گبه
گبه، نوعي فرش از جنس قالي است كه معمولا در قطع قاليچه توسط عشاير و ايلات لر و قشقايي بافته مي شود و داراي پرزهاي (1) بلند است. در بافت گبه از تعداد پود بيشتري استفاده مي شود كه اين كار در نرمي گبه تاثير فراوان دارد. تعداد پود برخي از گبه ها گاهي از سه تا هشت پود در هر رج و بلندي پرزها گاهي تا يك سانتي متر هم مي رسد.
گبه در اندازه هاي مختلفي بافته مي شود كه عبارتند از: 1_ گبه در اندازه قاليچه 2_ گبه در اندازه قالي 3_ گبه پتويي
1_ گبه در اندازه قاليچه: با پرز و خواب بلند و تعداد پود در هر رج به هشت هم مي رسد.
2_ گبه در اندازه قالي: هر گاه شمار رشته هاي پود در هر رج از سه تجاوز نكند اين دستباف را قالي گبه گويند.
3_ گبه پتويي: اين نوع گبه به دليل پود فراوان نرمتر و خواب بلند پرز و پودهاي اضافه از ظرفيت بيشتري برخوردار است.
وسايل و ابزار مورد نياز گبه عبارت است از: مهم ترين و اصلي ترين وسيله كه دار مي باشد. دار گبه در اندازه هاي مختلف كه به صورت افقي و در سطح زمين قرار مي گيرد. اغلب از جنس چوب يا فلز مي باشد و شامل شانه، چاقو و قيچي مي باشد. بيشتر بافندگان عشايري بر روي زمين و بر روي دارهاي افقي عمل بافتن را بدون نقشه انجام مي دهند و براي شروع كار معمولا قاليچه ديگري را كه به آن (دستور) مي گويند به كار مي برند و در حين بافت انتخاب رنگ ها و تركيب بندي رنگ ها را انجام مي دهند و همين امر سبب مي شود گبه اي متفاوت با نمونه قبلي به وجود آيد.
براي تار گبه از نخ پنبه اي يا نخ پنبه اي مخلوط با موي بز استفاده مي شود و براي پود آن از پشم گوسفند استفاده مي شود مرغوب ترين پشم جهت بافت انواع قالي و گبه، پشم فارس مي باشد. تعداد نخ هاي پود به كار رفته در هر رج از گبه كه داراي ساختاري درشت است از سه تا هشت و در انواع ريزتر آن تا چهارده پود در تغيير است.
گبه در اندازه هاي مختلف بافته مي شود معمولا در اندازه هاي 120 تا 100 عرض و طول 250 تا 200 سانتي متر بافته مي شود براي بافت يك گبه در اندازه 20/2×5/1 حدود هشت كيلوگرم پشم و تقريبا سه كيلوگرم موي بز استفاده مي شود گبه معمولا درشت بافت است و بلندي پود گبه دست كم يك سانتي متر مي باشد. البته در انواع سفارشي ممكن است اين اندازه تغيير كند.
هنرمند خالق گبه با صورت هايي برخاسته از روايت و داستان و مضامين طبيعي و بيان حالات روحي در واقع دنيا را از دريچه ديد خود در نقش گبه به عرصه ظهور مي رساند. طرح ها و نقوش گبه از افكار ساده و روان منشا مي گيرد و نقوش خودجوشي با سادگي و بياني زلال و شفاف بر عرصه بافت شكل مي گيرند بافنده با خط تصوير، طبيعت، عشق و شيدايي، آزادگي و آزاد زيستن را نقش مي كند.
نقش گبه حكايت حال بافنده است، قصه رمه و شبان است و برف و بوران و آتش و آب و آفتاب و كوچ، عشق و دلدادگي و اسبي كه به سياه چادر عشق مي رود. چهره گبه نامنظم است و نشان از اوج و حضيض حالات روحي بافنده دارد. نقش گبه گريز از تكرار است و بديع و بر خلاف نقوش طراحان شهري كه پر تكلف و محافظه كارانه است مستقيما از طبيعت الهام مي گيرد. نقش گبه و خصوصيات آن را فقط و فقط زندگي ايلياتي و عشايري تعيين كرده است و مي كند و اين همان اصالت گبه است.
طراحي و نقش پردازي و حتي رنگ آميزي گبه از قالي و قاليچه جداست و تابع قواعد و سنت هاي خاصي است. بافندگان گبه به سبب آزادي از قيد و بند در نقش پردازي حتي از بافندگان قالي هم دستشان بازتر است. طرح ها و نقش هاي گبه تماما ذهني بوده و بيشتر طرح هاي هندسي را در بر مي گيرد. در يك يا دو حاشيه اين قاليچه ها يك شكل ساده و هندسي به صورت مجرد تكرار مي شود. ساده كردن خطوط و شكل هندسي دادن به خطوط از جمله خصوصيات مهم گبه بافي در ايران است كه با گذشت زمان در شكل تازه اي انجام مي گيرد.
در زمينه ساده آن يك ترنج بزرگ يا چند لوزي كوچك در روي امتدادهاي طولي ديده مي شود و گاه در متن خالي وسط گبه، نقش درخت يا نقش چهار فصل يا نقش شير بافته مي شود. اين نقش ها و صورت ها با رنگ هاي متفاوت بر گبه هاي عشايري جلوه خاصي به گبه مي دهد. بافندگان گبه در اين نقش ها احساسات و تخيلات خود را آزادانه بيان مي كنند.
توجه به نقش شير در گبه هاي شيري:
به نظر مي رسد توجه به نقش شير بيشتر از آن جهت بوده است كه يكي از صفات حضرت علي(ع) (شير خدا) بوده و در شجاعت و شهامت او را همواره به شير مثال زده اند. همچنين اين حيوان پر قدرت و شجاع از ديرباز هماورد شاهان بوده و همچنين وجود نقش شير در بناها و ظروف و منسوجات كه از جمله نمونه هاي بارز آن را مي توان در نقوش تخت جمشيد و ظروف ساساني و در قالي هاي شكارگاه، همه جا شير را در جدال با دلاوران مي بينيم.
در فرهنگ ايرانيان شير سمبل شوكت و جلال و قدرت و عظمت بوده است. نقش شير در نزد لرها و تركان قشقايي متداول بوده است. بافندگان عشاير هر يك به طور نامكرر به اين مظهر صولت و شجاعت پرداختند. (البته نقش شير با فراواني اين حيوان در منطقه كامفيروز و دشت ارژن فارس كه تا اوايل قرن گذشته نسل آن باقي بود هم بي ارتباط نيست.) (2) به طور كلي مي توان گفت كه شير از زمان هاي قديم مورد علاقه ايرانيان به خصوص مردم فارس بوده است و از طريق سكه ها، مهرها، شير سنگي و ساير نقوش بستگي خود را به گذشته حفظ مي كردند. اين بستگي با گبه هاي شيري به داخل چادر و زندگي عشايري راه يافته است. همين مسايل سبب شده است كه زنان قاليباف عشاير آن را سمبل مناسبي براي زينت بخشيدن به گبه هاي خود كنند.
رنگ آميزي گبه ها زيبا و بي نظير است. رنگ آميزي اكثر آنها به استثناي معدودي از آنها تماما طبيعي و گياهي است. رنگرزي سنتي و بهره گيري از رنگ هاي گياهي اعتبار ويژه اي به صنايع دستي عشاير مي بخشد همچنين نوعي گبه بافته مي شود كه خودرنگ مي باشد يعني بر روي مواد اوليه اي كه در توليد اين محصول استفاده مي شود هيچ نوع عمل رنگرزي انجام نمي شود. پشم آن اصطلاحا خودرنگ است يعني مستقيما از دام چيده شده و به عبارت ديگر دستچين است. اين نوع گبه در رنگ هاي طبيعي پشم گوسفند (سفيد، سياه، خاكستري و بژ) بافته مي شود. به همين سبب در برابر شستشو و نور آفتاب مقاومت بيشتري دارد حتي مي توان گفت مقاومت رنگ آن از قالي هم بيشتر است زيرا مواد تشكيل دهنده رنگ ها كاملا طبيعي است.
مراكز بافت گبه:
گبه بافي در اكثر مناطق روستايي و عشايري مرسوم بوده و مركز اصلي بافت آن در مركز كشور و جنوب مي باشد. از جمله مراكز مهم بافت گبه مي توان از دو گنبدان، باشت، آرو در شهرستان گچساران، تل گر، چشمه بلقيس، ده شيخ و چرام در شهرستان كهكيلويه از سراب تا ده عليا و ده سفلي و موردراز عليا و سفلي در شهرستان بوير احمد، برازجان و حوزه هاي روستايي شول و ده كهنه از استان بوشهر نام برد.
استان فارس از گذشته بسيار دور يكي از مهم ترين و بزرگ ترين مراكز ايل نشيني به شمار مي رفت. ايلات قشقايي، خمسه، ممسني و بختياري به بافت گبه اشتغال داشتند و بهترين گبه ها كار تركان قشقايي فارس مي باشد كه در خارج از كشور از اعتبار خاصي برخوردار است.
سرزمين فارس و ايل قشقايي:
سرزمين فارس يكي از بخش هايي است كه محل زندگي عشاير مي باشد و بيش از دو سوم از سرزمين فارس محل زندگي عشاير و ايلات مختلفي است كه در طول ساليان دراز در اين منطقه گرد هم جمع شده اند. از ايلات مهم مسكون در فارس: ايلات قشقايي، خمسه، ممسني و بختياري مي باشند كه در نقاط كوهستاني پراكنده شده اند.
ايل قشقايي از دست بافته هاي بسيار مشهوري برخوردار مي باشد كه مورد تحسين جهاني واقع شده است، قاليچه هاي ايل قشقايي تركي بافت مي باشند، نقش آنها تكرار اشكال شكسته و ساده هندسي مي باشد. اكثر قاليچه هاي ايلات فارس از شفافيت رنگي خاصي برخوردار است، تار و پودهاي (3) گبه هاي قشقايي تماما از پشم مي باشد و پشم هاي (4) مورد استفاده گبه ها در فارس تهيه مي شوند. پشم فارس يكي از مرغوب ترين پشم ها جهت بافت قالي و گبه مي باشد.
گبه قشقايي:
دست بافته هاي كوچ نشينان قشقايي باغ هاي بافته اي را مي ماند كه در نهايت ظرافت و دقت زبان باز مي كنند و از طريق نمايش نقش ها تاريخ قومي و قدمت فرهنگي و قلمرو ذوق اين كوچندگان را بازگو مي نمايند.
هر يك از بافته هاي عشايري داراي نشانه قومي و تاريخي است به همين دليل بافته هاي بلوچ و تركمن افشار و قشقايي به آساني از هم ساخته مي شوند. طرح هاي گل و گياه و نقش مايه هاي حيواني و نقش هاي مربوط به ستارگان در دست بافته هاي عشايري لر و بختياري مكرر به چشم مي خورد. (گبه قشقايي سه ويژگي بارز دارد، شير رام شده (دست آموز) و قلاده بر گردن كه اغلب به سگ شباهت دارد. ستاره هشت پر كه نشانه و جانشين خورشيد است، نقش مايه باستاني مرغ و درخت كه به شيوه اي دلپذير بافته شده است.) (5)
در گذشته بافت گبه عمدتا به قصد مصرف خانواده و فرش كردن خيمه و خانه بوده است نه به عنوان ارمغان و فروختن به ديگران و به هيچ وجه جنبه تجاري و فروش نداشته به همين سبب خيلي كم بافته مي شد و چون بافت به منظور استفاده شخصي بوده است پس از محدوديتي برخوردار نبود و بافندگان در بافتن نقش هاي مختلف دستشان باز بوده است.
گبه هاي درشت بافت بر روي قاليچه در وسط چادر براي زير پا انداختن استفاده مي شده گاهي به دليل پود فراوان در نتيجه نرمي گبه و خواب بلند پشم ها و پودهاي اضافه سبب مي شد كه از گبه به عنوان پتو و روانداز هم استفاده شود اين كار البته در خارج از چادر و در مواقع خاصي نظير سفر انجام مي گرفت. (... و در روزگار قديم مورد مصرف بيشتري داشته و حتي جزو اثاث سلطنتي مي آمده است. در فرماني كه شاه طهماسب صفوي راجع به ترتيب پذيرايي از همان پادشاه گوركاني صادر كرده تاكيد شده قالي هاي ابريشمي كار خراسان و گبه و نمدهاي جامي و سوزني ها بيندازيد.) (6)
حواشي و تعليقات:
1_ پرز: در اصطلاح همان خواب قالي است. پرزهاي گبه معمولا بلند مي باشد ارتفاع پرز گبه از انتهاي گره و در كم ساييده ترين محل گبه محاسبه مي شود.
2 _ دست بافت هاي عشايري و روستايي جلد اول صفحه 291
3 _ تار و پود: تار رشته هايي كوتاه از نخ يا پشم يا ابريشم كه به صورت عمودي به دو انتهاي دار پيچيده مي شوند به همراه پودها كه به صورت افقي از ميان تارها عبور مي كند كه استخوان بندي اصلي هر قالي است.
4 _ پشم گبه: پشم مورد استفاده در بافت گبه دست چين، دست ريس و خودرنگ است.
5 _ دست بافت هاي عشايري و روستايي جلد اول صفحه 292
6 _ مجله آينده بهمن و اسفند 1360
فهرست منابع و مآخذ:
1 _ دست بافت هاي عشايري و روستايي فارس، سيروس پرهام، جلد اول، انتشارات اميركبير، تهران 71.
2 _ صادرات ايران از ديدگاه رشد اقتصادي، ضياءالدين صدرزاده، انتشار بي تا، تهران.
3 _ صنايع دستي روستايي ايران، انتشارات سازمان صنايع دستي ايران
4 _ كلياتي درباره صنايع دستي روستايي ايران،
5 _ گبه بافي، استادياوري،
6 _ گبه بافي، رضا عبدلي،
7 _ گليم و گبه، پرويز تناولي،
8 _ نشريه قالي ايران،
9 _ هند و صنعت قالي در ايران، منصور ورزي،
10 _ ويژه نامه نخستين جشنواره صنايع دستي دانشجويان سراسر كشور.
نويسنده: نرگس جابري نسب
عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي
منبع : CARPETOUR.COM
از شما دوستانِ عزیزم در راسخون استدعا دارم ، این اشعار رو بخونید و پخش کنید ، ان شاءالله در ثوابش شریک باشید
روزهٔ کودکانه . نماز کودکانه . قرآنِ کودکانه
وبلاگ مجموعه اشعار بنده حقیر :
http://delsoroodeha.rasekhoonblog.com