گنبد مسجد شیخ لطف الله یكى از چند گنبد یك پوششى زمان صفویه است كه با ارتفاع كم پوششى مناسبى براى صحن كوچك آن به شمار مىرود. از طرفى بلندى آن تا آن اندازه است كه بتواند در كنار میدان بزرگ خود نمایى كرده و بر آن فضا مسلط باشد. خمیدگى گنبد از نقطه برآمدگى بزرگ ناگهان به سمت داخل گراییده و راس گنبد را تشكیل داده است و این فشار زیاد را دیوارهاى قطور مسجد تحمل مىكند. )قطر دیوارها كه از پنجرههاى دیوار اندازهگیرى شده در حدود 70و1 سانتیمتر است دیوارهاى داخلى از یك هشت ضلعى شروع مىشود. این هشت ضلعیها هر یك به وسیله كاشیهاى طناب مانند فیروزهاى محصور شده و خطوط بسیار زیبا كه از آثار علیرضا است مانند قابى هر یك از اضلاع هشتگانه را در میان مىگیرد این خطوط از كاشیهایى به رنگ سفید خیره كننده در میان كاشیهاى آبى تیره به كار رفته است و زاویه هایى كه از این هشت ضلع به وجود آیند پایه خمیدگى بزرگ را تشكیل مىدهند لكن انحناى تدریجى گنبد نقطه شروع انحنا و دایره بزرگ گنبد را از نظر پنهان مىكنند. خمیدگى گنبد را دیوارهاى بادبادك شكل زاویه دارى به اضلاع هشت گانه وصل مىكند. قسمت بعدى به سمت خمیدگى به اندازهاى عادى و یكنواخت بزرگ گرایش دارد سرتا سر این خمیدگى به اندازهاى عادى و یكنواخت است كه به ندرت احساس شده یا به چشم مىآید. كاشیكارى پوشش داخلى گنبد از ابتدا تا انتها تقریباً به یك اندازه بود و تزیین گنبد را تشكیل مىدهد. دیوارهاى جانبى صحن مسجد با گل و بوتههاى متصل به هم به رنگ آبى در یك متن كرمیرنگ تزیین شده است. زاویههاى فوقانى دیوارهاى جانبى از گل و بوته هایى كه طرح آن با سایر قسمتها تفاوت كلى دارد پوشیدئه شده و تنوع خاصى به تزیین كلى صحن بخشیده و در اولین نگاه نظر بیننده را جلب مىكند. زیبایى كاشیكارى این مسجد اعم از كاشیهاى معرق خود تنوعى است دلپذیر كاشى معرق ظریفترین نوع كاشى و متعلق به قرن هفدهم است. در حقیقت كاشى معرق نوع ظریفى از كاشى هفت رنگ قرن پانزدهم و شانزدهم است. تزیینات سطح داخلى گنبد عبارت است از ستارههاى بسیار بزرگ مكرر به رنگ زرد طلایى كه با طرح درهمى از پیچكهاى به هم پیچیده پوشیده شده. طرح و ترسیم این مسجد و نقشه قالیهاى اردبیلى منبع الهام مشتركى دارند. ضمناً شباهت بسیار نزدیك با تزیینات مسجد شاه دارد، كاشیكارى بقیه گنبد از طاق رومیهایى تشكیل شده كه هر یك شامل گل و بوتههاى زیبایى است. این گل بوتهها در پارچه بافى هم به كار رفته و هم اكنون نمونه هایى از آن وجود دارد. روشنایى داخل این مسجد نیز قابل توجه است. در اطراف گنبد به فواصل روشنایى داخل این مسجد نیز قابل توجه است. در اطراف گنبد به فواصل منظم سوراخهایى در قطر گنبد تعبیه شده كه به وسیله پنجرههاى گچبرى از داخل و خارج مسدود مىشود. این گچبریها عباراتند از طرحهاى منظمى كه به نسبت مساوى فضاى خالى در میان آنها وجود دارد. مجموع نورهایى كه از این پنجرهها به داخل مىتابد زیبایى آسمانى و خیالپرورى به تزیینات كلى صحن مىبخشد. كوچكترین نقطه ضعفى در این بنا دیده نمىشود اندازهها بسیار مناسب نقشه طرح بسیار قوى و زیبا به طور خلاصه توافقى است بین یك دنیا شور و هیجان و یك سكوت و آرامش با شكوه كه نماینده ذوق سرشار زیباشناسى بوده و منبعى جز ایمان مذهبى و الهام آسمانى نمىتواند داشته باشد. كتیبههاى زیبایى كه علیرضا بر داخل و خارج این مسجد نگاشته زیباترین خط زمان خود است نابغهاى كه این همه شكوه و جلال زیبایى و هنر را به این مسجد بخشیده كسى است كه سمت چپ و راست محراب را امضا نموده و خود رافقیر حقیر محتاج به رحمت خدا محمد رضا بن استاد حسین بناى اصفهانى معرفى كرده است و بعد از نام او تاریخ 1028 هجرى (1618 میلادى) دیده مى شود
در ضلع شرقى میدان نقش جهان اصفهان، روبه روى كاخ عالى قاپو، مسجدى قرار دارد كه از زیباترین و چشمگیرترین آثار تاریخى اصفهان است. این بنا كه به مسجد شیخ لطف الله معروف است در زمان حكومت سلسله صفویه به منظور عبادت و تدریس شیخ لطف اله ساخته شد. شیخ لطف الله از علماى شیعى مذهب لبنان و فرزند شیخ عبدالكریم بوده است كه در زمان صفویه، به دلیل رسمیت یافتن مذهب تشیع به عنوان مذهب ایرانیان، همراه با بسیارى دیگر از جمله شیخ بهائى به ایران مهاجرت كرد. این مرد روحانى به هنگام ورود مورد احترام واقع شد و در آغاز به مشهد مقدس رفته ضمن سكنى گزیدن در آن دیار به تبلیغ مذهب تشیع پرداخت. شیخ لطف اله همزمان با تصمیم شاه عباس براى پایتخت قرار دادن اصفهان به این شهر كوچ كرد. شاه عباس صفوى براى اینكه این عالم به تدریس و تبلیغ و امامت مشغول شود دستور داد تا مسجد و مدرسهاى براى او بنا نهند. از این رو بناى این مسجد و مدرسه در سال 1011 هجرى قمرى آغاز شد و تا سال 1028 به دراز كشید. شیخ لطف الله پس از اتمام بناى مسجد و مدرسه به فعالیتهاى مذهبى پرداخت. مدرسه كه ذكر آن به میان آمد، امروزه وجود ندارد، اما مسجد آن همچنان با زیبایى تمام باقى است. شیخ لطفاله بر اساس مندرجات كتابهاى عالم آراى عباسى و مجمل التواریخ در سال 1032 هجرى قمرى بدرود حیات گفت.
مسجد شیخ لطف اله چند تفاوت اساسى به دیگر مساجد اصفهان دارد. این مسجد داراى صحن نیست و مناره نیز ندارد، حال آنكه مساجد باستانى دیگر معمولاً صحنى بزرگ و مناره یا مناره هایى نیز دارند. گنبد مسجد شیخ اله با گنبدهاى مساجد دیگر متفاوت است و دو پوش پیوسته است. این مسجد به خلاف مساجد دیگر وسعت چندانى ندارد و در حقیقت نمازخانهاى كوچك است.
از عجیبترین هنرهاى به كار رفته در این مسجد كه زاییده ذوق و استعداد هنرمندان معمار ایرانى است، حل مشكل قبله در این مسجد است كه در شرق میدان واقع است. پوپ در این زمینه چنین نوشته است:
... چون مسجد در ضلع شرقى میدان واقع است و خواه ناخواه در ورودى مسجد به سمت شرق میدان خواهد بود، اگر بنا بود مسجد را نیز به همین جهت مى ساختند، كار جهت یابى از لحاظ قبله مختل مى شد. در اینجا با ایجاد یك راهرو كه از ابتداى مدخل مسجد به سمت چپ و سپس به سمت راست مى چرخد، بر این مشكل فائق آمده اند ؛ یعنى اگر چه ساختمان مسجد درمشرق است و از نماى خارجى آن چنین بر مىآید كه دیوار جبهه ان در جهت شمال به جنوب است لیكن در همین دیوار محراب بنا شده كه به سوى قبله است و وقتى به عظمت این فكر پى مى بریم كه در بیرون مسجد اثرى از كجى و زاویه به چشم نمى خورد اما به مجرد ورود ناچاریم قبول كنیم كه صحن نیست به نماى خارجى پیچش دارد در صورتى كه گنبد كوتاه مسجد به علت مدور بودن جهت با زاویه مخالفى نشان نمى دهد.
البته باید خاطر نشان كرد كه دهلیز ورودى مسجد به این دلیل كه همانند زاویه اى قائمه ساخته شده كمتر كسى به محض ورود انحراف مسجد را نسبت به ضلع میدان در مى یابد.
بناى مسجد بر یك چهار ضلعى استوار است كه در قسمت بالاتر بنا به هشت ضلعى تبدیل شده در نهایت دایره وار به ساقه گنبد مى پیوندد.
دیوارهاى مسجد شیخ لطف اله براى تحمل سنگینى و فشار گنبد قطور ساخته شده اند و به طورى كه آن را از قسمت پنجرهها اندازه گرفتهاند به یك متر و هفتاد سانتیمتر و در قسمتهاى اصلى به پیش از دو متر هم مىرسد. كف مسجد از سطح میدان بالاتر است. در ساختمان و تزئین اژدرهاى سردر و جلوخان و همچنین سكوهاى طرفین سردر، مرمرهاى بسیار خوب به كار رفته و بفیه قسمتهاى جلوخان و سر در با كاشیهاى خشتى الوان و معرق زینت یافتهاند. در این تزئینات نقوش هندسى، گل و بوته، طاووس و همچنین كتیبه هایى به چشم مىخورد كه به خط خوش نسخ و نستعلیق نوشته شدهاند. اطراف جناغ تاق با كاشى پیچ فیروزهاى زینت یافته است. مقرنس كارى بى نظیرى از كاشیكارى معرق زیر جناغ تاق وجود دارد كه زیر آنها در وسط سردرپنجرهاى مشبك از كاشى ساختهاند. سردر با نقوش و رنگهاى متنوعى تزئین شدهاست كه چشم را خیره مىكند. بالاى پنجرهاى سر در مسجد دو كتیبه به خط نستعلیق وجود دارد كه یكى از آنهاچنین عبارتى را در بردارد: ((مایه محتشمى خدمت اولاد على است)) كتیبه بزرگ و اصلى واقع در سر در مسجد به خط علیرضا عباسى است كه با خط ثلث بر كاشیهاى معرق نوشته شده است. دو كتیبه بزرگ كه به صورت كمربندى درون گنبد موجودند نیز به خط همین استادند. علیرضا عباسى از هنرمندان بزرگ عهد صفویه است. او تبریزى بود و خطوط ثلث و نسخ را در محضر استادانى چون ملا محمد حسین و علاء الدین محمد بن محمد تبریزى آموخت. او هنگام تصرف تبریز به دست عثمانیان به قزوین آمد و هنگامى كه پایتخت از قزوین به اصفهان منتقل گردید او نیز همچون شیخ لطف اله به اصفهان آمد. او به آموزش بسیارى از خطاطان آن زمان پرداخت. خط علیرضا عباسى را در بسیارى از كتیبههاى موجود در بناهاى تاریخى شهرهایى چون مشهد، قزوین و اصفهان مىتوان مشاهده كرد. از تاریخ مرگ این هنرمند اطلاع دقیقى در دست نیست.
نقوش و رنگهاى به كار رفته در كاشیكارى استادانه گنبد مسجد از زیباترین كاشیكاریهاى موجود در معمارى ایران است. نور درون مسجد از پنجرههاى مشبكى كه در جوانب گوناگون ساقه گنبد ساخته شدهاند تامین مىشود. پرتوى كه از این پنجرهها به درون مسجد مىتابد، علاوه بر اینجاد روشنایى كافى، خود به خود نمایشگر فضاى روخانى بناست. ساقه گنبد با كاشیهایى آبى رنگ و نقوش گل و بوته و كتیبهاى از كاشیهاى معرق شامل چند سوره كوتاه از قرآن دارد، تزیین شده است. فاصله بین پنجرهها را نیز كتیبه هایى از كاشیهاى خداوند زینت بخشیده است كه به شیوه خط بنایى جلوه گرى مى كند.
محراب مسجد زیباى شیخ لطف اله از شاهكارهاى بى نظیر هنر معمارى و از زیباترین محرابهایى است كه در مساجد دیگر اصفهان مىتوان مشاهده كرد. این محراب با كاشیكارى معرق و مقرنسهاى بسیار دلپذیر تزیین شده است. درون محراب دو لوح وجود دارد كه عبارت »عمل فقیر حقیر محتاج برحمت خدا محمد رضا بن استاد حسین بناء اصفهان« را مىتوان در آنها مشاهده كرد. در اطراف محراب كتیبههاى دیگرى به خط علیرضا عباسى و خطاط دیگرى كه باقر نام داشته است، دیده مىشود. در این كتیبهها روایاتى از پیامبر اكرم و امام ششم شیعیان امام جعفر صادق نقل شده است. اشعارى نیز بر كتیبههاى ضلعهاى شرقى و غربى به چشم مىخورد كه احتمالاً سراینده آنها شیخ بهایى، عارف دانشمند و شاعر بزرگ دوره صفوى است.
همان طور كه گفته شد در ورودى مسجد به دهلیزى به صورت زاویهاى قائمه باز مىشود كه به دو در دیگر مىانجامد كه از دو مىتوان وارد مسجد شد. یكى از این درها به طرف محراب و دیگرى به سوى شمال غرب مسجد قرار گرفته است. از همین دهلیز به شبستان زمستانى و همچنین به پشت بام نیز مىتوان وارد شد.
پوپ در مورد این مسجد نوشته است:
... كوچكترین نقطه ضعفى در این بنا دیده نمى شود، اندازه ها بسیار مناسب، نقشه طرح بسیار قوى و زیبا و به طور خلاصه توافقى است بین یك دنیا شور و هیجان و یك سكوت و آرامش با شكوه كه نماینده ذوق سرشار زیباشناسى بوده و منبعى جز ایمان مذهبى و الهام آسمانى نمى تواند داشته باشد.