ویژگی های تربیت صحیح
نبینی باغبان چون گل بکارد
|
|
|
چه مایه غم خورد تا گل برآرد
|
گهی خارش به دست اندر خلیده
|
|
|
گهی از بهر او خوابش رمیده
|
تربیت
از جهات مختلف به کار کشاورزی شباهت دارد، با این تمایز که کشاورز دانه و درخت می پرورد و مربی انسان. مربی حداقل کاری که باید در تربیت " آدم" انجام دهد، همان است که یک کشاورز در پرورش یک گیاه انجام می دهد. مباد که یک مربی در
تربیت فرزند
، از حکمتی که یک کشاورز در عمل پرورش گیاه از آن برخوردار است بی بهره باشد!
برای آن که به محصول تربیت خویش ، یعنی کودکان و نوجوانان آسیب نزنیم لازم است دست کم حکمت های زیر را از کار کشاورز بیاموزیم و به کار گیریم:
1- هر کشاورز در کار خویش این نکته را به خوبی می داند که او فراهم آورنده زمین و زمینه مناسب برای پرورش گیاه است، نه رشد دهنده آن.
یعنی کشاورز تلاش می کند با انتخاب زمین مناسب، آب کافی و آبیاری به موقع و کود مناسب و به اندازه، زمینه ای فراهم کند تا دانه یا نهال او در آن زمینه بتواند رشد کند. او به خوبی می داند که وظیفه اش فراهم کردن این زمینه است و گیاه در چنین زمینه ای استعدادهای بالقوه خویش را به تدریج به منصه ی (مرحله ) ظهور رسانده، به رشد لایق خویش می رسد. کشاورز می داند که اگر نتواند دانه مستعدی را به محصولی پر ثمر تبدیل کند، او مقصر است، نه دانه و نهال. کشاورز دانا، هرگز سستی و کاستی خویش را به گردن گیاه نمی اندازد، زیرا می داند که اگر او زمینه مناسب را فراهم آورد، گیاه خود به خود و به قاعده رشد درونی، از درون شروع به شکفتگی و شکوفایی می کند.
این اولین حکمتی است که در کار تربیت باید از کشاورز آموخت. مربیان کودک و نوجوان پیش از هر چیز باید خود را مسئول فراهم آوردن
زمینه مناسب تربیتی
بدانند و اگر در این زمینه سستی کردند، نباید کینه بی کفایتی خویش را با سرزنش و تنبیه نابجای متربی بر سر او خالی کنند و سوء عمل تربیتی خویش را تکرار کنند.
پدر و مادری که محیط زندگی را برای امیال و هواهای خویش ترتیب می دهند و از رفت و آمدها، نشست و برخاست ها، دیدن و شنیدن ها و خوردن و آشامیدن ها در جهت تلذذ خویش به هر شکل ممکن بهره می گیرند، اگر فرزندی بی کفایت و ضد تربیت و اخلاق پرورش داده اند، بدانند که محیط را برای تربیت فرزند خویش آماده نکرده بودند و نباید انتظاری مثبت از کار خویش داشته باشند.
2- هر کشاورز نگاهی حکیمانه به " زمان" دارد.
او می داند که کارش در طی زمان معنی می یابد. هر عملی زمان مناسب خویش را می طلبد. بهار و تابستان و پاییر و زمستان، هر یک برای انجام کار خاصی مناسب است. کار تابستان را در بهار نمی توان انجام داد و کار زمستان را در پاییز. برای کشاورزان علاوه بر فصول، روزها و ایام نیز معنایی خاص دارد.
علاوه بر توجه به زمان های مناسب، توجه به عمر یک گیاه نیز از امور اجتناب ناپذیر کشت و زرع است. هر دانه ای که کاشته می شود، هر نهالی که غرس می گردد، زمانی باید بر آن بگذرد تا به محصول بنشیند. کشاورز در محصول گرفتن از گیاهان عجله نمی کند. هیچ کشاورزی را نمی توان یافت بخواهد که نهالی را با "کشیدن" سریع تر به رشد برساند. اگر کشاورزان کسی را ببینند که مشغول کشیدن نهالی است، این کار او را سوء نیت می دانند. یعنی نمی گویند چنین فردی می خواهد این نهال را بیشتر و بهتر پرورش دهد، بلکه می گویند او می خواهد این گیاه را ریشه کن و نابود کند.
توجه به زمان ، از همین دو جهت، در کار تربیت نیز حائز اهمیت است. هر مربی باید توجه به زمان مناسب داشته باشد. نه از یک سو زمان را از دست بدهد و نه از سویی دیگر در تربیت ، عجله بیهوده به خرج دهد. توجه به مراحل تربیت گواه همین ویژگی است. آنچه در دوره پیش از دبستان باید انجام داد، با آنچه در دبستان، راهنمایی و دبیرستان باید انجام شود، متفاوت است. این مطلب تنها در انجام تکالیف درسی خلاصه نمی شود، بلکه هر زمان ، رفتارهای مناسب خود را می طلبد. زمان های حساس نباید از دست بروند. آن گاه که می توان به کودک زبان آموخت، زمان خاصی است، اگر آن زمان از دست برود، جبران آن به سادگی ممکن نخواهد بود. همچنین در مورد تربیت بدنی، اجتماعی، عقلانی، دینی و ... این زمان های حساس وجود دارند که باید هر یک از آنها غنیمت شمرده شوند.
عجله نکردن در تربیت نیز وجه دیگر توجه به زمان است. همان گونه که کشاورز، هرچند که عجول باشد، گیاه خود را مجبور به ثمر دادن نمی کند، مربی نیز نباید کودک و نوجوان را به چنین عملی مجبور کند. کسانی که از کودکی پنج ساله انتظار رفتار کودکی ده ساله را دارند، کسانی که از یک نوجوان انتظار رفتار یک بزرگسال را دارند، چنین عجله ای را به کار گرفته اند. کسانی که اصرار بر جهش فرزند خویش دارند، به اندازه یک کشاورز درکار تربیت حکمت نمی ورزند.
3- هر کشاورزی وقتی بخواهد محصولی بهتر به دست آورد، علاوه بر وظیفه ای که خود در زمینه سازی برای پرورش گیاه دارد، به دانه و نهالی که برای کشت انتخاب کرده نیز به خوبی توجه دارد و در حد توان خود بهترین را برمی گزیند.
او هر بذر و نهالی را قابل کشت نمی داند. او بذر و نهال خویش را از هر کوی و بر زنی جمع نمی کند، او به سراغ کسانی می رود که بذرهای مناسب پرورش داده اند.
چنین کاری در تربیت فرزندان، در هنگام
انتخاب همسر
انجام می شود. همسر انسان، چه زن و چه مرد، حامل بذر مناسب تربیت است. این بذر در یکایک سلول های بدن زن و مرد از یک سو و در ذهن و روان او از سوی دیگر به ودیعت گذاشته شده است. وراثت های پاک و سالم ، تأمین کننده ویژگی جسمانی انسان هاست و تربیت ها و فرهنگ های مناسب، تأمین کننده ویژگی های روانی و ذهنی آنان است. انسان در انتخاب
همسر
باید به این دو ویژگی به خوبی نظر کند.
کسانی که می خواهند حداقلی از
تربیت صحیح
را برای نسل آتی خود تامین کنند، باید در انتخاب همسر خویش به حکم عاقلان و خیرخواهان دوراندیش توجه کنند. کسانی که همسران خویش را از کوچه و خیابان و از لا به لای رفتارهای شهوانی و حیوانی بر می گزینند، به اندازه یک کشاورز بی سواد نیز حکمت ندارند، هر چند که به ظاهر ، خود را آگاه و باسواد و به روز معرفی می کنند. چنین نسلی ممکن است علم داشته باشد، ولی عقل ندارد.
4- هر کشاورز به خوبی می داند که چه چیزی را باید پرورش دهد و چه چیزی را پرورش ندهد.
کدام گیاهی را نگه دارد و کدام گیاه را ریشه کن کند.
او در کنار گیاه مطلوب خویش، علف های هرز و گیاهان طفیلی را نیز می شناسد و اجازه رشد به آنها نمی دهد. او با بصیرت و هشیاری ، و به موقع علف های زاید و هرز را از ریشه بیرون می آورد و اجازه رشد به آنها نمی دهد. باغبانی که مدتی از وجین زمین خود غفلت کند، علف های هرز چنان زمین او را اشغال می کنند که پاک سازی آن را به جد دچار مشکل می سازد.
کشاورز نه تنها مراقب علف های زاید است، که مراقب رشد شاخه های زاید و نابجا در گیاهان مطلوب خود نیز هست. اگر شاخه ای از درختی در جهتی نامطلوب رشد پیدا کند، با اره باغبان مواجه خواهد شد. اگر بوته هایی چنان در هم فرو رفته باشند که امکان رشد را از یکدیگر سلب نمایند، کشاورز با بیرون آوردن تعدادی از آنها، زمین را برای رشد دیگر بوته ها مناسب می سازد. این اعمال ، همه در تربیت معنای خاص خود را می یابد.
وجین در تربیت، پاک کردن محیط از عوامل مزاحم، به خصوص انسان های مضراست. مربی باید مراقب انسان هایی باشد که در اطراف متربی او قرار گرفته اند. رشد دوستان نامناسب در اطراف متربی، حکم علف های هرزی را دارد که اگر به موقع از گیاه مطلوب ما دور نشوند می توانند به او لطمه بزنند. بریدن شاخه های اضافی نیز جلوگیری از رشد صفات و عادات نامطلوب در متربی است. باید با بصیرتِ تربیتی ، از رشد صفات و رفتارهای نامطلوب در متربی جلوگیری کرد. در ضمن باید توجه داشت در زمینی که در اختیار داریم، امکان پرورش چند فرزند را داریم. وقتی امکانات محدودی در اختیار داریم، از کثرت فرزندان و شاگردان اجتناب کنیم. امکانات محدود لطمه به همه افراد می زند. انسان ها را نمی توان پس از به وجود آمدن ریشه کن کرد ولی می توان قبل از به وجود آمدن آنها اقدام نمود. مربیان باید به ظرفیت خویش برای پرورش متربی به خوبی واقف باشند و در همان حد ، متربی بپذیرند. پدران و مادران از طریق کنترل و برنامه ریزی برای فرزندآوری ، و مسئولان مدارس نیز از راه محدود ساختن شمار دانش آموزانی که می توانند پرورش دهند، دراین زمینه می توانند اقدام کنند.
در مجموع باید بدانیم که بصیرت و حکمت یک کشاورز در پرورش گیاهان، حداقل بصیرت و حکمتی است که می تواند در
تربیت صحیح فرزندان
به کار آید.