0

بررسى افسانه جزيره خضراء قسمت سوم

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

بررسى افسانه جزيره خضراء قسمت سوم


در دو شماره گذشته، موضوع »جزيره خضراء« از دو زاويه، مورد بحث قرار گرفت:

1. بررسى سند و متن داستان؛


2. بررسى تاريخى و جغرافيايى داستان.


اختلاف در سند، تناقض‏در متن و نيز ريشه‏هاى تاريخى و روانى شكل‏گيرى اين داستان، از جمله مواردى بود كه بدان پرداخته شد. در اين قسمت، داستان ياد شده، از زاويه ديگرى مورد بحث قرار خواهد گرفت.


مثلث برمودا

در جنوب غربى ايالات متحده آمريكا، منطقه‏اى وجود دارد كه به مثلث برمودا معروف است. رسانه‏هاى غربى، با افسانه سازى‏هاى جهت دار درباره آن، خواسته‏اند اين منطقه را، منطقه‏اى مرموز و پرخطر قلمداد كنند.


در اين مقاله ضمن بررسى اين موضوع، تطبيق نابه‏جاى آن بر »جزيره خضراء« مورد نقد و ارزيابى قرار خواهد گرفت.


موقعيت جغرافيايى برمودا
«Bermuda»

در مقابل ايالت‏هاى جورجيا، كارولينا و فلوريداى آمريكا، جزايرى به نام »برمودا« وجود دارد. در جنوب اين جزاير، جزاير باهاما، پرتوريكو، دومينيكن، هائيتى، جامائيكا و كوبا قرار دارد.


جزاير »برمودا«، با 54/4 كيلومتر در 934 كيلومترى شرق سواحل آمريكا قرار دارد و متشكل از 150 جزيره مرجانى است كه فقط بيست مورد آن قابل سكونت است. جمعيت آن حدود، 650000 هزار نفر و نژاد مردم آن سياه، سفيد و دورگه است. اكثر مردم آن جا پروتستان است و هاميلتون مركز آن مى‏باشد.


»برمودا« از قديمى‏ترين مستعمرات انگلستان است.


مثلث برمودا

اين مثلث، يك مثلث فرضى است كه رأس آن، جزاير برمودا و قاعده آن، ايالات متحده آمريكا )ايالت‏هاى جنوب شرقى( و اضلاع آن كشورهاى كوبا، هائيتى، دومينيكن و جامائيكا را شامل مى‏گردد.(1)


وضعيت كشورهاى واقع در منطقه مثلث برمودا

كوبا - با بيش از 160 جزيره - در جنوب سواحل فلوريداى آمريكا و شمال غرب درياى كارائيب واقع شده است.


جمعيت آن در سال 1979 م. حدود ده ميليون نفر بوده است كه اكثراً مسيحى‏اند و زبان آن اسپانيولى است.


تاريخچه كوبا

كريستف كلمب در 1492 م. سواحل شرقى كوبا را كشف كرد. در آن زمان، يك ميليون نفر سرخ‏پوست در آن جا زندگى مى‏كردند. در سال 1511 م. اسپانيايى‏ها كوبا را مستعمره خود قرار دادند. با كاهش جمعيت بومى جزيره )در اثر كشتار و فشار استعمارگران(، اسپانيايى‏ها شروع به وارد كردن بردگان آفريقايى كردند. كوبا، از سال 1950 م. به بعد مركز اجتماع كشتى‏هاى حامل غنايمى شد كه از دنياى جديد، به دست مى‏آمد.


دريانوردان فرانسوى و انگليسى، پيوسته براى اسپانيايى‏هاى كوبا، ايجاد مزاحمت مى‏كردند. اين كشور، در قرن هفدهم محل رقابت شديد، قدرت‏هاى اروپايى بود.


مبارزه كوبايى‏ها، براى استقلال در سال‏هاى 1820 م. با فراز و نشيب همراه بود و اسپانيايى‏ها، با شدت و خشونت، استقلال طلبان را سركوب مى‏كردند.


هزاران كوبايى به آمريكا گريختند و يا تشكيل انجمن‏هاى سرى، مبارزات چريكى خود را آغاز كردند كه ده سال به طول انجاميد؛ ولى تسلط اسپانيايى‏ها بر كوبا باقى ماند.


ايالات متحده آمريكا، علاقه‏مند بود كه كوبا را به خود ملحق سازد؛ ولى جنگ‏هاى داخلى آمريكا مانع آن شد.


در فوريه 1898 م. كشتى زره‏پوش متعلق به نيروى دريايى آمريكا، در ساحل هاوانا منفجر شد و اين بهانه‏اى گرديد تا آمريكا، به جنگ كوتاه مدتى با اسپانيا بپردازد. تجهيزات اسپانيايى‏ها در سانتياگو، منهدم شد و بالاخره آنان در معاهده پاريس 1898 م. كوبا و پروتوريكو را به آمريكا واگذار كردند. از اين پس، كوبا به وسيله آمريكايى‏ها اداره مى‏شد. آنان پايگاهى در »گوانتانامو« ايجاد كردند )كه هم اكنون نيز در دست آمريكا است(.


در سه دهه اول قرن بيستم (1900 تا 1930) بارها نظاميان آمريكا در كوبا مداخله كردند. حكومت دست‏نشانده آنان در »كوبا«، با اختناق تمام، سلطه آمريكا را برقرار مى‏ساخت. مالكيت آمريكايى‏ها بر بيشتر بخش‏هاى اقتصادى كوبا، مشكلات اين كشور را به صورت حادى در آورد و سرتاسر كوبا، پر از فساد، فقر، قمار و انحرافات جنسى گرديد.


مبارزه مردمى كوبائيان، به رهبرى كاسترو، با شدت تمام از جانب دولت دست نشانده و نيروهاى آمريكايى، سركوب شد؛ ولى كاسترو در سال 1959 م توانست پس از نبردهاى فراوان، وارد »هاوانا« شده، و قدرت را به دست گيرد.


در 25 اكتبر همان سال، هاوانا به وسيله هواپيماهاى مزدورانى كه از سوى آمريكا سازمان يافته بودند، بمباران شد.


كاسترو نيز اموال آمريكايى‏ها را - كه مالك 90 % املاك و اكثر بخش‏هاى اقتصادى و مهم كوبا بودند، مصادره كرد.


فشارهاى آمريكا، كوبا را به انعقاد قرارداد با شوروى واداشت. آمريكا با سازمان‏دهى هزاران كوبايى گريخته از آن كشور، به كوبا حمله كرد و جنگ خليج خوك‏ها را به وجود آورد. در اين حمله، مزدوران آمريكايى، دچار شكست سختى شدند.


در 1962 م. شوروى، پاسگاه موشكى در كوبا ايجاد كرد كه خطر جنگ سوم جهانى را به وجود آورد و با تهديدات آمريكا، شوروى پايگاه‏هاى خود را تعطيل كرد.


هائيتى (Haiti)

»هائيتى« نيز از مستعمرات اسپانيا بود. رقابت بين استعمارگران اروپايى، موجب بروز جنگ‏هاى متعددى، در اين منطقه شد. فرانسويان و انگليسى‏ها، به حمايت از دزدان دريايى، به آزار اسپانيايى‏ها مى‏پرداختند؛ بالاخره فرانسويان آن جا را متصرف شدند و تا اوايل قرن نوزدهم، هائيتى را در استعمار خود داشتند.


مبارزات طولانى مردم و برده‏ها در هائيتى، با قساوت تمام به وسيله فرانسويان سركوب شد. هائيتى اكنون از كشورهايى است كه زير سلطه آمريكا قرار دارد و به عنوان ايالت پنجاه و دوم آن كشور، شناخته مى‏شود.(2)


باهاما (Bahamas)

باهاما، شامل حدود 70 جزيره و 2000 جزيره صخره‏اى است. كريستف كلمب در 1492 م. آن را كشف و به اسپانيا ملحق كرد. در قرن هفده و هيجدهم ميلادى، بين انگليس و اسپانيا، جنگ‏هايى بر سر »باهاما« روى داد كه منجر به تصرّف آن‏ها در سال 1783 م. به وسيله انگليس شد.


باهاما، به مدت 190 سال، تحت الحماية انگليس بود تا اين كه در سال 1973 م. به استقلال رسيد.


جامائيكا و دومينيكن

وضعيت اين كشورها نيز كمابيش، همانند كوبا، باهاما و هائيتى بود. رقابت استعمارگران اروپايى و ظهور قدرت جديدى به نام »ايالات متحده آمريكا« در مجاروت آن‏ها، شرايط زير را براى اين منطقه فراهم كرد:


1. كودتاهاى متعدد متكى به نفوذ استعمارگران؛


2. رقابت‏هاى فشرده نظامى به ويژه در درياهاى منطقه؛


3. مبارزات مستمر و پى‏گير مردم به شكل‏هاى مختلف نظامى و سياسى.


جنگ سرد

پس از پايان جنگ جهانى دوم و با ظهور دو قدرت بزرگ )آمريكا و شوروى( و تقسيم مناطق مختلف جهان در بين خود؛ شرايط بروز جنگ سرد و رقابت‏هاى مختلف سياسى - اقتصادى و نظامى در بين اين دو قدرت، آغاز شد.


هر كدام از اين قدرت‏ها، در پى بسط نفوذ خويش و حفظ آن - به ويژه در مناطق استراتژيك - بودند.


از جمله مناطق بسيار مهم، منطقه »مثلث برمودا« بود؛ چرا كه با فاصله كمى در نزديكى ايالات متحده آمريكا قرار داشت و منطقه‏اى كاملاً مهم و سوق‏الجيسى، براى تسلّط بر اقيانوس اطلس، درياى كارائيب، آمريكاى مركزى و لاتين به شمار مى‏رفت.


سوابق استعمارى آمريكا، در اين منطقه موجب بروز حركت‏هاى رهايى‏بخش گسترده‏اى شد و شورى نيز - كه شرايط را براى حضور در اين منطقه مساعد مى‏ديد - با پشتيبانى از اين حركت‏ها، جاى پاى خود را در منطقه، محكم كرد و در سال‏هاى جنگ سرد، كوبا و مثلث »برمودا« را، به عنوان يكى از مناطق مهم اين مرحله از قرن بيستم، مطرح ساخت.


تحريك ضد انقلابيان و ايجاد درگيرى‏هاى مختلف در منطقه، از ديگر حوادث دهه‏هاى 1970 - 1950 ميلادى است.


افسانه‏سازى‏هاى استعمارگران

سال‏هاى طولانى حضور استعمارگران در اين منطقه و رقابت‏هاى موجود در بين آن‏ها و مبارزات و سركوب هايى كه صورت مى‏گرفت؛ زمينه را براى پيدايش افسانه‏ها و تخيّلات فراهم كرد؛ به طورى كه بسيارى از حوادث به وجود آمده؛ به عوامل ناشناخته، نسبت داده مى‏شود.


از ديگر مواردى كه بايد دزدان درياى در اين دوره مورد توجه قرار داد، موضوع دزدان دريايى و حمايت رقيبان استعمارى از آن‏ها براى ضربه زدن به منافع رقيب است. طبيعى است كه اين دزدان دريايى، مايل نبودند از خود نام ونشان به جا بگذارند؛ بلكه صرفاً به دنبال اهداف خويش بودند.


مجموعه اين عوامل، فضايى ابهام‏آميز و ترسناك را بر منطقه حاكم كرد و زمينه را براى شكل‏گيرى »افسانه‏ها« و »انتساب حوادث به عوامل ناشناخته« آماده نمود.


بررسى مدارك موجود

با بررسى و پژوهش مدارك مربوط به حوادث »مثلث برمودا« روشن مى‏شود كه ريشه بسيارى از آن‏ها، فقط در مطبوعات است؛ آن هم نه مطبوعاتى نامعتبر و غيرقابل اعتماد كه براى جلب مشترى و خوانند، و مطلبى را منتشر مى‏سازند تا شمارگان بيشترى پيدا كنند.


غيرقابل اعتماد بودن مداركى، مانند روزنامه‏ها و مجلات، در اين گونه موضوعات، مسأله‏اى نيست كه نيازمند دليل باشد؛ زيرا اگر كسى به اين گونه رسانه‏ها اعتماد كند، به سرعت با سؤالات فراوان روبه‏رو خواهد شد.


از اين رو استناد به چنين مدارك و يا مدارك و عناوين ناشناخته، هيچ مطالب علمى را اثبات نمى‏كند.


»مثلث برمودا« و آب و هواى آن

مثلث برمودا و كشورها و مناطق واقع شده در آن، از نظر آب و هوا و جريان‏هاى دريايى، وضعيت ويژه‏اى دارند. جريان آب‏هاى گرم »گلف استريم« - كه از خليج مكزيك آغاز شده و تا شمال درياى اطلس ادامه مى‏يابد - يكى از اين ويژگى‏ها است.


اين جريان آب گرم - كه با فشار زياد، از خليج مكزيك به سمت اقيانوس اطلس جريان دارد - شرايط خاصى را در منطقه ايجاد مى‏كند. تلاطم آب دريا، غرش امواج، مه گرفتگى و... از جمله خصوصيات اين جريان است.


»گلف استريم« ( Gulf Stream) مهم‏ترين جريان دريايى است كه از خليج مكزيك )واقع بين كوبا و فلوريدا( شروع مى‏شود. اين جريان با سرعت پنج كيلومتر در ساعت، حركت مى‏كند و پهناى آن 145 كيلومتر است. ژرفاى آن در برخى نقاط، به 800 متر مى‏رسد و در هر دقيقه، دو بليون تن آب را در امتداد سواحل »فلوريدا« بر روى هم مى‏خزاند.


»گلف استريم«، در امتداد ساحل اقيانوس اطلس )در اطراف آمريكا( حركت مى‏كند. سپس از دماغه »كاد« )در ماساچوست( گذشته، به طرف مشرق مى‏پيچد، آن گاه عرض اقيانوس اطلس را طى مى‏كند و بر عرض آن افزوده مى‏شود. در آن جا حرارتى كه از نواحى گرمسير با خود آورده بود، از دست مى‏دهد و به شعبه‏هاى زيادى تقسيم مى‏شود. يكى از آن‏ها، سواحل »ايسلند« را مى‏شويد و ديگرى كرانه‏هاى »انگلستان و نروژ« را در مى‏نوردد و در آن جا يخ‏هاى قطبى را به عقب مى‏راند وشاخه بزرگى از آن نيز در امتداد سواحل آفريقا، به جنوب مى‏پيچد.(3)


خصوصيت ديگر آن، وزش طوفان‏هاى موسمى است كه با سرعت بالاى يكصد كيلومتر، در اين مناطق مى‏وزد. شدّت اين جريانات، به حدى است كه در موارد متعددى، ايالات شرقى آمريكا را نيز دربرمى‏گيرد وموجب بروز خسارات فراوان، در اين منطقه مى‏گردد.


نتيجه‏گيرى

از مجموع مطالب گذشته، روشن مى‏شود كه »مثلث برمودا«، به دليل شرايط مختلف سياسى، نظامى و جغرافيايى، منطقه‏اى حادثه‏خيز است و به همين دليل و نيز وجود انگيزه‏هاى سياسى براى مخفى ماندن عوامل حادثه ساز، باعث شكل‏گيرى افسانه هايى در اذهان مردم و سپس در مطبوعات و رسانه‏ها شده است.


مناطق ديگر خطرخيز جهان

در برخى نقاط كره زمين نيز محدوده‏هايى يافت مى‏شود كه »خطرخيز« هستند و به جهت حوادثى كه در آن رخ داده است، شهرتى كسب كرده‏اند؛ مانند »مثلث شيطان« در اقيانوس آرام و در نزديكى‏هاى ژاپن قرار دارد و به دليل كثرت حوادث دريايى در آن به »مثلث شيطان« معروف شده است.


ترافيك سنگين هوايى و درياى منطقه برمودا

»جزيره برمودا« - سالانه پذيراى صدها هزار جهانگرد است - و نيز ساير مناطق واقع شده در »مثلث برمودا«، از پرترافيك‏ترين مناطق دريايى و هوايى جهان به شمار مى‏آيد. ده‏ها خط هوايى، روزانه به اين منطقه پرواز دارند و صدها خط دريايى در اين منطقه، به حمل مسافر و بار مشغول‏اند و هيچ توجهى به افسانه‏هاى ساخته شده درباره »مثلث برمودا« ندارند.(4)


تبليغات استعمارى

استعمارگران و ابرقدرت‏هاى جهان - به ويژه آمريكا و رسانه‏هاى غربى - هر زمان كه سياست‏شان اقتضا كند، فضاهايى را ايجاد مى‏كنند كه بسيار اغفال كننده و وارونه نشان دهنده حقايق است.


در مورد »برمودا« نيز همين پديده - به دلايلى كه قبلاً گذشت - اتفاق افتاده است.


مثال مشهور و جارى اين مدعا، تبليغات فريبكارانه آمريكا درباره تروريسم است. مجموعه تبليغات جهانى درباره »تروريسم« براى كسى كه آن روى سكه را نديده باشد، ترديدى باقى نمى‏گذارد كه فلسطينان، حزب الله و...، ترووريست هستند و آمريكا و اسرائيل، از خود دفاع مى‏كنند!


تبليغات جهت دار، درباره »مثلث برمودا« و حادثه‏هاى آن نيز براى برخى افراد بى‏اطلاع و يا افسانه‏گرا، چنين تخيلى را پيش آورده كه واقعاً در آن جا خبر ويژه‏اى است. براى مثال همين شرايط، زمينه را براى سوءاستفاده برخى از فرصت‏طلبان، فراهم مى‏ساخت. آنان با اختفاى كشتى‏هاى خود، خبر از ناپديد شدن آن مى‏دادند و از شركت‏هاى بيمه، غرامت دريافت مى‏كردند. سپس همان كشتى را با نام ديگر و تغيير بعضى از ظواهر، در نقطه‏اى ديگر به ثبت رسانده و مجدداً مى‏فروختند و يا از آن بهره‏بردارى مى‏كردند.


گزارش‏هاى نظامى

يكى از مستندات داستان‏سرايان »مثلث برمودا«، گزارش‏هاى نظامى است. گرچه به نظر مى‏رسد بيشتر آنان، ساختگى و بدون مدرك باشد؛ ولى اين نكته روشن است كه »مسائل نظامى« از اخبار سرّى به شمار مى‏رود و در بسيارى از موارد، پس از خبرهاى ساختگى نظامى، به جهت ردگم‏كردن و پوشش دادن به حركات نظامى، انتشار يافته است.


بنابراين درمقوله خبرهاى نظامى، بايد اين مطلب مورد توجه باشد، خصوصاً وقتى سند اخبار رسانه‏ها باشد.


موقعيت جزيره خضراء

چنان كه در شماره‏هاى پيشين بيان شد، محل »جزيره خضراء« در درياى سفيد مديترانه( فعلى است. اين وصف، از گذشته‏هاى بسيار دور، براى اين دريا اطلاق مى‏شد و هم اكنون نيز به همين نام خوانده مى‏شود. دليل آن نيز رسوبات سفيد رنگ بستر دريا است؛ به گونه‏اى كه آب آن، سفيد به نظر مى‏رسد. چنان كه درياى سياه و درياى سرخ نيز به همين دليل، سياه و سرخ ناميده شده‏اند .


بنابراين محل »جزيره خضراء« در داستان جزيره با سواحل غربى اقيانوس اطلس و جزاير برمودا و امثال آن ارتباطى ندارند.


خدشه بر چهره مهدويت و امام زمان

گذشته از اشكالات متعدد و تاريخى داستان »جزيره خضراء«، تطبيق آن بر »مثلث برمودا« علاوه بر آن كه ترسيمى نادرست و غيرمعتبر است؛ چهره امام زمان )عج( را نيز مخدوش مى‏سازد.


آنچه در داستان »جزيره خضرا« آمده، آن است كه كشتى‏هاى دشمنان غرق مى‏شود؛ نه اين كه تعداد زيادى هواپيما و كشتى - آن هم بدون آن كه خصومتى داشته باشند - به قعر دريا فرستاده مى‏شوند و يا از صحنه روزگار محو مى‏شوند.


چنين تصوراتى، اساساً با رسالت امام زمان )عج( و سيره آن حضرت و پدران گرامى‏اش، در تضاد كامل است. چه اين كه غرق و نابود كردن اموال كسانى كه خصومتى با آن حضرت ندارند، كارى نيست كه در شأن پيشوايان معصوم‏عليه السلام باشد.


بناى برباد و اقرار بر خداوند

از جمله گناهان بسيار بزرگ، در واقع نسبت دادن دروغ و افترا، به خداوند و اولياى او است. قرآن مجيد در موارد متعددى، اين حقيقت را بيان فرموده است: »و من اظلم ممن افترى على الله كذباً«؛ »چه كسى ستمكارتر است از كسى كه به خداوند دروغ ببندد«.


اساس داستان »جزيره خضراء«، چيزى نيست كه بتوان آن را به امام زمان )عج( نسبت داد و بر حسب موازين شناخته شده، به هيچ وجه قابل اعتماد و استفاده نيست.


با وجود اين همه ضعف و كاستى، متأسفانه برخى افراد ساده لوح و سطحى‏نگر، نه تنها به اين نكته توجه ندارند؛ بلكه با تطبيقى بى‏جا و نامعقول، چهره امام زمان )عج( را مخدوش نموده و آن را به گونه‏اى ترسيم مى‏كنند كه هيچ نسبتى با شخصيت آن حضرت و پدران گرامى‏اش ندارد.


در مورد »جزيره خضراء« و تطبيق نادرست آن بر »برمودا« بايد گفت:

يكم. اصل داستان غير قابل قبول است؛


دوم. »جزيره خضراء« در درياى مديترانه است، نه اقيانوس اطلس؛


سوم. وقايع »مثلث برمودا« ساخته رسانه‏هاى غربى و افسانه‏سازان است؛


چهارم. بر فرض كه افسانه‏هاى »برمودا« صحيح باشد، هيچ ربطى به امام زمان و مقام آن حضرت ندارد.


پى‏نوشت‏ها:

1. محمود محبوب، گيتاشناسى كشورها.


2. مهرداد بهرتن، گنجينه فرهنگ و علوم، ج 1 ص 47.


3. گيتاشناسى كشورها.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

چهارشنبه 4 اسفند 1389  4:48 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها