانه است. بدین ترتیب مدیریت و رهبری لالایی ها و تولید و آفرینش لالایی های که هدف ظرفیت سازی ذهنی را برآورده سازد، یکی از روشها و ابزارهای خواهد بود که کمک در ذهنیت سازیها خواهد کرد.


نشريه الکترونيک ساعت صفر

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

پنج شنبه 12 اسفند 1389  9:39 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها