0

حسين، خوي حسين كربلا داشت

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

حسين، خوي حسين كربلا داشت

حسين، خوي حسين كربلا داشت
تنش بوي خوش روح خدا داشت

وجودش ملتهب از نور ايمان
دلي چون طائر جنت رها داشت

دو چشم نافذش درياي مواج
سري بر كف به تقديم خدا داشت

زشب پس يادگار از تازيانه
به تن گل‌زخم از جور و جفا داشت

كلاس درس او محراب مسجد
به كامش همچو كوثر آيه‌ها داشت

زباني سرخ همچون تيغ مولا
كلامي همچو در كيميا داشت

به جمع محفل ياران دربند
چو پير عارفي درس وفا داشت

به جرم عاشقي در كنج زندان
سرود صبر با سوز دعا داشت

نگاهش مرهم زخم جگرها
ندايش بهر دل حكم شفا داشت

به مهر و شوق ديدار امامش
زخود بي‌خود جنوني آشنا داشت

به رزم كافران در سنگر دوست
سفير زخم بر جان بلا داشت

به گوش جبهه در باران آتش
سخن از سوز دل با لاله‌ها داشت

تنش بوي بهار خاك مي‌داد
دلي همسوي با مرغ هوا داشت

به هر جا نوگلي جانانه پرورد
به خاك خون تني از كين جدا داشت

غم هجران به قلبش شعله مي‌زد
به ديده خون زداغ شهدا داشت

جهان در پيش چشمش چون قفس بود
به سر شور شهادت از قضا داشت

بشادي در حصار تنگ دشمن
چه زيبا جشن خونيني بپا داشت

در آن كوي وصال و شوق معراج
بر هفتاد و دو همدم مقتدا داشت

هويزه آن ديار آرزو بود
كه خاكش بهر او حكم منا داشت

چه مظلومانه در صحراي غربت
تني ژوليده از قوم دغا داشت

به چشم رهسپاران تربت او
مقامي پر بها چون توتيا داشت

كنون چون كعبه گرديده مزارش
چه اجري پيش حق علم‌الهدي داشت
 

چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا  2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا  3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا  4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا

پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com

تالارهای تحت مدیریت :

مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه

 

سه شنبه 15 دی 1388  9:17 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها