0

امامان و عاشقانه ترین رابطه با خداوند

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

امامان و عاشقانه ترین رابطه با خداوند




امامان و عاشقانه ترین رابطه با خداوند

و اقمتم الصلوة و نماز را اقامه کردید.

اقامه نماز

این مضمون در آیات فراوانى از قرآن آمده است باید دید که مقصود از اقامه نماز چیست؟ برخى گفته اند اقامه نماز به معناى خواندن نماز نیست. بلکه به معناى گسترانیدن فرهنگ نماز و در نتیجه نمازخوانى در جامعه است. به نظر مى رسد که این تفسیر محل اشکال است زیرا که اقامه از ریشه قام در مقابل قعود و سجود و استلقاء و اضطجاع است. اقامه نماز یعنى تلاش بر اینکه نماز زمین نماند و راز تعبیر به اقامه اینست که نماز ستون دین است ستون را بر پا مى دارند نه آنکه آنرا بخوانند این معنا مصادیقى دارد یک مصداق آن اینست که فرهنگ نماز در جامعه گسترانیده گردد ولى تنها مصداق این نیست، بلکه درست خواندن نماز و رعایت آداب ظاهرى و باطنى نماز نیز از مصادیق اقامه نماز است به تعبیر شهید آیةاللّه مطهرى:


بپا داشتن نماز آن است که حق نماز ادا شود یعنى نماز به صورت یک پیکر بى روح انجام نگردد بلکه نمازى باشد که واقعاً بنده را متوجه خالق و آفریننده خویش سازد.1


مرحوم طبرسى در مجمع البیان گوید: یؤدونها بحدودها و فرائضها یقال اقام القوم سوقهم اذا لم یعطلوها من البیع و الشراء2 یعنى نماز را با حدود و واجباتش بجاى مى آورند چنانکه وقتى مردم بازار را از خرید و فروش تعطیل نکنند گفته مى شود بازارشان را بر پا نگاهداشتند.


قرینه آنکه اقامه صلوة بمعناى خواندن نیز هست جمله یؤتون الزکوة که در بسیارى از آیات آمده است در اینجا هم آتیتم الزکوة آمده است چون اگر اقامه صلوة فقط به معناى برپا داشتن نماز بود باید ترجمه آتیتم الزکوة این مى شد که شما مردم را وادار کردید که زکات بپردازند. در صورتى که قطعاً معناى آن این نیست.


امامان مصداق برجسته اقامه نماز

بهرحال بى تردید از مصادیق برجسته آنان که اقامه نماز در هر دو بعد داشتند امامان سلام اللّه علیهم اجمعین بودند. بعنى هم اصرار بر گسترش فرهنگ نماز و اقامه آن در جامعه داشتند و هم خود نماز راستین قرآنى مى خواندند نمازى که بحق معراج بود.


اما در عرصه اول تنها به بیان دو نمونه اکتفاء مى کنیم:

یکم: مولى علىع در جنگ صفین مشغول جنگ و مبارزه بود در همان حال بین دو سپاه مراقب خورشید بود. ابن عباس گفت: اى امیرمؤمنان این کار چیست؟ فرمود: منتظر زوال خورشیدم تا نماز را به جاى آورم ابن عباس گفت: آیا اکنون وقت نماز است؟ جنگ فرصتى براى نماز باقى نگذاشته است. فرمود: براى چه با آنان مى جنگیم همانا براى نماز با آنان مى جنگیم.3


دوم: نماز ظهر عاشوراى سالار شهیدان ابى عبداللّهع از مصادیق برجسته فرهنگ نماز در جامعه است.


سید ابن طاوس در لهوف مى نویسد:

وقت نماز ظهر فرا رسید امام حسینع به زهبر بن قین و سعید بن عبداللّه حنفى امر کرد به با نصف کسانى که باقى مانده بودند به ترتیب نماز خوف پیش روى آن حضرت بایستند آنگاه امام حسینع با سایر اصحاب نماز خود را خواند در این هنگام تیرى به طرف حسینع آمد. سعید بن عبداللّه به پیش آمد و خود را سپر حسینع نمود و همچنان استوار ایستاد و تیرها را به جان خرید تا اینکه او بر اثر شدّت جراحات تیرها به زمین افتاد.4


تشویق و ترغیب فراوان معصومین علیهم السلام بر نماز، برپایى نماز جماعت و...و... از مصادیق برپایى فرهنگ نماز و اقامه آن است.


نماز معصومین

و اما در عرصه دوم یعنى نماز معصومینع قلم از ترسیم آن عاجز است امام راحل توفیق حتى یک رکعت از نماز اولیاء خدا را نعمت مى داند.


و نماز این معراج عارفان و سفر عاشقان راه وصول باین مقصد است و اگر توفیق یابى و یابیم به تحقیق یک رکعت آن و مشاهده انوار مکنون در آن و اسرار مرموز آن ولو به قدر طاقت خویش شمّه اى از مقصد و مقصود اولیاى خدا را استشمام نمودیم و دورنمایى از صلات معراج سید انبیاء و عرفا علیه و علیهم و على آله الصلوة و السلام را مشاهده کردیم که خداوند منّان ما و شما را باین نعمت بزرگ منت نهد.5


نماز اهل بیتع نماز عاشقانه بود. نماز قرب به ذات مقدّس ربوبى و فناء در حضرتش بود.


اهتمام پیامبراکرم صلی الله و علیه و آله به نماز

در روایتى آمده است: کان النبى صلى اللّه علیه و آله ینتظر وقت الصلوة و یشتد شوقه و یترقب دخوله و یقول لبلال مؤذنه ارحنا یا بلال6 حضرت نبى اکرم با اشتیاق تمام انتظار وقت نماز را مى کشید و مراقب آن بود چون وقت نماز مى رسید به مؤذنش مى فرمود اى بلال با اذان گفتن ما را راحت کن که با به نماز ایستادن است که به لذت معنوى مى رسیم.


در روایتى از حضرت امیرمؤمنان علىع رسیده است که: کان رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله لایؤثر على الصلوة عشاؤاً و لا غیره و کان اذا ادخل وقتها کانه لایعرف اهلاً و لاحمیم7 روش نبى اکرمص این بود که بر نماز هیچ چیز را از شام و غیر آن مقدم نمى دانست و چون وقت نماز داخل مى شد گویا هیچیک از اهل و عیال و قوم و خویش، دوست و رفیق خود را نمى شناخت.


در حدیثى آمده است: کان النبىص اذا اقام الى الصلوة یربد وجهه خوفا من اللّه و کان بصدره اولجوفه ازیر کازیر الرجل رسول خدا وقتى که به نماز مى ایستاد از ترس خدا رنگش مى پرید از سنه اش آوایى از خوف همچون آواز جوشش دیگ شنیده مى شد.8


در حدیثى از عائشه نقل شده است:

کان رسول اللّهص یحدثنا و نحدثه فاذا حضرت الصلوة فکانه لم یعرفنا و لم نعرفه؛9 رسول خدص با ما حرف مى زد و ما با او سخن مى گفتیم همینکه موقع نماز مى شد او را حالتى دست مى داد که گوئى نه او ما را مى شناسد و نه ما او را مى شناسیم.


اینها گوشه هایى از رفتار عاشقانه و بى قرار نبى اکرمص بود.


نماز امیرمؤمنان على علیه السلام

امیرمؤمنان این تربیت یافته بزرگ مکتب رسول اکرمص نیز رفتارى همانند رفتار نبى اکرمص در نماز داشت در حالات مولى آمده است: ان امیرالمؤمنین (ع) کان اذا حضره وقت الصلوة تلون و تزلزل فقیل له مالک فیقول جاء وقت امانة عرضها اللّه تعالى على السموات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و حملها الانسان و انا فى ضعفى فلاادرى احسن اداء ماحملت ام ل10 روش مولى علىع این بود که وقتى زمان نماز مى رسد رنگ از رخ حضرت مى پرید و مى لرزید به حضرت گفته شد این چه حالى است شما دارید؟ مى فرمود زمان امانتى که خداوند آن را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کرد و آنها نتوانستند حمل کنند و انسان آنرا حمل کرد، رسیده است نمى دانم آیا با ضعفم مى توانم این بار را درست به منزل برسانم یا نه!


در روایتى دیگر آمده است که حضرت امام صادق(ع) فرمود:

کان علىع اذا اقام الى الصلوة قال: وجهت وجهى للّذى فطر السموات والارض تغیّر لونه حتى یعرف ذلک فى وجهه11 روش مولى علىع این بود که وقتى به نماز مى ایستاد مى فرمود:صورتم را به سوى خدایى مى گردانم که آسمانها و زمین را آفرید چهره اش دگرگون مى شد بگونه اى که براى همگان آشکار بود.


مولى علىع عاشق نماز بود و در هنگام نماز مانند دلباخته اى که رخ معشوق را مى بیند سراز پا نمى شناخت و با تمام وجودش به سوى خدا مى شتافت، توصیف نماز علىع بزرگترین دشمن او معاویه را هم به گریه مى انداخت. ضراربن حمزه نهشلى نماز شب مولى علىع را براى معاویه چنین توصیف کرد: اگر در هنگامى که شب پرده خود را فرو افکند بود و ستاره هایش رو به غروب مى گذاشتند او را در محرابش مى دیدى، دست به محاسن خود گرفته بود و چون مار گزیده به خود مى پیچید و غمگینانه اشک مى ریخت.12


نماز فاطمه سلام اللّه علیها

نماز این اول بانوى با فضیلت جهان هستى همانند پدر و شوهر با کرامتش بود او عاشق بى قرار نماز بود تا جائیکه در وصفش گفته اند در میان امت هیچ کس عابدتر از حضرت فاطمه نبود باندازه اى به عبادت ایستاد که پاهایش ورم کرد.13


فاطمه زهرا نمازى مى گذارد که آسمانیان از نورش بهره مند مى شدند روایت شده که ایشان هنگام نماز، چون ستاره اى براى آسمانیان مى درخشید و حق تعالى به ملائکه خطاب فرمود:


یا ملائکتى انظروا الى امتى فاطمة سیدة امائى قائمة بین یدى ترتعد فرائصها من خیفتى و قد اقبلت بقلبها على عبادتى اشهدکم انّى قد امنت شیعتها من النار14


اى فرشتگان من به کنیز من فاطمه، سرور کنیزانم بنگرید که در پیشگاه من ایستاده است و از ترس من، گوشت تنش مى لرزد و با دلش به عبادت من روى آورده است شما را گواه مى گیرم که پیروانش را از آتش ایمن ساختم.


نماز حضرت امام حسن مجتبى علیه السلام

سبط اکبر نبى اکرمص نمازش همانند نماز جدّ و پدر و مادر بزرگوارش بود عاشقانه سراغ نماز مى رفت. به هنگام نماز رنگ از رخ حضرت مى پرید و وقتى سبب را مى پرسیدند مى فرمود:


حق على کل من وقف بین یدى ربّ العرش ان یصفرلونه و ترتعد مفاصله.15


سزاوار است بر هر کسى که در مقابل پروردگار عرش مى ایستد و عظمت او را درک مى کند، که رنگ صورتش زرد شد و لرزه و ناآرامى بر زانوها و مفاصلش افتد.


به هنگامى که حضرت مى خواست براى نماز وارد مسجد شود مى فرمود: الهى ضیفک ببابک یا محسن قداتاک المسى ء فتجاوز عن قبیح ماعندى بجمیل ما عندک یا کریم16


خدایا مهمانت در خانه ات آمده اى خداى احسان کننده، بدکارى سراغت آمده خدایا از زشتى هایم به حق زیبائیهایى که نزد توست درگذر اى خداى کریم.


سیرت حضرت این بود وقتى از نماز فجر فارغ مى شد تا طلوع آفتاب جز ذکر خدا نمى گفت.17


نماز حضرت امام حسین علیه السلام

سالار شهیدان ابى عبداللّه الحسینع هم سیرت جد و پدر و مادر و برادر بزرگوار خود را در نماز داشت.


کان الحسینع دیناً کثیراً الصلوة و الصوم والحج یعنى حضرت امام حسینع با فضیلت و متمسک به دین و نماز و روزه و حج او بسیار بود.18


نیز در وصف عبادت حضرت گفته اند: اما واللّه لقد قتلوه طویلا باللیل قیامه کثیراً فى النهار صومه19


بخدا قسم در حالى امام حسین را کشتند که شبها به مدت طولانى به نماز مى ایستاد و اکثر روزها را روزه مى گرفت.


حضرت در شبانه روز هزار رکعت نماز بجاى مى آورد.20


بیان نمونه هاى دیگر از زندگانى امامان معصومع از عهده یک مقاله بیرون است. آنچه درصدد بیان آنیم اینست که اقامه صلوة هم به معناى خواندن نماز است خواندنى همراه با رعایت آداب و حدود نماز و برپا داشتن نماز در جامعه.


زکوة و امامان

وآتیتم الزکوة و زکات پرداختند.


این ویژگى نیز در بسیارى از زیارتها به عنوان وصف امامان علیهم السلام یاد شده است.


آتیتم به معناى دادن و اعطاء است در لسان العرب آمده است آتاه اى اعطاه21


زکات در لغت به معناى طهارت، پاکى، رشد،نمو و شکوفایى آمده است و در قرآن کریم این ماده بیش از پنجاه بار از ریشه زکو کلماتى مانند زکات،تزکى، یزکیهم و... و... مشتق شده است. که هر کدام معناى ویژه خود را دارند. این واژه در قرآن 32 بار به معناى انفاق و حقوق مالى اعم از واجب و مستحب به کار رفته و در 28 آیه در کنار اقامه نماز آمده است.


از این آیات استفاده مى شود که پیوند ناگسستنى بین این دو واجب الهى است پیامبر اکرمص این پیوند را پس از نزول آیه وجوب زکات بیان فرمود. در ماه رمضان سال نهم هجرى آیه خذمن اموالهم صدقة تطهرهم و تزکیهم به از مال هاى آنان صدقهزکات بگیر که بدان وسیله پاک و پاکیزه شان سازى نازل گردید و پرداخت زکات واجب شد آن گاه پیامبر خدا مردم را گرد آورد و فرمود: ان اللّه فرض علیکم الزکاة کما فرض علیکم الصلوة یعنى خداوند زکات را بر شما واجب کرد همچنان که نماز را بر شما واجب گردانید. سپس مواردى را که زکات به آنها تعلّق مى گیرد


برشمرد و بار دیگر به منادى خویش دستور داد تا در میان مردم ندا دهد که ایّها المسلمون زکّوا اموالکم تقبل صلوتکم22 اى مسلمانان زکات اموال خود را بدهید تا نمازتان پذیرفته شود.


زکوة در قرآن

زکوة در فقه اصطلاحى است براى حقى که خداوند در مال انسان که در وجوبش نصاب شرط است. مورد زکات عبارت است از شتر و گاو و گوسفند و طلا و نقره و گندم و جود و خرما و کشمش که براى هر یک نصابى مخصوص است. و مصارف هشت گانه زکات عبارتند از: 1- فقرا 2- مساکین 3- عاملان گروهى که براى جمع آورى زکات تلاش مى کنند.4- مؤلفة قلوبهم کسانى که انگیزه معنوى براى پیشبرد اهداف اسلامى ندارند و با تشویق مالى مى توان تألیف قلوب و جلب محبت آنان نمود مانند کفار و غیر مسلمانانى که بخاطر استفاده از همکارى آنها در جهاد از طریق کمک مالى تشویق مى شوند. 5 - آزاد ساختن بردگان. 6- اداى دین بدهکاران. 7- در راه خداوند 8 - در راه ماندگان یعنى مسافرانى که بر اثر علتى در راه مانده اند زاد و توشه و مرکب کافى براى رسیدن به مقصد ندارند گرچه فقیر نباشند اما اینک در راه مانده اند و مالى براى رسیدن مقصد ندارند.


اما زکات در قرآن اعم است از زکوة واجب و نفقات مستحبى دیگر، زیرا برخى از آیات زکوة در سور مکّى است مانند آیه 151 سوره اعراف، آیه 3 سوره نمل، آیه 4 سوره


لقمان، و آیه 6 و 7 سوره فصلت. و تشریع احکام در مدینه بوده است.


بنابراین مقصود از زکات در آیاتى که در مکّه نازل شده است همان نفقات مستحبى است آرى در آیاتى که در مدینه نازل شده مانند آیه 103 سوره توبه مراد زکات مصطلح فقه است.


مقصود از آتیتم الزکوة

اینک باید دید که مراد از آتیتم الزکوة چیست؟ آیا مقصود تنها همین زکات معمولى است که این وظیفه هر مسلمانى است و تنها ویژگى معصومانع نیست یا مراد فراتر از اینست.


مرحوم علامه طباطبایى در تفسیر اقامه صلوة و ایتاء الزکوة سخنى دارد که مى تواند در بحث ما مفید باشد ایشان ذیل آیه 37 سوره نور مى گوید:


واقامة الصلوة ممثلة لاتیان ما للعبد من وظائف العبودیة مع اللّه سبحانه و ایتاء الزکوة ممثل لوظائفه مع الخلق و ذلک لکون کل منها رکناً فى بابه23


اقامه نماز نماد انجام وظائف بندگى در پیشگاه خداوند است و ایتاء الزکوة نماد آوردن وظائف نسبت به مردم است زیرا که نماز برجسته ترین رکن بندگى و ایتاء زکوة برجسته ترین نماد رفتار مردمى است.


باین ترتیب به نظر مى رسد مراد از آتیتم الزکوة این باشد که شماها نماد بهترین رفتار با بندگان خدا بودید در تمام عرصه ها از جمله در عرصه کمکهاى مالى که گفتیم معناى زکوة عام است.


انفاقات امامان

امامان معصوم آنچنان که در عرصه بندگى شاخص بودند در عرصه کمکهاى مالى به بندگان خدا هم برترین بودند. سوره هل اتى نماد افتخار اهل بیت است پس از سه روز روزه و دادن همه افطارى به مسکین و یتیم و اسیر این مدال را خداوند به آنان عنایت کرد.


پس از آنکه مولى علىع به هنگام نماز انگشترش را به فقیر داد آیه 55 سوره مائده بعنوان مدال افتخارش نازل شد.


امامان دنیاى کرم و سخاوت بودند در زندگى هر کدام از آنها دهها نمونه از این قبیل است.


امام صادق(ع) فرمود: جدم امیرالمؤمنین علىع از درآمد کار و از حاصل دسترنجش هزار برده را در راه خدا آزاد ساخت.24


در تاریخ آمده است در یکى از سفرهاى پیامبرص حضرت زهرا در غیاب علىع دستبند و گردنبند و دوگشواره و پرده اى براى درب خانه تهیه کرد تا با وضع بهترى پدر و شویش را دیدار کند همین که رسول خدا از سفر برگشت یکسر به خانه فاطمه آمد و اصحاب و یاران آن حضرت پشت در ایستادند و نمى دانستند بمانند یا بروند زیرا بطور معمول توقف آن حضرت در خانه دخترش طول مى کشید ناگاه رسول خدا را مشاهده کردند که از خانه فاطمه خارج شد و آثار ناراحتى در چهره اش مشاهده مى شود و همچنان به مسجد آمده و به منبر مى رفت. فاطمهس که چنان دید دستبند و گوشواره ها را بیرون آورده و پرده را نیز باز کرده و همه را نزد رسول خدص فرستاد و به وسیله شخصى که آنها را پیش پیغمبرص مى برد براى آن حضرت پیغام داد که به پدرم بگو دخترت سلام مى رساند و مى گویند آن ها را در راه خدا صرف کن همینکه فرستاده به نزد رسول خدص آمد و جریان را عرض داشت پیغمبر اکرمص سه بار فرمود: فداها ابوه پدرش به فدایش دنیا از محمد و خاندان او نیست و چنانکه دنیا در پیش خدا به اندازه بال مگس ارزشى داشت شربتى از آب به کافرى نمى داد این سخن را گفته و از منبر برخاسته و به خانه فاطمه آمد.25


این خاندان خاندان کرم اند بیان نمونه هاى انفاقات آنها مقاله را طولانى مى کند با یک روایت زیبا در این باره مقاله را به پایان مى برم:


به امام رضع گزارش دادند که غلامان، پسرش حضرت جواد را از در خصوصى بیرون مى آورند تا دست بینوایان به آن حضرت نرسد امام رضع براى حضرت جوادع چنین نوشت:


به من خبر رسیده که غلامان و دوستان هنگامى که مى خواهى از خانه بیرون بیایى تو را از در مخصوص بیرون مى آورند نه از در عمومى آنها این کار را از این رو مى کنند تا از ناحیه تو خیرى به بینوایان نرسد تو را به حق خودم سوگند مى دهم حتما ورود و خروجت از در بزرگ عمومى باشد و هنگام خروج درهم و دینار خود را بردار هر کس تقاضاى کمک کرد به او بده و به عموهایت کمتر از 50 دینار و به عمه هایت کمتر از 25 دینار مده هرچه بیشتر دادى اختیار با خودت هست من مى خواهم خداوند مقام تو را بالا ببرد بنابراین دستت را بگشا و انفاق کن و با توکّل به خداوند صاحب عرش از کمبود و کم شدن هراسى به دل راه مده.26


پى نوشت ها:

1. آشنایى با قرآن تفسیر سوره حمد و بقره، ص 67.
2. مجمع البیان، ج 1، ص 83.
3. ارشاد القلوب، ص 217.
4. اللهوف على قتلى الطفوف، ص 165.
5. صحیفه امام، ج 20، ص 154.
6. اسرار الصلوة، ص 18، سنن النبى، ص 268.
7. عدة الداعى، ص 139 ؛ سنن النبى، ص 260.
8. اسرار الصلوة، ص 23 ؛ سنن النبى، ص 251.
9. بحارالانوار، ج 84، ص 257؛ سنن النبى، ص 251.
10. مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 124؛ بحارالانوار، ج 84، ص 256. المحجة البیضاء، ج 1، ص 351.
11. فلاح السائل، ص 101؛ ارشاد القلوب، ص 105.
12. امالى صدوق، ص 724، ح 990.
13. مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 341. بحارالانوار، ج 43، ص76.
14. بحارالانوار، ج 43، ص 172، ح 13.
15. مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 17.
16. حیاة الامام حسن بن علىع، ج 1، ص 327.
17. همان.
18. اسدالغابة، ج 2، ص 20.
19. تاریخ طبرى، ج 6، ص 373.
20. تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 219.
21. لسان العرب، ج 14، ص 17.
22. کافى، ج 3، ص 297، ح 3.
23. المیزان، ج 15، ص 128.
24. شرح نهج البلاغه معتزلى، ج 2، ص 202.
25. الصواعق المحرقه، ص 109.
26. عیون الخبار الرضع، ج 2، ص 8.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

پنج شنبه 5 اسفند 1389  5:28 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها