.... و جعلت حسینا خازن وحیی و اكرمته بالشهاده و ختمت له بالسعاده،
فهو افضل من استشهد و ارفع الشهداء درجه و جعلت كلمتی التامه معه و حجتی
البالغه عنده، بعترته اثیت و اعاقب.(1)
... و حسین را گنجبان وحی خویش قرار داده و او را با شهادت، كرامت
بخشیدم، و پایانی بس با سعادت برای وی مقرر داشتم، اوست برترین شهیدان، و
درجه اش از همه بالاتر. كلمه تامه خود را همراه او قرار دادم و حجت رسای
خویش را نزدش نهادم و به وسیله خاندان او پاداش و كیفر می دهم.
"ان لقتل الحسین حراره فی قلوب المؤمنین لاتبرد ابدا."(2)
به راستی كه با شهادت حسین(ع) آن چنان شور و حرارتی در دل مؤمنین ایجاد شده كه هیچگاه به سردی نخواهد گرایید.
"نظر الی الحسین(ع) فقال: یا عبره كل مؤمن، فقال: انا یا ابتاه، قال: نعم یا بنی"(3)
حضرت علی(ع) نگاهی به فرزند خود كرد و فرمود: ای كسی كه نام و یاد تو
موجب جاری شدن اشك هر مؤمن است. حسین(ع) گفت: پدر منظور شما من هستم؟ در
پاسخ فرمود: آری فرزندم.
"فلما صارت السته، كنت لا احتاج فی اللیله الظلماء الی مصباح و جعلت اسمع اذا خلوت فی مصلای التسبیح و التقدیس فی باطنی".[4)
آنگاه كه امام حسین(ع) (هنگام بارداری) به شش ماهگی رسید، در شب تاریك
به چراغ نیاز نداشتم و هنگام عبادت خدا و خلوت با حق، صدای تسبیح و تقدیس
وی را می شنیدم.
"... ان الذی یؤتی الی، سم یدس الی، فاقتل به؛ و لكن لا یوم كیومك یا اباعبدالله..."(5)
آنچه موجب شهادت من می شود، سمی است كه به كامم می ریزند، اما ای اباعبدالله هیچ روزی(مصیبتی) مانند روز (مصیبت) تو نخواهدبود....
" ... انا قتیل العبره، لایذكرنی مؤمن الا استعبر."[6)
منم كشته گریه، هیچ مؤمنی مرا یاد نمی كند، مگر آنكه سرشك غم از دیدگان وی جاری می شود.
"انا ابن من بكت علیه ملائكه السماء، انا ابن من ناحت علیه الجن فی الارض و الطیر فی الهواء."(7)
من فرزند كسی هستم كه فرشتگان آسمان بر او گریستند و جن در زمین و پرندگان در هوا بر او نوحه كردند.
"ما بكت السماء علی احد بعد یحیی بن زكریا، الا علی الحسین بن علی(ع)، فانها بكت علیه اربعین یوما."(8)
بعد از یحیی بن زكریا آسمان در مرگ كسی نگریست، مگر در شهادت حسین بن علی(ع) كه چهل روز در این مصیبت گریان بود.
"ان البكاء و الجزع مكروه للعبد فی كل ما جزع، ما خلا البكاء و الجزع علی الحسین بن علی(ع)، فانه فیه ماجور"[9)
گریستن و بی تابی كردن در تمام ناملایمات و مصایب ناپسند است، مگر در
مصیبت حسین بن علی(ع) كه آدمی در این گریه و جزع، پاداش نیز خواهد داشت.
"كان ابی - اذا دخل شهر المحرم- لایری ضاحكا و و كانت الكآبه تغلب
علیه، حتی یمضی منه عشره ایام، فاذا كان یوم العاشر، كان ذلك الیوم، یوم
مصیبته و حزنه و بكائه، و یقول: هو الیوم الذی قتل فیه الحسین(ع)."(10)
آن گاه كه ماه محرم آغاز می گشت، دیگر پدرم مسرور و خندان دیده نمی شد
و حزن و ملال بر او چیره می گشت، تا روز عاشورا كه آن روز، روز مصیبت و
حزن و گریه اش بود، و می فرمود در چنین روزی بود كه حسین(ع) كشته شد.
"... ان یوم الحسین اقرح جفوننا و اسبل دموعنا و اذل عزیزنا بارض كرب و بلا و اورثنا الكرب و البلاء الی یوم الانقضاء ..."(11)
همانا روز مصیبت حسین(ع) چشمان ما را خسته و مجروح كرد و اشك های ما را
ریزان نموده، و عزیزان ما در آن سرزمین غمبار گرفتار خواری(ظاهری) شدند،
مصایب آن روز به گونه ای است كه برای همیشه ما را غمگین و داغدار كرده است.
"من زار الحسین(ع) لیله ثلاث و عشرین من شهر رمضان، و هی اللیله التی
یرجی ان تكون لیله القدر و فیها یفرق كل امر حكیم، صافحه اربعه و عشرون
الف ملك و نبی كلهم یستاذن الله فی زیاره الحسین(ع) فی تلك اللیله."(12)
هر كس در شب بیست و سوم ماه رمضان - كه امید است همان شب قدری باشد كه
هر امری طبق حكمت خداوند تنظیم می شود- امام حسین(ع) را زیارت كند، بیست و
چهار هزار فرشته و پیامبر با این زائر مصافحه كنند، و اینان همان گروهی
هستند كه از خداوند برای زیارت حسین(ع) در چنین شبی اذن می طلبند.
"من خرج من بیته یرید زیاره الحسین بن علی(ع)، فصار الی الفرات، فاغتسل
منه، كتبه الله من المفلحین، فاذا سلم علی ابیعبدالله(ع)، كتب من الفائزین
فاذا فرغ من صلوته فقال: ان رسول الله(ص) یقرؤك السلام و یقول لك: اما
ذنوبك فقد غفر لك فاستانف العمل."(13)
آن كس از منزل خویش به قصد زیارت حسین(ع) خارج شود و به فرات رود و در
آن غسل كند، خداوند نامش را در زمره رستگاران می نگارد، و چون به آن حضرت
سلام دهد از فائزین محسوب می شود، و آن گاه كه از نمازش فارغ شود، فرشته
ای به او می گوید: رسول خدا(ص) بر تو درود می فرستد و به تو می فرماید:
گناهانت آمرزیده شد، پس عمل را از نو آغاز كن".
"الله انی اسئلك بحق المولود فی هذا الیوم، الموعود بشهادته قبل
استهلاله و ولادته، بكته السماء و من فیها، و الارض و من علیها، و لما یطا
لابتیها، قتیل العبره و سید الاسره الممدود بالنصر یوم الكره، المعوض من
قتله ان الائمه من نسله، و الشفاء فی تربته ..."(14)
بارالها از تو مسئلت می كنم به حق نوزادی كه در چنین روزی(سوم شعبان)
متولد شده، او كه پیش از ولادت، وعده شهادتش داده شده، او كه آسمان و
آسمانیان و زمین و زمینیان در مصیبت وی گریستند، در حالیكه هنوز بر زمین
گام ننهاده بود. او كه تشنه گریه است، و بزرگ خاندان، كسی كه در رجعت،
پیروز گردد، و او كه به عنوان پاداشی از پاداش های جانبازی و شهادتش،
ادامه امامت در نسلش و شفا در تربتش قرار داده شد...
"فلئن اخرتنی الدهور، و عاقنی عن نصرك المقدور، و لم اكن لمن حاربك
محاربا و لمن نصب لك العداوه مناصبا، فلاندبنك صباحا و مسائا، و لابكین لك
بدل الدموع دما..."(15)
اگر زمانه به تاخیرم انداخت و مقدرات از یاریات بازم داشت و نتوانستم
در ركاب تو با دشمنانت بجنگم، ولی از صبح تا شام در یاد تو سرشك غم از
دیده می بارم و به جای اشك، خون می گریم.