شهيد حسين علمالهدي؛ از كمكهاي مردمي تا عمليات مهم هويزه
حجتالاسلام سيدحميد علمالهدي در گفتوگو با خبرنگار ايثار و شهادت
باشگاه خبري فارس «توانا» اظهار داشت: در دوران ما پس از قرنها مظلوميت
شيعه، حركتي اتفاق افتاد كه براي تاريخ بشر نو و براي جهان امروز هم
غيرقابل باور بود اما مردم انقلابي ايران با انديشه ديني و بر اساس
اعتقادات عاشورايي توانستند اين حركت مردمي را شكل دهند.
وي افزود: در دوران انقلاب، خداوند كمك كرد و مردم با دست خالي و
بدون تجهيزات نظامي توانستند بر كسي كه از تمام امكانات و سرويسهاي
اطلاعاتي و حمايتي قدرتهاي جهاني بهرهمند بود، پيروز شوند.
اين استاد دانشگاه تهران گفت: انقلاب اسلامي حرف جديدي را براي بشر
ارائه ميداد و اعلام ميكرد كه ما ميتوانيم بر اساس رهنمودهايي كه
آفريدگارمان اعلام كرده است به سعادت برسيم و اين حرف براي شيطانيان خيلي
سنگين آمد لذا براي از بين بردن انقلاب اسلامي همه تلاش خود را انجام داد
تا بالاخره جنگ تحميلي آغاز شد.
حجت الاسلام علم الهدي بيان كرد: در جنگ تحميلي همچنان كه در ايام
انقلاب دانشجويان و طلاب جوان بيشتر از اقشار ديگر حركت امام (ره) را پيش
ميبردند در دفاع مقدس هم چنين بود، در صورتي كه دانشجويان ميتوانستند
بگويند كه ما چون نيروي نظامي نيستيم در جنگ حضور پيدا نخواهيم كرد اما
اين چنين نبود.
وي ادامه داد: چون جنگ براي نابودي انقلاب بود تمام افراد احساس
مسئوليت كردند و چون تفكر عاشورايي داشتند اسلحهاي در دست داشتند كه دشمن
آن را نداشت اما اين كمبود امكانات سبب نشد كه ما بنشينيم و نظارهگر
باشيم كه دشمن بيايد و انقلاب اسلامي را از ما بگيرد.
برادر شهيد علمالهدي خاطر نشان كرد: برخي تصور ميكنند كه رزمندگان
ما بدون تدبير به سمت نيروهاي دشمن حركت مي كردند در صورتي كه اينگونه
نبود بلكه نيروهاي ما با تفكر عاشورايي، كمبود اسلحه را جبران كردند و به
پيروزي رسيدند.
حجت الاسلام علم الهدي اظهار داشت: درباره شخصيتهاي كه در جنگ
توانستند صحنههاي حماسي و كم نظير را در تاريخ بشر بيافرينند صحبتهاي
بسيار فراواني است كه متأسفانه با اينكه ما گنجينهاي از شهداي انقلاب
اسلامي داريم كه ميتواند تا قرنها ملت ما را خوراك معنوي دهد اما به علت
كم كاري در اين زمينه حق شهدا به خوبي ادا نشده است.
وي در ادامه درباره شهيد علمالهدي گفت: وقتي كه حسين در رشته تاريخ
قبول شد با حالت عجيبي خوشحالي كرد و در همان حال و هوا به ما گفت كه اگر
كسي تاريخ را خوب بلد باشد اشتباهات گذشتگان را تكرار نخواهد كرد.
برادر شهيد علم الهدي افزود: حسين رشته دانشگاهي خود را بر اساس
تفكر و تعقل انتخاب كرد و به دنبال رشتهاي بود كه بتواند او را به عنوان
انسان موفق در جامعه پيش ببرد.
حجت الاسلام علم الهدي تاكيد كرد: فعاليتهاي شهيد علمالهدي به
قدري مفصل است كه سخن گفتن درباره آن بسيار سخت به نظر ميرسد اما اين
شهيد بزرگوار دانشجويي بود كه در سنگر فرهنگي، مطالعاتي، مسايل عاطفي، كمك
به مستمندان و تشخيص مسائل پيچيده سياسي قبل از انقلاب و بعد از آن انقلاب
بسيار فعال بود.
وي بيان كرد: شهيد علمالهدي اساساً عنصر فرهنگي بود و با اينكه
دانشجوي سال اول بود نهجالبلاغه و تاريخ انقلاب را تدريس ميكرد و
سخنرانيهاي راديويي ايشان بسيار جالب و شنيدني بود.
استاد دانشگاه تهران ادامه داد: در بعد فرهنگي روحيات ايشان اين
گونه بود كه در هر جمع كوچك و بزرگي از فرصتي كه پيش ميآمد يك يا چند شعر
از مولوي را ميخواند و از بقيه درخواست ميكرد كه درباره آن شعر فكر كنند
يا اينكه به قدري به نهجالبلاغه تسلط داشت كه مطالب اين كتاب را كاملاً
در ذهن داشت و به هر مناسبتي مطلبي از سخنان اميرالمومنين (ع) را نقل
ميكرد.
حجت الاسلام علم الهدي خاطر نشان كرد: قبل از انقلاب تحليلهاي
تاريخي ماركسيستي بر بسياري از اساتيد حاكم بود كه شهيد علمالهدي با
كنفرانسهايي كه ارائه ميكرد اساتيد را تحت تأثير خود قرار داده بود و
شرايطي را ايجاد كرده بود كه همه از حرفش حساب ميبردند.
برادر شهيد علم الهدي اظهار داشت: وقتي كه پيشنويس قانون اساسي اعلام شد، در پيشنويس، نظريه ولايت فقيه مطرح نشده بود.
وي ادامه داد: در همين روزها حسين وارد منزل شد و ديديم كه خيلي
افسرده و ناراحت است. وقتي از حال او جويا شديم بيان كرد كه پيشنويس
قانون اساسي اعلام شده ولي نظريه ولايت فقيه در آن مطرح نشده است.
حجت الاسلام علم الهدي افزود: هنوز ما نميدانستيم ولايت فقيه يعني
چه و گفتيم چه اشكالي دارد، گفت كه اگر ولايت فقيه نباشد انقلاب از بين
ميرود و شهيد علمالهدي به خاطر اين جريان چند روز كلاسهايش را تعطيل
كرد و در اتاقي رفت و خود را وقف بررسي كتاب حضرت امام (ره) كرد.
استاد دانشگاه تهران گفت: بعد از چند روز نتايج مطالعاتش را
دستهبندي كرد و به تهران و به پيش آيتالله موسوي جزايري رفت. حسين دو
بار به پيش آيتالله موسوي جزايري رفت و گفت چرا نظريه ولايت فقيه را
درقانون اساسي مطرح نميكنيد، ايتالله جزايري به حسين بيتوجهي كرد و
احتمال داد كه از روي ناپختگي و جوانياش در چنين شرايطي اين حرف را مطرح
ميكند.
وي بيان كرد: حسين براي بار سوم به پيش آيتالله موسوي جزايري رفت
ولي اين بار به شدت گريه ميكرد و ميگفت چرا ولايت فقيه را در قانون
اساسي نميآوريد، اگر ولايت فقيه مطرح نشود امام، انقلاب و شهدا از دست
خواهند رفت.
حجت الاسلام علم الهدي خاطر نشان كرد: آيتالله جزايري وقتي ناراحتي
و شرايط حسين را ديد تحتتاثير قرار گرفت و به خدمت امام (ره) در قم رسيد
تا در مورد اين مطلب از امام سوال كند.
وقتي كه به خدمت امام (ره) رسيدند به امام (ره) گفتند كه بعضي از
رفقاي ما ميگويند كه بحث ولايت فقيه را در پيشنويس قانون اساسي مطرح
كنيم و امام خميني (ره) در جواب فرمودند شما آزاديد و اگر مايل هستيد اين
نظريه را مطرح كنيد و اگر بقيه راضي بودند در اين خصوص تصميمگيري كنيد و
اين سخن امام براي آيتالله جزايري اطميناني را ايجاد كرد.
وي اظهار داشت: در آن زمان سه كميسيون در مجلس خبرگان بود كه اين
بحث به هيچ يك از اين كميسيونها قابل ارجاع نبود، به همين خاطر آيتالله
موسوي جزايري اين مطلب را با شهيد بهشتي در ميان گذاشت و قرار شد آيت الله
جزايري سخنراني انجام دهد و در اين سخنراني اعلام كرد كه وقتي حضرت امام
خميني (ره) در نجف بودند بحث ولايت فقيه را مطرح كردند و ما مي خواهيم آن
را در قانون اساسي قرار دهيم.
برادر شهيد علم الهدي گفت: بعد از آن سخنراني، كميسيون ويژهاي براي
اين بحث تشكيل شد و نظريه ولايت فقيه تنظيم و در مجلس خبرگان مطرح شد و
مثل بقيه قوانين رايگيري صورت گرفت و با راي بسيار بالايي به تصويب رسيد.
استاد دانشگاه تهران بيان كرد: غرض از ارايه مطلب اين بود كه يك
دانشجو نبايد دلش را به خواندن چند واحد درسي خوش كند، دانشجو بايد احساس
مسئوليت كند و تاثيرگذار باشد، البته بايد با دقت و درايت خاصي وظيفه خود
را انجام دهد.
حجت الاسلام علم الهدي افزود: يكي از نقاط مهم جنگ شهر هويزه بود
زيرا ارتش عراق تا كنار اهواز آمده بود و خرمشهر را در اشغال خود داشت ولي
هنوز نتوانسته بود شهر هويزه را به اشغال خود در آورد و در نتيجه موقعيت
بسيار خوبي براي نيروهاي ايراني بود تا بتوانند از پشت به نيروهاي عراقي
ضربه بزنند.
وي ادامه داد: حسين آنجا را براي رفتن انتخاب كرد البته بنيصدر
دائما اصرار داشت كه بچهها آنجا را ترك و عقبنشيني كنند اما حسين اصرار
داشت كه اينجا مكان مناسبي براي عمليات است.
برادر شهيد علم الهدي خاطر نشان كرد: از نكات بسيار جالب اين بود كه
شهيد علمالهدي فقط 40 روز در هويزه بود اما اين جوان به قدري با عاطفه با
مردم برخورد كرده بود كه بعد از گذشت 30 سال هنوز روستاييان منطقه دشت
آزادگان، شهر هويزه، بستان و سوسنگرد حسين علمالهدي را ميشناسند و به
خوبي خاطرات او را به ياد دارند.
استاد دانشگاه تهران اظهار داشت: شهيد علم الهدي در كنار كارهاي
نظامي، كلاس نهجالبلاغه براي بچهها برگزار ميكرد، كمكهاي مردمي براي
روستاييان جمعآوري و به آنها انتقال ميداد و در همين دوران بود كه
هزاران نفر از عشاير را در سختترين شرايط بمباران موشكهاي عراقي از
روستاها جمع كرد و به پيش حضرت امام (ره) برد و در همين چهل روز آن عمليات
مهم هويزه را انجام داد.
حجت الاسلام علم الهدي تاكيد كرد: بعد از حماسه هويزه و شهادت
مظلومانه دانشجويان پيرو خط امام حضور پر شور مردم در جبههها آغاز شد
زيرا تا قبل از اين حماسه افرادي كه از شهر به جبهه مي آمدند حداكثر 40
نفر بودند اما بعد از شهادت بچهها، حضور رزمندگان در جبههها پر شكوه شده
بود و اينگونه شد كه ما بعد از گذشت يك سال توانستيم خرمشهر را از عراق
بگيريم و در واقع نقطه عطفي در تاريخ جنگ شد.
وي گفت: اين حركت ثابت كرد كه ما مي توانيم با امكانات كم، ارتش
عراق رابه زمين بزنيم زيرا ما امكاناتي داشتيم كه آنها نداشتند و آن هم
قدرت ايمان و ايده عاشورايي بود و امروز هم براي مقابله با استكبار جهاني
بايد از تفكر عاشورايي بهرهمند شويم و اي كاش كه شهداي ما امروز حضور
داشتند تا ما امروز از آنها ميآموختيم كه چگونه بايد حركت كنيم.
استاد دانشگاه تهران بيان كرد: شرايط امروز، شرايط بسيار حساسي است
و ما با استفاده از گنجينهاي كه از شهدا در اختيار داريم بايد استكبار را
از پاي در آوريم و اين ماجراهايي كه اخيراً در كشور ما به وجود آمد همه از
الطاف خفيه الهي بود تا افرادي كه اعتقاد قطعي به اسلام ندارند چهرهشان
براي مردم روشن شود.
حجت الاسلام علم الهدي ادامه داد: ولايت فقيه به هيچ وجه حرف جديدي
نيست، ولايت فقيه يعني حرف انبياء و عقيده ما اين است كه خداوند براي
زندگي بشر برنامهاي دارد كه مجري اين برنامه پيغمبر و بعد از آن امام
معصوم است و در زمان غيبت امام زمان (عج) حكم خداوند در چارچوب ولايت فقيه
بايد به اجرا درآيد.
وي تصريح كرد: اگر ولايت فقيه را نپذيريم يا بايد بگوييم كه اصلا
حكومت را نميخواهيم كه اين حرف خلاف عقل است يا اينكه نقطه مقابل آن را
ميخواهيم كه طاغوت ميشود و در قرآن به ما دستور داده شد كه با طاغوت به
مبارزه برخيزيد.
اين استاد دانشگاه تهران با اشاره به سخن اميرالمومنين كه فرمودند
«اگر ملتي رهبر خودشان براي رسيدن به حق كمك نكنند و خواب غفلت آنها را
فرا بگيرد دشمن آنها را لگدمال خواهد كرد و زماني كه اين اتفاق برايشان
افتاد بيدار خواهند شد» خاطر نشان كرد: در ماجراي عاشورا مردم به كمك
اباعبدالله (ع) نيامدند و به همين دليل هرگز نتوانستند زندگي خوبي داشته
باشند.
حجت الاسلام علم الهدي اظهار داشت: امروز بعضي از افراد اعلام
ميكنند كه هنوز حق برايشان آشكار نيست اما اين در حالي است كه ما معيار
داريم و آن هم اين است كه حرف كداميك آرامش و حرف كداميك آشوب ايجاد
ميكند و كداميك استكبار جهاني را ناراحت و كداميك دشمنان اسلام را خوشحال
ميكند.
وي ادامه داد: شيعه بعد از 14 قرن مظلوميت در انقلاب اسلامي از
مظلوميت خارج شد و ما بايد از اين ميراث پاسداري كنيم و اميدواريم اين
گردنههايي را كه براي انقلاب اسلامي ايجاد شده به سلامت پشت سر بگذاريم.
برادر شهيد علم الهدي در انتها گفت: انتظاري كه امروزه از جوانان
ميرود اين است كه افق آينده كشور را ببينند و در مسابقه علم و پيشرفت
تلاش بيوقفهاي انجام دهند و كشورمان را در عرصه بينالمللي مطرح كنند و
با بيداري ملت نگذاريم كه دشمنان خوابهاي شوم خود را تعبير كنند.
چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا 2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا 3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا 4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا
پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com
تالارهای تحت مدیریت :
مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه
چهارشنبه 16 دی 1388 1:32 PM
تشکرات از این پست