مسجد جامع جاجرم
اين بنا در داخل شهر جاجرم و در جنوب شرقي تپهي قلعه (نارين قلعه) واقع است. مسجد جامع جاجرم از نوع مساجد شبستاني است و پلان آن، «ابتداييترين سبک مسجدهاي چهار ايواني»(15) را القا ميکند. ورودي بنا در ضلع شمالي آن واقع است و به يک صحن کوچک با ابعاد 5 / 7 ضربدر 5 / 7 متر محدود ميشود. شبستانهاي مسجد در دو ضلع شرقي و غربي اين صحن قرار دارند. جهت صحن، شمالي - جنوبي است و ضلع جنوبي آن از طريق يک ورودي بزرگ و رفيع به فضاي گنبدخانه منتهي ميشود. محراب مسجد با ارتفاع 235 سانتيمتر و عمق 85 سانتيمتر در ضلع جنوبي گنبدخانه است.دايرهي گنبد اين بنا با کمک تکنيک ترمبه زني اجرا شده است. رأس اين ترمبهها به شکل ترکشهاي خورشيدي و پايين آنها به شکل لوزيهاي منظم و ذوزنقههايي است که اضلاع پايين آنها بر روي پايهي ترمبه استوار است. داخل گنبد به شکل نيم کاسهي سادهاي است که مرکز آن به يک ستارهي 24 پر، که به طور برجسته کار شده مزين است.(16). فضاي شبستان به وسيلهي طاق و تويزه پوشش يافته است. در پشت ديوار شرقي شبستان ضلع شرقي، يک فضاي الحاقي اضافه شده که بيشتر در زمستانها از آن استفاده ميشود. اين مسجد کوچک فاقد عناصري چون ايوان رفيع و مناره است و در مجموع نماي بيروني آن فاقد تزيينات بوده و به استثناي سه عدد کاشي که بر پيشاني ايوان جنوبي جاي دارد، قسمت عمدهي تزيينات را بايد در گنبد خانه جستجو کرد. در اين قسمت ميتوان از «تزيينات گچبري... ترمبهها، لچکيها و کاربندي زير گنبد نام برد.»(17) «مصالح بنا کلا سنگ، ملاط گچ، اندود کاهگل و گچ است که به طور حتم در اصل تزييناتي از کاشي نيز داشته است...».(18)
تاريخ بناي مسجد جامع جاجرم
سبک معماري اجرا شده در اين مسجد بسيار ساده و ابتدايي به نظر ميرسد. همچنين کوچک بودن ابعاد مسجد نيزاين بنا را در نگاه اول حقير جلوه ميدهد. با اين حال پلان آن از نوع ابتداييترين سبک مساجد چهار ايواني اما «در مقام مقايسه با مساجدي نظير مسجد جامع فهرج سبک تکامل يافتهتري را نشان ميدهد... و با استناد به معماري موجود و اجراي قوسها و دهانهها و ابعاد آنها (احتمالا) به قرن چهارم يا پنجم هجري تعلق دارد و در عداد يکي از ارزندهترين آثار مذهبي به شمار ميآيد.»(19) مؤلف مطلع الشمس کتيبهي کاشيهاي موجود در بنا را چنين توصيف کرده است: «بالاي اين صفه که کتيبهي مقصوره است سه آجر کاشي نصب شده در روي يک آجر سبز که دو ثلث آن شکسته، نوشته شده است. «توکلت» و در يک طرف «علي الله». در يک طرف و فيمابين صورتي شبيه به (مجمر) آويخته شده و با خط سياهي است و در گوشهي ديگر آجر نوشته است «خداي بر آن بنده مسلمان» و زير اين عبارت «در کار» و زير آن «بر عشر معروف» و زير آن، «دههي محرم سنه» پايينتر از آن «تقبل الله منه». در آجر کاشي وسط با خط جلي برجسته لفظ «يا احد» نوشته شده است. دربالاي آجر سبز ديگر «لااله الا الله محمد رسول الله» و در زير: سورهي فاتحة الکتاب، بعد از آن سوره توحيد و در زير «بتاريخ بيستم ماه سنهي سبع و سبعين». بعد از «سبع و سبعين» کلمهي لا يقرا [ناخوانا] که ظن قريب به يقين «خمسمائه» بوده و به نظر ميرسد، در يک طرف طول آجر نيز نوشته شده است. (ان الدين عند الله الاسلام) و در طرف ديگر (شهد الله انه لا اله الا هو و الملائکة و اولوا العلم قائما بالقسط). اين آجرها را از محل ديگر به اينجا آورده و نصب کردهاند. حالا آن محل خارج از مسجد بوده يا داخل الله اعلم...».(20) در حال حاضر کتيبهي کاشيهاي ايوان جنوبي، آسيب ديده و کلمهي «خمسمائه» از بين رفته است. در گزارش هيأت بررسي و شناسايي آثار و بناهاي تاريخ خراسان دربارهي کتيبههاي ديگر اين بنا چنين آمده است: «... به گفتهي چند ريش سفيد،، کاشي ديگري در اين مسجد وجود داشته که اشعاري بر آن نوشته شده بود و حاکي از تعميرات بنا بوده است و اين مطالب از زبان آنهاست: توفيق ز حضرت واحد شد درويش علي، ساعي اين مسجد شد تاريخ طلب نمودم از پير خرد گفتا ز غنچه ه ساقط شد»(21) ماده تاريخ درج شده در بيت دوم، يعني «غنج»(22)، برابر است با 1034 که در اين سال تعميراتي در بنا انجام شده است. احتمالا در نماي ايوان جنوبي مسجد کاشيهايي وجود داشته که تاريخ احداث آن را نشان ميداده است و بعدها از بين رفتهاند. سه کاشي کنوني نيز در تعميرات بعدي به گونهاي نامأنوس جايگزين آنها شدهاند. اين کاشيها، که اعتماد السلطنه نيز شرح مبسوطي از آنها ارائه داده است، از لحاظ تکنيک ساخت و رنگ لعاب با کاشيهايي که اعتماد السلطنه نيز شرح مبسوطي از آنها ارائه داده است.از لحاظ تکنيک ساخت و رنگ لعاب با کاشيهايي که زماني در دورن مقبرهي علي بن مهزيار قرار داشتهاند.(23) قابل مقايسه هستند. بنابراين تاريخ مذکور در اين کاشيها (577 ه) به زمان ساخت بنا ارتباطي ندارد.
«اندیشیدن به پایان هر چیز شیرینی حضورش را تلخ می کند... بگذار پایان تو را غافلگیر کند درست مانند آغاز»