0

هدف عالي قيام امام حسين(ع) چه بود؟

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

هدف عالي قيام امام حسين(ع) چه بود؟

 قيام مقدس و پرشكوه امام حسين(ع)ريشه در انحراف‏هاي بنيادي و اساسي در جامعه اسلامي داشت. اين انحراف‏ها زائيده انحراف حكومت‏اسلامي از مسير اصلي خود از سقيفه به بعد بود.

قيام مقدس و پرشكوه امام حسين(ع)ريشه در انحراف‏هاي بنيادي و اساسي در جامعه اسلامي داشت. اين انحراف‏ها زائيده انحراف حكومت‏اسلامي از مسير اصلي خود از سقيفه به بعد بود. كه پس از شهادت‏علي(ع)كلا به دست‏سلسله سفياني و حزب ضد اسلامي اموي افتاد. به‏گواهي اسناد تاريخي، سران اين حزب هيچ اعتقادي به اسلام و اصول‏آن نداشتند (1). و ظهور اسلام و به قدرت رسيدن پيامبر اسلام(ص)را،جلوه‏اي از پيروزي تيره بني‏هاشم بر تيره بني‏اميه، در جريان‏كشمكش قبيلگي در درون طايفه بزرگ قريش مي‏دانستند (2). و با يك‏حركت‏خزنده، به تدريج در پوشش اسلام به مناصب كليدي دست‏يافتندو سرانجام از سال چهلم هجري، حكومت اسلامي و سرنوشت ومقدرات امت اسلامي به دست اين حزب افتاد و پس از بيست‏سال حكومت‏معاويه، و به دنبال مرگ وي، پسرش يزيد به قدرت رسيد كه اوج‏انحراف بنيادي، و جلوه‏اي آشكار از ظهور «جاهليت نو» در پوشش‏ظاهري اسلام بود (3).امام حسين(ع)نمي‏توانست در برابر چنين‏فاجعه‏اي سكوت كند و احساس وظيفه مي‏كرد كه در برابر اين وضع،اعتراض و مخالفت كند. سخنان، نامه‏ها و ساير اسنادي كه از امام‏حسين(ع) به دست ما رسيده، به روشني گوياي اين مطلب است. اين‏اسناد بيانگر آن است كه از نظر امام، پيشوا و رهبر مسلمانان‏شرائط و ويژگي‏هايي دارد كه امويان فاقد آنها بودند و اساس‏انحراف‏ها و گمراهيها اين بود كه عناصر فاسد و غير لايق، تكيه برمسند خلافت اسلامي و جايگاه والاي پيامبر زده بودند و حاكميت وزمامداري آنها، آثار و نتائج‏بسيار تلخ و ويرانگري به دنبال‏آورده بود.

چند نمونه از تاكيدهاي امام در اين باره يادآوري مي‏شود:

ويژگي‏هاي پيشواي مسلمانان

1 - در نخستين روزهايي كه امام حسين(ع)در مدينه، براي بيعت جهت‏يزيد، در فشار بود، در پاسخ وليد كه پيشنهاد بيعت‏با يزيدرا مطرح كرد، فرمود: اينك كه مسلمانان به فرمانروايي ماننديزيد گرفتار شده‏اند، بايد فاتحه اسلام را خواند (4).

2 - امام ضمن پاسخ نامه‏هاي كوفيان، نوشت:

... امام و پيشواي مسلمانان كسي است كه به كتاب خدا عمل‏نموده راه قسط و عدل را در پيش گيرد و از حق پيروي كرده باتمام وجود خويش مطيع فرمان خدا باشد (5).

3 - امام حسين(ع)هنگام عزيمت‏به سوي عراق در منزلي بنام‏«بيضه‏» خطاب به «حر» خطبه‏اي ايراد كرد و طي آن انگيزه قيام‏خود را چنين شرح داد:

«مردم! پيامبر خدا(ص)فرمود: هر مسلماني با حكومت‏ستمگري‏مواجه گردد كه حرام خدا را حلال شمرده و پيمان الهي را درهم‏مي‏شكند، با سنت و قانون پيامبر از در مخالفت درآمده در ميان‏بندگان خدا راه گناه و معصيت و تجاوزگري و دشمني در پيش‏مي‏گيرد، ولي او در مقابل چنين حكومتي، با عمل و يا با گفتاراظهار مخالفت نكند، برخداوند است كه آن فرد(ساكت)را به كيفرهمان ستمگر(آتش جهنم)محكوم سازد.

مردم! آگاه باشيد اينان(بني‏اميه)اطاعت‏خدا را ترك و پيروي ازشيطان را بر خود فرض نموده‏اند، فساد را ترويج و حدود الهي راتعطيل نموده في را(كه مخصوص به خاندان پيامبر است)به خوداختصاص داده‏اند و من به هدايت و رهبري جامعه مسلمانان و قيام‏بر ضد اين همه فساد و مفسدين كه دين جدم را تغيير داده‏اند، ازديگران شايسته‏ترم ...» (6).

حاكميت‏بني‏اميه كه امام در اين سخنان به گوشه‏هايي از آثارسوء آن اشاره نموده، در شوون مختلف جامعه اسلامي اثر گذاشته وفساد و آلودگي و گمراهي را گسترده و عمومي ساخته بود. امام‏حسين(ع)در موارد متعددي انگشت روي اين عواقب سوء گذاشته و به‏مردم هشدار داده است كه به چند نمونه آن اشاره مي‏شود:

محو سنتها و رواج بدعتها

آن حضرت پس از ورود به مكه، نامه‏اي به سران قبائل بصره‏فرستاد و طي آن چنين نوشت:

«...اينك پيك خود را با اين نامه به سوي شما مي‏فرستم، شمارا به كتاب خدا و سنت پيامبر دعوت مي‏كنم، زيرا در شرائطي قرارگرفته‏ايم كه سنت پيامبر به كلي از بين رفته و بدعتها زنده شده‏است، اگر سخن مرا بشنويد، شما را به راه راست هدايت‏خواهم‏كرد...» (7).

ديگر به حق عمل نمي‏شود

حسين بن علي(ع)در راه عراق در منزلي به نام «ذي حسم‏» درميان ياران خود به‏پا خاست و خطبه‏اي بدين شرح ايراد نمود:

پيشامدها همين است كه مي‏بينيد، جدا اوضاع زمان دگرگون شده‏زشتيها آشكار و نيكيها و فضيلتها از محيط ما رخت‏بر بسته است واز فضيلتها جز اندكي مانند قطرات ته‏مانده ظرف آب باقي نمانده‏است. مردم در زندگي پست و ذلتباري به سر مي‏برند و صحنه زندگي،همچون چراگاهي سنگلاخ، و كم علف، به جايگاه سخت و دشواري تبديل‏شده است.

آيا نمي‏بينيد كه ديگر به حق عمل نمي‏شود، و از باطل خودداري‏نمي‏شود؟! در چنين وضعي جا دارد كه شخص با ايمان(از جان خودگذشته)مشتاق ديدار پروردگار باشد. در چنين محيط ذلتبار وآلوده‏اي، مرگ را جز سعادت; و زندگي با ستمگران را جز رنج وآزردگي و ملال نمي‏دانم...» (8).

مسخ هويت ديني مردم

حاكميت زمامداران اموي و اجراي سياست‏هاي ضد اسلامي توسط آنان،هويت ديني مردم را مسخ كرده ارزشهاي معنوي را در جامعه از بين‏برده بود. امام در دنباله سخنان خود در منزل «ذي حسم‏» فرمود:

«...مردم بندگان دنيايند، دين به صورت ظاهري و در حد حرف وسخن در زبانشان مطرح مي‏شود، تا زماني كه معاش و زندگي ماديشان‏رونق دارد، در اطراف دين گرد مي‏آيند، اما زماني كه با بلا وگرفتاري آزمايش شوند، دينداران در اقليت هستند.

پيام جاويد قيام امام حسين(ع)

پيام قيام با شكوه سيدالشهداء(ع)منحصر به آن زمان نيست، بلكه‏اين پيام پيامي جاويد و ابدي است و فراتر از محدوده زمان ومكان است، هرجا و در هر جامعه‏اي كه به حق عمل نشود، و از باطل‏خودداري نشود، بدعتها زنده، و سنتها نابود شود، هرجا كه احكام‏خدا تغيير و تحريف يابد و حاكمان و زمامداران با زور و ستمگري‏با مردم رفتار كنند، در هر جامعه‏اي كه ويژگي‏هاي جاهليت راداشته باشد آن جامعه، جامعه‏اي يزيدي بوده، و مبارزه و مخالفت‏با مفاسد و آلودگي‏ها و آمران و عاملان آنها، كاري حسيني خواهدبود.

پاورقيها:

1 - سيدعليخان مدني، الدرجات الرفيعه، ص 243، ابن ابي الحديد، شرح نهج‏البلاغه، ج‏8، ص 257 - مسعودي، مروج الذهب، ج‏3، ص‏454 ضمن شرح حال مامون عباسي.

2 - ابن ابي الحديد، همان كتاب، ج‏9، ص 53(خطبه 139)و نيز ج‏2،ص 44 - 45 - ابن عبدالبر، الاستيعاب في معرفه الاصحاب(در حاشيه‏الاصابه)ج‏4، ص 87.

×- اين حركت از اواخر خلافت‏خليفه دوم آغاز گرديد كه معاويه ازطرف وي به حكمراني شام منصوب شد و مدت پنج‏سال در اين سمت‏باقي‏بود و در تمام مدت خلافت عثمان نيز(12 سال)در اين منصب ابقاگرديد و از همان سالها روياي خلافت آينده خود را مي‏ديد وپايه‏هاي آن را مي‏ريخت و در اواخر خلافت عثمان، در واقع وي درمدينه خليفه تشريفاتي بود و تصميم گيرنده اصلي، حاكم مقتدر شام‏بود.

3 - نگاه كنيد به: امام حسين(ع)و جاهليت نو، جواد سليماني،قم، انتشارات يمين.

4 - سيد بن طاووس، اللهوف في قتلي الطفوف، ص 11.

5 - طبري، تاريخ الامم والملوك، ج‏6، ص 196 - شيخ مفيد،الارشاد، ص 204.

6 - طبري، همان كتاب، ص 229 - ابن اثير، الكامل في التاريخ،ج‏4، ص 48.

7 - طبري، همان كتاب، ص 200.

8 - حسن بن علي بن شعبه، تحف العقول، ص 245 - طبري، همان‏كتاب، ص 239.

چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا  2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا  3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا  4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا

پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com

تالارهای تحت مدیریت :

مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه

 

شنبه 5 دی 1388  7:31 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها