در جنگ خيبر كه منجر به شهادت يكي از سرداران بزرگ اسلام به نام محمود بن مسلمه انصاري گرديد، مسلمانان از نظر مواد غذائي در مضيقه ي عجيبي قرار گرفته بودند، به طوري كه براي سد جوع از گوشت برخي از حيوانات كه خوردن گوشت آن ها مكروه است استفاده مي نمودند. و دژي كه مواد غذائي فراواني در آنجا بود، هنوز به دست مسلمانان نيافتاده بود. ( پرهيزگاري در عين گرفتاري) در اين حالت كه گرسنگي شديد، بر مسلمانان مستولي گرديده بود و با خوردن گوشت حيواناتي كه خوردن آن ها مكروه است، گرسنگي را برطرف مي كردند، چوپان سياه چهره اي كه براي يهودان گله داري مي كرد، حضور پيامبر شرفياب گرديد. و درخواست نمود كه حقيقت اسلام را بر او عرضه بدارد، او در همان جلسه بر اثر بيانات جالب و سخنان نافذ پيامبر اسلام ايمان آورد. و گفت اين گوسفندان همگي در دست من امانت است و اكنون كه رابطه ي من با صاحبان گوسفندان بريده شد، تكليف من چيست؟! پپامبر در برابر ديدگان صدها سرباز گرسنه، با كمال صراحت فرموده در آيين ما خيانت بر امانت يكي از بزرگ ترين جرم ها است بر تو لازم است؛ همه گوسفندان را تا در قلعه ببري و همه را به دست صاحبانش برساني، او دستور پيامبر را اطاعت نمود و بلافاصله در جنگ شركت كرد و در راه اسلام جام شهادت نوشيد او همان طوري كه در دوران جواني لقب «امين» گرفته بود، در تمام حالات امين و درستكار بود، او نه تنها خودش امين بود، بلكه در تمام دوران محاصره، رفت و آمد گله هاي قلعه، در صبح و عصر، كاملاً آزاد بود و يك نفر از مسلمانان در فكر ربودن گوسفندان دشمن نبود زيرا آن ها در پرتو تعاليم عالي رهبر خود؛ امين و درستكار بار آمده بودند و فقط يك روز به خاطر كه گرسنگي شديدي بر همه آنها غالب گرديده بود، دستور داد؛ دو رأس گوسفند از گله بگيرند و باقيمانده را رها كنند.