تعاريف و جلوههاي تازه مهدويت در جمهوري اسلامي رشد و گسترش فرهنگ انتظار و مهدي باوري در ايران همواره مورد توجه متفكران غربي بوده و همواره با دقت و حساسيت فراواني آنرا دنبال كردهاند.با آغاز كار دولت جديد جمهوري اسلامي، كه عنايت ويژهاي به موضوع مهدويت دارد، بار ديگر توجه محافل غربي به اين موضوع جلب شده است و از اين رو در پي تحليل و بررسي آن برآمدهاند.
مقاله پيشرو كه از پايگاه اطلاع رساني فارسي شبكه BBC گرفته شده، يكي از آخرين تحليلهايي است كه در اين باره منتشر شده است. از آنجا كه به نظر ميرسد آگاهي از مفاد اين مقاله براي پژوهشگران حوزة مهدويت مفيد باشد، در اين شماره اقدام به درج آن كردهايم.
ايمان به ظهور يك منجي در دورههاي تاريخي گوناگون و به ويژه در آخرالزمان، تنها محدود به اسلام نيست؛ اديان مختلف هر يك ظهور منجي يا منجياني را نويد دادهاند كه در چه شرايط ويژهاي ظهور ميكنند تا ساماني تازه و البته نهايي به دين و دنيا بخشند.
در اين ميان، انديشه مهدويت و انتظار ظهور دوازدهمين امام شيعيان كه بر پايه آموزههاي ديني و باور پيروانش، اكنون غايب از نظرهاست، اصلي اساسي و بنيادين در تشيع به شمار ميرود.
با اين همه، اعتقاد به امام زمان و انتظار ظهور وي، تنها محور مشترك بين پيروان چنين انديشهاي بوده و در گذر زمان، قرائتها و تفاسير گوناگوني از آن به دست داده شده و در موارد متعددي، كساني مدعي ارتباط با امام زمان[ع]، به خواب ديدن او يا داشتن رسالتي خاص در اين زمينه شدهاند. هر چند، جريان غالبي كه تفسير و ارائه احكام ديني را بر عهده داشته، غالباً در برابر چنين سخناني مواضعي انتقادي اتخاذ كرده است.
اگر چه مسئله مهدويت، همواره موضوعي بحث برانگيز و جنجالي بوده، به نظر ميرسد كه پس از استقرار جمهوري اسلامي و به ويژه در دو دهه گذشته، تلقيهاي رايج در مورد امام زمان[ع]، توسل به او و در نهايت زمان ظهور و ويژگيها و وظايف مؤمنان در قبال وي دستخوش تغييراتي قابل توجه شده است.
مسجد جمكران در نزديكي قم را ميتوان مظهر عيني اين تحولات دانست. در سالهاي اخير اقبال به اين مسجد به طور فزايندهاي رو به افزايش بوده اما اين رونق با انتقاداتي نيز همراه بوده است. شدت اين انتقادها تا آنجا بود كه محراب و شيشهاي مزين به چراغي سبز براي زيارت زائران، پس از مدتي برداشته شد. با اين همه، چاهي كه زائران عريضههاي خود را در آن مياندازند، همچنان پذيراي هزاران نامهاي است كه روزانه و به ويژه سه شنبه شبها براي رسيدن به دست امام زمان[ع] به داخل آن انداخته ميشود.
مسجد جمكران تا پيش از انقلاب مسجدي كوچك و كم رونق بود و گفته شده كه باورهاي مربوط به آن را اكثريت علماي ديني به رسميت نشناختهاند، با اين همه، مسجد جمكران اكنون موقعيتي منحصر به فرد پيدا كرده و يكي از شلوغترين مكانهاي مذهبي در ايران است.
به هر روي، رويكردهاي تازه به مسئله امام زمان[ع]، اكنون تنها بحثي نيست كه در سطح جامعه يا محافل مذهبي ايران مطرح باشد و دامنه آن به طور روشن و تأثيرگذاري به حوزه سياست نيز كشيده شده و به نوعي صفآرايي بين حاميان قرائتهايي متفاوت از مهدويت انجاميده است.
در حقيقت، در سالهاي اخير، رواج كمسابقه و پردامنه تلقيهاي خاص از مسئله انتظار و ظهور امام زمان، چه در عرصه نظر و در چه حوزه عمل در سطوح وسيعي نمود يافته است و همين امر موجب شده كه طيفي از روحانيت شيعه بسياري از اين باورها را خرافه و گرايش به آنها را تحجر قلمداد كنند.
مراجع شيعي گرايشهايي را كه به طور خاص معطوف به مسئله امام زمان و برجسته كردن وي حتي بيرون از چارچوبهاي رايج شرعي و فقهياند، به رسميت نميشناسند.
اگرچه عمدتاً گروهي از روحانيون و دين باوراني كه به نو انديشان ديني معروف شدهاند هستند كه چنين رفتار و گفتاري را مصداق خرافه و تحجر ميدانند، اما در اين زمينه، گاه از همراهي شماري از روحانيون بلند پايه سنتگرا نيز برخوردار بودهاند.
با وجود اين، حتي چنين منتقداني نه تنها در اصل باورها و اعتقادات مربوط به امام زمان و ظهور او ترديدي به خود راه نميدهند، بلكه اساساً بسياري از انديشههاي خويش را بر مفهوم امامت و غيبت امام دوازدهم شيعيان استوار كردهاند. از اين رو، اصطلاحاتي نظير خرافه و تحجر تنها ميتوانند بيانگر مفاهيمي كلي باشند كه در نهايت، رفتار و آدابي خاص در زماني مشخص را مورد نكوهش قرار ميدهد و به همين دليل ميتوانند به طور چشمگيري از شرايط روز تأثير پذيرند.
شماري از منتقدان رويكردهاي تازه گسترش يافته در مورد مهدويت، سياست و حكومت جمهوري اسلامي را مسبب رواج اين باورها ميدانند و تأكيد ميكنند كه پيامدها چنين امري، در نهايت سست شدن ايمان و باور مذهبي مردم خواهد بود و آنچه زيان ميبيند چيزي جز جايگاه مذهب در جامعه نيست. با اين همه، برخي ديگر از صاحبنظران، از زاويهاي ديگر به موضوع نگاه ميكنند و سخن از آن ميگويند كه رواج و گسترش آنچه اكنون در ايران شاهد آنيم، پيامدي جز تقويت بنيادگرايي شيعي ندارد.
در تاريخ معاصر ايران، انجمن حجتيّه به دليل برخورداري از سازمانيافتگي قابل توجه، نقشي عمده در تعيين رويكردها به مسئله ظهور امام زمان داشته است، با وجود اين به نظر ميرسد كه اكنون طيف ديگري كه حضوري پر رنگ در عرصه سياست نيز دارد و از پشتوانهها و امكانات قابل توجهي برخوردار است، داعيهدار اصلي اين بحث شده باشد. همين موضوع، موجب آميختگي بسيار قرائتهاي خاص از باورهاي مذهبي با سياست و مجادلات سياسي چه در ساختار قدرت و چه در سطح جامعه شده است.
در سالهاي اخير و به طور مشخص از دومين دوره انتخابات شوراهاي اسلامي شهر و روستا در سال 1381 به اين سو، طيفي خاص از نيروهاي سياسي با گرايشها و قرائتهاي خاص از باورهاي شيعي توانست حضوري علنيتر در حوزه قدرت بيابد و در فاصله سه سال، قوه مقننه و مجريه را در اختيار خود بگيرد.
اين نيروهاي تازه به ميدان آمده كه عمدتاً سابقه حضور در نهادهاي امنيتي، اطلاعاتي و نظامي را در كارنامه خود دارند، آشكارا اقدامات و اظهارات خويش را در راستاي فراهم ساختن زمينههاي ظهور امام زمان قلمداد ميكنند.
با استناد به اين پيشينه و نيز عملكرد حكومت، برخي تأكيد ميكنند كه حكومت خود منشأ جرياني است كه تلقيهاي خاص از باور مهدويت را در جامعه رواج ميدهد.
پس از انتخابات مجلس هفتم و در اوج مجادلات و منازعات جناحي، علي مشكيني، رئيس مجلس خبرگان رهبري سخن از آن گفت كه مجلس هفتم از كساني شكل گرفته كه نامشان در آستانه انتخابات در فهرستي به تصويب و تأييد امام زمان رسيده بود. اين اظهارات در آن هنگام جنجالي بزرگ در جامعه، حكومت و حوزههاي علميه برانگيخت اما به رغم همه انتقادها، چهرههاي سرشناس سياسي و مذهبي جناحي كه خود را اصولگرا ميخواند، اظهاراتي از اين دست را كه به ويژه به دنبال پيروزي محمود احمدينژاد، ابعاد تازهاي به خود گرفته است، همچنان مطرح ميكنند.
حضور آقاي احمدينژاد در مسجد جمكران، اختصاص بودجهاي قابل توجه به اين مسجد در نخستين روزهاي رياست جمهوري وي، ايجاد خبرگزاريهاي ويژه براي پوشش اخبار مربوط به مهدويت و رواج زمزمههايي مبني بر امضاي ميثاقنامهاي بين هيئت وزيران و امام زمان از جمله نشانههايي هستند كه رويكردهاي دولتمردان جديد جمهوري اسلامي را نمايان ساختهاند.
اگر چه خبر امضاي ميثاقنامه هيئت وزيران با امام زمان و انداختن آن در چاه مسجد جمكران در بيانيه كوتاه روابط عمومي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تكذيب شد اما حتي برخي از نمايندگان وابسته به جناح اصولگرا در مجلس هفتم هم نسبت به آن واكنش نشان دادند.
از سوي ديگر، استقبال روزنامهها و چهرههاي نزديك به اصولگرايان از سخنراني محمود احمدينژاد در سازمان ملل متحد، به ويژه متوجه اين موضوع بود كه وي براي نخستين بار توانسته نام امام زمان را در نشست مجمع عمومي سازمان ملل بر زبان جاري كند. اصولگرايان از اين مسئله به عنوان توفيقي بزرگ ياد كردند و به انتقادهايي كه از لحن و مضمون سخنان رئيس جمهوري براي حل و فصل بحران پرونده فعاليت اتمي جمهوري اسلامي صورت گرفته بود، اعتنايي نكردند.
از همين روست كه برخي، خاستگاه رويكرد دولت جديد را عمدتاً در شرايط و معادلات سياسي جستوجو ميكنند و بين باورهاي مذهبي و رويكردهاي سياسي حكومت پيوند برقرار ميكنند.
به هر روي، در ساختاري كه دين و سياست، عين هم و دو روي يك سكه تلقي ميشوند، در هم آميختن باورهاي مذهبي و رويدادها و مسائل سياسي، اگرچه امري گريزناپذير و غيرقابل اجتناب خواهد بود، اما در عين حال ميتواند پيامدهاي پيشبيني ناشدهاي را نيز به همراه داشته باشد.
از سوي ديگر، رويارويي طيفهاي مختلف مراجع و گروههاي مذهبي و اختلاف نظر آنان بر سر مفاهيم ديني و تفسير اين مفاهيم، دست كم ميتواند اين موضوع را تثبيت كند كه امور قدسي و شرعي حتي نزد دينمداران، تعبيري يگانه و غايي ندارند و اعتبار هر تفسير، به پيروان آن محدود ميماند.