نشانة غيرت3
چرا با حجاب شوم
چرا با حجاب شوم؟ چرا خود را پنهان کنم؟ گفتي چرا در حجاب باشم؟ چرا پنهان باشم؟ حجاب حصار زيبايي است در اطراف تو که از گزند وادث مصونت ميدارد. تو موجود با ارزشي هستي، اسرار عالم خلقت، در درونت نهفته است و تو پرورش دهندة آناني که عالم براي آن خلق شده؛ گل سرسبد عالم خلقت از دامان تو پابه عرصة وجود ميگذارد؛ تو کشتزار انسانيتي، کانون محبتي، معدن صفا و صميمت و آرامشبخش روح پرتلاطم انساني.
حجاب حريم مقدس و قلعه آرامش توست. رسم است که هر چيز با ارزش را پنهان دارند تا از دستيرد نااهلان مصون و محفوظ باشد تو ني با حجاي باش تا اسراروجوديت، از ارزش نيفتند. اگر حجاب از اسرار عالم خلقت برداشته شود، قوانين عالم بهم ميخورد و عالم دگرگون ميگردد. چند کلمة رمز بر دفتري لشکرهايي را بحرکت در ميآورد، اما تا زماني که از نامحرمان در حجاب باشد ارزش دارد واگر کشف شود بيارزش خواهد شد.
تو مادري؛ جايگاهت بسيار رفيع است و خداوند متعال تو را بسيار شايسته و زيبا براي بقاء، سلامت و آرامش نسل آفريده، در درونت گنجهايي از اسرار عالم خلقت به وديعه نهاده؛ تو تنها يک جسم نيستي؛ تو يک منظرة شهوتانگيز نستي؛ اسباب دست هوسبازان نيستي؛ کالاي تبليغاتي نيستي؛ جاذبهات براي انحطاط و نابودي جوامع بشري نيست بلکه حجاب با حقيقت وجودت توأم است و ارزشت را براي هميشه حفظ ميکند و آن را تداوم ميبخشد.
با برداشته شدن حجاب شخصيتت تغيير نموده و در حد عروسک باقي ميماند و مانند اسرار و رموز کشف شده، ماهيتت تغيير ميکند و ارزش وجوديت از دست ميرود اما با حفظ حجاب رمز آرامش و اقتدار هر اجتماعي، محل پرورش حقيقتي؛ دامانت محل نزول ملائکه و وحي شکل گرفتن عدالت استع تو پرورش دهنده انبيائي. خداوند برترين مخلوق خويش را در دستان تو ميپروراند و تو در عالم بر والاترين جاياه قرار داري.
آنها که تو را بيحجاب کردند همانهايي هستند که تو را به بردگي کشاندند واز گوشتت خورشها ساختند و خوردند و در طول تاريخ از هيج جنايتي نسيت به تو دريغ نکردند و همجون حيوانات با تو رفتار کردند وامروز هم نسل همان زشت سيرتان،براي رسيدن به مقاصد شيطاني تو را وسيله قرار داده، وجود با ارزشت را هدف ساخته، و با جاذبهات سرماية ملل ضعيف را جذب نموده، و با تباه ساختن تو جوامع بشري را منحفط کردهاند.
حال وظيفة توست مه خود را بازشناسي و خود را به رايگان در اختيار اهداف شياطين پليد قرار ندهي، عظمت تو در هنر و خلاقيت توست و جامعه بشري نيز نيازمند سرمايههاي عظيم وجودت. تو انسانپروري و در وجودت عاليترين عواطف و صفات متعالي انساني وجود دارد.
جسم تو تنها ملاک ارزش و شخصيت تو نيست، خالق هستي پس از آنکه همه خوبيها را در جان و جسم تو قرار داد پوششي براي جسم و جانت نهاد تا گنجهاي وحودي تو بدست نااهلان و ناکثان غارت نشود. عفت و حياء پوشش جان توست تا طالبان حقيقي خويش را محک بزني و شيادان و مفسدان رااز صالحان بازشناسي.
حجاب پوشش جسم توست، چرا که پيامبر(ص) با دست مبارکش آن را براي تو به ارمغان آورد، تا با استفاده از آن به امنيت برسي و با وقار و آزادي در جامعه ظاهر شوي و شيريني و جذابيت وجودت سبب نشود که ميکريها و انگلهاي جامعه حقيقت وجود تو را تهديد نموده و آن را به فساد و تباهي بکشانند.
تو با حجاب خويش جسمت را محصور آن ميکني که جانش در حصار تو است و به آن شور و نشاط ميبخشي که شر و نشاطش از آن تواست، در زندگي و در پناه اين دژ محکم ميتواني مرد را شيفته و يار و مددکار خويش قرار دهي و حال آنکه اگر حجابت را برداشتي و گوهر وجود خويش را در کوچه و خيابان ريختي و به هر هرزة تماشاگري خودفروشي کردي و گوهر حقيقي وجودت را از صدف بيرون افکندي ديگر اين گوهر رنگ شده و پايمال شده و بدلي چه ارزشي خواهد داشت و آيا انتظار داري چيزي که خودت آنرا به رايگان فروختهاي و در زبالهدان خاطر هر کس و ناکسي افکندهاي به قيمت بخرند؛ تو که بهار عمرت را به غارت گذاشتهاي و سرمايههاي وجود خويش را به فراموشي سپردهاي و براي خود ارزش و بهايي قائل نشدهاي چگونه انتظار داري که ديگري هستي خويش را نثار همزيستي با تو نمايد.
تو همانند گلي هستي که چون عطر و طراوت وجود خويش را در اختيار هر چرنده و نشخوارکنندهاي بگذارد بيدرنگي چون متاع متعفني ميگردد که همه از آن گريزانند.
آري گوهر وجود خويش را در صدف حياء و عفت و حجاب پنهاندار تا غواصان کار آزموده و زجر کشيده را بشناسي، همانهايي که قدر گوهر ميشناسند و آن را گرامي ميدارند.
حجاب صدف است و گوهر گرانبها آن را ميشناسد. با حجاب شدن يعني به نمايش گذاشتن شخصيت واقعي زن و بيحجابي يعني پنهان شدن حقيقت و شخصيت زن در پوشش جاذبههاي جنسي.
باحجاب شدن يعني محدود کردنجسم و آزاد گذاردن روح و عقل و انديشه و حجاب در بيحجابي يعني عرياني جسم و پوشيدگي عقل و فهم و اراده.
هرچه از حجاب خويش بکاهي از شخصيتت کاستخاي و هر چقدر برعظمت روحت افزوده شود، از خباثت جسمت کاسته ميگردد؛ و زماني که عقل و علم و فهمت اوج گيرد، جسمت را پوشيده ميداري زيرا به حقيقت خويش رسيدهاي و هنگاميکه خود را شناختي حيوانيت خويش را در حد لزوم و انسانيتت را به اوج خواهي رساند و آنگاه است که جسمت ديگر سند افتخاراتت نميباشد چون جسمت پژمرده ميشود، ميپوسد و به خاک تبديل ميشود و تو همچنان زندهاي.
زمانيکه طراوت و شادابي بهار عمرت سپزي شد و جسمت پژمرده گشت تو هنوز به حقيقت خود باقي هستي و از ارزشت کاسته نشده است و ظهور ارزشهاي وجوديت را در همسر و فرزندانت خواهي يافت.
حجاب رمز و کليد گوهر گرانبهاي وجود توست، حجاب حفاظي براسرار حقيقت ذات توست که آن را پاس ميدارد؛ اين رمز و اسرار تنها به دست کسي بايد کشف شود که لياقت شناخت آن را دارد و به ارزش آن واقف است.
اگر حجابت برداشته شود گوهر و حقيقت وجود خود را فراموش خواهي کرد و آنگاه تو بايد به دنبال جلبنظر ديگران باشي و طراوت و شادابي کالبد فرسودنيت را به اين و آن ارائه کني؛ چون در تو سري نيست، گوهري نيست، بنابراين کالبدي ميشوي بدون حقيقت و مانندصدفي که گوهر خويش را رها کرده ميگردي.
تو که ارزش خويش را نشناختي و جسم خود را در اختيار ديگران قرار دادي، آيا باز انتظار داري که ديگران براي تو ارزش قائل شوند.
گنج وجوديت تا زماني که در پوشش زيباي حجاب باشد ارزشمند است و طالبات حقيقي، سرماية ارزشمند عمر خويش را به پاي آن نثار ميکنند و آن را گراميميدارند.
حجاب پيش از آنکه جسمت را پنهان دارد شخصيت و ارزشت را نمايان ميکند و وقتي حجاب از جسم برداشته شود بر روي مينشيند و افق ديد و انديشه را کور ميکند، برهنگي جسم، گرفتاري روح را در بردارد و زن بيحجاب، خودحجابي در برابر افراد جامعه است که فکر و احساسات جامعه را در پوشش هوس محدود ميکند و مسير زلال جامعه را گلآلود ميسازد.
حجاب يعني بهداشت رواني براي جامعه و بدحجابي يعني ظلم و تجاوز به حريم روح و افکار افراد جامعه، بدحجابي يعني سلب آزادي افراد جامعه.
بدحجاب ميکرب جامعه است که بر روح و افکار افراد رخنه ميکند و آن را مشوش ميسازد.
حجاب يعني تعالي و آرامش بدحجابي يعني اضطراب، نياز و تباهي.
حجاب پوششي است برجسم، آرامشي است برروح، بينشي است در جشم، قدرتي است در اراده، همتي است عالي، قلعهاي است نفوذناپذير، حريمي است مقدس، استوانهاي پابرجا، پناهنگامي است امن، خاري است در چشم دشمن، اندوهي برقلب شيطان، سپري است در برابر تيرهاي بلا، آبي است برآتش، امنيتي است برجامعه، تمرکزي است در حواس، اعتمادي است در زوجين و مهيمن شم الهي ميباشد.
حجاب سرماية عظيمي براي زن باصلابتي است که پردة سياهي برچشم هوسبازان و طماعان کشيده و سرمايههاي وجود خويش را در کنار گرم خانواده متمرکز نموده و با عزمي استوار و خلل ناپذير اولين هسته اجتماعي را پيريزي کرده است.
زني که با عظمت و شکوه خود را در فرزندان و همسرش جلوهگر ميسازد و حضورش در جامعه همراه با وقار و عفاف است.
زنان بدفرجام
رسول خدا(ص) فرمودند:
«ثلاثه لا يدخلون الجنه ابدا، الديوث و الرجله من النساء و مدمن الخمر».
سه گروه، هرگز داخل بهشت نميشوند:
1- ديوث: کسي که نسبت به عفت ناموس خود بيتفاوت است.
2- زني که خود را در لباس و حرکات و امور ديگر شبيه مرد سازد.
3- شرابخوار
زن و مرد برپاية تفاوتهاي جسمي و روحي از نظر لباس و حرکات باهم تفاوت دارند. به همين جهت مرد نبايد خود را در حرکات و لباس و زينت شبيه زن کند. زن هم نبايد خود را مردگونه نشان دهد، بلکه هر کدان بايد برطبق آن فطرت و طبيعتي که دروجودشان هست، لباس بپوشند و زينت کنند. و همانگونه عمل کنند که شايستة آن هستند.
رسول خدا(ص) فرمود:
خدا لعنت کند زناني که خود را شبيه مردان درآورند، و خدا لعنت کند مرداني که خود را شبيه زنان ميکنند.
در رساله مراجع آمده:
پوشيدن لباس مخصوص زنان براي مرد و همچنين پوشيدن لباس مخصوص مردان براي زن حرام است.
رسول خدا(ص) فرمود:
«خير شبابکم من تشبه بکهولکم و شر کهولکم من تشبه بشبابکم».
بهترين جوانان اشخاصي هستند که خود را در لباس و حرکات شبيه به پيرمردان کنند و بدترين پيرمردان افرادي هستند که خود را شبيه جوانان ميسازند.
حديث در پيامش ميگويد: جوانان در مسائل اخلاقي، عبادي و... از بزرگسالان متقي و دانا پيروي کنند، حتي در انتخاب لباس مانند آنها از رنگهاي زيبا و سنگين استفاده نمايند.
علل بدحجابي و اقسام آن
منشاء و علت اين گناه بزرگ مختلف است که به بعضي از آنها ابتدا به صورت فهرست اشاره خواه شد.
1- نداشتن آگاهي
2- تقليد کورکورانه
3- کمبود رواني
4- دوستان نامناسب و ناباب
5- خودباختگي و تهاجم فرهنگي
6- باقميانده رژيم طاغوت
7- مخافت با اسلام و انقلاب
8- نبودن غيرت در بعضي از مردام
9- لقمه حرام
10- توجه به تجملات و تشريفات
11- حرص و طمع
12- مسامحه و بيتوجهي
13- نداشتن ارتباط واقعي با خداوند سبحان
1- بسياري از زناني که در کوچه و خيابان با وضع زننده و لباس نامناسب ظاهر ميشوند يا در بين اقوام و مهمانيها رعايت محرم و نامحرمي را نميکنند در اثر نداشتن آگاهي است که اگر اقعاً اطلاع پيدا کنند رعايت ميکنند.
2- قرآن دربارة تقليد کورکورانة مردم ميفرمايد: بعد از آنکه فرعون در رود نيل غرق شده و بنياسرائيل از ظلم او نجات يافتند هنگام بازگشت به قومي بتپرست برخورد کردند. دراين هنگام به حضرت موسي(ع) گفتند: اي موسي، همان طوري که اينها معبود و بتي دارند براي ما هم مانند آنها معبودان و بتهايي قرار بده!
3- عدهاي بخاطر عقدههاي رواني و کمبودهاي روحي است که دروجودشان احساس ميکنند. با گمان واهي خود موي سر خودرا بيرون ميريزند و با اداء و اطوار و آرايش در خيابان و انظار عمومي ظاهر ميشوند تا اين کمبودهاي رواني را جبران کنند. آيا عاقلانه است دختر و زني که ميتواند مانند انبيا با تربيت فرزندان صالح، جامعه را اصلاح نمايد به صورت عروسک متحرک در کوچه وخيابان خود را تحقير و بيارزش نمايد!
4- علت بدحجابي بعضي از اشخاص به خاطر داشتن دوستان ناباب ميباشد. اتز اول دختر و زن خوبي بوده، ولي در اثر بياطلاعي و عدم ايمان قوي تحت تاثير دوست بدحجابش قرار ميگيرد. در حالي که دختران مسلمان بايد بدانند انسان نبايد به هيچ دوست و انساني اطمينان کامل داشته باشد. در صورتي که دوست انسان گناه ميکند که بدحجابي يکي از آن گناهان بزرگ است. اگر ميتواند به او تذکر دهد و اصلاحش گرداند و اگجر نميتواند به حال خودش رهايش کند. لذا
حضرت علي(ع) فرموده:
«لاتثق بالصديق قبل الخيره».
پيش از آزمايش و شناخت، به دوستت اعتماد مکن.
نيز فرموده است:
«من ابک نهاک».
دوست تو کسي است که تو را از گناهان و خطاها باز دارد.
«اخوک في الله م هداک الي الرشاد و نهاک عن الفساد و اعانک علي اصلاح المعاد».
برادر ديني و دوست تو کسي است که تو را به راه راست هدايت نمايد و تو را از گناه و فساد دور کند و در انجام امور آخرت و اصلاح آن تو را ياري نمايد.
بنابراين والدين محترم مراقب فرزندان عزيز خود باشند که با چه کساني دوست ميشوند و همچنين خود با هر کس دوست نشويد و در هر جشن و مهماني شرکت نکنيد.
حضرت علي(ع) فرمود:
«لا يامن مجالس الاشرار غوائل البلاء»:
انسان در مجالس ناپاکان و گناهکاران از سختيها و بلاهايي که دراثر گناه فرود ميآيد در امان نيست.
5- تهاجم فرهنگي بيگانه و خودباختگي علت ديگي براي تروججي بدجابي و بيبندوباري در جامعه است که از سوي جرايد، راديوها، ماهواره، نوار و فيلمهاي مبتذل از طرف کشورهاي بيگانه و دشمنان اسلام ماننند سيل به طرف کشورهاي اسلامي در حرکت است و بعضي از زنان و جوانان تحت تاثير قرار ميگيرند؛ به گونهاي که با ديدن يکي از اين برنامهعهاي فاسد آثارش در شکل و قيافه آنها مشاهده ميشود.
6- بعضي از اين بدحجابها باقيماندة رژيم ظاغوت ميباشد آنهايي که در هتلها و کابارهها، برنامه رقص و آواز و مفاسد ديگر داشتند و يا دراين گونه برنامه شکرت ميکردند بطوري که گاهي از اوقات تا نزديک صبح به لهو و لعب و ميگساري مشغول بودند که الحمدالله با عنايت ايزد منان و برکت انقلاب اسلامي آن مفاسد و بيبندوباريها برچيده شد. اگرچه در گوشه و کنار افرادي هستند کهدر حسرت آن روزها به سر ميبرند و با حرفها و اعمالشان آرزوي برگشتنم آن زمان را ميکنند، اميدواريم که هدايت شوند همانطوري که بسياري از آنها توبه کردند و انسهاي شريف و خدمتگزار اسلام گرديدند.
7- بعضي ديگر به خاطر مفسد فيالارض بودن پدر، يا برادر و... دلخوشي از انقلاب اسلامي ندارند و هر جا که مينشينند از نظام اسلامي بدگويي ميکنند. اين گروه و بعضي ديگر اگر از مردم حزبالله و شهيدپرور که اکثريت مردم را تشکيل ميدهند نترسند اين روسري کذايي را هم، سر نميکنند. اگرچه در بين اين مفسدين فيالارض بسياري از خانواده و اقوامشان هستند که هيچ چيز بيشتر دوست دارند و نميآيند دين و آخرتشان را به خاطر يک فرد خطاکار از دست بدهند.
8- منشا ديگر بدحجابي زنان، عدم اطلاع و آگاهي مردان اعم از پدر و شوهر و برادر و.. از دين ميباشد به عبارت ديگر بدحجابي زن نشانه نداشتن تعصب ديني و غيرت مرد است. مگر ميشود مردي غيرت داشته باشد و زن و دختر و خواهرش بدحجاب بيرون بيايند؟
9- خوردن لقمه حرام يکي از علتهاي مهم بدحجابي است. کسي که درآمد و کسب زندگيش را با ربا، رشوه، گرانفروشية کمفروشي، غش در معامله، کمکاري در اداره و محل کار و مصرف بيجا از بيتالمال... مخلوط ميکند و آم را به خود زن و فرزندش ميدهد در نتيجه غذاي حرام و گناهان سبب ميشود که دختر و همسر چنين شخصي عروسک متحرک کوچه و بازار شود و پسر او نيز خود را به شکل دختران و غربيها درآورد وخود هم عکسالعملي نشان ندهد.
در روز عاشورا امام حسين(ع) خطاب به مردم فرمود:
«...غير مستمع لقولي قد انخزل عطياتکم منالحرام و ملئت بطونکم من الحرام فطبع الله علي قلوبکم».
شما که گوش به سخنان من نميدهيد وحرف من در دل شما اثر نميکند، علتش آن هداياي است که از راه حرام به دست شما رسيده و شکمهاي شما ار حزام پر شده و به همين خاطر خداوند بزرگ در دلهايتان مهر زده(و سياه گردانيده است).
آري اگر شکم از راه حرام پر شد حرف سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين(ع) هم در او اثر نميکند و اين سخن آن حضرت(ع) هشداري هم به بعضي از افرادي که در جامعه مسئوليت و يا موقعيتي دارند ميباشد و آن اين است که مواظب باشند در هر مهماني شرکت نکنند و هر هديهاي را قبول نکنند. چون بعضيها براي تملق و حل مشکلاتشان و رسيدن به پست و مقام، اين غذاهاي چرب و نرم را در جلوي مهمان قرار ميدهند. و بدانيد که اگر شما موقعيتي نداشتي زا بسياري اين مهمانيها و افطاريها و هدايا خبري نبود. اينها در باطن رشوه است اگر چه اسمش مهماني و افطاري و هديه براي ارضا خدا باشد، و حتي مناسب است از هدايايي که در مراسم توديع بعضي از مسئولين ميدهند اجتناب شود و آن مسئول هم بيمهابا خود را به آب و آتش نزند و اين چنين دنيا و آخرت خود را خراب نسازد که سيره حضرت علي(ع) اين گونه نبوده است. اگر چه ما نميتوانيم مثل آن بزرگوار سلامالله علبه باشيم ولي ميتوانيم کمي شبيه آن حضرت(ع) عمل نماييم.
10- توجه به تجملات و تشريفات که منجر به دير ازدواج کردن دختران ميشود نيز علت ديگري براي بدحجابي است. دختري که با لباس نامناسب و ادا واطوار، خود را در معرض ديد عموم مخصوصاً جوانان قرار ميدهد در حقيقت به صورت کنايه و غيرمستقيم ميگويد: من احتياج به ازدواج دارم و ظاهرم نشان دهنده همين موضوع ميباشد. ولي بايد گفت: دخترجوان، پاکدامني و حجاب و تقوايت را حفظ کن تا جواني که مرد زندگي است رغبت کند به خواستگاريت بيايد و با شما ازدواج نمايد. زيرا اکثر جوانان در هنگام ازدواج به دنبال دختر عفيف و مؤمن هستند نه دختري که تمام جوانان هرزه او را ميشناسند.
بعلاوه از تجملات و تشريفات زايد عقد و عروسي بکاهيد تا مسئله ازدواج اين قدر مشکل نشود.
11- حرص و طمع ديگر بدحجابيها است. کسي که از صبح زود تا پايان شب فقط به فکر ثروتاندوزي و تجملات زندگي است، و تمام تلاش خويش را صرف آن کرده تا بهترين منزل و زيباترين ماشين و جديدترين وسايل منزل را داشته باشد. بطوري که گاهي تا چند روز فرصت ديدن بچههايش و سخن گفتن با آنها را ندارد. و زندگي را فقط در رسيدگي به خوراک و پوشاک فرزندانش ميداند. چنين اشخاصي ديگر شيطان به آنها اجازه نميدهد به فکر دين و اخلاق و آخرت خود و خانوادشان باشد. برهمين اساس بسياري از کساني که از زندگي مرفهي برخوردار هستند از نظر اخلاقي و مذهبي و حجاب زن و دخترشان مشکل دارند. در حالي که اسلام ضمن تاکيد روي کار و کوشش از جهت کم و کيف و اخلاص، روي رسيدگي به خانواده و تنربيت فرزندان صالح و با ايمان بسيار سفارش نموده است.
12- مسامحه و بيتوجهي بعضي از مسئولان با عاملين به منکر و نيز عمل نکردن اکثر مردم به امر به معروف و نهي ازمنکر يکي ديگر از عوامل شيوع بدحجابي و ساير منکرات در سطح جامعه ميباشد.
انسان خطاکار را نخست بايد با اخلاق اسلامي و راههاي صحيح و شرعي نصيحت نمود ولي اين طور نيست که همه مردم با موعظه از گناه کردن دوري کنند.اگر چنين بود حضرت محمد(ص) و حضرت علي(ع) که مظهر رحمت و عطوفت بودند به دستور حضرت حقتعالي در بعضي مواقع با شدت با گناهکاران برخورد نميکردند و احکامي مانند حدود و قصاص و ديه و تعزير را قرار نميدادند. زيرا در جامعه افرادي هستند که به عناوين مختلف سخن حق و عقل و منطق را قبول نميکنند و اگر قانون و ترس از اجراي آن نباشد به هيچ چيزي پايبند نخواهند بود و همه مقدسات و قوانين دين و کشور را به استهزا ميگيرند. برهمين اساس مسئولين براي صيانت از دين و حفظ ارزشهاي الهي و برقراري نظم و امنيت و ضايه نشدن حقوق مردم با چنين افرادي بايد برخورد نمايند.
13- نداشتن ايمان درست و نبودن ارتباط واقعي به وسيله نماز و قرآن و دعا با خداوند سبحان، علت تمام گناهان از جمنله بدحجابيها است. اگر کسي نمازي خواند که او را به ياد خداوند بزرگ و مرگ و صحنههاي هولناک عالم قبر و روز قيامت انداخت ديگر گناه نميکند. ديگر به اعضاي بدنش که امانتهاي حضرت حق تعالي اسيت خيانت نميکند، ديگر خود را ملعبه و بازيچه از خدابيخبران و اراذل قرار نميدهد. چون خود را در محضر پرودگار عالم ميبيند و نميآيد براي هوي و هوس اسير دام شيطان در اين چند سال جواني بشود و آخرت خود را که جاي هميشگي است از دست بدهد هيچ انسان عاقلي چنين کاري نميکند.
آيا سختگيري در حجاب عاقلانه است؟
اگر ما زياد سختگيري کنيم گرايش مردم به اسلام و انقلاب کاهش مييابد و دشمنان چهره اسلام و انقلاب را در جهان زشت جلوه ميدهند.
ما هميشه شاهد بودهايم که مسامحه در اين امور سبب سوء استفاده دشمن شده است. اگر ما در بعضي از مسائل فرهنگي عقبنشيني کنيم آيا دشمن به آن مقدار قانع ميشود؟!
قرآن کري ميفرمايد:
«دشمنان اگر بتوانند تا شما را از هستي ساقط نکنندو از خداوند سبحان و اسلام و قران جدا نکنند و به طرف کفر و جهنم روانه نسازند از شما دست بردار نيستند و جز به اينها به چيز ديگري راضي نخواهند شد.»
بعلاوه اگر قرار باشد هر روزي به خاطر ايراد و طعن و تمسخر دشمنان اسلام و رضايت دل سياه آنان در بعضي مسائل مسامحه کنيم بايد کمکم قرآن کريم و احاديث پيامبراکرم(ص) و ائمهاطهار(ع) را کنار بگذاريم. اگر رسولخدا(ص) و ائمه معصومين(س) و علماي متعهد و مراجع بزرگوار در گذشته، در برابر دشمنان اسلام نرمش نشان ميدادند ديگر از اسلام عزيز اثري باقي نميماند و به دست ما نميرسيد. برهمين اساس
تسامح از نظر امام خميني(ره)
امام خميني(ره) فرمود:
مسامحه و سهل انگاري در تعليم و تربيت خيانت به اسلام و جمهوري اسلامي و استقلال فرهنگي يک ملت و کشور است و بايد از آن احتراز کرد.