تمام مسلمانان، اعم از شیعه و سنى، به اصل آمدن امام مهدى(ع) و قیام او اعتقاد دارند و این، به سبب روای
تمام مسلمانان، اعم از شیعه و سنى، به اصل آمدن امام مهدى(ع) و قیام او اعتقاد دارند و این، به سبب روایات بسیار زیادى است که از پیامبر اسلام(ص) در این باره نقل شده است که به آمدنش بشارت داده و حتى اوصاف و ویژگیهاى جسمى او را نیز ذکر کرده است؛ مانند این که بر گونه راستش خال سیاهى دارد و بین دو دندان پیشینش، فاصله است. در روایات متعددى، نسب آن حضرت نیز ذکر شده است؛ مانند این که مهدى(ع)، از فرزندان على و فاطمه(ع) و نهمین از فرزندان حسین(ع) و ششمین از فرزندان جعفر صادق(ع) و پنجمین از فرزندان موسى بن جعفر(ع) و نام پدرش حسن(ع) است.
وجود روایات فراوان درباره مهدى موعود، اعتقاد به آمدن مهدى را در آخرالزمان، قصیده اى مسلّم میان مسلمانان قرار داده است؛ امّا درباره ولادت آن حضرت، میان شیعه و اکثریت اهل سنت، اختلاف است. عدم اعتقاد بسیارى از اهل سنت به ولادت حضرت مهدى(ع) علتهایى دارد، از جمله:
1. مخفى بودن ولادت آن حضرت: آمدن مهدى موعود، از همان زمان نبى اکرم و صدر اسلام، امرى مسلَّم و شایع و مورد توجه مسلمانان بود. سلاطین و حاکمان وقت هم از آن اخبار بى اطلاع نبودند و شنیده بودند که مهدى موعود، از نسل فاطمه و حسین به وجود مى آید و حکومت ستمکاران به دستش منقرض مى گردد و تمام زمین را از حکومت حق خود و عدل و داد پر خواهد کرد؛ به ویژه روایات متعددى که مى گفت او، نهمین از فرزندان حسین(ع)است؛ لذا از پیدایش و ظهور او، در بیم و هراس بودند و در صدد بودند به هرگونه این خطر را از حکومت خود دفع کنند؛ به همین سبب، خانه هاى بنى هاشم به ویژه خانه امام حسن عسکرى(ع) به شدّت تحت کنترل و مراقبت مأموران مخفى و علنى دولت عباسى قرار داشت. حتى معتمد عباسى، به عدّه اى از زنان قابله مأموریت سرّى داده بود در خانه هاى بنى هاشم به ویژه خانه امام حسن عسکرى(ع) رفت و آمد کنند و مراتب را گزارش دهند. او پس از شهادت امام عسکرى(ع)، دستور داد خانه آن حضرت را تفتیش و بازرسى کنند و گروهى از زنان قابله را فرستاد تا تمام کنیزان آن حضرت را معاینه کنند و اگر آبستنى بین آنان دیده شد، بازداشت کنند. حتّى به خانه امام عسکرى(ع) هم اکتفا نکرد و دستور داد تمام خانه هاى شهر را با کمال دقت بازرسى و کنترل کنند. ولادت حضرت مهدى(عج) نیز به دلیل وضعیت سخت آن زمان، مخفى بود و امام حسن عسکرى(ع) فرزند بزرگوار خود را تنها به خواص و معتمدان از شیعیان خود نشان مى داد و او را امام و حجت بعد از خود معرفى مى کرد. با این وضعیت، طبیعى است، اهل سنّت که از اهل بیت پیامبر فاصله گرفته بودند، از ولادت آن حضرت مطلع نشوند؛ هر چند بنابر روایات رسیده از نبى اکرم(ص)، حضرت مهدى(عج) از اولاد امام حسن عسکرى(ع) و نهمین فرزند از نسل امام حسین(ع) معرفى شده بود.
2. اجتناب از برخى لوازم احتمالى پذیرش ولادت حضرت مهدى(ع):
گفتیم روایاتى که درباره مهدى موعود آمده، بسیار زیاد و از نظر مضمون، بسیار متنوع است. در روایات بسیارى، از پیامبر اکرم نقل شده که تعداد امامان و خلفاى بعد از من، دوازده نفر است. مجموع روایات شیعه و سنى در این باره 925 حدیث است. در بسیارى از همین روایات، به نام دوازده نفر تصریح شده و این که اولشان امام على(ع) و آخرشان امام مهدى موعود(عج) است و این که نه نفر از آنان، از نسل امام حسین(ع) هستند. در تعدادى از این روایات، تمام دوازده نفر نامشان یک به یک ذکر شده است. همچنین در روایات متعددى آمده است که مهدى(ع)، از اولاد امام على(ع) است(214 حدیث) و مهدى(ع) از اولاد فاطمه(س) است (192 حدیث) و امام مهدى(ع) نهمین از اولاد امام حسین(ع) است ( 148حدیث) و امام مهدى(عج) از اولاد امام محمد باقر(ع) است
(103 حدیث) و امام مهدى(عج) ششمین اولاد امام جعفر صادق(ع) است (99 حدیث) و این که امام مهدى(ع) فرزند امام حسن عسکرى(ع) است ( 145 حدیث) و نام پدر مهدى، حسن است (148 حدیث). براى اطلاع تفصیلى، مراجعه کنید به کتاب منتخب الأثر، نوشته آیت الله صافى گلپایگانى که این احادیث را به تفصیل و با ذکر منابع و مصادر شیعى و سنى آن نقل کرده است.
با توجه به این احادیث چنین به نظر مى رسد که پذیرش ولادت حضرت مهدى(ع) از امام حسن عسکرى(ع) توابعى دارد که تأیید عقیده شیعه در امامت و خلافت بلافصل امام على(ع) و یازده فرزندش است و اگر اهل سنت آن را بپذیرند، مى بایست خود را به زحمت و تکلّف انداخته و به گونه اى در صدد توجیه برآیند؛ یعنى، پذیرش ولادت حضرت مهدى(ع) به طور حتم و لزوم، به پذیرش نظر شیعه در مسأله خلافت و امامت نمى انجامد؛ ولى اهل سنت را مقابل انبوهى از روایات قرار مى دهد که باید خود را به زحمت و مشقت توجیه آن روایات بیندازند، لذا از اصل، ولادت آن حضرت را منکر مى شوند.
ناگفته نماند شیعه، به دلیل عقلى، لزوم وجود امام را در هر عصر و دوره اثبات مى کند و معتقد است هیچگاه زمین از حجت خدا و واسطه فیض خالى نیست؛ ولى اهل سنت، اینگونه مسایل و ادله عقلى را قبول ندارند.
پاسدار اسلام :: خرداد 1388 - شماره 330
|
کریمی که جهان پاینده دارد تواند حجتی را زنده دارد
دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی
جمعه 6 اسفند 1389 1:05 AM
تشکرات از این پست