0

بديع الزمان فروزانفر

 
amuzesh2005
amuzesh2005
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مهر 1387 
تعداد پست ها : 6524
محل سکونت : آذربایجانشرقی

بديع الزمان فروزانفر

ولادت
اديب و مولوى ‏شناس بزرگ و شاعر ماهر مثنوى، استاد محمدحسن فروزانفر ملقب به «بديع الزمان» در 13 شهريور 1278 خورشيدى در يكى از روستاهاى شهر تون (شهرستان فردوس كنونى) متولد شد.
پدر و جدش هر دو شاعر، فقيه و طبيب بودند. نسب او به عالم بزرگ عهد صفويه، مرحوم ملا احمد فاضل تونى مى ‏رسد.

تحصيلات
مقدمات علوم قديمه و تحصيلات اوليه را در زادگاهش نزد شخصى به نام ملا محمدحسين آموخت.
در محرم ‏الحرام سال 1338ق به جهت ادامه تحصيل به مشهد مقدس آمد. پس از دو ماه اقامت به حوزه درس اديب نيشابورى (1281 ـ 1344ق) راه يافت و علوم ادبى و منطق را از وى كسب نمود. فروزانفر تا سال 1342ق يعنى دو سال مانده به وفات اديب، از او بهره‏ ها برد.
مقارن استفاده از محضر اديب نيشابورى به درس حاج ميرزا حسين سبزوارى ـ كه مدت كوتاهى در مشهد اقامت داشت ـ حاضر مى ‏شد. اصول فقه و بعضى مباحث فقهى را پيش حاج شيخ مرتضى آشتيانى و مقدارى از مباحث فقه را نزد حاج شيخ مهدى خالصى فراگرفت.

هجرت به تهران
در حدود سالهاى 1300 و 1301 شمسى به تهران آمد و در مدرسه سپهسالار جديد حجره‏ اى اختيار نمود.
در اين زمان، يك دوره شرح اشارات، شفا و كليات قانون را در نزد ميرزا طاهر تنكابنى شاگردى كرد و نجات و تمهيد القواعد ابن تركه را نيز بر وى قرائت نمود. در خدمت آقا شيخ حسين نجم ‏آبادى، فقه و اصول تحصيل كرد و قسمت مهمى از قواعد الاحكام علامه حلى را به سيره قدما با آن وى خواند. تحرير اقليدس و قسمت الهيات اسفار را نزد ميرزا مهدى آشتيانى و شرح چغمينى را نزد اديب پيشاورى فراگرفت.
در آغاز ورود به تهران، معاشرت و ارتباط علمى و ادبى وى بيشتر با اديب پيشاورى، ميرزا محمد قريب معروف به شمس‏ العلماى گَرَكانى، ميرزا لطفعلى صدرالافاضل، ميرزا رضاخان نايينى، شاهزاده افسر و ذكاءالملك محمدعلى فروغى بود امّا پس از آن كه علامه محمد قزوينى به ايران آمد، با او حشر و نشر دايمى پيدا نمود.

آغاز تدريس
در سال 1305ش به توصيه و به جاى شمس‏ العلماى گَرَكانى در مدرسه دارالفنون به تدريس فقه و عربى پرداخت و اين آغاز سير صعودى استاد بود.
در سال 1306ش معلم منطق در مدرسه عالى حقوق شد و در سال 1307ش مدرّس زبان عربى و منطق در دارالمعلمين عالى گرديد و در سال بعد يعنى 1308ش در همانجا صاحب كرسى تدريس زبان و ادبيات فارسى شد.
در سال 1310ش استاد تفسير قرآن و ادبيات عربى در مدرسه سپهسالار گرديد.
پس از تشكيل دانشكده علوم معقول و منقول در سال 1313ش به سمت معاونت آنجا برگزيده شد و رياست مؤسسه وعظ و خطابه نيز به وى محوّل گرديد.
در ابتداى تأسيس دانشگاه تهران، وى در جايگاه استاد تاريخ ادبيات فارسى در «دانشكده ادبيات» و استاد تصوف اسلامى در «دانشكده علوم معقول و منقول» به ايفاى نقش پرداخت.

رساله دكترا
در سال 1314ش هيأت مميّزه دانشگاه تهران، كتاب تحقيق در زندگانى مولوى وى را مورد ارزيابى قرارداد و گواهينامه دكترا برايش صادر كرد.
دكتر فروزانفر در سال 1323ش به رياست دانشكده معقول و منقول رسيد و از ابتداى تأسيس فرهنگستان ايران به عضويت آن درآمد.
سالهاى 1313 تا 1332ش عضو شوراى عالى معارف (فرهنگ) بود و سالهاى 1328 تا 1331ش عضو مجلس مؤسسان دوم و سناتور شد.
استاد در مهرماه 1346ش با چهل سال سابقه خدمات فرهنگى بازنشسته شد ولى همچنان در رشته هاى فوق ليسانس و دكتراى زبان و ادبيات فارسى تدريس مى ‏كرد. در همين زمان به پيشنهاد شوراى گروه آموزشى زبان و ادبيات فارسى با توجه به مراتب فضل و كمال و خدمات پرارج و ممتد استاد بديع ‏الزمان فروزانفر در دوره‏ هاى فوق ليسانس و دكتراى زبان و ادبيات فارسى، برايش تقاضاى «استادىِ ممتاز» شد كه به تصويب رسيد و طى مراسم خاصى به استاد، ابلاغ گرديد.
دكتر فروزانفر بعد از بازنشستگى به رياست كتابخانه سلطنتى منصوب شد.
سرانجام آن مرد پرتلاش عرصه فرهنگ و ادبِ ايران و اسلام در روز 16 ارديبهشت‏ ماه 1349 و در منزل شخصى‏ اش بدرود حيات گفت.
پيكر استاد در ميان ناله و اندوه دانشجويان، اساتيد دانشگاه و همه ارادتمندان ادب و فرهنگ در شهر رى در جوار امامزاده واجب‏ التعظيم حضرت عبدالعظيم عليه‏ السّلام به خاك سپرده شد.

از روحيات استاد
فروزانفر محضرى دلنشين داشت. شعرهاى بلند و خيال‏ انگيز مى‏ خواند. سينه ‏اش مخزن نكته‏ هاى ادبى و تاريخى بود. شوخ‏ طبع و نكته‏ سنج و حاضر جوابى كم مانند بود. بسيار موقع‏ شناس بود. ميزان كارش زياد بود. سحرخيز و راه ‏پيما و طبيعت‏ دوست بود. در پانزده سال اخير عمر، دل به سفر بسته بود. ديدن دنياى بزرگ و شهرهاى جهان، مطلوبش بود. خوش ‏سفر و خستگى‏ ناپذير بود. تيزهوش، تندذهن و باريك ‏انديش بود. شعرش كم، امّا خوب و به اسلوب محكم استادان قديم بود. با شاگردانش انسى دوستانه و الفتى گرم داشت.

آثار منتشر شده استاد
1 ـ احاديث مثنوى .
2 ـ تاريخ ادبيات ايران.
3 ـ ترجمه قُشیریّه .
4 ـ خلاصه مثنوى .
5 ـ دستور زبان فارسى .
6 ـ ديوان اشرفى غزنوى .
7 ـ زنده بيدار .
8 ـ سخن و سخنوران .
9 ـ شرح احوال و نقد و تحليل آثار فريدالدين عطار نيشابورى.
10 ـ شرح حال مولوى .
11 ـ شرح مثنوى شريف .
12 ـ فرهنگ تازى به فارسى .
13 ـ شرح فيه ما فيه.
14 ـ كليات شمس تبريزى = ديوان كبير.
15 ـ مآخذ قصص و تمثيلات مثنوى .
16 ـ مصباح الارواح.
17 ـ معارف بهاء ولد .
18 ـ معارف ترمذى .
19 ـ مناقب اوحدالدين كرمانى .
20 ـ منتخبات ادبيات فارسى .
21 ـ منتخب شاهنامه .

آثار منتشر نشده استاد
1 ـ ترجمه قرآن كريم .
2 ـ فهرست كتابخانه سلطنتى ايران .

سه شنبه 26 بهمن 1389  3:09 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها