المنجد، ثَأَرَ و ثَأْر را به معنى انتقام گرفتن دانسته و لفظ ثار را
ذكر نكرده است. طريحى در مجمع البحرين، ثَأَرَ را به معنى انتقام گرفتن
معنى كرده و ثاراللّه را تصحيف ثَأْراللّه دانسته است.ابن اثير در نهاية;
ثَأر را به معنى خونبها دانسته و لفظ ثار را ذكر نكرده است. زبيدى در تاج
العروس; ثَأر و ثار را به يك معنى دانسته و نوشته است: ثار به معنى خون
است و گفته شده به معنى انتقام خون كسى را گرفتن نيز به كار مي رود. [۱]
در جاهلیت
عرب در هر قبیله معمول بوده اگر كسی از این قبیله كشته میشد، تمام افراد
آن قبیله خود را صاحب خون میدانستند و هر فردی از قبیله قاتل را می دیدند
می كشتند و كلمه ثار به همین معنا است و كاری نداشتند كه او مقصر بوده یا
نه چون عضو آن قبیله قاتل است باید كشته شود و كاری نداشتند كه فرزند
مقتول است یا صاحب خون. چون عضو این قبیله است خود را طلبكار میدانستند و
اگر زور داشت می كشت