تعريف
دجّال ذكر شده در متون اسلامي كه از آن به اسم آنتي كرايست (ضدّ مسيح) در ادبيات ديني غرب مسيحي، مسيح دروغين (مسيح دجّال) و آنتاگونيست به معناي ضدّ منجي در ادبيات لاتين ياد شده است، در آخرالزّمان دشمن منجي خواهد بود و به دست منجي از بين خواهد رفت.
دجّال در لغت (عربي) به معناي كذّاب است. دربارة دجّال، نظرات مختلفي وجود دارد كه به بخشي از آنها اشاره مينماييم.
در يونان باستان:
دجّال در اسطورههاي يوناني، موجودي غول پيكر كه چهار دست دارد و در زير زمين به زنجير است، كه بعد از آزاد شدن به سمت «المپ» ميرود!! معادل يوناني دجّال antichristos ميباشد.
دجّال در مسيحيّت
از آنجا كه دجّال در مقابل مسيح ميايستد، آن را ضدّمسيح و از آنجا كه ادّعاي منجي بودن دارد، آن را مسيح دجّال يا مسيح دروغين ميگويند و مقصود كسي است كه با مسيح ضدّيت ميكند و مدّعي آن باشد كه خود در جاي مسيح است.
در «كتاب مقدّس» در بخش «كتاب دانيال نبي» از «عهد عتيق» و «رساله و مكاشفة يوحنّا» از «عهد جديد» از دجّال نام برده شده است.
در رسالة اوّل يوحنّا آمده است: دروغگو كيست؟ جز آنكه مسيح بودن عيسي را انكار كند آن دجّال است كه پدر و پسر را انكار مينمايد. 1
باز در همان رساله آمده است: شنيدهايد كه دجّال ميآيد الحال هم دجّالان بسيار ظاهر شدهاند و از اين ميدانم كه ساعت آخر است.
در جاي ديگر در همان رساله ميگويد: و هر روحي كه عيساي مجسّم شده را انكار كند، از خدا نيست و اينست روح دجّال كه شنيدهايد كه او ميآيد و الآن هم در جهان است.
برخي از علماي مسيحي از جمله صاحب «قاموس كتاب مقدّس»، دجّال را اسم عام ميداند و به تصوّر وي مراد از دجّال و دجّالان، كساني هستند كه مسيح را تكذيب كنند و اين معنا از عبارات «انجيل» نيز استفاده ميشود. همچنين گفته شده دجّال يا ضدّ مسيح شخصي است كه در آخرالزّمان قيام كرده و مسيح، رجعت كرده و او را از پاي در خواهد آورد.
كتاب مكاشفة يوحنّا باب سيزدهم
در اين هنگام جانور عجيبي را در رؤيا ديدم كه از دريا بالا ميآمد. اين جانور هفت سر داشت و ده شاخ. روي هر شاخ او يك تاج بود و روي هر سر او نام كفرآميزي نوشته شده بود. اين جانور شبيه پلنگ بود، امّا پاهايش مانند پاهاي خرس و دهانش مانند دهان شير بود. اژدها تاج و تخت و قدرت و اختيارات خود را به او بخشيد. يكي از سرهايش را ديدم كه زخم كشندهاي برداشته بود، ولي خود به خود خوب شد! آنگاه تمام مردم دنيا از اين معجزه غرق در حيرت شدند و جانور را با ترس و احترام پيروي كردند. آنان اژدها را كه چنين قدرتي به آن جانور داده بود، ستايش كردند. جانور را نيز پرستش كرده، گفتند: كيست به بزرگي او؟ كه ميتواند با او بجنگد؟!
سپس اژدها آن جانور را تحريك كرد تا به گزافهگويي بپردازد و به او اختيار داد تا امور دنيا را به مدّت چهل و دو ماه به دست گيرد. در تمام اين مدّت، به اسم خدا و خانة خدا و تمام كساني كه در آسمانند كفر ميگفت. اژدها به او قدرت داد تا با خلق خدا جنگيده، ايشان را شكست دهد و بر تمام قومها و قبيلهها از هر زبان و نژاد دنيا حكومت كند؛ همة مردم دنيا نيز او را پرستش خواهند كرد. امّا كساني كه نامشان از آغاز آفرينش، در دفتر زندگان كه متعلّق به برّه است، نوشته شده، او را پرستش نخواهند نمود.
هر كه ميتواند گوش دهد، به دقّت گوش كند، از خلق خدا هر كه قرار است زنداني شود، زنداني خواهد شد و هر كه قرار است با شمشير كشته شود، كشته خواهد شد و هر كه قرار است با شمشير كشته شود، كشته خواهد شد، ولي دلسرد نشويد، چون اين فرصتي است تا صبر و ايمانتان را در عمل نشان دهيد.
سپس جانور عجيب ديگري ديدم كه از داخل زمين بيرون آمد. اين جانور دو شاخ داشت، اژدها بود. او تمام قدرت آن جانور اوّل را كه از زخم كشندة خود خوب شده بود، به كار ميگرفت و از تمام دنيا ميخواست كه جانور اوّل را بپرستند. او پيش چشمان همه دست به معجزات باور نكردني ميزد و از آسمان آتش به زمين ميآورد! او در حضور جانور اوّل قدرت مييافت تا اين كارهاي عجيب را انجام داده، مردم دنيا را فريب دهد و ايشان را وادار سازد مجسّمة بزرگي از جانور اوّل بسازند، همان جانوري كه از زخم شمشير جان سالم به در برده بود. حتّي او توانست به آن مجسّمه جان ببخشد تا بتواند سخن گويد و همة كساني كه او را نميپرستند، به مرگ محكوم كند. از اين گذشته، بزرگ و كوچك، فقير و غني، برده و آزاد را وادار كرد تا علامت مخصوصي را بر روي دست راست يا پيشاني خود بگذارند و هيچ كس نميتوانست شغلي به دست آورد يا چيزي بخرد مگر اينكه علامت مخصوص اين جانور، يعني اسم يا عدد او را بر خود داشته باشد. اين خود معمّايي است و هر كه باهوش باشد، ميتواند عدد جانور را محاسبه كند. اين عدد، اسم يك انسان است و مقدار عددي حروف اسم او به 666 ميرسد.
مصاديق دجّال در مسيحيّت:
بزرگان، رهبران، پادشاهان و مفسّران مسيحي هرگاه با كسي اختلاف پيدا مينمودند آن را دجّال (ضدّ مسيح) ميناميدند از جمله:
نرون، قيصر آزاردهندة مسيحيان، تركيب عبري آن نرون قسر به حروف ابجد معادل 666 است؛
مارتين لوتر، بنيانگذار مسيحيّت پروتستان و بدعت در مسيحيّت، وقتي مورد تكفير پاپ قرار گرفت، در سال 1530م.، دستگاه پاپي و پاپ را دجّال ناميد؛
ناپلئون (به خاطر جنگ افروزي)؛
در دهة چهل قرن بيستم، هيتلر را دشمن مسيح توصيف و برخي عنوان كردند، يأجوج متّحد جومر است كه در «سفر حزقيال»، ذكر آن رفته و منظور «آلمان» است؛
هنگامي كه موسيليني قدرت را در «ايتاليا» به دست گرفت و قصد كرد امپراتوري «روم» را احيا كند، عنوان شد او دشمن مسيح است؛
استالين به اين عنوان توصيف شد (به خاطر دشمني ماركسيسم و حكومت «شوروي» سوسياليستي با اديان و دين داران)، به ويژه با وجود متنهايي كه شيطان را يأجوج (روسيه) به شمار ميآورد؛
ميخائيل گورباچف كه به مرور زمان جاي استالين را گرفت او را به جهت ديگري هم دجّال ناميدند، به دليل ماه گرفتگي روي صورتش و رهبر شوروي بودن؛
هنري كسينجر، وزير خارجة اسبق و مشاور امنيّت ملّي چند رئيس جمهور «آمريكا»، صهيونيست فريبكار؛
رونالد ريگان، رئيس جمهور جمهوري خواه و ايوانجليست آمريكا در دهة هشتاد و طرّاح «جنگ ستارگان» كه نامهاي شش حرفي او نماينگر 666 است: Ronald Wilson Reagan؛
صدّام بعد از مخالفت با غرب و اشغال «كويت» مخصوصاً چون جانشين بخت نصر و وارث پايتخت بابل بود؛
پاپ ژان پل دوم، مخصوصاًً به خاطر زخمي شدن بر اثر سوءقصدي كه به جان وي شد و رفع خطر مرگ از او؛
مظاهر جديد تمدّن، مانند شكستن هستة اتم، تسخير فضا، ماهواره، طرّاحي شبكة جهاني اينترنت و…
گروهي، نشان باركد بر بستهبندي اجناس را نيز از اين موارد دانستهاند؛ زيرا در كتاب مكاشفة يوحنّا آمده است كه خريد و فروش در اختيار اوست، به توصية اين گروه، باركد را بايد نابود كرد.
جرج واكر بوش به سبب آنكه نامش همانند ريگان از 3 بخش 6 حرفي تشكيل شده و در هزارة جديد به قدرت رسيد، البتّه عنوان شده نام خانوادگيشان هربرت بوش بوده كه پدرش نام او را تغيير داد تا مصداق دجّال آخرالزّمان باشد، دراين باره بوش پدر گفت: پسرم همان ديكتاتور آخرالزّمان است كه حكومتش 7 سال طول ميكشد و بعد از آن نظم نوين جهاني آغاز ميشود (در سال 2007م.). بدين منظور از دوران كودكي برايش معلّم مخصوص گرفتند تا براي اين واقعه تربيت شود، او ادبيات نمادين كتاب مقدّس را ياد گرفت و به عضويت «جوامع مخفي شيطانپرست» همانند «انجمن جمجمه و استخوان» درآمد.
در گردهمايي كشيشان كه در 15 ژوئيه 1999م. در «كينگز پورت تنسي»، منعقد شد و 1500 نفر در آن حضور داشتند، جري فالول (يكي از سران ايوانجيليسم و مسيحيّت صهيونيستي آمريكا و كساني كه به پيامبر اكرم(ص) توهين كرد) گفت: دشمن مسيح كه 2000 سال پيش به تصوير كشيده شده است و تاجي از شر بر سر دارد، ممكن است يك يهودي باشد كه امروز با ما زندگي ميكند، او بي شك يهودي است. اگر او دشمن مسيح است، بايد يهودي باشد و آنچه ما ميدانيم، اين است كه او ميبايست يهودي و مذكّر باشد.
در ملاحظه و تبصرهاي [بايد بگوييم] پس از انتقاد گروههاي يهودي از او، فالول ميگويد: چون وقتي مسيح براي اوّلين بار در دو هزار سال پيش، بر زمين فرود آمد، يك يهودي بود، بنابراين اكثر انجيليها اعتقاد دارند، دشمن مسيح بي شك يهودي و مذكّر است.
نمادها و تاريخهاي مربوط به وحش
بازي با اعداد و نمادها، سابقهاي طولاني در غرب دارد، آنها در اين تاريخها، منتظر تحوّل در جهان بودند، مخصوصاً اعدادي كه به 1000 و 666 مربوط است كه با نزديك شدن هر كدام موج تبليغات منجيگرايي و پايان تاريخ به اوج خود ميرسد. هر بار هم با گذشتن موعد مقرّر و نيامدن مسيح، بسياري از مسيحيان دست از اعتقادات خود ميكشند و دين را كنار ميگذارند.
تاريخ 6/6/1996؛
666.3= سال 1998؛
وارونه 666=999 كه با احتساب هزاره گرايي = سال 1999؛
نشان FFF (به اين خاطركه F ششمين حرف الفباي انگليسي است= 666)؛
نشان 777؛ زيرا اگر آن را بهصورت افقي وارونه كنيم تبديل به FFF ميشود، همچنين هفتمين حرف از حروف الفبا G ميباشد GGG كه شبيه 666 است.
پينوشتها:
1. رسالة اوّل يوحنّا، باب 2 بند22.
حجه الاسلام سيّد مهدي غفّاري