0

انارشیسم

 
iliaa_aama
iliaa_aama
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1388 
تعداد پست ها : 647
محل سکونت : کرمان

انارشیسم

ايسم
ايسم ، ايزم : پسوند ايسم يا افرم در زبان انگليسي كاربردهاي گوناگوني دارد.ولي آشناترين كاربرد آن در زبان فارسي آنجاست كه اين پسوند به دنبال نامها يا صفتها مي آيد و معني راي، عقيده، ايمان، مسلك، مذهب، مكتب، روش، آئين و گرايش مي دهد.

آنارشيسم Anarchism

بي دولتي، بي سرودي، آنارشيسم : آنارشيسم از واژه ي يوناني «آنارشيا، گرفته شده و به معني بي سروري و فقدان رهبري و حكومت است مخالفانش آن را هرج و مرج طلبي ناميده اند. به موجب اين مكتب، انسان ذاتا داراي غريزه ي اجتماعي است و اگر به حال خود گذاشته شود، راه زندگي جمعي را در پيش مي گيرد. آنارشيسم به اصالت فرد و حفظ آزاديهاي فردي اهميت مي دهد. و هر نوع حكومت و قدمت سازمان يافته (حتي دولت پرولتاريايي) را به عنوان اينكه وسيله ي استثمار و خفقان مردم دست رد مي كند. و با مالكيت خصوصي نيز مخالف است. به نظر آنارشيستها، جامعه (به جاي هر نوع حكومت و سلطه) بايد بر اساس يك سلسله پيمانها و قراردادهاي اجتماعي منعقده بين افراد اداره شود. و امور مربوط به توليد و توزيع نيز در دست خود توليد كنندگان و مصرف كنندگان، قرار داشته باشد. آنارشيسم، خواستار يك مبارزه اي اجتماعي بي واسطه و اعتصاب عمومي در مقياس جهاني است. تا با يك اقدام قهرآميز ، نظام سرمايه داري برچيده شود و به جاي آن سوسياليسم بدون سازمان و قوه ي قهريه، مستقر گردد. شعار اصلي آنارشيسم، حذف قدرت و زائد دانستن دولت است. از نظر ماركسيست ها، آنارشيسم جز، جملات كلي عليه استثمار سرمايه داري و بدون درك ريشه ها و علت آنها چيزي نمي گويد. و به بهانه ي اينكه شخصيت انسان آزاد است، تنها عمل انفرادي را قبول دارد و اقدام متشكل جمعي مبارزه ي طبقاتي و نهضت اجتماعي را ناديده مي گيرد.

اكونوميسم Economism

اكونوميسم، اقتصاد گرايي، اقتصاد زدگي : اين اصطلاح مباحثه اي را نخستين بارلنين و پس از او ساير انقلابيون روسي به كار بردند. هدف آنها انتقاد از سوسيال دموكراتهايي بود كه به جاي پيشبرد آرمان انقلاب و سوسياليسم، كوشش خود را صرف جنبشهاي خود به خودي كارگران براي انجام اصلاحات اقتصادي و اجتماعي ناچيز و فوري مي كردند. اكونوميسم، مبارزه ي اقتصادي پرولتاريا را مقدم بر مبارزه ي سياسي و هدفهاي سوسياليستي وي قرار مي دهد در حاليكه كمونيستها، مبارزه ي اقتصادي را به عنوان زمينه اي جهت متشكل ساختن پرولتاريا در يك حزب انقلابي و به منظور تقويت و تكامل مبارزه ي طبقاتي آنها عليه نظام سرمايه داري به خدمت مي گيرند. اكونوميسم، علاوه بر نفي كار تبليغ و ترويج مستقل سياسي ضرورت ايجاد حزب پرولتاريا را نيز رد مي كند. و اصولا به خرده كاري در بين كارگران علاقه دارد.

2- عوامل اقتصادي را محور و علت پديده هاي ديگر دانستن و ساير عوامل و علل را فرعي دانستن.

3- اعتقاد به اينكه تمام پديده هاي زندگي بشر از اقتصاد سرچشمه مي گيرند. و از اين رو، تابع نظام اقتصادي با زيربناي جامعه اند. معتقدان به اين مكتب براي روبنا، اهميتي قائل نيستند.

اگزيستانسياليسم Existentialism

اگزيستانسياليسم، هستي گرايي، وجود گرايي، اصالت وجودبسته : اين مكتب، تنها مبحث قابل طرح در فلسفه را حالت روحي انسان مي داند، هستي مقوله ي اصلي در اگزيستانسياليسم است. به نظر هستي گرايان، انسان در استغراق عادي در زندگي روزانه وجود بي شخصيتي است كه هستي را درك نمي كند ولي ترس و دلهره كه در حالات فروي (مقابله با مرگ) دست مي دهد پايه ي آزادي انسان است. آزادي زماني ست كه انسان ديگر مانند شييء در د اخل جبر محيط طبيعي يا اجتماعي عمل نمي كند بلكه خود، عمل رفتار خود را انتخاب مي كند. و به حد وارستگي مي رسد. انسان آزاد، مسئول عمل خويش است و نمي تواند اين يا آن عمل خود را به اتكاء وجود ضرورتها توجيه نمايد. از نمايندگان معروف اين مكتب مي توان از مارتين هايدگر (1889-1976) كه با ماشيسم همراهي نمود و ژان پل سارتر (1905-1980) كه از صلح و جريانان مترقي هواداري كرد نام برد.

سه شنبه 17 آذر 1388  1:10 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها