امپرياليسم Imperialism
امپرياليسم، سلطه گرايي، امپراطوري طلبي
: 1 – اين واژه از ريشه ي لاتيني ايمپريو (امپراطوري) مشتق شده و يكي از
شكلهاي قديمي كشورگشايي و سلطه در رقابتهاي سياسي بين جوامع انساني است.
2- تحميل سلطه يا قدرت يك دولت بر قلمروهاي ديگر با وسايل گوناگون به قصد استثمار و كسب امتيازات سياسي و اقتصادي.
3-
تسلط سياسي و اقتصادي كشورهاي پيشرفته ي سرمايه داري بر كشورهاي توسعه
نيافته يا در حال توسعه ي آسيا، افريقا و امريكاي لاتين . عده اي عقيده
دارند. كه حتي در شرايط كنوني جهان نيز اشكال كلاسيك امپرياليسم مشاهده مي
شود. (مانند اشغال گراندا، پاناما، هائيتي و جنگ همه جانبه ي عراق در
منطقه ي خليج فارس). بديهي است كه ايالات متحده امريكا تنها بازيگر صحنه
شمرده نمي شود. قدرتهاي بزرگ ديگر مثل فرانسه، آلمان ، ژاپن و انگلستان هم
هر يك به شيوه ي خود هدف كنترل يا اعمال نفوذ در مستعمرات و مناطق نفوذ
سابق را تعقيب مي كند.
4- لنين، امپرياليسم را عاليترين و آخرين
مرحله ي سرمايه داري و جوهره ي آن را تسلط انحصارها و از بين رفتن رقابت
آزاد توصيف كرده است. و پنج مشخصه ي زير را براي امپرياليسم برشمرده است:
« 1 تمركز و تراكم توليد و سرمايه موجب ايجاد انحصارها مي شود 2- سرمايه ي
صنعتي و بانكي با هم آميخته مي شود و سرمايه ي مالي و اليگارشي مالي را
پديد مي آورد. 3- صدور سرمايه به جاي صدور كالا اهميت ويژه اي پيدا مي
كند. 4- سنديكاها و كنسرتهاي بين المللي انحصاري سرمايه داران تشكيل مي
شود كه به صورت كارتلها، نزاستها و كنسرسيومها، جهان را از نظر اقتصادي
بين خود تقسيم مي كنند. 5- تقسيم منطقه اي سرزمينهاي جهان بين بزرگترين
دولتهاي سرمايه داري به پايان مي رسد و مساله ي تقسيم مجدد آنها مطرح مي
شود.»
به طور كلي، امپرياليسم داراي صورتهاي گوناگوني مثل انحصار
مواد اوليه، كنترل بازارها ، كسب امتياز، تسلط بر جريانات پولي بين
المللي، سرمايه گذاري براي توليد هر چه بيشتر كالا به سود اقتصاد مسلط،
كمك مالي و اقتصادي براي كسب منفعت و امتياز ويژه، انضمام و اشغال
سرزمينهاست.