0

اشك، اول ژاله‌اي بي‌روح بود

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

اشك، اول ژاله‌اي بي‌روح بود

 اشك چون دريا و غم طوفان اشك
دل بود كشتي سرگردان اشك

اشك، اول ژاله‌اي بي‌روح بود
داغ مهر گل‌رخان شد جان اشك

از غم جانسوز قلب عاشقان
يك علامت چشمه جوشان اشك

اشك خونين مي‌كند دل را چو لعل
سنگ گوهر مي‌شود در كان اشك

گرچه دشوار است راه عشق تو
مي‌توان رفت از ره آسان اشك

زينت باغ حريم وصل توست
جويبار آب بي‌پايان اشك

بر چنين داغي كه دارد قلب تو
هرچه ريزد كم بود باران اشك

چون به كويت آب را سد كرده‌اند
ديده لبريز است از طغيان اشك

غم چه داري گر عدو آبت نداد؟
چون تويي در كربلا مهمان اشك

در حضورش هرچه مي‌خواهي بخواه
چون كه مي‌گيري «حسان» دامان اشك

چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا  2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا  3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا  4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا

پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com

تالارهای تحت مدیریت :

مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه

 

یک شنبه 6 دی 1388  8:48 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها