امكان شرفيابي به خدمت امام عصر(علیه السلام) در دوران غيبت كبري؟ از مرجع عالي قدر حضرت آيت ا... صافي گلپايگاني سؤال شده است: اشخاص جليلالقدر و مورد وثوق و اعتماد، در حكايات بسياري كه از حد تواتر هم گذشته است، تشرف بسياري را به فيض حضور انور حضرت مهدي نقل نمودهاند كه با سندهاي معتبر، در كتابهاي مشهور ثبت و ضبط است. در همين عصر خودمان نيز برخي به اين سعادت عظمي نايل گرديدهاند، با اينكه در توقيع صادر به نام جناب “علي بن محمد سمري” نايب چهارم از “نواب اربعه” در عصر غيبت صغري، اعلام شده است كه:
غيبت كامل آغاز شده و هر كس پيش از “خروج سفياني” و “صيحه آسماني” ادعاي مشاهده نمايد، كذاب و مفتري است”.(1)
با توجه اين كه آن حكايات قابل خدشه نيست، اين توقيع را چگونه بايد تفسير كرد؟
حضرت آيت ا... صافي گلپايگاني در پاسخ اين چنين فرموده است: اين توقيع، اعلام پايان يافتن “غيبت صغري” و شروع “غيبت كبري” است در آن به جناب “علي بن محمد سمري” -رضوان ا... عليه- امر شده است كه به احدي وصيت ننمايد كه بعد از او قائم مقام او و نايب خاص باشد.
و نيز اعلام صريح بطلان ادعاي افرادي است كه در غيبت كبري، ادعاي نيابت و سفارت خاصه و وساطت بين امام (عج) و مردم مي نمايند.
بنابراين، چنانكه بعضي بزرگان هم فرمودهاند، ممكن است مراد از اينكه “مدعي مشاهده” كذاب و مفتري خوانده شده است، كساني باشند كه ادعاي نيابت كنند و بخواهند با دعوي مشاهده و شرفيابي، خود را واسطه بين امام و مردم معرفي نمايند؛ و همين حكايات و وقوع تشرف اشخاص به خدمت آن حضرت هم، قرينه و دليل است براينكه در اين توقيع، نفي مطلق مشاهده و شرفيابي مراد نيست، بلكه مقصود نفي ادعايي است كه دليل بر تعيين شخص خاصي به نيابت باشد و ممكن است مراد از توقيع مذكور نفي ادعاي اختياري بودن مشاهده و ارتباط باشد؛ يعني اگر كسي مشاهده و ارتباط را به اختيار خود ادعا كند، به اين صورت كه هر وقت بخواهد خدمت امام (عج) شرفياب مي شود، يا ارتباط پيدا مي كند، كذاب و مفتري است و اين ادعاء از احدي در غيبت كبري پذيرفته نيست، يا اينكه چنين كسي كه اين سمت را به راستي داشته باشد، پيدا نخواهد شد؛ و اگر هم كسي آن را دارا باشد، از ديگران مكتوم ميدارد، و به كسي اظهار و افشا نمينمايد.
علاوه براين، پيرامون اين توقيع، توضيحات ديگري نيز علماي اعلام داده اند و در كتابهايي مثل “جنه` الماوي” مرحوم محدث نوري نقل شده است.
اجمالاً با اين توقيع، در آن همه حكايات و وقايع مشهور و متواتر نمي توان خدشه نمود، و بر حسب سند نيز، ترجيح با اين حكايات است.
اگر خواننده عزيز، خود به كتابهايي مثل نجم الثاقب رجوع نمايد، مي بيند كه در اين حكايات، وقايعي است كه هرگز شخص عاقل در صحت آنها نمي تواند شك كند.
بنابراين، هم شرفيابي اشخاص به حضور آن حضرت ثابت است و هم كذب و بطلان ادعاي كساني كه در غيبت كبري ادعاي سفارت و نيابت خاصه و وساطت بين آن حضرت و مردم را مي نمايند، معلوم است.
پينوشت
1- منتخب الاثر، ف4، ب3، ص400، ح13.