مرحوم حاج شيخ محمد حسين
خراشادی
مرحوم حاج شيخ محمد حسين خراشادی
كاخك مشهور به واعظ در خانواده اي
روحاني در سال 1313 در كاخكگناباد متولد شد. او اخرين فرزند
اخوند ملا محمد علي كاخكي بود كه علاوه
برايشان 4 فرزند ذكور ديگر به نام هاي : محمد باقر محمد اشرف محمد حسن و محمد داشته
است كه همگي به رحمت خدا رفته اند.
مرحوم حاج شيخ حسين هرگز موفق به ديدار پدر نشد زيرا كمتر از 40 روز از
تولدش نگذشته بود كه ان بزرگوار از دار دنيا رحلت كرد. تمامي اجداد ان مرحوم تا جايي كه ما ميشناسيم روحاني بوده
اند كه بي ترديد مشهورترين انها اخوند ملا علي مجتهد مشهور به اخوند خراشادي
بودهكه از معاصرين و به روايتي هم مباحثه شيخ مرتضي انصاري
بوده است و رساله اي نيز با يكديگر در وجوب جهاد عليه كفار نگاشته اند كه ظاهرا در
جهت ترغيب مسلمين به جهاد عليه روس در زمان فتحعليشاه نوشته شده است. نام و ياد اين
مجتهد بزرگ در تمامي كتاب هايي كه به شرح حال بزرگان بيرجند وقاينات پرداخته اند
مانند بهارستان مرحوم ايتي مندرج است. مرحوم حاج شيخ هرگز موفق به ديدار پدر نشد
زيرا ان بزگوار اندكي بعد از تولد او در گذشت.
اينكه اين خانواده از كجا امده اند و چه ارتباطي بين خراشاد وكاخك وجود داشته است
نكته اي مبهم است. مرحوم دكتر محمد اسماعيل
رضوانياستاد تاريخ دانشگاه تهران كه خود از اين خانواده است
مي فرمود كه اين خانواده اصالتا زابلي هستند و جد اعلاي انها سرداری زابلی بوده است كه در زمان حمله نادر به
هندوستان از ترس به بيرجند گريخته و در خراشاد
سكونت گزيده يا شايد مخفي شده است.
او فرزند خود را كه محمد ولي نام
داشت به مدرسه علميه فرستاد كه بعد از اتمام درس به خراشاد بازگشت و به ميمنت اين
حضور اهالي خراشاد يك اصله درخت گردو را به او هديه كردند كه ظاهرا تا چند سال قبل
هنوز بقاياي ان موجود بوده كه خراشاديها ان را به نام درخت مد وليو :محمدولي:
ميشناخته اند. به هر حال فرزندان محمد ولي نيز به تحصيلات حوزوی پرداخته اند و در مشهد احتمالا مشغول
تحصيل شده اند كه گروهي از انان در كاخك گناباد كه صاحب حوزه اي بوده است (يا
شايدتوسط اينان ايجاد شده بوده) مشغول تدريس و تعليم شده اند ولي ارتباط خود را با
خراشاد همچنان محفوظ مي داشته اند.
من اين روايت را با مختصر تفاوتي ازمرحوم عموي بزرگم اقا شيخ باقر سروری
نيز شنيده بودم جز اينكه ان مرحوم معتقد بود جد اعلاي اين خانواده نيز شيخي زابلي
به نام شيخ زين العابدين بوده است كه البته با توجه به تكرار نشدن نام زين العابدين
در اين خانواده دكتر رضواني اين احتمال را مردود ميدانست .
به هر حال بنا بر همين سنت مرحوم حاج شيخ حسين نيز كه در مشهد در مدرسه باقريه به طلبگي اشتغال داشت طبق رسوم طلاب
براي كار اموزي!! به خراشاد امد در حاليكه 18 سال بيش نداشت اما از انجا كه صاحب
صدايي خوش و سبكي دلپذير در منبر بود به اصرار اهالي خراشاد همانجا ماند و با دختر
يكي از ملاكان خراشاد به نام مرحوم كربلايي غلامرضا ازدواج كرد و همان سال با پدر
زن و زنش (مرحومه معصومه خراشاديزاده والده
خواهر بزرگم) توفيق زيارت كربلا را يافت و شيخ جوان به نام كربلايي شيخ حسين مشهور
و اوازه اين شيخ جوان وسبك جذاب او در منبر به زودي به نوفرست
رسيد و به دعوت جمعي از اهالي كه پيشگام انان مرحوم كربلايي حاجي حسين پدر اقايان
صادقپور بود به نوفرست امد ودر مسجد دره دور از دسترس مرحوم اقا محمد فروغي!!( پدر
بزرگ اينجانب) مشغول وعظ و خطابه گرديد به زودي چنان مورد توجه اهالي نوفرست قرار
گرفت كه با زن و يگانه دخترش در نوفرست در محل كنوني منزل اقاي غلامرضا حاج عليشير
ساكن شد و مدتي نگذشت كه به علت اختلاف عقيده همسر اولش را ترك گفت و اندكي بعد با
دختر كوچك مرحوم فروغي ازدواج کرد ( البته در
اين زمان اقاي فروغي از دنيا رفته بود سال 1338 )
او همچنان ارتباطش را با
خراشاد حفظ كرد و تا پايان عمر كوتاهش در هر دو روستا و نيز روستا ي نصر اباد به تبليغ مشغول بود
.
در نوفرست او اقدامات مهمي انجام
داد براي كوتاه كردن دست بهاييان از تعليم وتربيت كلاس اكابر (نهضت سواد اموزي
فعلي) باز كرد. بهاييان را از امدن به مسجدو حمام منع كرد و با كمك اهالي و اقاي
قيطاسي كوچه اصلي روستا را كه بواسطه وجود مسجد كوچك ونيمه مخروبه اي فابل عبور
براي اتومبيل نبود با تخريب مسجد بازگشايي كرد و راهي ماشين رو به چاچ وخراشاد ساخت
تا اتوبوس بتواند از ان عبور كند و مشكل اياب وذهاب به شهر حل شود و حمام قديمي و
غير بهداشتي ده را كه داراي خزينه بود تغيير داد ودر ان دوش تعبيه نمود .
از ديگر كارهاي او احداث شركت
تعاوني روستايي بود كه بعدا به عنوان شركت مادر برگزيده شد و خدمات رساني به بيش از
60 روستا و ابادي را اين شركت به عهده گرفت بعد از سيل مهيب سال 47 اقدام به ساختن
مسيل برگردان(پل گر) نمود كه باعث رفع خطر سيل گرديد و نيز دبستان فعلي نوفرست را
ساخت كه بعدا ان را تا سطح راهنمايي ارتقا داد و ………..