حکومت حضرت مهدی(علیه السلام) آرمانشهر صالحان انسانها مسافرانی هستند که دیر یا زود به شهر آرمانی خود خواهند رسید و امّا اینکه چقدر شرایط شهروندی را در خود ایجاد کردهاند، پرسشی است که هرکس خود میداند. با نگاهی کوتاه و گذرا به برخی مؤلفههای آن «مدینهی امیدها» در مییابیم نسبت ما با آن چگونه است. باشد که بتوانیم با دست تدبیر خود زمینهی هرچه بهتر حضور در عصر روشنایی را فراهم سازیم.
1. شهر ظهور، مدینهی قسط وعدل
کمتر بشری بر روی کرهی خاکی پای گذاشته که فطرت الهی او، همواره او را به عدل و قسط فرانخوانده باشد. به گونهای که ظالمترین انسانها نیز وقتی به وجدان خویش نظر کنند، عدالت را امری نیک و ظلم و بیعدالتی را بد و ناشایست مییابند. از این روی، بشر از ابتدای آفرینش، همواره به امید برپایی جامعهای پر از قسط و عدل روزگار سپری کرده است، اگر چه روز به روز برابعاد ظلم در زندگی او افزوده شده است. چه جنگهای خونینی که در طول تاریخ رخ ننموده و چه خونهای پاکی که بر خاک ریخته، چه انسانهای مظلومی که تنها بهرهی آنان از زندگی ظلم و تعدی دیگران بوده است و چه صفات روشن و سفید تاریخ که به ظلم ظالمان تاریک و سیاه شده است واما خداوند متعال اراده فرموده است که در پایان این کتاب، برگههای سفید و نورانی رقم خورد و نه تنها کشورمان به حکومتی عادلانه اداره شود، که تمامی زمین راعدل و قسط فراگیرد و زمام امور جامعه و فرد به دست صالحان و مستضعفان قرار گیرد. خداوند در این باره فرمود: در حقیقت در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان صالح و شایستهی ما به ارث خواهند برد.(1)
و همچنین فرمود: خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و عمل صالح انجام دادهاند وعده فرمود که (در ظهور قائم(عج)) در زمین خلافت دهد، چنانکه امتهای صالح پیامبران گذشته را جانشینان خود ساخت و دین پسندیدهی آنان را بر همه جا مسلط و نافذ گرداند و بر همهی مؤمنان پس از ترس و هراس از دشمنان، ایمنی کامل عطا فرماید که مرا عبادت کرده، هیچ به من شرک نورزند و هر که بعد از آن (وعده) کافر شود پس آن گروه همه فاسقان تبهکارند»(2)
و انسانی که وارد این شهر شود آکنده از عدل خواهد شد، رفتارش عدل، گفتارش عدل، راهش عدل و تمام وجودش سرشار از عدالت. وگرنه او در آن اجتماع جایگاهی نخواهد داشت. چرا که عدل و قسط وارد خانههای مردم و تمامی زوایای زندگی آنها میشود، همانگونه که سرما و گرما وارد میشود.(3)
در آن زمان است که هیچ گردنی در قید بندگی و بردگی باقی نخواهد ماند. حقوق هیچ انسانی توسط دیگری پایمال نخواهد شد و بندهای پیدا و پنهان بندگی غیر خداوند، از دست و پای انسانیت پاره خواهد شد. تمامی ستمکاران در صورت پافشاری بررفتار خود، هلاک خواهند شد. مستضعفان پس از سپری کردن یک تاریخ مظلومیت، بر سریر پیشوایی زمین تکیه خواهند زد و این وعدهی الهی است که فرمود:«و خواستیم بر کسانی که در زمین فرودست شده بودند، منت نهیم و آنان را پیشوایان (مردم) گردانیم و ایشان را وارث (زمین) کنیم.(4)
2. شهر ظهور، مدینهی رفاه
در آن تنها شهر پایانی تاریخ، همه چیز در تسخیر انسانیت است، تا در راه رسیدن به کمال از آن بهره جوید. بر خلاف امروزه که رفاه مایهی طغیان و سرکشی برخی میشود، در آن روز، تمامی مواجب الهی در راه نزدیک شدن به ذات خداوندی استفاده خواهد شد.
پیامبر گرامی اسلام( صلیاللهعلیهوآله ) فرمود: در امت من مهدی قیام کند و در زمان او مردم به چنان نعمت و برخورداری رفاه دست یابند که در هیچ زمانی نیافته باشند...آسمان مکرر برآنها ببارد و زمین چیزی از روییدنیهای خود را پنهان نسازد...»(5)
در آن دوران بینیازی به حدی خواهد رسید که مردمان جهت بهرهمندی از ثواب پرداخت صدقه و انفاق، شهرهای بسیاری را پشت سر میگذارند، ولی هرگز کسی را نخواهند یافت تا به او انفاق نمایند.(6)
3. شهر ظهور، مدینهی امنیت و سلامتی
وقتی خورشید عدالت طلوع کرد، تمام و زمین را عدل و قسط و رفاه سرسبز خواهد شد و امنیت به کاملترین صورت ممکن خود را نشان خواهد داد.
چرا که در آن زمان تمامی عوامل ناامنی از بین خواهد رفت. امنیت اخلاقی، اقتصادی، حقوقی، اجتماعی و خانوادگی در آن روز به اوج خود خواهد رسید، به گونهای که اگر یک زن مسافت بین عراق تا شام را به تنهایی سفر نماید هیچگونه خطری او را تهدید نخواهد کرد.(7)
و این امنیت نه تنها تمامی اهل زمین را تحت حمایت خود خواهد گرفت، که اهل آسمانها نیز از پرتو آن بی بهره نخواهد ماند و همگی در رضایت کامل خواهند بود.(8)
4. شهر ظهور، مدینهی تربیت
در آن روزگار و آن شهر، همهی سه اصل نخست، زمینه را فراهم میکند تا انسان تحت تربیت انسان کامل، تا خدا پرواز کند. عدل به عنوان اساس حکومت و والاترین هدف قیام، زمینهی رفاه همراه با امنیت را فراهم نموده، تا انسان بدون هیچ دغدغهای تحت تربیت انسانِ واصل به قرب الهی بار یابد. روشن است که هرآنچه در هنگام ظهور دولت حق آشکار میشود، همه در راستای تربیت انسانها برای رسیدن به کمال است. در آن شهر، تربیت بر اساس آموزههای تنها دین پذیرفته شدهی خداوند، اسلام عزیز خواهد بود. و تمامی ادیان دیگر به حقانیت دین خاتم شهادت خواهند داد و سر تعظیم و تسلیم فرود خواهند آورد(9) و همگان بر توحید و یکتاپرستی اجتماع خواهند کرد(10) و تربیت قرآنی تمامی انسانها را تحت نفوذ دستورات خود قرار خواهد داد، به گونهای که حتی زنان در خانههایشان براساس تعالیم کتاب الهی و سنت پیامبر( صلیاللهعلیهوآله ) قضاوت و عمل خواهند کرد.(11) و چون چنین شد و هدف بزرگ تربیت انسان برای حرکت به سوی خداوند به اجرا درآمد، چراغ دانش و نور معرفت نقش بسیار مهم و اساسی ایفا خواهد کرد. امام باقر( علیهالسلام ) در این باره فرمود: و آن گاه که قائم ما قیام فرماید، خداوند دست عنایتش را بر سر بندگان کشیده، عقلهایشان جمع و اخلاقشان کامل گردد.(12) در شهر ظهور همه چیز عرفان است، آگاهی است، نور است و حکمت. دیگر جایی برای جهل و تاریکی باقی نخواهد ماند و در آن روزگار است که خداوند به نور خود زمین را نورانی خواهد کرد.
وَاَشْرَقَتِ الاَرْضُ بِنُورِ رَبِّها»(13)
پی نوشتها :
1. سوره انبیاء، آیه 105.
2. سوره نور، آیه 55.
3. ر.ک. نعمانی، کتاب الغیبه، ص 296، ج 1.
4. سوره قصص، آیه 2.
5. علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج 2، ص 488، علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 78.
6. نعمانی، کتاب الغیبه، ص 150، ج 8.
7. شیخ صدوق، خصال، ج 2، ص 625.
8. ر.ک. شیخ طوسی، کتاب الغیبه، ص 178، ج 136.
9. ر.ک. کلینی، کافی، ج 1، ص 432، ج 91.
10. شیخ صدوق، علل الشرایع، ج 1، ص 5.
11. نعمانی، کتاب الغیبه، ص 238، ج 3.
12. کلینی، کافی، ج 1، ص 25، ج 21.
13. سوره زمر، آیه 69.