0

تفاوت رژيم غذايي ورزشكاران با افراد عادي2

 
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

با هزار اسم صداش بزن

با هزار اسم صداش بزن

 

 

یاد او (4)

# مراتب داشتن ذكر

ذكر واقعى همان توجه درونى می باشد، اما این توجه همیشه و در همه افراد یكسان نیست؛ گاهى بسیار ضعیف و گاهى بسیار قوى است به گونه اى كه شخص مشغول ذكر كاملا به آنچه مى گوید توجه دارد و حضور خداوند را با تمام وجود درك مى كند. بنابر این ذكر قلبى داراى مراتب بى شمارى است.

گاهى مرتبه اول ذكر زمینه رسیدن به مرتبه بالاترى از آن مى گردد ،به این حقیقت در برخى از دعاها اشاره شده؛ مثلا در مناجات شعبانیه مى خوانیم:

«الهى و الهمنى و لها بذكرك الى ذكرك؛ خدایا با موفق داشتنم به یاد خودت، به من اشتیاق و شیفتگى بیشترى نسبت به مراتب عالی تر یاد خودت عنایت فرما»

براى رسیدن به مراتب عالى ذكر ابتدا باید از مراتب ضعیف تر شروع كرد. ابتدا باید از ذكر لفظى شروع كنیم و به این بهانه كه در هنگام گفتن ذكر لفظى توجهمان به خداوند ضعیف است، آن را رها نكنیم گاهى هنگامى كه دعا و ذكر ما بى رمق و بى روح است و از توجه كافى به مبداء هستى برخوردار نیست، شیطان ما را وسوسه مى كند كه آن را رها كنیم؛ چرا كه دعایى كه از توجه قلبى كافى به خداوند برخوردار نباشد، چون جسمى بى روح و مرده است و فایده اى ندارد!

برخى از روشنفكران نیز كه دچار انحراف و لغزش شده اند سخنانى شبیه این را تكرار مى كنند؛ مثلا در مورد نماز مى گویند: نمازهایى كه اغلب مردم مى خوانند، صرفا لقلقه زبان و عارى از توجه به خداوند و توجه به محتواى نماز است و خواندن و نخواندنش یكسان است!

این پندار ناشى از وسوسه شیطان است. آنان غافلند كه همین نماز به ظاهر بى روح گرچه در برابر نماز با حضور قلب چیزى به شمار نمى آید، اما چون براى اظهار بندگى خدا انجام مى پذیرد این قابلیت را دارد كه روح ما را صفا و نورانیت ببخشد و سبب رسیدن به مراحل عالى تر توجه به خداوند گردد. پس نباید آن را بى ثمر و بدون فایده قلمداد كنیم و تحت تاثیر وسوسه هاى شیطانى آن را ترك كنیم.

هم چنین اگر به هنگام خواندن قرآن حال و توجه كافى نداریم . باید مراقب باشیم شیطان ما را وسوسه نكند كه خواندن قرآن بدون توجه به محتوا معناى آن چه فایده اى دارد. چنان كه عده اى تحت تاثیر القائات شیطان، خواندن قرآن بدون توجه و درك معانى آن را خالى از فایده مى دانند. درست است كه این قرائت در مقابل قرائت اولیاى خدا قطره اى در برابر دریا به حساب مى آید، اما وقتى انسان با توجه به خداوند و جهت اظهار بندگى قرآن را بگشاید و آیات آن را بخواند، كارى پرثمر انجام داده است البته گر چه ما باید به ذكر لفظى اهمیت بدهیم و آنها را ترك نكنیم، اما نباید هم به آنها اكتفا نماییم .

ما غالبا، متناسب با حالمان، فقط به وسیله یك یا دو اسم از اسامى خداوند به او توجه پیدا می كنیم این در حالى است كه براى مثال در دعاى جوشن كبیر با ذكر

هزار اسم خداوند از مسیر آنها به ذات حق توجه مى یابیم. مسلما این توجه گسترده تر از توجهى است كه تنها از مسیر یك یا دو اسم از اسامى حضرت حق حاصل مى آید. از این رو مناسب است براى ارتباط با خداوند جاى تاكید بر یك مناجات خاص از سایر ادعیه و مناجات هاى معصومان نیز استفاده كنیم.


آیت‌الله مصباح یزدی، كتاب یاد او، بااندكی تصرف

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

یک شنبه 24 بهمن 1389  4:40 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

اگر ما را نبخشی؟!

اگر ما را نبخشی؟!

 

نکات ناب (2)

در سلسله مباحث نکات ناب درصددیم تا از دریای پر از گوهر و معارف قرآن کریم هر بار نکته و گوهری ناب استخراج کنیم تا جانهای تشنه معرفتمان از آن بهره مند گردند.

# دعاى آدم و حوا

آدم و حوا داستانی پر رمز و راز دارند. خداوند آنان را در بهشت جاى داد و دستور داد تا از آن میوه یا دانه نخورند. اما شیطان آنان را وسوسه كرد و آنان از آن خوردند و گرفتار شدند.

خداوند متعال به آنان گفت :

آیا من شما را از آن نهى نكردم و نگفتم كه شیطان دشمن آشكار شماست.

هنگامى كه آدم و حوا، به نقشه شیطانى ابلیس ، واقف شدند و نتیجه كار خلاف خود را دیدند به فكر جبران گذشته افتادند و نخستین گام را اعتراف به ظلم و ستم بر خویشتن ، در پیشگاه خدا قرار دادند. در این هنگام آدم و حوا توبه كردند و دست به دعا برداشتند و گفتند:

«ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفرلنا و ترحمنا لنكوننّ من الخاسرین؛ بارالها، ما به خود ستم كردیم - كه نافرمانى تو كردیم - اگر ما را نیامرزى و به ما رحم نكنى ما از زیان كاران خواهیم بود.» (اعراف/23)

براى توبه و بازگشت به سوى خدا و اصلاح مفاسد نخستین گام این است كه انسان از مركب غرور و لجاجت پائین آید و به خطاى خویش ‍ اعتراف كند، اعترافى سازنده و در مسیر تكامل.

جالب اینكه به قدرى در توبه و تقاضاى عفو، ادب نشان می دهند كه حتى نمی گویند: خدایا ما را ببخش (اغفر لنا) بلكه می گویند: اگر ما را نبخشى از زیانكاران خواهیم بود !

هر گناه و نافرمانى پروردگار، ظلم و ستم بر خویشتن است، زیرا همه برنامه ها و دستورهای او همه در مسیر خیر و سعادت و پیشرفت انسان است، بنابراین هر گونه مخالفت با آن مخالفت با تكامل خویشتن و سبب عقب ماندگى و سقوط خواهد بود و آدم و حوا نیز اگر چه گناه نكردند اما همین ترك اولى، آنها را از مقام والایشان فرود آورد. گرچه توبه خالصانه آدم و همسرش در پیشگاه خدا پذیرفته شد.(1)


پاورقی:

1- تفسیر نمونه

 

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

یک شنبه 24 بهمن 1389  4:49 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

انتظار ، سرآغاز حرکت . . .

انتظار ،  سرآغاز حرکت . . .

 

 

در روایات اسلامی آنچنان مقام و منزلتی برای منتظران موعود بر شمرده شده که گاه انسان را به تعجب وا می دارد که چگونه ممکن است عملی که شاید در ظاهر ساده جلوه کند از چنین فضیلتی برخوردار باشد . البته توجه به فلسفه انتظار و وظایفی که برای منتظران واقعی آن حضرت بر شمرده شده ، سر این مطلب را روشن می سازد :

امام صادق علیه السلام  در فضیلت انتظار فرمودند:

«خوشا به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبتش چشم به راه ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمانبردار او ؛ آنان اولیاء خدا هستند ، همانها که نه ترسی برایشان هست و نه اندوهگین می شوند » (1)

چرا انتظار از چنین فضیلت برجسته ای برخوردار است؟

1- انتظار حلقه اتصال شیعه با امام معصوم:  «ولایت» و «امامت» رکن اساسی مکتب تشیع است و اعتقاد به وجود حجت خدا و امام معصوم در هر عصر و زمان از مهمترین نقاط تمایز این مکتب از سایر مکتبهاست. از دیدگاه شیعه پذیرش ولایت معصومین و به طور کلی تسلیم در برابر امام و حجت عصر ، سرآمد همه فضیلتها و شرط اساسی قبولی همه اعمال عبادی است . البته انتظار به معنای درست آن ؛ یعنی امید به ظهور و قیام عدالت گستر دوازدهمین امام معصوم از خاندان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله؛ همو که در حال حاضر حجت خدا ، واسطه فیض الهی، زنده و شاهد و ناظر اعمال شیعیان خود و فریاد رس آنها در گرفتاریها و ناملایمات است.

2- انتظار معیار ارزش انسانها : آرزوها و آمال انسانها معیار خوبی برای سنجش میزان رشد کمال و تعالی آنهاست؛ آرزوهای بلند ، متعالی و ارزشمند حکایت از کمال روح و رشد شخصیت انسانها و بلندای همت آنان می کند. به عکس، آرزوهای خرد و حقیر و بی ارزش نشان از بی همتی و رشد نیافتگی افراد دارد. امام علی در همین زمینه می فرمایند: «ارزش مرد به اندازه همت اوست» (2) 

انسان منتظر ، برترین و ارزشمند ترین آرزوها را داراست ، به طور طبیعی از بهترین و والاترین ارزشها نیز برخوردار است .

آرزوی نهایی منتظر، حاکمیت دین خدا بر سراسر جهان، استقرار حکومت صالحان در سراسر گیتی، کوتاه شدن دست ظالمان از گوشه گوشه جهان، برقراری نظام قسط و عدل بر پهنه زمین و گسترش امنیت و رفاه در جای جای کره خاک است.

3- انتظار عامل پویایی فرد و اجتماع : انتظار نقش مهمی در سازندگی ، پویایی و اصلاح فرد و جامعه در زمان غیبت دارد و اگر انسان منتظر به وظایفی که برای او شمرده شده عمل کند، به الگوی مطلوب انسان دیندار ذست می یابد و از جایگاه و مرتبه والایی برخوردار می شود. به عبارت دیگر انسان منتظر با رعایت همه شرایط انتظار، به همان منزلتی که مورد انتظار دین اسلام است، رسیده و به بالاترین نقطه کمال نایل می شود.


پاورقیها :

1- کمال الدین جلد 2 صفحه 357

2- نهـج الـبلاغـه کـلـمه قـصـار شماره 47

منبع: ماهنامه موعود ، شماره 28 ، با اندکی تصرف

 

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

یک شنبه 24 بهمن 1389  4:50 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

بدن بدون سر

بدن بدون سر

 

 

جایگاه صبر در ایمان

وَ عَلَیْكُم بِالصَّبْرِ، فَاِن الصَّبْرَ مِن الایمان كَالرَّاْس مِن الجَسَدِ

حضرت علی علیه السلام: بر شما باد صبر و استقامت، كه همانا نقش صبر در ایمان، نقش سر است برای بدن .

ایمان صرفاً در معرفت و اعتقاد قلبی خلاصه نمی شود، بلكه اقرار و اظهار به زبان و عمل به جوارح و اعضا ـ یعنی رفتار متناسب و برخاسته از همان معرفت و اعتقاد قلبی و منطبق‌ با اظهار و اقرار زبانی ـ نیز دو ركن اساسی ایمان شمرده می شود. تحقق‌ عینی این دو ركن به نیروی عزم و اراده و قدرت استقامت و پایداری نیاز دارد. بدون پایداری و پایمردی و بدون عزم راسخ، نمی توان به معرفت قلبی درونی، عینیت خارجی بخشید و آنچه را توحید ناب اقتضاء می كند، محقق‌ ساخت.                       هم خودسازی و تزكیه ـ كه اولین گام ضروری در بُعد «عمل» است ـ و هم اجرای احكام دینی در جامعه اسلامی، به استقامت و صبر نیازدارد: استقامت برای اجرای واجبات الهی و نیز استقامت برای عدم ارتكاب محرّمات.

از دیدگاه امام علی(ع)، صبر و پایداری نتیجه و ثمره ایمان و یقین است. كسی كه حاكمیت مطلق‌، حكیمانه و رئوفانه خداوند متعال را بر جهان هستی باور كرده و به نظام احسن و هدفدار هستی معتقد است، به عدالت گسترده و دقیق‌ خداوند ایمان دارد، هدف‌ِ خلقت انسان و حكمت سختی ها و دشواری هاو بلاها و نقش آن در تربیت انسان را دریافته است، و بالاخره به توحید ناب دست یافته، می تواند به راحتی این فضیلت بزرگ اخلاقی را در خود تقویت كند و در تجربه های پی در پی زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی خویش از این ارزش معنوی، استمداد جوید و بر مشكلات فایق‌ آید. صبر و استقامت، از نظر امام علی(ع)، بهترین پشتوانه و یاور انسان در غلبه بر مصیبت ها و مشكلات روزگار است. صبر، بهترین صفت اخلاقی است. صبر، دژ تسخیرناپذیر و محكم انسان در برابر شداید است. صبر، بهترین زیور ایمان است. و بالاخره صبر، راس ایمان است، كه بدون صبر، ایمان هم كارآیی و فایده ای نخواهد داشت.

كسانی كه از این فضیلت اخلاقی محروم اند، در برابر شداید و مشكلات دچار بی تابی و شتابزدگی می شوند، كه خود در تاثیرِ بیشتر آن سختی بر روان و توان آنان و عدم امكان حل آن معضل، نقش اساسی خواهد داشت. انسان های بی تاب و شتابزده، قدرت تعقل و تدبیر و برنامه ریزی خود را ازدست می دهند و نمی توانند ارزیابی صحیح و واقع بینانه از شرایط و امكانات و محدودیت های خود داشته باشند تا در چارچوب آن، برای آینده خود و خروج از مشكل و حل آن، تدبیری موثر و مفید بیاندیشند، بنابراین با تصمیم های عجولانه و بی حساب، همان امكانات محدود خود را هم از بین می برند، بدون اینكه مشكل را حل كرده باشند. بی تابی و جَزَع و فزع در برابر حوادث و دشواری ها، روحیه خود فرد و افراد پیرامون او را ـ كه می توانند یاور وی در كاهش مصیبت ها و رنج های ناشی از حادثه باشند ـ تضعیف ‌می كند و توان افراد را به تحلیل می برد. عجله و شتاب به جای اینكه فرد را سریع تر به هدف‌ برساند، مسیر رسیدن به هدف‌ را طولانی تر و دشوارتر می كند. گاهی عجله موجب هرگز نرسیدن می شود! و دیرتر رسیدن بهتر ازهرگز نرسیدن است! البته سرعت در عمل، برای كارهای خیر، نه تنها نكوهیده نیست كه خود یك‌ ارزش است. سرعت به معنی اهتمام ورزیدن و تنبلی نكردن و سستی ننمودن برای تدارك‌ حركت و اقدام در مسیر هدف‌، خود یك‌ فضیلت محسوب می شود و با «صبر» هیچ منافاتی ندارد. صبر هرگز به معنی كُندی، تعلّل، سستی و ضعف‌ نیست، همانطور كه «صبر» هرگز به معنی سازش، تسلیم، سكوت، پذیرش وضع موجود و به فكر اقدام برای اصلاح آن نبودن نمی باشد. بلكه برعكس، صبر و استقامت و پایمردی، ویژگی مورد نیازِ كسانی است كه هدفی را نشانه گرفته اند و برای رسیدن به آن نقطه كمال مطلوب و دستیابی به هدف‌ مقدس و متعالی، به تلاش و مجاهدت می پردازند و درمسیرِ مجاهدت برای نیل به هدف‌، با مشكلات دست و پنجه نرم می كنند و تسلیم مشكلات نمی شوند.

 

 

 

 

 

 

 

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

یک شنبه 24 بهمن 1389  4:55 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

بعد از مردن به كجا می‌رویم؟

بعد از مردن به كجا می‌رویم؟

 

 

آیا انسان پس از مرگ یكباره وارد عالم قیامت مى‏شود و كارش یكسره‏ مى‏گردد، و یا انسان در فاصله مرگ و قیامت ‏یك عالم خاصى را طى مى‏كند و هنگامى كه قیامت كبرى بپا شد وارد عالم قیامت مى‏گردد؟(و البته این را هم مى‏دانیم كه تنها خدا مى‏داند كه قیامت كبرى كى‏ بپا مى‏شود. حتى پیامبران نیز از این مطلب اظهار                   بى اطلاعى كرده‏اند.)

مطابق آنچه از نصوص قرآن كریم و اخبار و روایات ‏متواتر و غیر قابل انكارى كه از رسول اكرم و ائمه اطهار (علیهم السلام) رسیده است استفاده مى‏شود، هیچ كس بلافاصله پس از مرگ وارد عالم قیامت كبرى نمى‏شود، زیرا قیامت كبرى مقارن است با یك سلسله انقلاب‌ها و دگرگونی‌هاى كلى در همه موجودات زمینى ‏و آسمانى كه ما سراغ داریم یعنى كوه‌ها، دریاها، ماه، خورشید، ستارگان، كهكشان‌ها.

هنگام قیامت كبرى هیچ چیزى ‏در وضع موجود باقى نمى‏ماند. به علاوه در قیامت كبرى اولین و آخرین جمع مى‏شوند، و ما مى‏بینیم كه هنوز نظام جهان برقرار است و شاید میلیون‌ها و بلكه میلیاردها سال دیگر نیز                برقرار باشد و میلیاردها میلیارد انسان دیگر بعد از این بیایند.

همچنین از نظر قرآن كریم هیچ كس در فاصله مرگ و قیامت كبرى در خاموشى و بى حسى فرو نمى‏رود، یعنى چنین نیست كه انسان پس از مردن در حالى شبیه بیهوشى فرو رود و هیچ چیز را احساس نكند، نه لذتى داشته باشد نه المى(درد)، نه سرورى داشته باشد و نه اندوهى. بلكه انسان بلافاصله پس از مرگ وارد مرحله‏اى دیگر از حیات مى‏گردد كه همه چیز را حس مى‏كند، از چیزهایى لذت مى‏برد و از چیزهاى دیگر رنج، البته لذت و رنجش بستگى دارد به افكار و اخلاق ‏و اعمالش در دنیا.

این مرحله ادامه دارد تا آنگاه كه قیامت كبرى بپا شود. در آن هنگام در اثر یك سلسله انقلاب‌ها و دگرگونی‌هاى بى نظیر كه در آن واحد جهان را فرا مى‏گیرد و از دورترین ستارگان گرفته تا زمین ما همه مشمول آن دگرگونى مى‏شوند، این مرحله یا این عالم كه براى هر كسى یك فاصله و حد وسط میان دنیا و قیامت مى‏شود، پایان مى‏پذیرد.

پس، از نظر قرآن كریم عالم پس از مرگ در دو مرحله صورت مى‏گیرد، و به تعبیر صحیح‏تر، انسان پس ازمرگ دو عالم را طى مى‏كند: عالمى كه مانند عالم دنیا پایان مى‏پذیرد و «عالم برزخ‏» نامیده مى‏شود، دیگر عالم قیامت كبرى كه به هیچ وجه پایان ‏نمى‏پذیرد.

 

منبع:

مجموعه آثار، ج 2، ص 513، استاد شهید مرتضى مطهرى، ‌.

 

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

یک شنبه 24 بهمن 1389  4:59 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

بی تو هرگز، با تو همیشه

 

 

ساعت از 3بعدازظهر گذشته بود که صدای گریه بی‌امان، سکوت این ساعت از روز را شکست.

صدا چنان مضطرب و پریشان بود که هرچند از پنجره به بیرون سرک نکشیدم و چیزی ندیدم اما شک نداشتم که این گریه بی‌امان و غمگین توجه همه همسایه‌ها را جلب کرده است. صدا کم‌کم بالا‌تر رفت و تبدیل به جنجالی تمام عیار شد. روان‌شناسان دلایل متعددی را برای جر و بحث زوج‌ها عنوان می‌کنند اما معتقدند برخی دلایل، بیش از علت‌های دیگر باعث جر و بحث میان زوج‌ها می‌شود. اما آیا می‌توان  ریشه این جنجال‌های زناشویی را شناخت و مانع از بروز آن شد؟ شک نکنیم حل هر مخالفت و جنجالی می‌تواند ما را یک قدم به‌هم نزدیک‌تر کند.

 

همان‌طور که گفتیم روان‌شناسان دلایل مختلفی را برای جر و بحث میان زوج‌ها بیان می‌کنند و معتقدند در سال‌های نخست ازدواج هر تفاوت دیدگاه و اختلاف نظری دلیلی برای جر و بحث است. از مهم‌ترین دلایل مشاجره بین زوج‌ها می‌توان به این موارد اشاره کرد: مشکلات اقتصادی، روابط زناشویی ناموفق، مشکلات کاری، بحث سر فرزندان و تقسیم وظایف منزل نخستین دلایل جر و بحث بین زوج‌ها است. اختلاف‌نظر و ناهماهنگی عقاید رتبه دوم علل مشاجره بین زوج‌هاست. اکثر زوج‌ها ظرافت‌های «صحبت کردن با هم» را بلد نیستند و همین مسئله باعث جر و بحث و اختلاف آنها می‌شود. باید یاد بگیریم که حرف یکدیگر را بشنویم و درست با هم صحبت کنیم. زمینه ارثی یا مشکلات روحی- روانی دوران کودکی. افرادی که در کودکی جدایی والدین، فقر فرهنگی یا اقتصادی خانواده، آزارهای روحی- روانی را تحمل کرده‌اند، در بزرگسالی به افرادی عصبی و ناآرام تبدیل می‌شوند.این افراد نمی‌توانند ارتباط خوبی با همسرانشان داشته باشند. دلایلی مانند فراموش کردن تاریخ تولد همسر، سالگرد ازدواج و اتفاقاتی از این دست آخرین دلیل مشاجره بین زوج‌هاست.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

یک شنبه 24 بهمن 1389  5:02 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

چگونه به هم شلیک می‌کنیم

چگونه به هم شلیک می‌کنیم

 

 

 

دلیل مشاجره هر چه که باشد در اغلب موارد جمله‌های تقریبا مشابهی (در حین دعوا) بین زن و مرد رد و بدل می‌شود. در حین مشاجره کمتر به موضوع اصلی اشاره كرده و به هر شکل ممکن فقط شخصیت یکدیگر را خرد می‌کنیم. اگرچه روان‌شناسان «سکوت کردن در برابر رفتارهای نامناسب طرف مقابل» را روش مناسبی در زندگی مشترک نمی‌دانند اما مشاجره را هم راه خوبی برای رفع مشکلات نمی‌دانند اما آنچه باید در هر مشاجره‌ای مورد توجه هر دو طرف قرار بگیرد، «حفظ حرمت‌ها»ست.

 در حین مشاجره نباید حرفی بزنیم یا رفتاری انجام بدهیم که بعد از دعوا این‌قدر از همسرمان شرمنده باشیم که نتوانیم و ندانیم که دوباره چطور با او رودررو شویم.

پافشاری روی عقاید و فریاد زدن‌های بی‌دلیل، تکرار مسائل گذشته، بهانه‌جویی‌هایی که خودمان هم می‌دانیم غیرمنطقی است، همگی نشان می‌دهد که اکثر جر و بحث‌های ما دلیل روشنی ندارد. انگار فقط قصد داریم که با فریاد و ناسزا با هم زورآزمایی کنیم! در حین مشاجره استفاده از جمله‌هایی که با ضمیر «من» شروع می‌شوند مثل؛ «من دوست دارم»، یا به کار بردن کلمه‌های تاکیدی مثل «اصلا»، «همیشه» و «باید» مانند «تو اصلا حرف من را نمی‌فهمی»،  نه‌تنها مشکلی را برطرف نمی‌کنند بلکه باعث بالا گرفتن دعوا و از بین رفتن حرمت‌ها می‌شود.

 

نقل قول کردن از طرف دیگران هم رفتار بسیار نادرستی است که در اغلب مشاجره‌ها دیده می‌شود. مثلا اینکه؛ «مادر من همیشه به من می‌گفت که تو عرضه کار کردن نداری اما من باورم نمی‌شد». این نقل قول‌ها نه تنها مشکلی را برطرف نمی‌کند بلکه باعث عصبانیت بیشتر همسرمان هم می‌شود. شکسته شدن حرمت بین زن و مرد، بی‌آبرویی، سرد شدن روابط زناشویی، ترس از بی‌علاقه شدن طرف مقابل به ما و زندگی مشترک و... همگی از تاثیرات نامطلوب مشاجره‌های ماست.

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

یک شنبه 24 بهمن 1389  5:03 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

چگونه از دام مشاجره بگریزیم

چگونه از دام مشاجره بگریزیم

 

 

مهارت گفت‌وگو کردن، تحمل شنیدن صحبت‌های طرف مقابل بدون عصبانیت و کمک گرفتن از مشاور و روان‌شناس راه‌هایی است که همه ما باید از آن آگاه باشیم. اما اغلب ما این مهارت‌ها را بلد نیستیم و همین مسئله باعث مشاجره‌های بیهوده ما می‌شود. بهتر است قبل از شروع هر جر و بحثی به این پرسش‌ها پاسخ بدهیم تا به احساس واقعی خود و همسرمان پی ببریم. اگر به این پرسش‌ها صادقانه جواب بدهیم، شک نکنید که «صحبت کردن» برای رفع مشکل را به هر «مشاجره‌ای» ترجیح می‌دهیم.

علت کلافگی ما یا همسرمان خستگی ناشی از کار و زندگی روزمره یا دل آزردگی از دیگری و یا به دلائل جسمی  است  یا دلایل دیگری برای ناراحتی‌مان داریم؟

 از مشاجره‌ای که قصد شروع آن را داریم چه نتیجه‌ای می‌گیریم؟ صحبت کردن مشکل ما را بیشتر حل نمی‌کند؟

برای حل مسئله‌ای که در زندگی ما وجود دارد بهترین و اولین راه مشاجره است یا راه‌های بهتری هم برای حل مشکل وجود دارد؟

از مراجعه به روان‌شناس برای حل مشکلات‌مان می‌ترسیم یا از اثرهای مثبت مشورت با این افراد آگاه اطلاع نداریم؟

معذرت خواستن را نیاموخته‌ایم یا این کار را شکستن غرور بیجایمان می‌دانیم؟

نقل قول‌ها نه تنها مشکلی را برطرف نمی‌کند بلکه باعث عصبانیت بیشتر همسرمان هم می‌شود. احساس حضور و دخالت دیگران در زندگی مشترک حس بسیار ناخوشایندی است که زن و مرد هیچ‌کدام تحمل آن را ندارند.

 

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

یک شنبه 24 بهمن 1389  5:04 PM
تشکرات از این پست
mohamadaminsh
mohamadaminsh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : دی 1389 
تعداد پست ها : 25772
محل سکونت : خوزستان

از مشاجره‌ها بیاموزیم

 

 

از مشاجره‌ها بیاموزیم

 

 

 

روان‌شناسان معتقدند بهترین راه‌حل مشکلات، «گفت‌وگو» است نه مشاجره، اما مشاجره هم می‌تواند نكاتی را به ما بیاموزد.

 درس اول: در هر بار مشاجره چه نتیجه‌ای از آن می‌گیریم؟ آیا واقعا بعد از جر و بحث مشکل‌مان برطرف می‌شود یا مشکلی بر مشکلات‌مان افزوده می‌شود؟

 درس دوم: رفتارهای نامناسب قبل را تغییر بدهیم و رفتارهای صحیح را جایگزین آن کنیم. مثلا به جای دعوا، بیشتر گوش دهیم و تلاش کنیم به هر روشی که می‌دانیم عقایدمان را به‌هم نزدیک کنیم، به همسرمان اجازه اظهار نظر بدهیم، و... به این ترتیب کمتر شاهد مشاجره‌های بی‌دلیل خواهیم بود.

درس سوم: چه کنیم تا به جای مشاجره یک گفت‌وگوی «انتقادی» داشته باشیم. از هم انتقاد کنیم اما مشاجره نکنیم.

درس چهارم: مسئله‌ای که برای آن جر و بحث می‌کنیم چقدر ارزش دارد؟ آیا به اندازه به‌هم خوردن آرامش و سلامت روحی- روانی ما ارزش دارد؟

درس پنجم: ‌دخالت و تلقین دیگران باعث مشاجره ما می‌شود یا به راستی مشکلی در رابطه یا رفتار ما وجود دارد؟

روان‌شناسان معتقدند زوج‌هایی که مهارت «گوش کردن» و «صحبت کردن» را آموخته‌اند، به‌جای مشاجره بیهوده، با هم صحبت می‌کنند تا مشکلات‌شان را برطرف کنند. گفت‌وگو در شرایط آرام و به‌دور از هر تنش و عصبانیتی بهترین راه‌حل برطرف کردن مشکلات است. نتیجه اغلب مشاجره‌ها چیزی جز آسیب دیدن روابط زناشویی نیست.

 

کریمی که جهان پاینده دارد               تواند حجتی را زنده دارد

 

دانلود پروژه و کارآموزی و کارافرینی

یک شنبه 24 بهمن 1389  5:06 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها