0

کارت پستال های تولد (1)

 
Mehdi900
Mehdi900
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : بهمن 1389 
تعداد پست ها : 6667
محل سکونت : بوشهر

کارت پستال های تولد (1)

عکس ها در حال لود شدن میباشند...  شکیبا باشید!
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را بزنید.
 

party Happy Birthdayparty

کارت پستال های تولد














کارت پستال های تولد









کارت پستال های تولد





کارت پستال های تولد







کارت پستال های تولد

« سعادتمند کسی است که از هر اشتباه و خطایی که از او سر می زند، تجربه ای جدید به دست آورد »
سقراط

یک شنبه 24 بهمن 1389  5:15 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

تا وقتي خدا خدا مي گيد قيامت برپا نمي شه!

تا وقتي خدا خدا مي گيد قيامت برپا نمي شه!

 

 

 

وقتي انسان توانست به مرتبه عقلاني برسد ديگر کثرتي در عالم نمي بيند بلکه همه را جلوه و آينه حق تعالي مي بيند. همه يکي اند و وحدت دارند. اين رتبه معصومين است و مرتبه حقيقت محمديه نام دارد. در آن جا ديگر حجاب ها کنار رفته اند . سالک به مقامي رسيده که نقصي ندارد. او به کمال شايسته خود دست يافته است.

رسول اکرم (ص) فرمودند: لا تقوم الساعه و في وجه الارض من يقول الله الله؛ " قيامت برپا نمي شود در حالي که در زمين کسي مي گويد خدا خدا"

 از اين رو حقايق اشياء را با بصيرت خود مشاهده مي‌کند. همان طور که قبلاً گفتيم اين مقام با برپايي قيامت کبري به دست مي آيد. ملا صدرا مي گويد:  مادامي که انسان در قوس صعود داراي حجاب و پرده‌ است قيامت او بر پا نمي‌شود.(1) همانطور که رسول اکرم (ص) فرمودند: لا تقوم الساعه و في وجه الارض من يقول الله الله؛ " قيامت برپا نمي شود در حالي که در زمين کسي مي گويد خدا خدا"  يعني مادامي که انسان در حجاب ارض(زمين) و دنياست قيامتش برپا نمي‌شود اما هنگامي که در خدا فنا شود، از ماده و ظواهر دنيا رهايي يابد بصيرت لازم را کسب مي نمايد.آن وقت مي‌تواند خدا و امور اخروي را مشاهده نمايد.(2) پس بايد غبار آينه دل را شست تا تصوير درخشان او را در آن ديد. آن وقت قيامت کبري برپا مي شود.

پي نوشت

1. ملاصدرا، اسرارالآيات، ص 167

2. ملاصدرا، اسرارالآيات، ص172

 

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

یک شنبه 24 بهمن 1389  5:18 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

تو را من چشم در راهم!

تو را من چشم در راهم!

 

وداع با ماه كریم

گویا که خواب می دیدم. چقدر زیبا شده بودم. آنجا کجا بود که این چنین هوای سبکی داشت. آنجا کجا بود که خوابش هم صفای نماز داشت(1)

نه من خواب نبودم. هنوز پوستم از طراوت آنجا در این سرزمین حرمان آهن و آه، در این شهر شلوغ، در این جنگ داغ، خیس است.

کاهش آن آخرین خواب را نمی‌رفتم که وقتی بیدار شدم تو دیگر نبودی. توای که بال پروازم بودی. توای که... .

تازه فهمیدم؛ من همیشه در خواب بودم، طلوع تو بود که دلم را بیدار کرد.

کاش در آن عصر سه شنبه در آن ساعات آخر، چشمهایم را به ضرب تیرهای مژگانم بیدار نگه‌می‌داشتم تا تو را در لحظه‌ی رفتن چنان سخت در آغوش گیرم، که تا آمدن دوباره‌ات، تنم بوی تو را دهد.

خدایا؛ ای آنکه این ماه را بر آسمان شب سینه‌ها مهمان کردی، دوباره‌ ما را به او رسان، هموکه همدم نیکوی ما بود، هموکه با رفتنش داغ عزیزترین کسان را بر دل ما نهاد.

همو که ما را در نعره‌ی آهن و سنگ و دود، در شهر، رها کرد و رفت. کاش با او رفته بودم.

کجایی ای دوست، ای بهترین هم صحبت من.

درود خدا بر تو که هم نام خدایی، سلام بر تو، ای بهترین لحظه‌های من، السلامُ عَلیکَ مِن شهرٍ قرِبتْ فیهِ الآمَالُ (2)، سلام بر تو که مرا به آرزوهایم نزدیک کردی.

آیا هیچ میدانی که وقتی پا از خانه‌ی دلم برون نهادی باغ شادمانی ما به تاراج فراغ، خزان شد. ای بهار!(3)

سلام بر تو، آن لحظه که زنگار گناه را از دلم ربودی، السلامُ علیکَ مَا کانَ اَمحاکَ لِلذُنوبِ.

 

سلام من و شهر و آسمان را بپذیر، السلامُ علیکَ مِن شهرٍ هُو مِن کُل اَمرٍ سَلام.

چه خوب بودی تو، که به گاه فراغ، خویش را از تو بیزار ندیدم، یادگارت روزه را، هیچگاه از خود دور نخواهم کرد. السلامُ علیکُ غَیرَ مُودّع بَرَماً ولا مَتروکٌ صِیامُه سَأماً.

یادت هست قبل از آنکه بیایی چقدر مشتاقت بودم؟ یادت هست که به پیشوازت آمده بودم. السلامُ عَلیکَ مِن مَطلوبٍ قَبلَ وَقتِهِ وَ مَحزونٍ عَلیهِ قَبلَ فَوتِهِ، هنوز وقت رفتنت نبود، اما من به یاد فراغت غمین بودم وچه شبها که به شوق تو ستاره می چیدم، السلامُ علیکُ مَا کانَ اَحرَصَنا بِالاَمسِ عَلیک.

خدایا تو بودی که او را مهمان خانه‌ی من کردی. اما من آنچنان که شایسته، از مهمان خود پذیرایی نکردم. و اکنون، من و دلی پر ز ندامت بر جا مانده‌ایم، و سرایی خاموش از شور مهمان.

خدایا، اعتراف می کنم که گناه از من بود که بالهایم را به بار معصیت گران کردم و جا ماندم.

پلکهای من به سنگینی غفلت بود که بر دیده¬گانم فرود آمد، و من در لحظه رفتن خواب ماندم.

خدایا، تو را از رهنمونیم به این سعادت از دل و جان سپاس می‌گویم، الحمدُ للهِ علی مَا هَدانا.

خدایا، این همه از من درگذر، و یوسفم را به کنعان دلم باز گردان و یعقوب چشمهایم را به آن ماه كریم دوباره روشن ساز.

تو را در این خواهشم، به دردانه‌هایت، محمد و خاندانش، سوگند می‌دهم.

همانها که سلام و درود تو کران کران و بی کران بر آنان باد.

             . دعایم را بپذیر.

تبیان

حسین عسگری

شوال 1429


1- خواب روزه‌دار هم عبادت است.

2- جملات عربی از دعای وداع امام سجاد علیه السلام است.

3- رمضان، بهار  قرآن و دلهاست.

 

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

یک شنبه 24 بهمن 1389  5:19 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

حقوق كارمندى و پز مهندسى هماهنگي دخل و خرج در خانه

حقوق كارمندى و پز مهندسى

هماهنگي دخل و خرج در خانه

 

 

بعضى ها با حقوق كارمندى ، پز مهندسى مى دهند... كه  نتيجه اش پيدايش بحران در معيشت خانواده است.

برنامه ريزى اقتصادى و به تعبير روايات اسلامى " تقدير المعيشه " ، يكى از اركان ثبات و پايدارى بنيان خانواده است و بدون آن ، جاى پايى براى بروز اختلاف پيش خواهد آمد.

 

زن و شوهر (و به تبع ، فرزندان خانه ) بايد موازنه اى معقول و منطقى بين دخل و خرج ايجاد كنند و با پذيرش ‍ واقعيت ها، مانع مساله ساز شدن توقعات فردى شوند.

زنان خانه دار، مديريت امور خانه را اگر بر محور قناعت و پرهيز از خرج هاى غير لازم و تشريفاتى و تجملاتى تنظيم نكنند و از شوهران خود ، توقعات غير منصفانه و بى جا و خارج از توان مالى و ميزان در آمد او داشته باشند ، يا هزينه هاى غير ضرورى را بر آنان تحميل كنند ، بايد منتظر بروز تنش باشند.

اساس خانواده و زندگى مشترك ، بر همكارى است . اگر هر يك از زن و شوهر، طلبكارانه يا تحميل گرانه با طرف مقابل برخورد كنند ، آن تفاهم پديد نخواهد آمد.

سست شدن پايه هاى نهاد خانواده ، گاهى در اثر همين مسايل مادى و اقتصادى است و آغاز آن هم چه بسا از امور جزئى و بى اهميت است و سر از بحران در مى آورد.

 

خرد يا هوس ؟

ثروت و امكانات ، براى تامين رفاه معيشتى و آرامش روحى و سكون خاطر است و نبايد گذاشت به مايه تشنج و ماده اختلاف تبديل شود.

به كار گيرى عقل و تدبير در تنظيم اقتصادى خانواده ، ايجاب مى كند كه از چشم و هم چشمى و رقابت هاى كمر شكن يا حسادت هاى خانمان برانداز، پرهيز كنند و اجازه ندهند هوس به جاى عقل بنشيند و صفاى زندگى را از ميان بردارد.

قناعت يكى از شيوه هاى خردمندانه در مصرف و خرج است .

 به تعبير حضرت على (عليه السلام ): القناعة مال لا ينفد؛ (1) قناعت ، ثروتى پايان ناپذير است .

نقطه مقابل قناعت و ميانه روى و اعتدال اقتصادى ، ولخرجى و اسراف است كه هم ناسپاسى به نعمت هاى خداست ، هم زمينه ساز بروز فقر و تنگدستى است و هم هدر دادن امكانات است كه نابخردانه است . خرج هاى اسرافكارانه هرگز ستوده نيست و كسى كه خردمند باشد ، كس ديگر را بر ولخرجى نمى ستايد ، بلكه ملامت هم مى كند و اگر هم كسى در اثر اسراف و تبذير و ريخت و پاش به فقر و افلاس كشيده شد ، دل كسى بر او نمى سوزد و جاى ترحم نيست ، چرا كه هر چه كرده خود كرده است .

 

اين مضمون كلام امير المومنين (عليه السلام ) است كه فرموده است : اسرافكار را واگذار كه نه بخشش او ستايش انگيز است ، نه تنگدستى اش ترحم انگيز. (2)

تجمل گرايى ، بيش از آنكه راحتى بياورد ، ناراحتى مى آفريند و به جاى آرامش ، زندگي ها را دستخوش آشفتگي ها و زلزله هاى ويرانگر مى سازد. در وراى بسيارى از چهره هاى به ظاهر شاد و شنگول طبقات مرفه و تشريفاتى ، غمى سنگين و اضطرابى دايمى نهفته است .

كيست كه نداند درون اين گونه خانواده ها كه با هم به رقابت و چشم و هم چشمى پرداخته اند ، چه مصيبت ها و مشكلات و كدورت ها  پنهانند كه گاهى هم سرباز كرده و به بيرون درز مى كنند!...

 

 

نه اسراف ، نه بخل

مديريت اقتصادى خانه ، نيازمند ايجاد توازن در دخل و خرج و به كار گيرى عقل و مصلحت به جاى هوس و اسراف و تبذير است . در اين مسئله ، زن و مرد سهيم و شريكند ، و بايد براى رسيدن به سطح معتدل در معيشت ، همكارى داشته باشند و بكوشند ، نگذارند مسايل مالى در زندگى مشترك ، عواطف انسانى و مهر و صفا را تحت الشعاع قرار دهند.

 

حركت در مرز تعادل دشوار است . مواظبت بر اينكه نه گرفتار بخل و امساك شود و نه در دامن اسراف و ولخرجى بيفتد، هوشيارى و منطق مى طلبد. برخى به عنوان اينكه بايد قناعت كرد و حسابگر بود  ، بر خانواده خود سخت مى گيرند و گاهى حق آنان را هم تضييع مى كنند. برخى هم به عنوان اينكه بايد دست و دل باز و بخشنده و كريم بود ، مال خود را هدر مى دهند و ولخرجى مى كنند.

حضرت امير (عليه السلام ) در سخن حكيمانه اى به رعايت مرزى معتدل ميان اين افراط و آن تفريط دستور مى دهد و مى فرمايد:

كن سمحا و لا تكن مبذرا، و كن مقدرا و لا تكن مقترا(3)؛

بخشنده باش ، ولى نه ولخرج و اسرافكار، و اندازه گير باش ، ولى نه سختگير و بخيل .

 

آنچه در آغاز زندگى و تشكيل خانواده و در هنگامه ي خواستگارى و عقد و عروسى به نظر نا چيز و غير مهم جلوه مى كند ، گاهى در آينده سبب بروز مشاجرات و اختلاف مى شود.

در گرما گرم اول ازدواج ، شايد هر دو طرف براى پا گرفتن يك وصلت ، چنين وانمود كنند كه با هر شرطى موافقند و در هر شرايطى سازگارند و هر مهريه اى را مى پذيرند. ولى در بستر زمان ، وقتى به نتوانستن برخورد كنند ، ناسازگارى چهره زشت و ناهنجار خود را نشان مى دهد.

 

در ايجاد تفاهم اقتصادى در زندگى مشترك ، دو جانب مؤثر است :

يك طرف قضيه به بانو مربوط مى شود ، طرف ديگر به آقا.

يكى بايد قناعت به خرج دهد ، يكى هم بايد بر تلاش بيفزايد.

زن بايد كم توقع و صبور باشد ، مرد هم بايد از بخل و سختگيرى بى مورد و بيش از حد دست بردارد.

 

هزينه هاى لازم

گر چه تامين مخارج زندگى بر عهده مرد خانه است ، ولى زن نيز نبايد خارج از وسع و توان مادى شوهر، توقع داشته باشد.

گر چه زن ، بايد صبورى و تحمل و قناعت پيشه كند ، ولى مرد هم بايد در حد توان و وسع خويش ، بر زن و فرزندان خود وسعت و گشايش دهد و از آنچه خداوند روزى كرده است ، خرج كند. اين همكارى ، به استحكام بنيان خانواده كمك مى كند.

در حديثى امام كاظم (عليه السلام ) فرموده است :

ينبغى للرجل ان يوسع على عياله كى لا يتمنوا موته (4)

سزاوار است كه مرد، بر خانواده خود گشايش و وسعت دهد ، تا اهل خانه آرزوى مرگ او را نداشته باشند.

و اين سخن ، شوخى نيست . نمونه هاى واقعى آن را در جامعه خودمان فراوان مى توان يافت . خرج كردن براى خانواده و رفع نيازهاى آنان ، تاكيد و سفارش پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) است كه فرمود:

ابدا بمن تعول ... (5) از خانواده و افراد تحت تكفل خود آغاز كن .

اگر مرد ، در حدى كه وظيفه اوست و در توان او مى گنجد ، به تامين نيازهاى همسر و فرزندانش نپردازد ، هم از چشم ها مى افتد ، هم آنان عقده اى مى شوند ، هم حقشان زير پا گذاشته مى شود .اگر مرد آنچه را كه حق خانواده است ، تهيه كرد ، منت هم نبايد بگذارد.

 

پس هم بايد به تعادل اقتصادى انديشيد ، هم از ريخت و پاش هاى غير ضرورى در مخارج و مصارف پرهيز كرد ، هم سختگيرى هاى بى جا و آزار دهنده را كنار گذاشت ، هم با تفاهم و تبادل نظر به برنامه ريزى درست و قوام بخش زندگى پرداخت ، هم معيار خرد و منطق را به كار گرفت نه هوس ها و تجمل گرايي هاى مشكل آفرين و چشم و هم چشمي هاى حسودانه را ، هم نيازهاى واقعى را از نيازهاى كاذب باز شناخت ، هم بر سختي ها و ناداري ها و كمبودها تحمل داشت ، هم صفاى خانه و خانواده را با مطرح ساختن نزاع هاى مالى و پولى بر هم نزد ، هم سطح زندگى را بر مبناى سطح در آمد تنظيم كرد و استوار ساخت ، هم از درون خانواده هاى گرفتار تشريفات كه بسيار تلخ و رنج آور است عبرت گرفت ، هم خواسته هاى خود را بر طرف مقابل تحميل نكرد ، هم قناعت را به عنوان يك سرمايه معنوى پاس داشت ، كه گفته اند: چو دخلت نيست ، خرج آهسته تر كن .

 

پي نوشت ها :

1- نهج البلاغه ، فيض السلام ، حكمت 54.

2- غرر الحكم ، (چاپ دانشگاه )، ج 7،ص 160.

3- نهج البلاغه ، حكمت 32.

4- من لا يحضره الفقيه ، ج 2، ص 68.

5- وسائل الشيعه ، ج 6، ص 323.

 

منبع : تلخيص شده از كتاب " الفباى زندگى (آشنايى با اصول و عوامل تحكيم خانواده ) "

نويسنده : جواد محدثى

 

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

یک شنبه 24 بهمن 1389  5:23 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها