0

مشتری: خوب، بد، زشت!

 
samsam
samsam
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1387 
تعداد پست ها : 50672
محل سکونت : یزد

مشتری: خوب، بد، زشت!

بسیاری از برنامه نویسان داخلی، چه در زمینه وب و چه در زمینه برنامه سیستم عامل، به صورت فردی (freelance) بسیار کار کرد ه اند. همه هم خوب می دانند که کار کردن با یک مشتری خوب، چه شادی و نشاطی را وارد پروژه می کند. وقتی به مشتری می توان اعتماد کرد، آدم تشویق می شود و تلاش بیشتری در پروژه می کند و حتی ممکن است از آن چیزی که توافق هم کرده بودند، بیشتر مایه بگذارد. روی تاریک ماجرا آن جاست که مشتریان ناجوری به پست برنامه نویس بخورند، این جاست که زندگی تجاری آن کام شیرین خود را از دست می دهد. میزان رضایت شغلی پایین می آید، کیفیت کار آدم کم می شود و در کل، ، احتمال آن که جاده فعالیت های تجاری شما، مسیر موفقیت آمیز خویش را طی کند، بسیار پایین می آید. مشتری بد، بدترین چیزی است که سراغ یک برنامه نویس مستقل می رود. قدیمی ترهای کار می گویند که باید مدنظر داشت که فرار کردن از مشتری، راه حل درستی نیست. مشتری ای که در درازمدت با آدم همکاری داشته باشد، امنیت تجاری بیشتری دارد و قطعا یافتن مشتری جدید (نه این که غیرممکن باشد) سخت تر است. بنابراین معمولا ماجرا این است که مشتریان بد برای مدتی گریبانگیر آدم می شوند و بعد ماجرا حل می شود.اما این موضوع را فراموش کنید، . اگر با مشتری، همکاری خوبی را در کوتاه مدت نداشته باشید، در درازمدت ضرر بیشتری گریبان شما را می گیرد. یک نگاهی به فهرست زیر بیاندازید و مشتریان خود را بررسی کنید، . البته توصیه اصلی این است که تا مشتری جدید پیدا نکرده اید، مشتری قدیم را کنسل نکنیداز دست ندهید که از قدیم گفته اند لنگه کفش کهنه در بیابان غنیمت است.1- فوق منتقد: بازخورد صادقانه واقعا با ارزش است، اما برخی از مشتریان پای خود را فراتر از صداقت می گذارند و از هر چیزی که ارائه شود، یک ایرادی در می آورند و هیچ وقت راضی نمی شوند. همین دسته از مشتریان هستند که باعث می شوند رضایت از کار خود را از دست بدهید. ضمن آن که اگر مشتری دیگری خواست از طریق این مشتری، سراغ شما بیاید، با نارضایتی و غرولندهایش، قطعا سراغ شما را نخواهد گرفت. یک مشتری خوب، سوای منبع درآمد، منبع تبلیغاتی هم هست.2- خسیس ها: آیا بعد از گذشت یک ماه، این شما هستید که باید هر روز به مشتری زنگ بزنید و در مورد فاکتور ماه قبل صحبت کنید؟ در عصر الکترونیک امروز، پرداخت با چند کلیک و ورود به وب سایت بانک انجام می شود، بنابراین هیچ پرداختی بیشتر از یکی دو هفته نباید طول بکشد.3- درخواست جدید، بدون وقفه: کاملا بدیهی است که تکلیف برخی از کارها، در همان ابتدا مشخص نیست و با مرور زمان و پیشرفت پروژه، نیازها مشخص خواهد شد. اما وقتی مشتری شما بعد از هر جلسه ارائه دمو، فهرست بلندبالایی از نیازمندی ها را مطرح می کند که تاکنون دم برنیاورده بود، دردسر کار بیشتر از سود آن است.4- نسبت درآمد به کار اندک: خیلی وقت ها ممکن است که کاری را با درآمد اندک انجام دهیم و مطمئنا همه برنامه نویسان به این شرایط رسیده اند. اما قبل از انجام کار اطمینان حاصل کنید که برای یک پروژه یک میلیون تومانی، قرار نیست 8 نفر همزمان برای 3 ماه کار کنند. اگر می بینید که واقعا چیزی برای تان صرف نمی کند، به مشتری تان بگویید.5- ارتباط ناکافی: به شخصه آدم پرحرفی نیستم، بنابراین اگر مشتری در مدتی کوتاه نیازهایش را به طور کامل بیان کند، بهترین مشتری ممکن است. سعی کنید از مشتری هایی که قادر به بیان نیازهای خود نیستند، اما از طرفی شما را محکوم به متوجه نشدن می کنند خودداری کنید، در غیراین صورت مجبورید ساعت های پرارزش را جلسه پشت جلسه بگذارید تا از مساله ای که قرار بود طی پانزده 15 دقیقه روشن شود، پرده برداری کنید. این مشتری ها معمولا بازخورد خوبی از پروژه نمی دهند و حتی ممکن است عملیات تست بتا و آلفای پروژه شما را تا دوبرابر 2برابر زمان توسعه نرم افزار کش بدهند. 6- غیر پیگیر: انجام کارهایی که به صورت برون سپاری انجام می شود، یک جاده دو 2 طرفه است. پیمانکار/برنامه نویس استخدام شده است تا کاری را انجام دهد. اما بیشتر مواقع، برخی از امور را خود مشتری باید انجام دهد تا کار به اتمام برسد. تهیه محتوا، وقت گذاشتن برای تست برنامه و یا دادن پیشنهاد و بازخورد صادقانه و یا پیگیری باانرژی پروژه. در غیراین صورت پیمانکار به سرعت از پیشبرد پروژه ناامید می شود. مشتری ای که قول می دهد کاری را انجام دهد اما آنقدر سرش شلوغ است یا فراموش می کند که آن را انجام بدهد، فقط سردرد و ضرر مالی برای پیمانکار به همراه دارد. اگر دیدید مشتری تان گاهی اوقات ایمیل هایتان را هم جواب نمی دهد، وقت آن است که به سراغ مشتری دیگری بروید.7- بی نظم کامل: همه ما می توانیم بی نظم باشیم، بی نظمی ایرادی ندارد. اما گاهی اوقات بی نظمی مشتری برای برنامه نویس مشکل به وجود می آورد. یکی از مشتریان، درست روزهای آخر تحویل پروژه، فایل های خام پروژه را ارسال می کرد و اصرار داشت که در فورس ماژورشلوغی و عجله کاری، برای چند روز آینده قرار دارد. آن کار را می شد طی یک هفته به سادگی و با کیفیت انجام داد، موضوع آنجا مشکل ساز می شود که این روند دائم ادامه داشته باشد و حتی اگر سر موقع هم درخواست محتوای خام را ارسال کنید، باز هم پاسخ به موقع دریافت نکنید. هیچ وقت نگذارید که بی نظمی مشتری شما را هم آشفته کند.8- پراشتباه بودن: هر کسی اشتباه می کند، این یک حقیقت مسلم است. اما وقتی مشتری از نرم افزاری که شما نوشته اید و یا وب سایتی که طراحی کرده اید، به درستی استفاده نمی کند و آن را بد نشان می دهد، علاوه بر این که خودش از این موضوع ضرر می بیند، در درازمدت کار شما را کم ارزش و حتی بد نشان می دهد. یادتان باشد که علاوه بر درآمد، شهرت یک برنامه نویس هم مهم است.9- شوخی و شخصی کردن کار: متاسفانه، بسیاری از ما عادت داریم سریع رابطه بین پیمانکار و مشتری را به رابطه دوستی غیرحرفه ای بدل کنیم. اما باید بدانیم که نخستین چیزی که مشتری و ما را در کنار هم نگاه داشته است، کار است. نباید بگذارید اتفاقی بیافتد که مشتری پشت سر شما حرف بزند، یا طوری رفتار کنید که در مورد اعضای داخلی شرکت از مشتری تان چغلی بشنوید. رفتار دوستانه، کار خوبی است، اما غیبت کردن و چیزهایی از این دست کاملا غیرحرفه ای است و باید تا آنجا که می توانید از این مسایل دوری کنید، وگرنه به زودی همین ها گریبان شما را خواهد گرفت.10- احساساتی و نامتعادل بودن: همانند مورد قبلی است. بیایید صادق باشیم: همه ما گاهی اوقات احساسی تصمیم می گیریم. انسان هستیم و احساسات بخشی از زندگی است. اما در رابطه میان مشتری و برنامه نویس، احساسات نمی تواند نقشی در کار داشته باشد. اگر مشتری تان احساساتی است (عصبی، خشمگین، افسرده و ... است) و این احساسش در کار شما تاثیر می گذارد، موقعیت خوبی برای شما به وجود نیامده است. طی یکی از کنفرانس های چند شرکتی که می خواستیم دوتا 2تا از مشتریان مان را با هم آشنا کنیم، یکی شان ناگهان از دست آن یکی خشمگین شد و لیوان آب را به سمت وی آن یکی پرتاب کرد. آن مشتری از دایره مشتریان خارج خواهد شد، اما باید مواظب باشید که احساساتی بودن مشتری نقشی در کار شما نداشته باشد، وگرنه لیوان آب به پیشانی خودتان می خورد!

چهار راه برای رسیدن به آرامش:
1.نگاه کردن به عقب و تشکر از خدا  2.نگاه کردن به جلو و اعتماد به خدا  3.نگاه کردن به اطراف و خدمت به خدا  4.نگاه کردن به درون و پیدا کردن خدا

پل ارتباطی : samsamdragon@gmail.com

تالارهای تحت مدیریت :

مطالب عمومی کامپیوتراخبار و تکنولوژی های جدیدسیستم های عاملنرم افزارسخت افزارشبکه

 

سه شنبه 24 آذر 1388  10:47 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها