0

پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان

 
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان

پرسش :

آيا صابئين داراي فرقه هاي متعددي هستند و چه كساني از بزرگان آنها معروفند؟

پاسخ :

قبل از آنكه در مورد فرقه هاي متعدد اين آئين كهن، مطالبي بيان شود، خالي از فايده نخواهد بود كه در قرآن كريم موارد اين واژه را جستجو نمائيم.
در سه آيه از قرآن كريم از صابئين نام برده شده كه در دو جاي آن در كنار نصارا و يهود و در يك جاي آن در كنار نصارا، يهود، مجوس و كسانيكه شرك ورزيدند، ذكر شده است.[1] كه همين آيات به انضمام برخي اخبار، زمينة‌ بحث و گفتگوي بسيار فقها، در مورد اهل كتاب بودن صابئون و يا عدم اهل كتاب بودن آنها شده است كه فعلاً مجال بحث ندارد، آنچه اجمالاً گفتني است اين است كه در اصل اعتقادات صابئين ابهام هاي بسياري وجود دارد كه بايد به كتابهاي مفصل مراجعه شود.
اما به هر صورت، دين صابئين هم، مانند ساير اديان در طول زمان و سير مكاني اين دين به فرقه هاي متعددي تقسيم شده است كه در يك تقسيم به:
الف: صابئين قديم كه در مورد آنها در تواريخ، مطالب متعدد و بعضاً متضاد ذكر شده است.
ب: صابئين فعلي كه به دو گروه مندائي كه گروه صابئين ايران كه اكثراً در خوزستان زندگي مي كنند و تعدادشان حدوداً بيست و پنج هزار نفر تخمين زده مي شود و به نام صابي معروفند از اين گروهند.
اين فرقه در قسمت هايي از عراق و قسمتي از خوزستان ايران، زندگي مي كنند و براي خود آداب و رسوم و زبان خاصي دارند. نخستين گزارشي كه در كتب اسلامي از اين قوم آمده است، گزارش ابن نديم است در الفهرست ص 491 كه از آنها با نام مغتسله و صابئين بطائح ياد مي كند و آنچه نسبت مي دهد در اعتقادات مندايي هاي كنوني موجود است. مثل مراسم شستشوي مداوم و اينكه آنها در بطائح زندگي مي كنند و بطائح به معناي مسيل پهناور است كه به جنوب عراق، ميان واسط و بصره و نيز دشت ميشان و نواحي خرمشهر كنوني، گفته مي شود كه دقيقاً محل سكونت مندايي ها است.
ابوريحان بيروني صابئين مندايي را اصيل دانسته و مي گويد:
صابئين حقيقي آنهايي هستند كه در بابل از جمله اسباطي كه كوروش و ارطخشاست به بيت المقدس كوچ دادند بازماندند و بيشترشان در واسط و سواد عراق در ناحيه جعفر و جامده و دو نهر صله، ساكن اند و خود را با نوش بن شيث نسبت مي دهند و با جرانيه مخالفند.[2]
امروزه در خوزستان در كنار رود كارون و كرخه و در شهرهاي اهواز، خرمشهر، آبادان، دشت ميشان و نقاط ديگر و نيز در عراق، كنار رود دجله و فرات و در شهرهاي بصره، عماره، موصل، رمادي و جاهاي ديگر هزاران نفر زندگي مي كنند كه خود را مندايي، صابئين يا صبي مي نامند و‌ داراي معتقدات و كتب مقدس متعددي هستند.[3]
مندائيان عقيده خاصي به حضرت يحيي دارند و او را منجي خود مي شمارند، اما از حضرت آدم و ابراهيم ـ عليهما السلام ـ هم در كتابهاي مندايي، بسيار سخن گفته شده، ضمن آنكه نام حضرت نوح، شيث و ادريس هم در كتابها و ادعيه آنها ديده مي شود و در منابع مندايي اين كلمه به معني عرفان است و مندايي يعني فرد عرفاني و آنچه غير از اين گفته شده نمي پذيرند.
گروه ديگر حرانيان هستند. حران شهري است در شمال عراق، ميان راه موصل به شام و در قسمت شرقي رود فرات واقع شده است، اين شهر در سال 18 هجري فتح شد به گفتة ابن قتيبه دينوري اين شهر از جهت نسبت داشتن به هاران بن آزر برادر حضرت ابراهيم ـ عليه السلام ـ به اين نام ناميده شده است، ساكنان اين شهر داراي عقائد خاصي بوده اند كه در زمان مأمون خود را صابئين ناميدند در اينكه آيا اينها واقعاً صابئي هستند يا به دروغ خود را صابئي ناميده اند تا از مجازات و اسلام آوردن در امان باشند، بحث هاي گسترده اي ميان مورخين وجود دارد.
شهرستاني در ملل و نحل، عقايد حراني ها را چنين بيان مي كند:
خداوند فلك و همه اجرام و كواكب را آفريده و آنها را تدبير كنندگان اين عالم قرار داده و آنها پدران ما هستند و عناصر مادران و مركب از اينها مواليد هستند و پدران همان كواكب زنده و ناطق هستند.
آنان به حلول و تناسخ و به هياكل سبعه، عقيده دارند و به اسم هياكل سبعه كه مربوط به كواكب مي شوند هيكل هايي زميني ساخته اند، آنها روزي سه بار نماز مي خوانند و از جنابت و مس ميت غسل مي‌كنند و خوردن گوشت خوك و سگ و پرندگان چنگال دار و كبوتر و شراب و ختنه كردن را حرام مي دانند.[4]
يكي از عقايد صابئين حراني اعتقاد به قدماي خمسه است به گفته رازي، حراني ها پنج نوع قديم را اثبات كرده اند كه دو تاي آن زنده اند و عبارتند از باري تعالي و نفس و يكي از آنها اثر پذير و منفعل است و آن هيولي است و دو تاي ديگر نه زنده اند و نه فاعلند و نه منفعل و عبارتند از: دهر و قضا (مكان ـ زمان).[5]
شخصيت ها و بزرگان معروف صابئي:
1. ثابت بن قره: در هندسه و فلكيات استاد بود. در دستگاه معتضد منجم بود. معتضد وي را بر وزراي خود مقدم مي داشت. تأليفات او در طب، رياضيات و منطق بود و در مسائل مربوط به مذهب صابئين و آداب و سنن آنها مطالبي به زبان سرياني نوشته بود، وي ماه رمضان همراه مسلمين روزه مي گرفت، اما از مذهب خود دست برنداشت.
2. سنان بن ثابت بن قره: طبيب ماهري بود و طبيب مخصوص القاهر بالله عباسي بود. به علت تهديد القاهر، مسلمان شد و در بغداد از پزشكان امتحان مي گرفت و به آنهايي كه لياقت نداشتند اجازه طبابت نمي داد.
3. ثابت بن سنان بن قره: در زمان مطيع لله رئيس بيمارستان بغداد بود. علاوه بر طب در تاريخ نيز مهارت داشت.
4. هلال بن محسن صابئي: وي مورخ بود و تاريخ ثابت بن سنان را تكميل كرد. به گفته ابن جوزي وي مسلمان شد.
5. هلال ابن ابراهيم بن زهرون: از پزشكان معروف بود و مرضهاي سخت را درمان مي‌كرد، وي در زمان المستكفي عباسي زندگي مي كرد.
6. ثابت بن ابراهيم بن زهرون: او هم طبيب ماهري بود در ايام الطائع عباسي و در خدمت ابو محمد مهلبي وزير بود.
7. محمد بن جابر التلاني: منجم و رياضي دان معروف كه از صابئين حراني بود و ستارگان را رصد مي كرد. زيج او به نام زيج صابئي از زيج بطلميوسي صحيح تر است.
8. ابواسحاق ابراهيم بن هلال الصابي: كاتب خليفه و عزالدوله ديلمي بود در نظم و نثر مهارت داشت در دين خود محكم بود، هر چه عزالدوله ديلمي تلاش مي كرد كه وي مسلمان شود قبول نكرد. ميان او و سيد رضي دوستي برقرار بود به حدي كه بعد از مرگ وي سيد رضي براي وي مرثيه سرود وقتي به او اعتراض كردند، گفت: من فضل او را مرثيه گفته ام.[6]
9. عمران صابي: از متكلمين و علماء‌ صابئين در عهد مأمون بود كه در مجلس مناظره امام رضا ـ عليه السلام ـ كه با علماي اديان مختلف در حضور مأمون و به دستور وي تشكيل شده بود، وارد شد و با امام مكالماتي كرد و در نهايت مسلمان شد، امام رضا با اشاره به شهرت وي فضل او را ستود.
غير از اينها افراد ديگري هم ميان مسلمين، متهم به صابئي بودن هستند كه بعدها، مسلمان شدند از جمله ابوجعفر خازن ابوالصيف ابن الوحشيه و جابر بن حيان.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. قوم از ياد رفته، سليم برنجي.
2. صابئين ايران زمين، مسعود فروزنده.
3. تاريخ اديان جهان، عبدالله مبلغي آباداني.
[1] . جعفري، يعقوب، پژوهشي دربارة‌ صابئين، انتشارات هجرت، چاپ اول، 74، ص 69.
[2] . بيروني، ابوريحان، آثار الباقيه، ترجمه دكتر داناسرشت، تهران، امير كبير، چاپ سوم، 63، ص 296.
[3] . جعفري، يعقوب، صابئين، پيشين، ص 70.
[4] . شهرستاني، ابوالفتح محمد بن عبدالكريم، ملل و نحل، قاهره مصطفي البابي الحلبي، 1387، ج 2،‌ص 54 الي 57.
[5] . رازي، امام فخر، محصل الافكار المتقدمين و المتاخرين، بيروت، ‌دارالكتب العربي، 1404، ص 121.
[6] . جعفري، يعقوب، پژوهشي دربارة صابئين، موسسه هجرت، زمستان 74، ص 61 الي 66.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 30 بهمن 1389  6:22 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان

پرسش :

آيا صابئين به چندين فرقه تقسيم مي شوند اگر اين گونه است فرقه هاي آنها را معرفي كنيد؟

پاسخ :

معمولاً هر ديني، داراي فرقه هاي متعددي هست و آئين صابئي هم از اين امر مستثناء نشده است. منتها وجود فرقه ها در دين صابئي را از دو جهت مي توان نگريست اول يكي به لحاظ وجود عقايد مختلف، پيروان اين آئين كه باعث ايجاد فرقه هاي مختلف شده است و ديگري از حيث تفاوت مكاني يا احكامي است كه باعث شده صابيان را به نام هاي مختلف، معروف كند هر چند در صورت دوم، تفاوت اعتقادي خيلي جزئي مي باشد. آثار فرقه هايي كه بر اثر اختلاف عقايد بوجود آمده اند به شرح ذيل ذكر مي گردد:
1. فرقه «اصحاب روحانيت»: اينها مي گويند: براي جهان، صانعي است حكيم و مدبر و چون نمي توانيم به جلال او راه يابيم ناچار بايد به وسيلة مقربان درگاه او كه روحانيان پاك مي باشند، نزد او راه يابيم كه اين روحانيان از هر نوع مادة جسماني منزه هستند و از كردار انساني دور و به ذات خدايي نزديك. به روحانيت نيز بايستي به وسايل و افعالي چون فايق آمدن به شهوات نفساني و تهذيب اخلاق و روزه داشتن، نماز، اوراد، و دعا نزديكي جست و با نزديكي به آنان به شناخت و درك حضرت الهي، فايض آمد و از جمله روحانيان هفت روحاني را در هفت سياره، مدبر دانند و گويند اين هفت سياره، مانند اجساد و هفت روحاني به منزلة ارواح مي باشند و در آن هيكل تدبر و تصرف كنند و از تصرف و تدبر ايشان سيارات هفت گانه در افلاك خود مدام دور زنند.[1]
2. فرقه «اصحاب هيكل»: اينها قائل هستند كه چون روحانيون وجود رابط بين افراد عادي با خداوند مي باشند، نياز بود تا دست به دامن هياكل يعني سيارات هفت گانه زنند و حاجات خود را از ستارگان طلبند. در واقع، اين گروه از آنجا پيدا شد كه چون روحانيات، وجود واسطه را ضروري ديدند لازم دانستند كه اين واسطه بايد به گونه اي باشد كه ما او را مشاهده كنيم و شفيعان خود را با چشم خود ببينيم و نزدشان تضرع و زاري كنيم تا به وساطت و شفاعت ما از حضرات روحانيان اقدام كنند و روحانيان ما را به درگاه كبريايي، نزديك گردانند.[2]
3. «اصحاب اشخاص»: اينها معتقدند كه چون ستارگان هفت گانه طلوع و غروب دارند و در روز ديده نمي شوند، بايد نيابت داشته باشند، نايب آنها مجسمه هاي هفت گانه است كه به آنها متوسل مي شدند. اين فرقه اگر چه عقايد آن دو دسته ديگر را مي پذيرند، اما بر آن بودند كه هياكل و سيارات سبعه در همة‌ مواقع، قابل رويت نيستند، چون مهر در روز درخشان است و شب غروب مي كند ماه، روز ناپيدا و شب نمايان است و ما در همة‌ حالات به آنها تقرب نتوانيم كرد. پس بايد صورتي از آنها در پيش چشم، داشته باشيم و بدان صورت به هياكل تقرب جوئيم.[3]
4. «حراني»: در مورد اين فرقه چندين قول وجود دارد كه به دو مورد از آنها اشاره مي شود: بعضي ها معتقدند كه صابيان حراني بقاياي مذهب يونان و روم هستند كه در شهر حران، كنار رود فرات در مقابل آئين عيسوي مقاومت كردند و تا دورة‌ اسلام باقي ماندند. وقتي از طرف مامون، خليفة عباسي به آنها تكليف شد به يكي از اديان اهل كتاب بپيوندند كلمة «صابيان» را برگزيدند و خود را با صابيان مذكور در قرآن منطبق شمردند.[4]
شهرستاني مي گويد: حرانيون از كساني بودند كه در شهرستان حران، جاي داشتند و آن فرقه بر آنچه سه فرقه ديگر گفته اند، پيروي كرده اند و نيز مزيدي آورده و گويند: صانع جهان به لحاظ ذات معبود، واحد است ولي به لحاظ اشخاص متكثر، يعني دو صفت واحد و كثرت كه ضد يكديگرند متصف است. اما واحد است در ذات و اول و اصل و ازل. اما كثير است به لحاظ «اشخاص» كه در چشم ظاهر، بسيار مي شود. و يكي ديگر از اعتقادات صابيان حراني اين است كه قيامتي كه انبياء وعده داده اند در همين دنياست و غير از اين سراسراي ديگري نيست و زنده كردن مردگان و برانگيختن آنان، قابل تصور نيست.[5]
اما ديگر صابيان كه بر اثر تفاوت مكاني و احكامي به نام هاي ديگري، معروف شده اند از نظر عقيدتي، تفاوت چنداني با هم ندارند و عبارتند از: «سمينه» كه مي گويند اينها همان صابيان چين هستند كه به مذهب «بوداست» مي باشند و فرقه هاي ديگري چون مغتسله، كيماري و بطايحي و مندايي كه يا از فرقه هاي صابئي هستند يا يكي از اسم هاي متعددي است كه بر صابيان اطلاق مي شود.
در نهايت بايد گفت: آيين صابئييان آييني منزوي و فراموش شده است و آنچه گفته شد، همگي نقل قول هايي بود كه در مورد آنها شده بود و نمي توان گفت همة آنها صحيح است و به دليل كمبود منابع پيدا كردن صحيح از سقيم دشوار مي نمايد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. درسهايي از تاريخ اسلام، احمد غروي.
2. شناخت صبي ها، چهاردهي، نورالدين.
3. نگاهي به تاريخ خوزستان، زمان رشيديان.
4. يادگار جاويد، تقوي قزويني، محمد مهدي.
[1] . مبلغي آباداني، عبدالله، تاريخ اديان و مذاهب جهان از 35 هزار سال قبل از اسلام، ناشر حر، 1376 ش، تهران ص 835، و الهامي داود، تحقيقي دربارة صابئان، ناشر مكتب الاسلام، 1378 ش، قم، ص 113 ـ 114.
[2] . الهامي، داوود، تحقيقي دربارة صابئان، ص 115، و شهرستاني، محمد بن عبدالكريم توضيح الملل، تهران، ناشر اقبال، 1361 ش، ج 2، ص 82 ـ 8،.
[3] . همان، ص 116 و مبلغي آباداني، عبدالله، تاريخ اديان و مذاهب جهان از 35 هزار سال قبل از اسلام، ص 835،
[4] . رضايي، عبدالعظيم، اصل و نسب دينهاي ايران باستان، تهران، ناشر موج، 1373 ش، ص 463،
[5] . الهامي، داود، تحقيقي دربارة صابئان، ص 128، ملبغي آباداني، تاريخ اديان و مذاهب جهان، ص 837.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 30 بهمن 1389  6:23 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان

پرسش :

چه نقدهاي كلي بر دين صابئي وارد است؟


پاسخ :

مقدمه يكي از ادياني كه پيروانش در اسلام از اهل كتاب شمرده شده اند، دين صابئي مي‌باشد. قرآن كريم در سه جا، صابئين را در كنار مجوس و يهود و نصاري قرار داده است.[1] صابئين در گذشته، داراي فرقه‌هاي زيادي بوده اند كه به مرور ايام از بين رفته‌اند. چهار فرقة مهم آن عبارت بوده از: 1. اصحاب روحانيات، 2. اصحاب هياكل، 3. اصحاب اشخاص 4. حلوليه.[2] از اين ميان تنها صابئين مَندايي (اصحاب روحانيات) تا به امروز باقي مانده‌اند.[3] آنها حضرت يحيي ـ عليه السلام ـ را پيامبر اختصاصي خود دانسته و ستارگان را مقدس مي‌دانند. صابئين كتابهاي زيادي را مقدس مي شمرند، ولي مقدس‌ترين آنها را «كنزاربّا» دانسته. اين كتاب، دربارة موضوعات مختلفي از جمله، پيدايش موجودات و سرگذشت انسان و صفات خداوند، به بحث مي‌پردازد.
صابئين ابتدا در فلسطين زندگي مي‌كردند؛ ولي ظاهراً به دليل آزارهاي يهود، نسبت به آنها، مجبور شده‌اند به جنوب ايران و عراق مهاجرت كنند.[4]
صابيان و آيين اختصاصي
صابئين قائلند كه دينشان، مخصوص خود آنها بوده و حضرت يحيي فقط براي نجات آنها مبعوث شده است.[5] به همين دليل بر پنهان نمودن آيين خود اصرار مي‌ورزند، و دين خود را تبليغ نمي‌كنند.
نقد و بررسي
اينكه صابئين منشأ دين خود را به آدم(ع) رسانده و يحيي بن زكريا را پيامبر خاص خود مي‌دانند، ناشي از نگرش ناسيوناليستي در دين است، هيچ قومي از نظر هدايت، نسبت به قوم ديگر، در نزد خداوند برتري ندارد. يعني همه شايستگي هدايت و رهبري از سوي فرستادگان الهي را دارند و اين اقتضاي حكمت الهي براي هدايت بشر است. ممكن است شرايط ظهور پيامبري در جايي مساعدتر باشد. ولي اين امر موجب اختصاصي دانستن دين به فرقه خاصي نمي‌باشد. پيروي از نظريه انحصار ديني، باعث شده كه نظرات ضد و نقيضي درباره عقايد صابئين ابراز شده و جمعيت آنها به سرعت كاهش يابد. به طوري كه هم اكنون، تنها ده هزار نفر از آنها در جنوب ايران و عراق زندگي مي‌كنند.[6]
صابئين و تقديس جُدَي[7]
صابئين معتقدند كه سيارات هفتگانه عطارد، زهره، زحل، مريخ، سنبله، عقرب و ميزان، تدبير عالم را بر عهده داشته[8] و روشنايي افكار ساكنين و جلب خير و دفع شرشان به دست آنهاست. در اين ميان، ستارة جدي چون ثابت بوده و دائماً به سوي ملك‌الانوار متوجه است، از موقعيت ويژه‌اي نزد صابئين برخوردار است. به طوري كه تمام سنت‌ها و اعمال ديني خود را، در برابر اين ستاره انجام مي‌دهند. آنها مردگان خود را، روبروي اين ستاره دفن مي‌كنند به طوري كه اگر از جا برخيزند، متوجه آن شوند.[9]
نقد و بررسي
هرچند صابئين خود را معتقد به خداي واحد ازلي مي‌دانند،[10] ولي چنين اعتقادي بايد به گونه‌اي باشد كه هرگونه شائبه شرك را از بين ببرد و اينكه صابئين ستارگان هفتگانه را مدبّر اين عالم دانسته و برايشان جلب نفع و دفع ضرر قائلند، يا شخصيت خاصي را براي ستارة جدّي در نظر مي‌گيرند؛ همه حاكي از اين است كه هر چند، توحيد ذاتي را پذيرفته‌اند ولي از حيث توحيد افعالي و احياناً توحيد عبادي، مشكل دارند. چرا كه قداست اين ستارگان در نزد صابئين به حدي است كه گفته شده، آنها هر ماه چهار خروس را به نام ستارگان قرباني و خون‌ آن خروس ها را در خاك پنهان و پر و استخوانشان را مي‌سوزانند.[11]
صابئين و تنوع كتابهاي مقدس
صابئين كتابهاي مقدس زيادي دارند كه مهمترين آنها عبارتند از:
1 . كتاب كنزاربّا، دربارة آغاز پيدايش و دگرگونيهايي كه براي بشر رخ داده و صفات خالق و... مي‌باشد.
2 . كتاب دراشه اِديهيا، يعني تعاليم يحيي، پيرامون زندگي يحيي و تعاليم او.
3 . كتاب قلستا، يعني كتاب عقد ازدواج، دربارة احكام و مراسم ازدواج و ...
4 . كتاب سدره ادنشماثا، يعني كتاب تعميد، دربارة آداب تلقين ميت و امور مربوط به مرگ و معاد.
5 . كتاب ديونان (ديوان)، شامل دستورات مذهبي و آداب و سنن.
6 . كتاب اسفرملواشي، كتابي كه علماي صابئه توسط آن پيشگويي كرده و مسائل مربوط به فلك و ستارگان را درمي‌يابند و...
7 . كتاب اِنياني، دعاهايي كه در نماز روزانه خوانده مي‌شود و احكام اموات.
8 . كتاب قماها ذهيقل زيوا، كتاب ادعيه و اوراد مذهبي.
9 . تفسير پغره، دربارة علم تشريح جسم انسان و تركيب آن.
10 . كتابهاي ديگر.[12]
صابئين قدمت اين كتابها را به آدم(ع) مي‌رسانند. كه پس از وي به نوح و سام و رام و ابراهيم و يحيي رسيده است. هر چند خود معتقدند كه بيشتر اين كتابها در طول زمان به واسطه حوادث مختلف از بين رفته و دوباره نوشته شده است.
نقد و بررسي
مهمترين منبع شناخت هر دين، كتاب آن دين است. در اين ميان، ويژگي‌ مهم كتاب هر دين، آسماني بودن آن است. به اين معنا كه تغيير و تحريفي در آن راه نيافته باشد، تا پيروانش اطمينان پيدا كنند كه از دستورات دين خدا تبعيت مي‌كنند. حال با توجه به اينكه صابئين قدمت دين خود را به آدم مي‌رسانند، و خود معترف هستند كه بيشتر اين كتابها در طول زمان و بر اثر حوادث مختلف از بين رفته و دوباره نوشته شده، چگونه مي‌توان آنها را مطابق اصل دانست. شايد وجود همين تغيير و تحولات گسترده باشد كه صابئين را وادار نموده كه از آگاهي ديگران نسبت به كتب خود ممانعت بعمل آورند، و مطلع نمودن ديگران بر كتابهاي آسماني خود را حرام بدانند. وجود همين مانع سبب شده كه ديگران به سختي بتوانند نسبت به كتابهاي آنها دسترسي پيدا كنند.[13]
صابئين و تقديس علماء
صابئين براي علماي خود، شأن و مقام ويژه‌اي قائلند. به طوري كه در تمام امور آنها از ولادت تا مرگ سيطره دارند. آنها علماي خود را واسطه‌اي مي‌دانند كه با ساكنين آسماني در ارتباط مي‌باشند. علماي صابئه داراي پنج مقام مشخص مي‌باشند كه عبارتند از: 1 . حلالي 2 . ترميدة 3 . كنزبرا 4 . ريش امه، 5 . ربّاني.[14]
نقد و بررسي
هر دين آسماني، داراي روحانيتي است كه نسبت به امور آن دين از آگاهي برخوردار مي‌باشد. بيان احكام دين و اجراي قوانين و حدود الهي از جمله وظايف روحانيت است. اين موقعيت ويژه ايجاب مي‌نمايد كه مردم براي آنها احترام خاصي قائل باشند. ولي نبايد پنداشت كه روحانيت واسطه ميان انسان و خدا هستند. و شرط پذيرش اعمال اين باشد كه از طريق چنين رابطه‌هايي به درگاه خداوند تقرب جست.
صابئين و تقديس آب جاري
آب جاري در نزد صابئين از قداست خاصي برخوردار است. و آن به خاطر غسل‌هاي مفصل و تعميدهاي طولاني است كه بايددر زمستان و تابستان انجام دهند.[15] به همين دليل صابئين معمولاً در كنار رودها زندگي مي‌كنند..
نقد و بررسي
نظافت و پاكي جهت طهارت و عبادت در هر دين آسماني مورد توجه است. ولي از آنجا كه دين براي سعادت و آسايش انسان آمده است؛ تأكيد بيش از اندازه بر شست‌و‌شو و غسل و تعميدهاي طولاني، سلامت روحي و جسمي انسان را به خطر انداخته و ديگر اينكه موجب محدوديت زندگي در منطقه خاصي مي‌شود. غير طبيعي بودن اين دستور دين صابئي موجب شده كه اخيراً علماي آنها غسل كردن در حمام را از طريق شير آب، برايشان جائز بدانند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1 . الميزان، علامه محمدحسين طباطبائي، ج 1، ذيل آيه شصت و دوم بقره.
2 . ملل و نحل، شهرستاني، ج 2، بخش صابئه.
3 . تاريخ اديان و مذاهب جهان، عبدالله مبلغي آباداني.
4. تحقيقي درباره صابئان، داود الهامي.
[1] . ر.ك: قرآن، بقره/62 ؛ مائده/69؛ حج/16.
[2] . ر.ك: الحسني، سيد عبدالرزاق، الصابئون في حاضرهم و ماضيهم، بغداد، منشورات المكتب العربي لتوزيع المطبوعات، 403 هـ، ص 36 ـ‌31.
[3] . ر.ك: الموسوعة الميسرة في الاديان و المذاهب المعاصره، رياض، الندوة العالمية للشباب الاسلامي، 1409 هـ، ص 317.
[4] . ر.ك: الصابئه، غضبان رومي عكله الناشي، بغداد، مطبعة الامة، 1983 هـ، ص 16.
[5] . الحسني، سيدعبدالرزاق، الصابئون في حاضرهم و ماضيهم، ص 69.
[6] . الموسوعة الميسرة في الاديان و المذاهب المعاصره، ، ص 326
[7] . ستاره‌اي است در دب اصغر نزديك ستارة قطبي كه چون به چشم بي‌حركت و ثابت مي‌نمايد براي يافتن قبله از آن استفاده مي‌شود. ر.ك: دكتر قريب، محمد، واژه‌نامه نوين، انتشارات بنياد، چهارم، 67، ص 328،.
[8] . الثعالبي، عبدالعزيز، محاضرات في تاريخ المذاهب و الاديان، دارالغرب الاسلامي، بيروت، 1985، ص 24.
[9] . ر.ك: الحسني، سيد عبدالرزاق، الصابئون في حاضرهم و ماضيهم، ص 67. و نيز الموسوعة المسيرة في الاديان و المذاهب المعاصر، ص 323.
[10] . ر.ك: الموسوعة الميسرة في الاديان و المذاهب المعاصره، ص 319.
[11] . ر.ك: العلوي، ابوالمعالي محمد الحسيني، بيان‌الاديان،‌ ص 36، انتشارات روزبه، اول، 76.
[12] . ر.ك: الصابئون في حاضرهم و ماضيهم، ص 92 ـ 83 و نيز الصابئه، غضبان رومي عكله الناشي، ص 119 ـ 114 و نيز الموسوعة المسيرة في الاديان و المذاهب المعاصره، ص 318 ـ 317.
[13] . الصابئون في حاضرهم و ماضيهم.
[14] . جهت توضيح اين مقامات پنجگانه و وظايف هر يك ر.ك:‌ الحسني، سيدعبدالرزاق، الصابئون في حاضرهم و ماضيهم، سيد عبدالرزاق الحسني، ص 103 ـ 95.
[15] . ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، دارالكتب اسلاميه، بيست و پنجم، 1369، ج 1، ص 289.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 30 بهمن 1389  6:23 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان

پرسش :

آيا درست است كه صابئين در داخل آب رودخانه عقد ازدواج را جاري مي كنند؟

پاسخ :


صائبان كه هم اكنون قريب پنج هزار نفر از آنان در خوزستان ( كنار رود كارون، در اهواز، خرمشهر، آبادان و شادگان ) به سر مي برند. آئين خود را به حضرت يحيي بن زكريا كه مسيحيان او را يحيي تعميد دهنده يا « يوحناي معتّمد » مي خوانند منسوب نموده اند.[1]
در آيين صابي مانند اديان ديگر، عباداتي مقرر است. از جمله احكام بسيار مهمي كه در اكثر احكام و دستورات اين آيين به صورت جزء يا شروط يا مقدمه قرار دارد، مراسم «غسل تعميد» است. تعميد عبارت است از شستشوي در آب كه طي مراسم ويژه اي و با اذكار مخصوصي انجام مي گيرد. آنها خود را در اين مراسم تشبيه به يحيي تعميد كننده مي كنند. به وسيله‌ي تعميد، بسياري از امور فيصله مي يابد و هيچ كسي صائبي نمي شود مگر اين كه تعميد شود و با تعميد گناهان از بين مي رود! طعام حلال مي شود، كودك پاك مي گردد، شخص را مساعد مراحل عاليه‌ي نفساني مي سازد، به وسيله‌ي تعميد، مجرمان كيفر مي شوند. خلاصه آن كه تعميد از بزرگترين احكام و پر عرض و طويل ترين دستورات آيين صابي است.[2]
چون تعميد بايد در آب جاري يا چشمه انجام گيرد از اين رو صائبان ناگزيرند همواره در كنار رودخانه ها زندگي كنند. مراسم تعميد بيشتر در روزهاي يكشنبه و يا اعياد مخصوص انجام مي گيرد.[3]
غسل تعميد در چند مورد الزامي است. يكي از آنها تعميد زناشوئي است. به اين نحو كه عروس و داماد قبل از عروسي بايد تعميد شوند.[4]
بنابراين آنها عقد را در آب جاري نمي كنند، بلكه قبل از عقد عروسي ، بايد عروس و داماد در آب رودخانه غسل تعميد انجام بدهند و بعد ازدواج كنند و اين غسل قبل از عروسي در آئين صابي الزامي است. مراسم تعميد به قدري از اهميت برخوردار است كه بايد بدون توجه به گرمي و سردي هوا، در زمستان و بهار يا ايام ديگر آن هم در آب روان، با تشريفات خاصي انجام گيرد.[5]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
اـ تفسير الميزان ذيل آية 62 بقره.
2ـ تحقيقي دربارة صائبان داوود الهامي.
3ـ مجلة تخصصي كلام اسلامي از شمارة 25 تا 30.
4ـ تفسير نمونه، جلد 1.
[1] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، اسماعيليان، چاپ چهل و هفتم، 1383، ج1، ص344.
[2] . الهامي، داوود، تحقيقي دربارة صائبان، مكتب اسلام ، 1379، ج1، ص104.
[3] . همان.
[4] . مجلة تخصصي كلام اسلامي شمارة 28، ص82.
[5] . همان.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 30 بهمن 1389  6:24 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان

پرسش :

چرا صابئين (مندائي ها) زندگي در كنار رودخانه ها را مي پسندند آيا غسل هاي آنها در اين امر دخيل است؟

پاسخ :

با توجه به اهميت و نقش آب در اجراي مراسم مذهبي صابئين مندايي زندگي در سواحل رودخانه ها در واقع برگزيدن عملي ترين و كوتاهترين راه ممكن براي ادامه حيات ديني اين اقليّت مذهبي است.
اين قوم از دير باز در جنوب ايران و عراق همواره مسكن خود را در سواحل پر آب ترين رودخانه ها حفظ نموده است استاد محيط طباطبائي مي نويسد: «وجود صائبيان در منطقه دشت شيان كه از دامنه جبال حمرين تا كنار رودهاي كارون، كرخه و دجله گسترش داشته به روزگار حكومت ساسانيان مسلم است»[1] براي پي بردن به اهميّت نقش آب در شريعت مندايي برخي از عمده ترين مناسك شرعي آنرا كه ارتباط مستقيمي با آب جاري رودخانه ها دارد مورد توجه قرار مي دهيم.
تعميد:
يكي از مراسم مهم ديني مندايي تعميد است كه در زبان مندايي «مصوتا» گفته مي شود و براي صابئي شدن لازم است كه هر فرد كه از پدر و مادر صابئي زاده شده،[2] اين مراسم را انجام دهد و نام مخصوص صابئي بخود بگيرد و براي انجام واجبات ديني لازم است كه در هر سال حداقل يكبار انجام شود مراسم تعميد عبارت است از شستشو در آب كه طي مراسم ويژه اي كه ذيلاً شرح داده مي شود انجام مي گيرد. شخص تعميد شونده لباس خاص آنرا كه از پارچه سفيد نخي است مي پوشد در كنار رودخانه، مندايي ديگري لباسهاي او را بررسي مي كند و رو به شمال كه قبله مندائيان است با نام خدا شروع به قرائت بوثه هاي[3] مربوط مي كند و شاخه هايي كه در دست دارد حلقه نموده و با اطمينان از درست پوشيدن لباس مخصوص از نام ديني او مي پرسد و دعاهايي براي آمرزش روح او از طرف خدا مي خواند سپس عالم روحاني همراه او شده وارد رودخانه مي شوند كه شخص تعميد شونده بايد دعاهايي بخواند و رو به شمال در آب بنشيند تا آب به سينه اش برسد و دعاي مخصوص آن را مي خواند اين كار سه بار تكرار شده و عالم روحاني نيز روي او آب مي پاشد و پس از خواندن ادعيه، روحاني با دست راست خود آب برداشته به او مي خوراند و دعاي ديگري مي خواند. تعميد از بعد از چهل و پنج روزگي نوزادان قابل اجراست ضمن اينكه زن زايمان كرده هم بعد از سي امين روز زايمان خود مجاز به تعميد است. تعميد براي عروس و داماد قبل و بعد از عروسي لازم و واجب است و كسانيكه مرتكب خلافهاي ديني و شرعي شده اند نيز لازم است كه تعميد را به جاي آورند.[4]
خانه عبادت مندائيان كه در نصوص ديني مندائيان مندا يا مشكنه ناميده مي شود از ني و گِل ساخته مي شود و لازم است كه همواره در آب جاري روان باشد و مراسم تعميد در آن انجام گيرد.[5]
مندائيان علاوه بر غسل تعميد بايد براي جنابت، حيض، مس ميت و مارگزيدگي هم غسل هايي را انجام دهند.
جداي از غسل هاي واجب فوق الذكر رشادمه هم از اعمالي است كه لازم است با آب انجام شود اينكار از حيث شكلي شباهتي بسيار با وضوي اسلامي دارد و امري لازم براي انجام نماز مندايي است كه براي انجام آن ابتدا دعايي مي خوانند و دستان خود را از سر انگشتان تا آرنج مي شويند سپس صورت را و بعد از آن پيشاني و زانوان و ساق خود را مسح نموده و در آخر پاي خود را مي شويند. پس به علت اينكه برخي از مناسك عمده و مهم صابئين بايد در داخل آب جاري انجام گيرد در كنار رودخانه ها زندگي مي كنند تا به آب جاري دسترسي داشته باشند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
پژوهشي درباره صابئين، يعقوب جعفري.
[1] . يادنامه شهيد مطهري، مقاله صائبان اهل كتابند، انتشارات انقلاب اسلامي، 1360، ج 2، ص 51.
[2] . فردي كه والدين صائبي مندايي ندارد نمي تواند صائبي شود زيرا اين يك دين خاص براي يك نژاد خاص به شمار مي رود.
[3] . بوثه به معني آيه مي باشد، جملاتي از كتاب مقدس.
[4] . برنجي، سليم، قوم از ياد رفته، تهران، دنياي كتاب، تهران، چاپ اول، 1367، با تلخيص، ص186 تا 192.
[5] . ليدي دراور، الصائبه المندائيون، ترجمة عربي نعيم بدوي غضبان رومي، بغداد، مكتبة اندلس، 1969، ص119.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 30 بهمن 1389  6:25 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان

پرسش :

چرا صابئين را مندائي مي خوانند؟

پاسخ :

صابئين نام فرقه اي ديني است که نام هاي ديگر آن صابة البطائح، ماندايي، مغتسله ناصوري است. اين قوم امروز به نام صُبه ناميده مي شود. دين صابئي به شکل فعلي و در قرون بعد از قرن دوم ميلادي نوعي از گنوستيک (عرفان مسيحي) بود.[1]
در مورد کلمه صابئين اقوال مختلفي ذکر شده لکن آن چه به واقع نزديک تر است، اين است که اين کلمه لغت آرامي مي باشد و از ريشه لفظي صَبا که به معني خود شستن و در آب فرو بردن و تعميد کردن با آب مي باشد، اخذ شده است.[2]
علت استفاده از لغت آرامي به خاطر اين است که اولاً زبان خود صابي ها آرامي مي باشد همان طور که کتب شان به زبان آرامي نوشته شده است و ثانياً صابي ها خود را به يحيي تعميد دهنده نسبت مي دهند و او را پيامبر خود مي دانند و در دين حضرت يحيي شستشو جزء ارکان اصلي اين دين مي باشد. لذا به خاطر تطابق معنايي بين شستشو و صابي (خود شستن) به اين نام مشهور شده اند.
صابئين پس از فوت حضرت يحيي که مقارن با ظهور حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ بود، به سبب آزار و اذيت و فشار يهود که آنان را کافر و خارج از دين مي دانستند و از طرفي هم چون صابي ها حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ را قبول نداشتند و مسيحي نشده بودند و مسيحيت هم روز به روز رو به گسترش بود، به ناچار مجبور به مهاجرت از فلسطين به شهر حران که در آن زمان يک شهر آزاد مذهبي بود؛ شدند و پس از مدتي به جنوب عراق و حدود خوزستان رفتند و در اين منطقه براي هميشه ساکن شدند.
نکته قابل توجه اين که در شهر حران به خاطر وجود آزادي مذهبي، فرقه هاي زيادي از اديان مختلف در آن ساکن بودند که ستاره پرستان يکي از آنان به شمار مي آمدند. اين آزادي مذهبي باعث اشتباه در تشخيص صابئين مي شد چرا که برخي صابي ها را ستاره پرست معرفي مي کردند و برخي صابئين را با حُنفا (پيروان حضرت ابراهيم ـ عليه السلام ـ ) يکي مي پنداشتند و عده اي حراني ها را صابي مي خواندند؟ همين امر مي طلبيد تا ميان صابئين و غير صابئيني که به اين اسم معروف گشته اند تفکيک قائل شد تا موجب اختلاف در اهل کتاب بودن و يا نبودن آنها نشود. لذا مي توان آنها را به دو گروه حراني و مندائي تقسيم کرد.
1. مندايي يا ماندايي:
ماندايي فرقه ي منسوب به ماندا يا مندا است که در لغت آرامي غربي به معني علم و عرفان مي باشد.[3] و مندايي يعني منسوب به عرفان و بعضي ها گفته اند که «مندا» صورت واژه «مُدا» يا «مذبح» است که در آرامي به معناي فرشته يا منجي آمده و در يونان به آن «گنوسيس» گفته مي شود.[4]
صابئين مندايي يا ماندايي که مغتسله و صابي هاي بطايح و بين النهرين نيز مشهورند صابئين واقعي مي باشند که هم اکنون در شهرهاي جنوبي کشور ايران و عراق زندگي مي کنند.
2. حراني:
بت پرستان سرياني هستند که در شهر حران اقامت داشتند و هنگامي که مأمون خليفه عباسي در آخرين جنگ خود با روميان شرقي از ولايت حران مي گذشت از آيين آنها سئوال کرد و از جواب آنها استنباط نمود که بايد بت پرست باشند، به آنها تا مراجعتش مهلت داد و گفت تا برگشتن من بايد به آيين اسلام و يا يکي از آيين هاي اهل کتاب درآيند و گرنه در حکم کافر حربي خواهند بود، لذا اين گروه نام صابي را به دروغ بر خود گذاردند.
با توجه به اين توضيح تاريخي، در مورد صابئين حراني نتيجه مي گيريم که اين قوم، صابئين واقعي نيستند چرا که صابئين واقعي قبل از مهاجرت به اين شهر صابي و پيرو دين حضرت يحيي ـ عليه السلام ـ بودند. ولي حراني ها بعد از چندين قرن خود را به دروغ براي نجات يافتن از مرگ، صابي خواندند و از طرفي هم صابئين واقعي آرامي بودند در حالي که حراني ها سرياني مي باشند و همچنين حراني ها پس از مدتي که خليفه عباسي به آنجا بازنگشت دوباره به دين خود برگشتند و بت پرست شدند؟
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ تحقيقي درباره صابئان، داود الهامي.
2ـ يحيي تعميد دهنده و صابئين مندايي، پرويز عجيل زاده.
[1] . معين، فرهنگ معين، تهران، نشر اميرکبير، چاپ دهم، 1375ش، ج5، ص963.
[2] . الهامي، داود، تحقيقي درباره صابئان، قم، نشر مکتب الاسلام، چاپ اول، 1379ش، ص26.
[3] . فرهنگ معين، همان، ج6، ص1887.
[4] . تحقيقي درباره صابئان، همان، ص87.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 30 بهمن 1389  6:25 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان

پرسش :

دين شينتو در كجا و چگونه به وجود آمده است؟

پاسخ :

شينتو، نام مذهب بومي كشور ژاپن مي باشد. كه اصلاً از لغت چيني گرفته شده و مركب از دو كلمة (شن+تائو ) به معني طريق خدايان مي باشد اين دين مجموعه اي است از اعتقادات باستاني كه از آنيميسم يا پرستش ارواح، نشأت گرفته است و تا پيش از قرن ششم ميلادي نامي نداشته در آغاز مبتني بر اصول و فروع كلامي نبوده است، بلكه بعدها براي مقابله با طريقه ي بودايي كه به تازگي در ژاپن رواج گرفته بود، داراي مبادي اساسي شده.
تاريخ پيدايش اين آئين مانند ديگر مذاهب ابتدائي معلوم نيست (چون در آن زمانها مبنائي براي تاريخ نبوده است. بنياد گذار آن نيز معلوم نيست و احتمالا از چين و هند و ديگر عقايد و اقوام ابتدائي اقتباس شده است.
كتابهاي مقدّس اين آئين عبارتند از: 1ـ كوجيكي Kojiki = تاريخ دوران باستان.2ـ نيهونگي Nihongi =تاريخ ژاپن. 3ـ ينگي شيكي Yengi shiki = سرودها.
عقايد آئين شينتو: اغلب ساكنين مجمع الجزاير ژاپن با اين عقيده كه موجودات طبيعي داراي روح و روان هستند، آنها را مي پرستيدند، به همين جهت به اين آئين «راه روانهاي نيك» نيز گفته شده است. آنها معتقد بودند كه آفتاب ماه خورشيد، رودخانه و باران هر يك را رواني است كه مورد پرستش و ستايش آنها قرار مي گيرد.
درآئين شينتوي قديم نوعي (پلي ته ايسم) يا تعدد آلهه (منو ته ايسم) يا خدايان طولي بود، آنها ارواح، نفوس، امپراطور، برخي درختان و گياهان، صخره ها، طبيعت و حيواناتي چون مار، شير، گرگ، كلاغ، روباه، خرس را مورد پرستش قرار مي دادند.
به نظر معتقدين آئين شينتو، آلهه يا خدايان بي شماري برفراز خانه ها و ساكنان آن شناور بوده و در شعله و پرتو چراغ ها رقص مي كردند، امّا در ميان اين آلهه گوناگون بعد از اخذ فن كتابت از چينيان، پرستش ارواح نياكان و مرده پرستي درميان ژاپنيها، رواج بيشتري پيدا كرد بطوري كه آئين شينتو در نظر ژاپنيها در درجة اول آئين ارواح و مردگان ميباشد كه اجداد خانواده مورد پرستش قرار مي گيرد و هر نوع حوائج خود را به كامي يا ارواح اين مردگان ارجاع ميدهند و بدبختي و خوشبختي را از آنها مي‌دانند، فلذا اشياء گرانبها را در گورها و كنار اجساد مردگان ميگذاشتند و گاهي چون بزرگي در ميگذشت، ملازمانش را نيز با او بخاك ميسپردند.
افسانة شينتو:
در اساطير قوم ژاپن، طي افسانه اي جالب، سرگذشت اصل و مبدأ آن سرزمين و آن مردم و پيدايش خاندان سلطنتي آن قوم بيان شده و در كتابي بنام كوجيكي، بسياري از اساطير باستاني مذكور است. خلاصة آن افسانه از اين قرار است: در ابتدا عالم وجود به صورتي آشفته در هم آميخته بود و در طول ايام، آسمان و بحر محيط از يكديگر جدا شدند و خداياني چند در كيهان مه آلود، مبهم و تيره نمايان گشتند و بتدريج نابود گرديدند تا سرانجام در صحنة هستي فقط دو خداي قادر توانا باقي ماندند كه آنها جزاير ژاپن و ساكنان آن را آفريدند. اين دو آلهه يكي مذكر بنام ايزاناگي و ديگري مؤنث موسوم به ايزانامي بودند كه پلي متحرك بين زمين و آسمان (احتمالا به صورت قوس و قزح) خلق كردند. در آن هنگام جهان به صورت شورابه اي غليظ بود و ايزاناگي از فراز پل فرود آمد و نيزة جواهر نشان خود را در آن شورابه فرو برد. آن را به هم آميخت و آن قدر اين عمل را ادامه داد تا غلظت يافته، جمود حاصل كرد، پس نيزة خود را از آن بيرون آورد، مايعي كه از نوك آن فرو مي ريخت بر روي هم گرد آمده به صورت جزيره اي درآمد، پس آن دو خداي نر و ماده برفراز آن جزيره رفته، ساكن گشتند. خداي ماده، ايزانامي در آنجا بزاييد و از زهدان او هشت جزيرة ديگر به دنيا آمد... .
اسطورة شينتو بسيار در هم آميخته و طولاني است و بايد بدقت در آن نگريست،‌ وقايعي را كه در حول و حوش مبدأ و منشأ آن به وقوع پيوسته و موجب و موجد وقايع و حوادث عظيم شده در نظرآورد.
فرقه هاي شينتو:
پس از تصويب و تأسيس قانون اساسي ژاپن، مورخ 1868م كه بر طبق آن آزادي عقيدة مذهبي به تمام افراد مملكت عطا گرديد، فرقه هاي شينتو به صورتهاي چند، متشكل شدند و كيش شينتو مانند ساير مذاهب جهان چون بودايي و مسيحي و غيره به شعب و فرقه هاي چندي منشعب شد. هم اكنون تعداد اين فرقه ها را تا 800 فرقه ثبت كرده اند كه هر يك داراي عقايد و رسوم جداگانه مي باشد، ولي همه در چارچوبة دين شينتو قرار دارند و به هزينة معتقدان خاص هر فرقه اداره مي شود.
وضعيت شينتو در حال حاضر و تعداد معتقدين به آئين شينتو:
در سال 1947 ميلادي هيروهيتو امپراطور ژاپن الوهيت يعني خدايي خود را در آن كشور نفي كرد و حاكميت ملّت را به رسميت شناخت. دينهاي رايج در ژاپن در حال حاضر در درجة اول دين ملي آن كشور شينتويي و در درجة دوم بودايي و در درجه سوم مسيحيت است.
شمارة پيروان آئين شينتو بالغ بر هفتاد ميليون نفر است. اما در عين حال پيروان آن مي توانند پيرو دين بودا و مسيحيت يا تائويي نيز باشند.
شينتو از زبان مفسّرين خودشان:
«هيرانا» مفسر مذهب شينتو كه در قرن 18 و 19 ميلادي مي زيسته مي گويد: در اين مذهب همة مردگان به صورت خدا جلوه گر مي شوند و حوادث جهان طبيعت، معلول كار مردگان است اين مردگان هستند كه سرنوشتها را تعيين مي كنند، جهان را مسكون مي سازند و انسانها را پديد مي آورند، مزارع و كشتزارها را حاصلخيز مي سازند و موجب پيدايش فصول چهارگانه سال مي گردند. و هم آنان هستند كه بلا و قحطي و كارهاي خوب و بد از آنان صادر مي شود.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تاريخ اديان و مذاهب جهان، ج 1، تأليف مبلغي آباداني.
2. كوجيكي (كتاب مقدس آئين شينتو) ـ تأليف احسان مقدس.
3. جان ژاپني (بنيادهاي فلسفه و فرهنگ ژاپني)، ويراستة چارلز مور، ترجمة ع پاشايي.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 30 بهمن 1389  6:26 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان

پرسش :

آيا غير از اين است كه مسلمانان نيز مانند پيروان آئين شينتو ارواح را مي‌پرستند؟

پاسخ :

در دين اسلام ارواح مورد پرستش قرار نمي‌گيرند و فقط خداوند كه همتايي ندارد، پرستش مي‌شود.[1]به همين دليل اسلام از زمرة اديان توحيدي به حساب مي آيد. در جهان‌بيني اسلامي مرگ پايان زندگي نيست و روحِ انسان‌ها سرانجام در بهشت يا جهنّم جاودان خواهند بود و مسلمانان با صدقه دادن و طلب مغفرت، از خداوند مي‌خواهند كه ارواح گناهكاران را بيامرزد و ارواح نيكوكاران را علو درجه دهد.[2] به اين ترتيب در اسلام براي ارواح در گذشتگان استقلال ويژه‌اي در نظر گرفته نمي‌شود امّا در آئين «شين‌تو» كه از عقايد ابتدايي ژاپني‌هاي اوليه شكل گرفته، اجداد خانواد‌ه، نياكان عشيره و به ويژه امپراتوران و خدايان ژاپني، هر يك به صورت مستقل يا به طور دسته جمعي، مورد پرستش قرار مي‌گيرند.[3] به اين ترتيب اين آيين با يگانه‌پرستيِ اسلام در تضاد كامل است. از سوي ديگر در آيين شين‌تو سخن از بهشت و جهنّم و يا جاودانگي ارواح نيست.[4]
نام شين‌تو در قرن ششم ميلادي پيدا شد، به اين قصد كه فرقي بگذارند ميان دين بومي و آيين بودا كه وارد ژاپن شده بود. شين‌تو در اساس، بيشتر يك مجموعه باورها و آداب باستاني است و فاقد مسائل اعتقادي و نظام ديني مي‌باشد.[5] تلاش‌هاي مكرّري كه براي سازمان دادن اين باورهاي ابتدايي به صورت دين ملّي يا دولتي صورت گرفته، حول ستايش پادشاه به مثابه خلف «خدايي كه دولت را بنياد نهاد» خصوصاً بانو خداي خورشيد، مستقر شده است. اين بانو خدا برترين خداي دين شين‌تو است.[6]
پرستش مردگان در آئين شين‌تو ريشة در ترس آنان از مردگان داشته[7] و بر يك اعتقاد و جهان‌بيني پيشرفته مبني بر جاودانگي ارواح و مانند آن استوار نيست.
بنابراين بايد گفت مقايسة پرستش ارواح در آيين شين‌تو با طلب مغفرت از درگاه خداوند يگانه براي مردگان صحيح نيست و هيچ گونه سنخيّتي ندارد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. درسهايي از اصول دين، هيئت تحريرية مؤسسة در راه حق.
2. دين شين‌تو، ماساهارو آنه ساكي، مترجم: ع . پاشايي.
3. مقدمة كتاب كوجيكي، كتاب مقدس ژاپن، آئين شين‌تو، ترجمة احسان مقدس.
[1] . انبياء/25.
[2] . ابراهيم/41.
[3] . كوجيكي، كتاب مقدس ژاپن، آئين شين‌تو، ترجمة احسان مقدس، انتشارات نيروانا، چاپ اول، 1380، ص 7.
[4] . همان.
[5] . مجلة هفت آسمان، شمارة 5، بهار 1379، ماساهارو آنه ساكي، ترجمه ع پاشايي، ص 73 به بعد.
[6] . همان.
[7] . كوجيكي، كتاب مقدس ژاپن، آئين شين‌تو، ص 12.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 30 بهمن 1389  6:27 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان

پرسش :

عقايد و احكامي را كه اختصاص به آيين شينتو دارد بيان كنيد؟

پاسخ :

دين شينتو خدايان بيشماري داشته و خداي واحدي ندارد. براي همين اين آيين را «راه خدايان» يا «طريق روان هاي پاك» نامگذاري كرده اند. در آئين شينتو عالم فيزيكي را سه بخش مي دانستند: آسمان اثيري در بالا، جهان در سطح زمين و مناطق پست سايه گون در بطن خاك، در اين عالم خدايان بيشماري بودند كه همه را با هم، «كامي» مي ناميدند كه در لغت به معناي «بالا» يا «مهتر» است.
موتوئوري[1] نوري ناگا، دانشمند نام آور آيين شين تو، كامي را اينگونه تعريف مي كند:
اصطلاح كامي به خدايان گوناگون آسمان و زمين كه ذكرشان در گزارش هاي باستاني آمده است، و نيز به ارواح آنها (ميتاما)، كه ساكن ايزدكده هايي كه آنها را در آنجا مي پرستيدند اطلاق مي شود. ديگر نه فقط انسان ها بلكه پرندگان، چهار پايان، درختان، درياها، كوه ها و همه چيز هاي ديگر كه به خاطر نيروهاي فوق العاده و برجسته اي كه دارند، و هراس انگيز و شايسته احترام اند، نيز كامي خوانده مي شوند. هم چنين فرزند خورشيد نيز پرستش مي شود. ربّ النوع خورشيد كه طبق افسانه اي خود بوجود آمده است، حكومت ژاپن را در اختيار فرزندش كه همان «ميكادو» باشد، قرار داد. اصطلاح ميكادو در فرهنگ ژاپني به فرمانروايان و امپراطور اطلاق مي شود. بنابراين ميكادو فرزند خداي خورشيد است و پرستش وي تا جنگ جهاني دوم متداول بود تا اينكه «هيروهيتو» امپراطور سابق ژاپن در سال 1947 ميلادي الوهيت يعني جنبه خدايي خود را لغو كرد و حاكميت ملي را به رسميت شناخت.
بنابر تحقيقات انجام شده، بنيانگذار آيين شين تو معلوم نيست و احتمالاً از چين و هند و ديگر عقايد و اقوام ابتدايي اقتباس شده است. بنابراين معلوم مي شود كه آيين شينتو پيامبري نداشته است و فرقه هاي مختلف آن هم كه بيش از 800 فرقه مي باشد، پيامبر به آن معنا كه در اديان آسماني مطرح مي باشد، نداشته است. البته مؤسسين برخي از فرقه ها، مخصوصاً آنهايي كه اخيراً به وجود آمده اند معلوم است و جالب است كه بدانيم برخي از به وجود آورندگان فرقه هاي نو، خانم مي باشند كه از حقوق زنان دفاع مي كنند.
مردم ژاپن به بهشت و دوزخ معتقد نيستند و مي گويند :«بهشت و دوزخ در دل ماست.» دين شينتو روانها (ارواح) را بدون مجازات و پاداش رها كرده و به بقاي دائمي آنها معتقدند مهمترين متن مقدس دين شينتو دو كتاب است كه اولي به نام «كوجيكي» كه در سال 712 م نوشته شده و دومي به نام «نيسهون گي» خوانده مي شود كه به سال 720م به كتابت در آمده است.
اندرزهايي از كتاب هاي مقدس شينتويي:
1. سازش نيكو است و پرهيز از ستيزه مايه سرافرازي.
2. كسي كه مطلقاً بد باشد، كمياب است.
3. خوبي ديگران را مپوشان و اگر بدي ديدي آن را اصلاح كن.
4. كمتر كسي با خرد به دنيا مي آيد، فرزانگي حاصل انديشه است.
5. هر كاري را از كوچك و بزرگ به صاحب فن بسپار تا به خوبي انجام شود.
6. در امور مهم، تصميم بايد از شورا باشد، نه از يك نفر.
7. وقتي در دل كينه داري به زبان مهر نورز.
8. تنها به فكر خود نباش.
عبادت مذهبي شينتو در معبد چهار بخش دارد كه عبارتند از:
1. تطهير (هارايي harai): كسي كه براي عبادت به معبد مي آيد قبل از ورود به آن خود را در حوضچه اي كه براي شستشو تعبيه گرديده، تطهير مي كند. دست ها را شسته و در دهان نيز آبي را مزمزه مي كند و علاوه بر اين با ريختن آب بر روي سر، تمامي بدن را غسل مي دهد. سپس كاهن با ماليدن شاخه يا برگي از درخت ساكاكي بر روي سر، او را تطهير مي كند.
2.تقديم هدايا (شينسن shinsen ) : كه معمولاً از جنس حبوبات يا شراب بوده و اخيراً چنين متداول شده است كه زائران هداياي خود را به صورت نقدي به معابد مي دهند. چنانچه زائر توانايي مالي نداشته باشد، مي تواند شاخه اي از درخت ساكاكي را به معبد هديه كند.
3. نماز خواندن (نوريتو norito) : نماز در آئين شينتو منحصر به خواست هاي مادي و بشري مي گردد. اين نماز خواندن به صورت دعا و ايستاده و با احترام به خدايان به صورت زدن كف دو دست به همديگر مي باشد.
4. ميهماني سمبليك (نيوراي neorai) : كه در آن زايران با «كامي» معبد، غذا تناول مي كنند و معمولاً اين پذيرايي به صورت نوشيدن چند قطره از عرق برنج است كه آن را يكي از كاهنان معبد به زايران مي دهد. زايران مي توانند در هنگام زيارت، درخواست اجراي رقص مذهبي مخصوص معبد را بنمايند.
عبادت در منزل:
در هر بامداد و هر شامگاه پيروان آيين شينتو بايد هدايايي را براي «خدايان روي طاقچه» كه در حقيقت مجسمه هاي كوچكي هستند، و ارواح نياكان خود تقديم كنند. پيروان اين آئين بايد پس از گرفتن وضوء به شيوه خاص خود و تطهير خويش در برابر خدايان خانگي خويش تعظيم كنند و براي مدت يك دقيقه ساكت شوند.
از ميان عقايد متعدد شينتو، ريشه دارترين و مهم ترين آنها، تقديس و بزرگداشت خورشيد به عنوان منبع روشنايي و زندگي است كه در شخصيت الهه بزرگ «اماتراسو» متجلي مي شود. به همين علت ژاپني ها معتقدند كه معبد بزرگ «ايسيه» كه مخصوص عبادت اين الهه است، مقدس ترين معبد مذهب شينتو است. چنين اعتقادي به خورشيد براي مردمي كه اكثريت آنان را كشاورزان تشكيل مي دهند، امري بسيار طبيعي است، اما ما امروزه شاهديم كه اين عقيده با وجود گذشت قرن ها و علي رغم پيشرفت صنعتي ژاپن، هنوز هم در ميان ژاپني ها استوار است. شاهد ما بر اين مطلب نقش خورشيد سرخي است كه بر پرچم ملي ژاپن قرار گرفته و نماينده سرزمين آفتاب تابان ژاپن است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. جهان مذهبي اديان (اديان در جوامع امروز، مذهب در ژاپن)، كنت دالر هايد، ترجمة دكتر عبدالرحيم گواهي.
2. تاريخ اديان و مذاهب جهان، جلد 1، تاليف مبلغي آباداني.
3. تاريخ جامع اديان، جان بي ناس، مترجم علي اصغر حكمت.
[1] . جان ژاپني، ويراسته چارلز اي مور، ترجمه ع پاشايي، نشر نگاه معاصر، چاپ اول، 1381 هـ . ش، ص 24.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 30 بهمن 1389  6:28 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان

پرسش :

چه نقدهاي كلي بر دين شينتو وارد است؟


پاسخ :
در تعريف «دين» بين دانشمندان،‌ اختلاف وجود دارد و تا كنون تعريف جامع و مانعي براي دين پيدا نشده است. حال اگر دين را به معناي «اعتقاد به يك امر قدسي»[1] بگيريم يا آن را «ايمان به موجودات روحاني»[2] تعريف كنيم، مي‌توانيم ادعا كنيم كه آئين «شينتو» هم يك دين است. با اين همه نمي‌توان آن را جزو اديان آسماني دانست، بلكه بايد آن را نوعي «آنيميسم»[3] به شمار آورد.
«واژه شينتو مركب از دو كلمه «شين» به معني روان‌هاي نيك و «تائو» به معني راه و روش است ... و روي هم رفته شينتويي به معني «راه روان‌هاي نيك» مي‌باشد.»[4]
شينتو كه نام مذهب بومي كشور ژاپن است، در ‌آغاز ديني كه مبتني بر اصول و فروع كلامي باشد، نبود، بلكه بعدها داراي مبادي اساسي شده است[5] و دو ويژگي مهم يعني حبّ وطن و اطاعت بي‌چون و چرا از امپراطور، اساس آن را تشكيل مي‌دهد.
آيين شينتو در طول تاريخ سه جلوه و نمود پيدا كرده است.
1 . شينتوي قديم.
2 . شينتوي تركيبي (ريوبو) كه تركيبي از آيين بومي و قديم شينتو و آيين بودايي بود و بعدها وارد ژاپن شده و در قرن هشتم ميلادي با تركيب اين دو آيين، آيين «ريوبو» به وجود آمد.[6]
3 . شينتوي جديد: در قرن نوزدهم بعد از تصويب قانون اساسي ژاپن اسطوره قديمي شينتو دوباره احيا شد[7] و سعي شد عناصر بودايي از آن زدوده شود و از اين پس بود كه آيين شينتو به دو گونه نمود پيدا كرد.
الف) شينتوي دولتي و رسمي كه از آن تعبير به «ژينژا ـ شينتو» مي‌شود.
ب) شينتوي عمومي و ملي كه از آن تعبير به «كيوها ـ شينتو» مي‌شود.
با توجه به مطالب پيش گفته معلوم شد كه آيين شينتو چارچوب مشخص و معيني ندارد و نقد آن براساس قواعد كلامي متداول در ميان اديان ابراهيمي مشكل مي‌نمايد. با اين همه مي‌توان نقدهاي كلي بر اين آيين را در موارد زير خلاصه كرد:
1 . فقدان اصول و فروع كلامي:
آيين شينتو مجموعه‌اي از اوهام ديرين درباره‌ آلهه متعدد كشور ژاپن مي‌باشد و فاقد اصول و فروع كلامي است[8] به همين دليل به سادگي تغيير شكل داده و بر هيچ اصل اصيلي استوار نمي‌ماند به طوري كه در طول تاريخ بارها تغيير شكل و روش داده است. به عنوان مثال به محض رودررويي با آيين بودا به شدت تحت تأثير آن واقع شده و در آن منحل شد.[9] و در دوره‌هاي اخير نيز كه با تمدن غرب مرتبط شده در زير سايه فرهنگ غرب كاسه داغ‌تر از آش و به قول غربي‌ها كاتوليك‌تر از پاپ شده و سمبلي براي فرهنگ و تمدن غرب گشته است و همة‌ اين‌ها بدان دليل است كه آيين شينتويي هيچ بنيانگذار تاريخي، متون مقدس ديني و يا اصول جزمي و ... ندارد.[10]
2 . نژادپرستي
پايه اصلي آيين شينتو، الهي دانستن سرزمين ژاپن و ساكنين آن مي‌باشد. آنان فرمانروايان خود را بلاواسطه فرزند خداي آفتاب، آماتراسو، مي‌دانند و معتقدند همه آن جزاير و مردم آن مبدأ و منشأ الهي علوي دارند.[11] از همين رو اين آيين و مؤمنين به آن دچار نژادپرستي افراطي شده‌اند. و ساير نژادها را به هيچ مي‌انگارند. «موتوري» يكي از دانشمندان آيين شينتو مي‌گويد: «هيچ خلقي در شأن و منزلت برابر با ژاپنيها نمي‌باشد.. و ديگران بايد همه دون مقام او قرار گيرند»[12]
3 . طبيعت پرستي و روح‌پرستي.
آيين شينتو دچار نوعي طبيعت‌پرستي و «آنيميسم» است و براي هر يك از مظاهر طبيعت، الهه‌اي متصور بوده و آنها را مي‌پرستد. الهه‌هايي چون «آماتراسو» يعني الهه خورشيد يا «تسوكي ـ يومي» يعني خداي قمر و همچنين «سوسا ـ نو ـ وو» خداي طوفان و... از جمله صدها خدايي است كه مورد پرستش مؤمنين به آيين شينتو واقع مي‌شود.
از ديدگاه آيين شينتو، ارواح مردگان همگي قابل پرستش هستند و ارواح‌پرستي جزو اصول اين آيين مي‌باشد و به قول يكي از بزرگان اين آيين در مملكت ژاپن خدايان، همان نياكان مي‌باشند. وي مي‌گويد: «هر چند در كشور ما هنوز تا حدي عبادت حيوانات و جمادات و اشجار و جبال نيز معمول است، ولي خداياني كه در محراب شينتو عبادت مي‌شوند فقط نياكان مقدس مايند كه آنها را مانند خدا مي‌پرستيم»[13] آيين شينتو مانند ساير اديان ابتدايي «توتم» و «تابو»ي فراوان دارد. وقتي فِتيشيسم يعني احترام به يك شي مادي كه نيرويي جادويي در آن نهفته است، رواج كامل دارد. «سحر و جادو و احترام به تابوها و ايمان به مبادي بسيار ساده ديني درهم آميخته و در آن جامعه بدوي ريشه و رسوخ پيدا كرده است از آن جمله جانور روباه نزد ايشان رسول خدايان علوي شمرده مي‌شده و مورد پرستش بوده است هم‌چنين تير و كمان را «فتيش» مقدس دانسته و آن را مانند مظهر خدايان عبادت مي‌كرده‌اند».[14] هنوز مهمترين جشن‌هاي ژاپني‌ها به نام «عيد خرس» معروف است،[15] چرا كه خرس نيز از تابوهاي آنان به شمار مي‌آيد.
4. تعدد خدايان
آيين شينتو تفسيري عقلي براي توضيح مبدأ عالم و انسان و همچنين عاقبت و معاد او ندارد و سعي مي‌كند همه چيز را با افسانه‌هاي اساطيري پاسخ گويد. توحيد كه اصل شناخته شده اديان آسماني است،‌ جايگاهي در اين آيين ندارد و از كثرت خدايان مي‌توان آيين شينتو را آيين هزاران خدا ناميد. «عدد خدايان آن قوم (ژاپن) ازحد شمار و حساب بيرون است و از آنجاست كه از ديرباز ژاپنيان باستاني كشور خود را سرزمين خدايان، نام نهاده‌اند و عدد آنها را به هشتاد گروه و بعد به هشتصد گروه و هر گروه شامل هزاران خدا به حساب آورده‌اند»[16] و گاهي ادعا مي‌شود ژاپن سرزمين مادري هشت ميليون خدا مي‌باشد.[17] و البته معلوم نيست با كدام دليل عقلي و منطق استواري، مي‌توان اين همه خدا را پرستش كرد و قصه‌هاي كودكانه را به نام دين بر مردم القاء كرد.
6 . انعطاف‌ و تأويل‌پذيري
به خاطر مطالبي كه در مورد اوهام‌پرستي، طبيعت‌‌پرستي و اصول و فروع كلامي نداشتن آيين شينتو گفته شده، معلوم شد كه اين آيين نمي‌تواند منطق استواري براي دفاع از خود داشته باشد و در مقابل منطق اديان ديگر چاره‌اي جز انعطاف‌ ندارد. اين آيين خيلي بيش از اندازه منعطف و تأويل‌پذير است و هر گونه تأويلي ولو با اختلاف صد و هشتاد درجه با اصل آيين را مي‌پذيرد. به همين دليل بعد از جنگ جهاني دوم آنگاه كه دولت ژاپن حمايت رسمي خود را از آيين شينتو به عنوان دين دولتي قطع كرد. اين دين در مدت كوتاهي يعني در عرض چند دهه به بيش از هشتصد فرقه تقسيم شد كه هر فرقه‌اي تفسيري خاص از آيين شينتو، ارايه مي‌دادند[18] و هر كدام داراي عقايد و رسوم جداگانه و متباين و متضادي با هم بودند.
در نهايت مي‌توان چنين گفت كه «شينتو» آييني است ابتدايي كه تنها به عنوان يك باستان‌شناس مي‌توان به تحليل و بررسي آن پرداخت و در مقابل اديان خاورميانه، دين ناميدن اين آيين دور از انصاف است و بايد آن را مجموعه‌اي از پيشينه‌ اساطيري مردمي دانست كه امروزه به يمن رشد اقتصادي رنگ و لعابي به خود گرفته است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1 . رساله در تاريخ اديان، ميرچا الياده، ترجمه جلال ستاري.
2 . آشنايي با تاريخ اديان،‌ دكتر غلامعلي آريا.
3 . تاريخ جامع اديان، جان بي‌ناس، ترجمه علي اصغر حكمت.
4 . آشنايي با اديان بزرگ، حسين توفيقي.
[1] . توفيقي، حسين، آشنايي با اديان بزرگ، انتشارات سمت، چاپ اول، 1379 هـ . ش، ص 13.
[2] . همان.
[3] . آنيميسم به معناي مقدس دانستن اشياء‌ است.
[4] . آريا، غلامعلي، آشنايي با تاريخ اديان، انتشارات پايا، چاپ سوم، 1379، هـ . ش، ص 43.
[5] . بي‌ناس، جان، تاريخ جامع اديان، ترجمه علي اصغر حكمت، تهران، انتشارات آموزش انقلاب اسلامي، چاپ پنجم، 1370، ص 421.
[6] . آشنايي با اديان بزرگ، ص 59.
[7] . تاريخ جامع اديان، ص 433.
[8] . همان، ص 421.
[9] . آشنايي با اديان بزرگ، ص 59.
[10] . وير، رابرت، جهان مذهبي، (اديان در جوامع امروز)، ترجمه عبدالرحيم گواهي،‌ تهران، انتشارات نشر و فرهنگ اسلامي، چاپ دوم، 1378، ص 533.
[11] . تاريخ جامع اديان، ص 424.
[12] . همان، ص 431.
[13] . همان، ص 435.
[14] . همان، ص 426.
[15] . آريا، غلامعلي، آشنايي با تاريخ اديان، انتشارات پايا، چاپ سوم، 1379، ص 42.
[16] . تاريخ جامع اديان،‌ص 424 و 425.
[17] . جهان مذهبي (اديان در جوامع امروز) ص 539.
[18] . تاريخ جامع اديان، ص 444.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 30 بهمن 1389  6:28 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان

پرسش :

آيا آئين شينتو داراي فرقه هاي متعددي مي باشد؟ رهبري و مركزيت اين آيين در كجاست؟

پاسخ :

پس از تصويب و تاسيس قانون اساسي ژاپن در مورخ 1889 م كه بر طبق آن آزادي عقيده مذهبي به تمام افراد مملكت عطاء گرديد، آئين شينتو به صورت هاي مختلف متشكل شده و مانند ساير مذاهب جهان چون بودايي و مسيحي و غيره به شعب و فرقه هايي چند، منشعب شد، قبل از جنگ دوم جهاني دفتر ملي مذهب ژاپن سيزده فرقه آنها را احصاء كرده است كه هر كدام استقلال خاصي دارد و به هزينة معتقدين و مؤمنين خاص خود اداره مي شود و هر كدام صاحب نام و نشاني جداگانه است.
بعد از جنگ دوم جهاني كه حكومت بكلي از مذهب جدا شد بر عدد اين فرقه ها و احزاب ديني افزوده گشت كه هر يك داراي عقايد و رسوم جداگانه مي باشند. با اين وجود همه در چار چوبة دين شينتو قرار دارند. اين فرقه ها در اثر نفوذ مبادي و اصول كلامي ساير مذاهب يا با اقتباس از مباني علمي و رواني مدرن به وجود آمده اند و هر كدام به نوبت خود جوابگوي احتياجات نظري مردم اند و مدعي هدايت به سوي حقيقت نهايي و آسايش و آرامش روحي سالك مي باشند.
فرقه هاي اوليه در دين شينتو:[1]
دين شينتو قبل از هر چيز به دو فرقه تقسيم مي شود:
1. شينتوي معابد رسمي يا دولتي:
2. شنتوي قبيله اي يا مذهبي:
تا پايان جنگ جهاني اول شينتوي معابد رسمي، آيين حكومت ژاپن بود. محور اصلي اين فرقه، حكومت الهي امپراتوران است و بنا به اعتقاد آنان امپراتور (ميكادوتينو) جانشين الهه بزرگ «اما تراسو» است و بر هر ژاپني واجب است كه در برابر اراده مقدس او سر فرود آورد. قصر امپراطور جاي مقدسي است و آرامگاه امپراطور متوفي به زيارتگاهي مبدل مي شد. لكن اين نوع از آيين شين تو بعد از جنگ جهاني دوم مملغي شد.
نفي قطعي شينتو به مثابه يك كيش رسمي حكومت در ماده 20 قانون اساسي ژاپن كه در سوم نوامبر 1946 انتشار يافت و به اين شكل آمده است: «آزادي دين براي همه تضمين مي شود، هيچ سازمان ديني، نه از دولت امتيازاتي مي گيرد و نه هيچ گونه اقتدار سياسي اِعمال مي كند. هيچ شخصي به شركت در اقدام ديني، مراسم، آداب يا كاري مجبور نخواهد شد. دولت و ارگانهايش از آموزش ديني يا از هر فعاليت ديني ديگر خودداري خواهند كرد.»
معابد شينتوي قبيله اي يا مذهبي و رهبري و مركزيت آن:
بعد از توقف فعاليت معابد رسمي در سال 1946 «انجمن معابد شينتويي» تاسيس گرديد. از تمام معابد شينتويي دعوت به عمل آمد كه در اين انجمن شركت نمايند كه بيش از 8000 اين دعوت را پذيرفتند، اين انجمن را مجمع مشاوريني كه از سازمان هاي منطقه اي شينتويي تشكيل يافته، اداره مي كند. ايشان از بين خود يك نفر را به مقام دبير كل اداري مجمع انتخاب مي كنند كه مسئول تمام تصميم گيري هاي مهم است. در سطح محلي، معابد را عابدان محل و كميته اي از اهالي محل كه در آن معبد عبادت مي كنند،‌ اداره مي كنند. مركز انجمن معابد شينتويي در توكيو مي باشد.
دانشگاه كوكوگائين كه تنها دانشگاه شينتويي در سرتاسر ژاپن مي باشد با انجمن معابد شينتويي همكاري مي كند. امروزه صدها گروه و فرقه ديني در ژاپن وجود دارد. در حالي كه هر گونه فهرست بندي و اشاره به تمام اين فرقه هاي جديد غير ممكن به نظر مي رسد، در يك تقسيم بندي كلّي مي توان آنها را در سه گروه متمايز تفكيك كرد:
1. فرقه هايي كه تحت تاثير دين شينتويي مي باشند.
2. فرقه هايي كه از بودا تأثير گرفته اند.
3. فرقه هايي كه تحت تأثير تركيبي از دين شينتو و بودا و مسيحيت قرار گرفته اند.
نحوه پيدايش فرقه هاي جديد در آئين شينتو:
معمولاً بنيانگذار هر فرقه جديد كسي است كه در يك مكاشفه و يا الهام دروني يكي از خدايان يا الهه ها را مي بيند كه ظاهر شده و به وي اعتقاد جديدي را عرضه داشته و مأموريت مي دهد كه آن را در بين مردم تبليغ و منتشر كند. رهبران بعضي از اين فرقه هاي جديد از زنان مي باشند.
يكي از بزرگترين اديان جديد ژاپني دين «تنري كيو» است كه به معناي «فرقه مرد آسماني» مي باشد. اين دين از زمرة ادياني است كه به شدت تحت تاثير دين شينتويي بوده و در واقع يكي از شاخه ها يا فرقه هاي آن دين به حساب مي آيد. بنيانگذار اين فرقه خانم «ميكي ناكاياما» مي باشد كه از دنيا رفته است.
از لحاظ تعليمات نظري، «تنري كيو» مي گويد كه خداوند همچون والديني است كه زندگي پر از خوشي و شادي را به پيروان خويش وعده داده است. اين زندگي سراسر لذت را بايد در همين دنيا به تجربه درآورد و نه در بهشتي كه در حيات اخروي ميسور خواهد بود.
تنها راه نجات و رستگاري انسانها در رشد و تعالي فكر است. بايد آنقدر فكر و ذهن را تكامل بخشيد كه به ذهن خداوند نزديك شد. بدين ترتيب طبق نظر مكتب تنري كيو، رستگاري ريشه در فرآيندهاي ذهني ما دارد و از طريق رشد و تكامل آگاهي ذهني و فكري فرد به دست مي آيد. ادّعا مي شود اين رستگاري كه از ناحية تكامل ذهني حاصل مي شود داراي دو جنبه است: از يك طرف روحاني است، زيرا كه از هر امر دنيوي «غير روحاني» متعالي تر است و از طرف ديگر، امري دنيوي و مرتبط با جهان محسوس است، زيرا كه يك حالت خوش و سعادت طبيعي در همين جهان مادي است. در تعاليم اين فرقه كه هر روز به جا آورده مي شود، نوعي نجات و رستگاري وعده داده شده است.
از فرقه هاي ديگر آيين شينتو كه جديدا به وجود آمده است، فرقه «پي ال كيودان» يا «انجمن آزادي كامل» كه بر مفهوم هنر به عنوان بيان ذات آدمي تأكيد مي ورزد مي باشد. نزد پيروان اين فرقه، هدف از حيات انسان ها خلق آثار هنري است و سرگرم بودن به اين بيان خلاق به معناي برخورداري از يك حيات سعادتمند است. اعتقاد اهل اين فرقه آن است كه صلح جهاني تنها هنگامي حاصل مي شود كه تا آن حدّ از مردم در زندگي شخصي خويش هنرمند شده باشند كه مفاسد و شرارت هايي از قبيل تنّفر و نزاع بكلي از ميان برخيزد.
مجموعه اي از اديان جديد به نام گروه «او موتو» نيز به وجود آمده اند كه امروزه رهبران اين گروه در جهت فراهم آوردن يك صلح جهاني تلاش مي كنند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. جان ژاپني (بنيادهاي فلسفه و فرهنگ ژاپني) ترجمه ع. پاشايي.
2. آشنايي با تاريخ اديان، دكتر غلامعلي آريا.
3. خلاصه اديان، دكتر محمد جواد مشكور.
[1] . كوجيكي، كتاب مقدس آيين شينتو، ترجمه دكتر احسان مقدس، انتشارات بهجت، 1380 هـ ، ش، ص 17.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 30 بهمن 1389  6:29 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان

پرسش :

سازمان ديني و مقامهاي ديني در آيين شينتو چه جايگاهي دارد؟

پاسخ :

دين مردم ژاپن مجموعه‌اي است از اعتقادات باستاني كه از انيميسم يا پرستش ارواح، نشأت گرفته است و اين دين تا پيش از قرن ششم ميلادي نامي نداشت و از آن قرن به بعد براي مقابله با طريقه‌اي بودايي كه به تازگي در ژاپن رواج گرفته بود. بنام شين تو (راه خدايان) خوانده شد.
دين شينتو بر خلاف اكثر مذاهب و اديان ديگر، هيچ بنيانگذاري ندارد، لكن داراي كتاب‌هاي مقدسي بنام‌هاي «كوجيكي» و «هونجي» مي‌باشد.[1] همه مردم ژاپن از لحظه تولدشان شينتو مي‌‌باشند. اين دين در اساس تركيب و مخلوطي از انواع و اقسام روحيات، نگرشها و تفكراتي است كه در زندگي مردم ژاپن و نحوة برخوردشان با جهان خارج به صورت ضروريات در آمده‌اند.
سو كيوا ونو مي‌گويد: دين شينتو يك اعتقاد شخصي به كامي كه به معناي ارواح مردگان است، مي‌باشد و هم يك زندگي اجتماعي بر مبناي طرز فكر كامي است. چيزي كه در طي قرون و اعصار از بهم پيوستن و تداخل تأثيرات نژادي و فرهنگي گوناگون اعم از بومي يا خارجي، كه جملگي در هم رفته و تحت نظارت خاندان سلطنتي صورت واحدي پيدا كرده‌اند به وجود آمده است.[2]
در دين شينتو خانواده، مركز دين است خانه و مسكن خانواده، معبد است و در مقابل ارواح نياكان بايد دعا كرد و هدايا تقديم نمود.[3]
همانطور كه در آيين شينتو از بدو ظهور تا امروز تحولاتي صورت گرفته در نحوه اداره اين آيين نيز تحولاتي رخ داده و از آنجا كه در اين آيين امپراطور نيز جنبه الهي داشته و مورد پرستش قرار مي‌گرفت، لذا امور ديني در ژاپن گاه بر عهده امپراطوران بوده و خود آنها افرادي براي تصدي اين امر انتخاب مي‌كردند و گاه مرداني بنام شوگونها متصدي امور ديني مي‌شدند.[4] و در زماني كه امپراطور در رأس امور ديني واقع بود او را از نژاد خدايان مي‌دانستند و هيچ ملتي را با ملت ژاپن از حيث نژاد برابر نمي‌دانستند.[5]
بعد از آنكه حكومت ژاپن از دخالت در امور ديني كنار رفت و آن دستگاه صورت ديني و مذهبي خالص به خود گرفت، غالب مردم از روي عقيده و ايمان به آن علاقه مند شدند و در هر خانه و خاندان براي آن كانون مركزي به وجود آوردند كه آن را «كامي ـ دانا» مي‌نامند.[6]
انجمنها و مجامع ملي و محلي در هر گوشه و كنار براي حفظ و حمايت از معابد تشكيل شد و منابع و عايدات جديدي از راه هدايا و نذورات گرد آمد. كشيشان (روحانيون دين شينتو) گروهي براي انجام مراسم ديني در معابد موظف شدند و گروهي براي تعليم دين به افراد به كار گمارده شدند.[7] با اين كه دين شينتو آئين رسمي و ملي ژاپنيان است و هميشه از سوي حكومت و اجتماع حمايت مي‌شده در هر محلي ايزد كرده‌اي داشته است. اما هرگز به سطح يك سازمان كليساي دولتي همسان مسيحيت نرسيد[8] و از اين رو است كه امروز ژاپنيان با وجود اعتقاد به شين تو مي‌توانند به آئين ديگري نيز معتقد شده و عمل نمايند.
اما در كل بايد گفت: آئين شينتو نيز براي خود سازماني داشته و دارد. امروزه بيش از 800 فرقه از اين آئين جدا شده و هر كدام بنحوي براي مذهب خود تبليغ مي‌كنند که همگي در راستاي اساس آئين شينتو مي‌‌باشند لذا زيارتگاههايي براي آئين شينتو ايجاد نموده‌اند كه كاهنان اين دين به منظور انجام مراسم و آداب ديني و در نتيجه اطمينان از حفظ روابط حسنه بين دنياي كامي (خدايان) و جهان انسانها، استفاده مي‌كنند.
در اوايل منصب روحاني يك مقام موروثي بود، اما اين سنت در سال 1868 م منسوخ گرديد و همه روحانيون شينتويي به صورت كارمندان دولت در آمدند و زير نظر وزارت كشور فعاليت نمودند و پس از جنگ جهاني دوم، كشيشان به صورت شهروندان خصوصي كه در استخدام يك معبد خاص بودند در آمدند.
روحانيون دين شينتو آموزش خود را به يكي از سه صورت زير مي‌بينند:
1. يا اينكه به دانشگاه مذهبي كوكوگاكويين در توكيو مي‌روند
2. يا اينكه به يكي از حوزه‌هاي علوم ديني مي‌پيوندند
3. يا اينكه آموزشهاي ديني لازم را بسادگي از يك فرد روحاني قبل از خود فرا مي‌گيرند.[9]
بنابراين آئين ژاپني‌ها امروزه در معابد سازماندهي شده و هر معبد تعدادي از افراد را براي ترويج و انجام مراسم ديني به استخدام خود مي‌آورند و اين معابد همچنين سلسله مراتب دارد معابد بزرگ ملي موسوم به معبد ايزه در جنوب ژاپن و بزرگترين معابد شينتو يعني گور خداي آفتاب (آما تراسو) وجود دارد.[10] امور ديني و سازمان ديني بر عهده روحانيون است و به همين خاطر بعد از اينكه دولت از امور ديني كنار كشيد، دستور العملي بدين مضمون صادر شد كه «هر گونه سرپرستي، حمايت، تبليغ و گسترش، كنترل و اشاعة‌ دين شينتويي توسط حكومتهاي محلي، منطقه‌اي و محلي ژاپن و يا مقامات دولتي، زير دستان ... بكلي قدغن بوده و بايد بي درنگ متوقف شود».[11]
در سال 1946 م «انجمن معابد شينتويي» تأسيس گرديد. از تمام معابد دعوت به عمل آمد كه در اين انجمن شركت نمايند كه بيش از 80000 معبد اين دعوت را پذيرفتند. اين انجمن را مجمع مشاوريني كه از سازمانهاي منطقه‌اي شينتويي تشكيل يافته، اداره مي‌كند. ايشان از بين خود يك نفر را به مقام دبير كل اداري مجمع انتخاب مي‌كنند كه مسئول تمام تصميم گيريهاي مهم است. در سطح محلي، معابد را كشيشان محلي و كميته‌اي از اهالي محل كه در آن معبد عبادت مي‌كنند، اداره مي‌كنند و دانشگاه كوكاگاكويين هم كه تنها دانشگاه شينتويي در سرتاسر ژاپن مي‌باشد با انجمن معابد شينتويي ياد شده همكاري نزديكي دارد.[12]
بنابراين آيين شينتو امروزه در ژاپن توسط سازماني بنام (انجمن معابد شينتويي) اداره مي‌شود و ساير معابد زير نظر اين انجمن كه بصورت انتخابي رياست آنرا انتخاب مي‌كنند، تعيين مي‌شود و روحانيون هم سلسله مراتب دارد و بر اساس اهميت معابد و بزرگي آنها كار مي‌كنند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تاريخ اديان، علي اصغر حكمت.
2. خلاصة اديان، مشكور.
3. ژاپن روح گريزان، تلي دُله، ترجمه ع. ياشايي.
[1] . ايزدپناه، مهرداد، آشنايي با اديان چين و ژاپن، تهران، انتشارات محور، 1381، ص 79.
[2] . ريچارد بوش، جهان مذهبي (اديان در جوامع امروز)، ترجمه عبد الرحيم گواهي، تهران، نشر فرهنگ اسلامي، ج2.
[3] . همان، ص 84.
[4] . جان، ناس، تاريخ جوامع اديان، ترجمه علي اصغر حكمت، تهران، انقلاب اسلامي، 1370، ص40.
[5] . همان، ص 431.
[6] . همان، ص 443.
[7] . همان، ص 437.
[8] . ماسه هارو آنه ساكي، دين شينتو، ترجمه: ع. پاشايي، مجله هفت آسمان، سال دوم، 1376، شماره پنجم، ص73.
[9] . ريچارد، همان، ص 540.
[10] . رضايي، عبدالعظيم، تاريخ اديان جهان، تهران، انتشارات علمي، 1380، ج3، ص250.
[11] . ريچارد، همان، ص 549.
[12] . همان.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 30 بهمن 1389  6:31 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان

پرسش :

ارتباط آئين شينتو با اديان چيني چگونه است؟

پاسخ :

دين شينتو كه از روزگاران بسيار قديم و به ياد نماندني دين ملي ژاپن بوده است. سومين دين كهنسال جهان است. اين دين در ميان اديان عالم، از جهت نقشي كه در شكل دادن به نظر سياسي و ثبات ملي پيروان خود داشته است منحصر به فرد است. دين شينتو از جهت تحمل عملي نسبت به ساير اديان عالم بسيار شگفت انگيز مي‌باشد.[1]
اسطورة شينتو بسيار در هم آميخته و طولاني است و بايد به دقت در آن نگريست و وقايعي را كه در حول و حوش مبدأ و منشاء آن به وقوع پيوسته و موجب و موجد وقايع و حوادث عظيم شده در نظر آورد. در اوايل ادوار باستاني تاريخ ژاپن شينتوي قديم به صورت متشكل و معلومي در نيامده بود. ولي همين كه تمدن چيني در كشور ژاپن خرد خرد نفوذ كرد در قرن پنجم ميلادي آن دين شكل واضحي به خود گرفت. و يك جنبة فرهنگي ـ ملي حاصل كرد. تأثير تمدن و اديان چيني در كشور ژاپن و دين شينتو سراسر زندگاني ملي آن كشور را دستخوش تغيير قرار داد و آثار مهم و نتايج برجسته در تاريخ آن ديار باقي گذاشت. ژاپني‌ها به سرعت تمام افكار و آداب همساية خود را اقتباس كردند و حوايج طبيعي زندگاني خود را با آن وفق دادند. و صورتي كاملتر به آن بخشيدند. دين شينتو با اديان چيني بوديسم، كنفوسيوس و تائوئيسم در مسير تحولات تاريخي خود ارتباط پيدا كرده و از آنها متأثر گشته است:
1. ارتباط دين بودا و آئين شينتو: دين بودايي كه ريشه در هند داشت و در چين بومي شده بود از طريق چين وارد ژاپن شد و همراه خود مقداري آثار ادبي و هنري و افكار تازه و انديشه‌هاي گوناگون به كشور ژاپن ارمغان آورد. غلبه و استيلاي بوديسم در ژاپن در قرن ششم م. به اوج خود رسيد و طبقات عالي اجتماعي همه به آن دين گردن نهادند. در آن موقع در درون آن ملت احساس مي‌شد كه بين دين شينتوي ملي قديم با مذهب بيگانه و نو رسيدة بودايي تلفيق و تركيبي به عمل آيد. اين پيشامد و بحران ديني باعث شد كه شينتوئيزم در برابر بوديزم تقريباً مضمحل شده رو به زوال نهاده طبقة متفكر و نوراني جامعة ژاپن همگي اين روش تركيبي را پذيرفتند. بدين منوال رسوم و كتب و ادعيه و تمام تشريفات بودايي در معابد شينتو رواج يافت و معمول گرديد. دولت ژاپن در اين مدت وسايلي بر انگيخت كه دين شينتو را از خطر محو و زوال مصون دارد. پس به دو طريق يكي مثبت و ديگري منفي شروع به عملياتي كرد اولاً از طريق منفي يك سلسله تغييرات و تأويلات براي افسانه‌ها و اسطوره‌هاي شينتو بوجود آورد. به طوري كه در نظر منتقدين شكاك و متفكران مملكت قابل قبول باشد. ثانياً: از طريق مثبت، دولت ژاپن سعي مي‌كرد كه مذهب شينتو را مانند يك عامل فعال و قوي و نيروي محرك ملي بر پاية اخلاقي و شالودة تاريخي استوار سازد.[2]
2. ارتباط آئين شينتو با دين كنفوسيوس: يكي ديگر از اديان چيني كه در ژاپن رواج يافت و با دين شينتو ارتباط پيدا كرد. دين كنفوسيوس بود كه در ابتداي قرن اول ميلادي با تمدن چين به آن كشور وارد گرديد. تا قرن هفدهم م. نفوذ آن محدود به بعضي از نواحي مرزي بود. ولي اكنون كتب آئين كنفوسيوس در سراسر آن كشور رايج است. و در فرهنگ آن ديار تأثير دارد. اخلاق خانوادگي و آداب نيرومند دين كنفوسيوس با روح ملت ژاپن مطابقت دارد و عشق خانوادگي و احترام گذشتگان دين شينتو را تشكيل مي‌دهد.[3]
3. سومين دين چيني كه با آئين شينتو ارتباط پيدا كرد دين تائو است. در بين اديان چين، دين تائو يكي از سه ديني است كه در كنار اديان بودايي و كنفوسيوس به عنوان سه مذهب با آئين شينتو در ارتباط بوده به رسميت شناخته شده است. لازم به ذكر است تائويسم اكنون سالهاست كه در كشور ژاپن در ارتباط با دين شينتو رو به انحطاط و زوال نهاده است و مي‌توان گفت فعلاً در ژاپن امروزي مذهبي مرده تلقي مي‌شود و دولت آنرا طرد و منع مي‌كند، ولي با همة اينها مردم بيشماري به مبادي سحر و جادو بسيار علاقه دارند.
در طي قرون متمادي مردم ژاپن از ميان اديان مختلف كه اكثراً از اديان چيني بود كه در آن ديار نفوذ كرد،‌يكي را انتخاب نكردند. و آنچه پذيرفتند تركيبي از سنن باستاني آئين شينتو و دين بودا است كه گاهي با مكتب اخلاقي دين كنفوسيوس، تركيب گرديده است. در قرن هجدهم و نيمة اول قرن نوزدهم م. بعضي از متفكرين بزرگ مانند (موتوري و هيواتا) دين شينتو، آئين بومي و ملي ژاپن را تجليل كردند و آنرا در مقابل اديان چيني، بودا و كنفوسيوس قرار دادند.[4] در خلال اين دوران اديان تائويي و كنفوسيوس نيز بر دين شينتويي تأثير گذاشتند به خاطر تأثير و نفوذي كه هر سه اديان چيني روي دين شينتويي بر جاي گذاشته بود، روحانيون شينتو فرمول مصالحه آميز زير را براي مردم بيان كردند. (براي سلوك اخلاقي، مردم بر مقررات كنفوسيوس تكيه مي‌كنند. قلمرو مسايل دروني به اديان شينتويي و بودايي واگذار گرديده است. به عبارت ديگر، دين كنفوسيوسي براي اخلاق مردم كار مي‌كند و اديان شينتويي و بودايي به دين ايشان مي‌پردازد.[5]
از مطالب گذشته نتيجه مي‌گيريم كه دين شينتو مجموعه‌اي است از عقايد باستاني مردم ژاپن و سنتهاي كهن كه ريشه در آنيميسم دارد تا قرن ششم ق . م از اين دين نامي نبود، اما پس از نفوذ دين بودا و تائويي و كنفوسيوس در ژاپن براي مقابله با دين بودايي و دو دين بزرگ چيني، دين شينتويي شكل گرفت. و در حال حاضر اين اديان هر كدام به گونه‌اي در ميان مردم ژاپن حضور دارد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تاريخ جامع اديان، تأليف جان بي ناس.
2. اديان زندة جهان، تأليف رابرت اهيوم.
3. جامعه شناسي اديان، تأليف دكتر علي شريعتي.
4. اديان ابتدايي و خاموش، تأليف عبد الرحيم سليماني.
[1] . رابرت. ا. هيوم، اديان زنده جهان، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ اول، 1369، ص 211.
[2] . جان بي ناس، تاريخ جامع اديان، انتشارات آموزش انقلاب اسلامي، چاپ چهارم، 1370، ص425 تا 428.
[3] . فليسين شاله، تاريخ مختصر اديان بزرگ، انتشارات طهوري، چاپ دوم، 1355، ص 200.
[4] . تاريخ زنده اديان، همان، ص 184.
[5] . اديان در جوامع امروز، ترجمة عبد الرحيم گواهي، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ اول، 1374، ج2، ص544.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 30 بهمن 1389  6:32 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان

پرسش :

آيا مؤسس فرقه قادياني ادعاي پيامبري نموده است و آيا كتاب مقدس دارد يا خير؟

پاسخ :

دولت انگليس بخاطر چپاول ثروت ملّتها و بر هم زدن اتّحاد آنها از سياست «تفرقه بيانداز و حكومت بكن» استفاده مي كرد و براي ايجاد اختلاف در بين مسلمين پيوسته دست بر فرقه تراشي زده و در برخي نواحي بوسيله مزدوران خود فرقه هايي را به وجود آورد و از عقايد مردم سوءِ استفاده مي كرد، مخصوصاً از عقيدة مهدويت نهايت استفاده را كرده و در ايران فرقه بابيت و بهائيت را راه انداختند و در هند و پاكستان فرقة قاديانه را و در نواحي مختلف فرقه هايي به همين هدف، تراشيد.
فرقه قاديانيه منسوب به ميرزا غلام احمد قادياني اهل روستاي قاديان از شهر گرداس پور پنجاب است. وي مردي عالم و تحصيل كرده بود و در پنجاه سالگي با استفاده از توجيه و تفسير برخي از احاديث شيعه ـ كه زمان ظهور مهدي ـ عليه السّلام ـ را در قرن چهاردهم هجري پيش بيني كرده است ـ مدعي شد كه وي مهدي موعود و مظهر رجعت مسيح است، سپس در روز چهارم مارس 1889 م ادعا نمود كه وحي بر او نازل شده[1] و پيامبر است، چون مردي عالم و زباندار بود، جمعي از مردم قاديان بدو گرويدند و با او بيعت كردند، و پيروان وي را بنام قادياني يا ميرزائي و يا «احمدي» ناميدند.
غلام احمد در اثبات دعوي خويش كتابهائي چند تأليف كرد كه اهم آنها قصيدة احمديه (المسيح الموعود و المهدي الموعود) مواهب الرحمن، حمامه البشري الي اهل مكه و صلحاء ام القري، است.[2] بعلاوه يك مجلة ماهيانه بزبان انگليسي از سال 1902 در قاديان منتشر نمود كه ارگان رسمي قاديانيها است و هنوز هم برقرار است.
بنابراين ميرزا غلام احمد قادياني در اوايل بنام مجدد اسلام، دعوت خويش را آ‌غاز كرد و بعداً ادعاي نبوت كرد.[3] براي اثبات ادعاي نبوت خود از آية 6 سوره صف «وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ» استفاده كرد كه خدا به حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ در كتاب مقدس قرآن بشارت آمدن غلام احمد را داده است:
در حاليكه قسمت اول آيه حذف شده است و آيه دربارة بشارت حضرت عيسي به آمدن پيامبر بعد از او است و او را به پيروان خود چنين معرفي مي كند:
«وَ إِذْ قالَ عِيسَي ابْنُ مَرْيَمَ يا بَنِي إِسْرائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُمْ مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْراةِ وَ مُبَشِّراً بِرَسُولٍ يَأْتِي مِنْ بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جاءَهُمْ بِالْبَيِّناتِ قالُوا هذا سِحْرٌ مُبِينٌ»[4]
و ياد آوريد هنگامي را كه عيسي پسر مريم گفت: اي بني اسرائيل! من فرستاده خدا به سوي شما هستم در حالي كه تصديق كننده كتابي كه قبل از من فرستاده شده يعني تورات مي باشم، و بشارت دهنده به رسولي هستم كه بعد از من مي آيد، و نام او احمد است، هنگامي كه او(احمد) با معجزات و دلايل روشن به سراغ آنها آمد گفتند اين سحري است آشكار.
بعد از ادعاي نبوت، مدعي شد كه يا چهار زبان«عربي، فارسي، اردو، و انگليسي» بر او وحي مي شود و اكثر تأليفات خود را بر اين چهار زبان نوشته است، و در مقابل قرآن كتاب مقدسي را مدعي شد بنام «الكتاب المبين»[5]
نمونه اي از آنچه به عنوان وحي در كتاب مقدس خود آورده است چنين است:
«انّ الله خاطبني و قال يا احمدي انت معي و أنا معك، اذا غضبت غضبت، و كل ما أحببت أحببته، أنا مهين من اراد اهانتك، و اني معين من اراد اعانتك»[6]
به درستي كه خداوند مرا مخاطب ساخت و گفت اي احمد من، تو با من هستي و من با تو، آنگاه كه خشم كني من هم خشمگين مي شوم و هر آنچه را كه تو دوست داشته باشي من هم آن را دوست دارم، من كسي را كه مي خواهد به تو اهانت كند، سبك مي شمارم و كسي كه مي خواهد به تو ياري رساند، ياري مي رسانم.
بنابراين مي توان نتيجه گرفت كه فرقة قاديانيه اعتقاد به نبوت شخص ميرزا احمد قادياني دارند. و او را داراي كتاب مقدس بنام «الكتاب المبين» مي دانند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. القاديانيه و الاستعمار الانجليزي دكتر عبدالله سلوم الساحرائي
2. القاديانيه با تحقيق سيد محمد حسن طالقاني.
[1] . مشكور، محمد جواد، فرهنگ اسلامي، انتشارات آستان قدس، چاپ دوم، 1372، ص 39.
[2] . دايرة المعارف الاسلامية، ج1، ص 504 و به نقل از حسيني دشتي، سيد مصطفي، معارف و معاريف، قم، انتشارات اسماعليان، چاپ اول، 1369، ج1، ص1739.
[3] . طالقاني، سيد محمد حسن. القاديانيه، بيروت، انتشارات الغدير، چاپ اول، 1420ه‍ ، ص 21.
[4] . صف/6.
[5] . القاديانيه (همان)، ص 22.
[6] . القاديانيه (همان)، ص 23، به نقل از امواهب الرحمن، 14 و 49 و 50.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 30 بهمن 1389  6:33 PM
تشکرات از این پست
hoosianp2011
hoosianp2011
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 1682
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:پرسش و پاسخ در قلمرو ادیان

پرسش :

بنيانگذار فرقة‌ قاديانيه چه كسي مي باشد؟

پاسخ :


بنيانگذار فرقة‌ قاديانيه ميرزا غلام احمد قادياني مي باشد، خاندان غلام احمد از بازماندگان «امير برلاس» عموي امير تيمور گركاني بوده كه در قرن 16 ميلادي از خراسان به هندوستان مهاجرت نموده اند و در شهر قاديان واقع در ناحية‌ «گرداس پور پنجاب» ساكن شدند. «قاديان» بعد از تقسيم شبه قاره هند، از توابع هند قرار گرفته است.
غلام احمد در حدود 1255 هـ در قاديان متولد شد[1] و پس از تكميل تحصيلات ديني برخلاف ميل باطني پدرش كه شغل طبابت داشته، وارد خدمت در دولت انگليس مي شود و در سال 1860 تا 1865 ميلادي به مدت 5 سال در شهر سيالكوت مشغول خدمت بوده و با انگليسي ها رابطة‌ نزديك و صميمي داشته است. سپس از خدمت دولتي كناره گيري مي كند و در شهر قاديان گوشه گيري را انتخاب مي كند. و در سن چهل سالگي يعني سال 1880 كتاب مذهبي خود را كه «براهين احمديه» نام داشته منتشر مي كند.[2]
وي در سن پنجاه سالگي ادعا مي كند كه از جانب خدا به او وحي مي رسد و اجازه دارد بيعت بپذيرد. و در سال 1904 ميلادي خود را مسيح و مهدي موعود و «تاركريشنا» خواند. تا اينكه در سال 1908 در 69 سالگي از دنيا رفت.[3] غلام احمد در حدود 75 جلد كتاب نوشته كه همگي به چاپ رسيده است. سخنرانيها و مكاتبات وي بعدا بوسيلة پيروانش جمع آوري و چاپ شده است. غلام احمد مسلمانان را كافر مي دانسته و به پيروانش دستور داده بود كه با آنان همچون اهل كتاب رفتار نمايند، با زنان مسلمان ازدواج كنند ولي دختران خود را به مسلمانان ندهند.
بعد از مرگ غلام احمد، شوراي احمديه، «مولوي نور الدين» را بعنوان خليفه و جانشين غلام احمد اعلام كرد وي در سال 1914 در سن 73 سالگي از دنيا رفت. پس از وي اكثريت اعضاي قاديانيه، خواستار زعامت پسر 25 سالة غلام احمد يعني ميرزا بشير الدين محمد احمد بودند، وي مي گويد: من در آن هنگام 25 ساله بودم، سازمان اجرايي جماعت دست مخالفان بود. بخش اعظم جنبش كه در قاديان بودند، مسئوليت را بر دوش من گذاشتند و من نيز پذيرفتم، در آن زمان خداوند بر من وحي فرمود كه مرا ياري خواهد كرد و مخالفان را شكست خواهد داد.»[4] وي در سال 1965 از دنيا مي رود. بعد از وي ميرزا طاهر احمد رهبري قاديانيه را به عهده مي گيرد و تا كنون زنده و مسئوليت را عهده دار است.
ميرزا طاهر احمد رهبر فعلي قاديانيه فرزند بشير احمد است، كتابي دارد بنام «القتل باسم الدين» مباحث اين كتاب بيشتر رد نظرية ابوالاعلي مودودي دربارة ارتداد و تكفير و جهاد است. وي مجازات مرگ مرتد را يك اصل اسلامي نمي داند، وي تكفير را از اختراعات فقهاي اسلام دانسته كه از فكر خوارج به آنها رسيده است.[5]
نام ديگر قاديانيه، احمديه است كه در كتب انگليسي به اين نام شهرت دارند و خود را در عالم به اين نام معرفي كرده اند. اين فرقه هيئت هاي تبليغي قوي دارد و اكنون مركز آن در انگلستان است و بنابر اعلام خود شان حدود 10 ميليون نفر به اين فرقه وفا دارند كه حدود 4 ميليون آنها در پاكستان زندگي مي كنند، اما بيشتر فعاليت آنها در آفريقاست.[6]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ملي گرايي هندو، جمشيدي بروجردي.
2. تحقيقاتي دربارة‌ هند، رايزني جمهوري اسلامي ايران در هند.
[1] . دائرة‌ المعارف فارسي، تهران، موسسة‌ انتشارات فرانكلين، 1356ه‍ ، ج2، ص1986.
[2] . دائرة‌ المعارف الاسلاميه، بي جا، بي تا، ج1، ص504.
[3] . مشكور، جواد، فرهنگ فرق اسلامي، مشهد، آستان قدس رضوي، 1368ه‍ ، ص39.
[4] . غلام احمد، تفسير القرآن، اسلام آباد، الشركة الاسلاميه، 1992م، ج1، ص592.
[5] . ميرزا طاهر احمد، القتل باسم الدين، اسلام آباد، الشركة الاسلاميه، 1990م، ص 77.
[6] . دائرة المعارف دين، مدخل احمدية، ج 1، ص 153.
 

مدیر تالار مهدویت

 مدیر تالار فلسفه و کلام

id l4i: hoosianp_rasekhoon

mail yahoo:  hoosianp@yahoo.com

ان الوصول الی الله سفر لا یدرک الی بامتطاء الیل 
رسیدن به لقاء پروردگار میسور نیست مگر با درک نشاهه شب

  

 

شنبه 30 بهمن 1389  6:34 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها