0

زندگینامه اديب الممالک فراهاني

 
bamaram
bamaram
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : مرداد 1388 
تعداد پست ها : 122
محل سکونت : اصفهان

زندگینامه اديب الممالک فراهاني

 يرزا محمد صادق اميري فرزند حاج ميرزا حسين و نواده ميرزا معصوم متخلص به محيط مي باشد. لقبش در ابتدا امير الشعرا بود و بعد به اديب الممالک مشهور گرديد و تخلص وي به اميري نيز بدين جهت بوده است. ولادتش به نوشته خود او در روز پنجشنبه 14 محرم 1277 هجري قمري(1237 خورشيدي) در قريه گارزان از توابع اراک اتفاق افتاد.

او پانزده سال بيشتر نداشت که پدرش به سال 1291 هجري قمري درگذشت و نظم خانواده اش برهم ريخت. او به دربار شاهزاده طهماسب ميرزا مويدالدوله راه يافت و با حسنعلي خان امير نظام گروسي که در آنزمان وزير فوايد عامه بود آشنا شد و به مناسبت او نام و تخلص خود را از پروانه به اميري مبدل ساخت. در سال 1309 هجري قمري به اتفاق وي به کرمانشاه رفت و تا سال 1313 هجري با او در کرمانشاه بود تا در اواخر آن سال به تهران بازگشت.

در سال 1316 معاون و نايب رئيس مدرسه لقمانيه تبريز شد. در اوايل 1318 هجري قمري به قفقاز و از آنجا به خوارزم رفت و چندي نزد محمدخان - خان خيوه به سر برد. از آنجا به مشهد آمد و تا سال 1320 قمري در مشهد زيست و در اواخر آن سال يا اوايل سال بعد به تهران آمد. در سالهاي 1321 و 1322 هجري قمري نويسنده مهم و درجه اول روزنامه ايران سلطاني بود؛ در سال 1323 هجري قمري سفري کوتاه به باکو کرد و در آنجا با روزنامه ارشاد ترکي همکاري داشت و ورقه ضميمه آنرا به فارسي انتشار ميداد.

در شعبان سال 1324 هجري قمري که مجلس شواري ملي گشايش يافت، در تهران بود و سردبيري روزنامه مجلس را که ميرزا محمد صادق طباطبايي تأسيس کرده بود بر عهده داشت. در سال 1327 هـ.ق. جزء مجاهدان فاتح مسلمان وارد تهران شد و چندي بعد به خدمت وزارت عدليه درآمد و حملات او به ادارات و روساي عدليه از همين تاريخ شروع شد. اميري در سال 1335 که مأمور عدليه يزد بود سکته کرد و به تهران آمد و روز چهارشنبه 28 ربيع الثاني آن سال در 58 سالگي در تهران درگذشت.

او در انواع شعر بجز غزل و مخصوصاً در قصيده سازي بسيار توانا بود. در شيوه سخن سرايي پيرو استادان قديم و در دوره تجديد حيات ادبي همطراز قاآني و سروش است. او هم مانند اسلاف خود شعر و شاعري را از مداحي آغاز کرد و به قصد صله پاداش و تأمين وسايل زندگي قصايد تملق آميز و بلند بالا در وصف امرا و ارکان زمان خود سروده است. او حتي بعد از انقلاب مشروطيت و اعلان آزادي هم که به کشمکشهاي سياسي و مطبوعاتي افتاد صفت اصلي شعر خود را که همان قصيده سرايي است از دست نداد. او در علوم ادب لغت فارسي و عربي استاد بود و حافظه اي قوي داشته که اين حافظه به وي قدرت آنرا ميداده که در اشعار خود از تمام علوم و محفوظات استفاده کند.

در علم حکمت، رياضي، نجوم، رمل، اسطرلاب و کفبيني نيز بيشتر از آنچه که يک شاعر بايستي مطلع باشد، آگاهي داشت؛ از زبان روسي، کلداني، ترکي و پهلوي آگاه بود و نيز قدري فرانسه و انگليسي ميدانست.

زندگي ادبي اديب الممالک را ميتوان به دو دوره تقسيم کرد؛ نخست از آغاز شاعري تا سالهاي پيش از جنبش مشروطيت و ديگر از سالهاي نزديک به اوج گيري نهضت مشروطه تا پايان عمر.
سه شنبه 17 آذر 1388  8:07 PM
تشکرات از این پست
sadrian
sadrian
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 336
محل سکونت : کرمانشاه

پاسخ به:زندگینامه اديب الممالک فراهاني

میرزا محمد صادق امیری فرزند حاج میرزا حسین و نواده میرزا معصوم متخلص به محیط می باشد. لقبش در ابتدا امیر الشعرا بود و بعد به ادیب الممالک مشهور گردید و تخلص وی به امیری نیز بدین جهت بوده است. ولادتش به نوشته خود او در روز پنجشنبه 14 محرم 1277 هجری قمری(1237 خورشیدی) در روستای گازران از توابع اراک اتفاق افتاد.

او پانزده سال بیشتر نداشت که پدرش به سال 1291 هجری قمری درگذشت و نظم خانواده اش برهم ریخت. او به دربار شاهزاده طهماسب میرزا مویدالدوله راه یافت و با حسنعلی خان امیر نظام گروسی که در آنزمان وزیر فواید عامه بود آشنا شد و به مناسبت او نام و تخلص خود را از پروانه به امیری مبدل ساخت. در سال 1309 هجری قمری به اتفاق وی به کرمانشاه رفت و تا سال 1313 هجری با او در کرمانشاه بود تا در اواخر آن سال به تهران بازگشت.

در سال 1316 معاون و نایب رئیس مدرسه لقمانیه تبریز شد. در اوایل 1318 هجری قمری به قفقاز و از آنجا به خوارزم رفت و چندی نزد محمدخان - خان خیوه به سر برد. از آنجا به مشهد آمد و تا سال 1320 قمری در مشهد زیست و در اواخر آن سال یا اوایل سال بعد به تهران آمد. در سالهای 1321 و 1322 هجری قمری نویسنده مهم و درجه اول روزنامه ایران سلطانی بود؛ در سال 1323 هجری قمری سفری کوتاه به باکو کرد و در آنجا با روزنامه ارشاد ترکی همکاری داشت و ورقه ضمیمه آنرا به فارسی انتشار میداد.

در شعبان سال 1324 هجری قمری که مجلس شواری ملی گشایش یافت، در تهران بود و سردبیری روزنامه مجلس را که میرزا محمد صادق طباطبایی تأسیس کرده بود بر عهده داشت. در سال 1327 هـ.ق. جزء مجاهدان فاتح مسلمان وارد تهران شد و چندی بعد به خدمت وزارت عدلیه درآمد و حملات او به ادارات و روسای عدلیه از همین تاریخ شروع شد. امیری در سال 1335 که مأمور عدلیه یزد بود سکته کرد و به تهران آمد و روز چهارشنبه 28 ربیع الثانی آن سال در 58 سالگی در تهران درگذشت.

او در انواع شعر بجز غزل و مخصوصاً در قصیده سازی بسیار توانا بود. در شیوه سخن سرایی پیرو استادان قدیم و در دوره تجدید حیات ادبی همطراز قاآنی و سروش است. او هم مانند اسلاف خود شعر و شاعری را از مداحی آغاز کرد و به قصد صله پاداش و تأمین وسایل زندگی قصاید تملق آمیز و بلند بالا در وصف امرا و ارکان زمان خود سروده است. او حتی بعد از انقلاب مشروطیت و اعلان آزادی هم که به کشمکشهای سیاسی و مطبوعاتی افتاد صفت اصلی شعر خود را که همان قصیده سرایی است از دست نداد. او در علوم ادب لغت فارسی و عربی استاد بود و حافظه ای قوی داشته که این حافظه به وی قدرت آنرا میداده که در اشعار خود از تمام علوم و محفوظات استفاده کند.

در علم حکمت، ریاضی، نجوم، رمل، اسطرلاب و کفبینی نیز بیشتر از آنچه که یک شاعر بایستی مطلع باشد، آگاهی داشت؛ از زبان روسی، کلدانی، ترکی و پهلوی آگاه بود و نیز قدری فرانسه و انگلیسی میدانست.

زندگی ادبی ادیب الممالک را میتوان به دو دوره تقسیم کرد؛ نخست از آغاز شاعری تا سالهای پیش از جنبش مشروطیت و دیگر از سالهای نزدیک به اوج گیری نهضت مشروطه تا پایان عمر.
 

شنبه 2 بهمن 1389  3:54 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها