0

بعضی از اصطلاحات جالب و رایج جبهه ها

 
pasargad54
pasargad54
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 2135
محل سکونت : اصفهان

بعضی از اصطلاحات جالب و رایج جبهه ها

پدربزرگ فشنگ ها

گلوله توپ ضد هوايي كه نسبت به فشنگ ساير سلاح ها بزرگتر و سنگين تر بود. گويي آنها بچه هاي او بودند و ايشان پدربزرگ آنها!

---------------------
پوكه پران



به كسي كه در بحث بيشتر سعي در قانع كردن بچه ها داشت و در بند سخن منطقي نبود، گفته مي شد آسمان و ريسمان را به هم مي بافت، تا حرفش را به كرسي بنشاند . به قول معروف، سخنش محلي از اعراب نداشت و رد يا قبولش در بين بچه ها مورد اعتنا نبود، همان كه در تعبير عامه در پشت جبهه و در شهر به او خالي بند مي گفتند

----------------------------

پشت به دشمن روبه ميهن



بريدن ، فرار را بر قرار ترجيح دادن، عبارتي بود كه براي نيروهاي بريده ي دشمن و ندرتاً خودي به كار مي بردند و كنايه از ترسيدن و استقامت نكردن نيرو ، موقع مقابله و كارزار است


الاغ هوايي

كنايه از هواپيماي C-130 كه معمولاً براي حمل بار از آنها استفاده مي شد

-------------------------------
پل صراط

پل هاي چوبي، فلزي و سيماني در مناطق عملياتي؛ تعبيري بود متأثر از پل صراط قيامت، همان که در اخبار آمده از مو باريک تر و از شمشير برنده تر است؛ مثل «هر که از پل بگذرد خندان بود» نيز در فرهنگ عمومي و اجتماعي جامعه اشاره به همين پل دارد که مي گويند معمولاً هر کس داراي عمل صالح است، از اين پل به سهولت مي گذرد و در غير اين صورت به قعر جهنم و اسفل السافلين سقوط مي کند.

------------------------------
ترکش اواخواهري

ترکش فوق العاده ريز و ناچيز که بدن را گويي ناز مي داد و اصابت آن اسباب خجالت بود!

-----------------------------
ترکش حسين جاني

ترکش بزرگ که کم تر از توپ مستقيم نبود؛ به هر جاي شخص که مي خورد تکه بزرگش گوشش بود! ترکشي که شهادت بر اثر اصابت آن چون و چرا نداشت و چون شهادت در اذهان عامه، بيش از همه در امام حسين(ع) ظهور دارد و ترکشي را که منجر به شهادت مي شد از آن تلقي حسين جاني مي شد. با اين احتساب، يعني ترکش شهيد کنن

--------------------------
عشق حوري

کشته و مرده شهادت بودن؛ ديوانه رفتن به عمليات و پيوستن به دوست؛ کسي که سر از پا نمي شناخت و همه کارهايش گواهي مي داد که اهل اين دنيا نيست و دير يا زود رفتني است و طاقت ماندن و جنبه جدايي را ندارد

---------------------------
« يک بار مصرف»، «کانال پر کن»، «عاشق خاک ريز اول» هم مي گفتند و همه، حکايت شجاعت و مظلوميت نيروهاي مردمي است؛ اين که به کام خطر مي رفتند و در ميان آتش منزل مي کردند، اهل هجرت و جهاد بودند و در اين معرکه هيچ حد نمي شناختند و به اهداف از پيش تعيين شده عملياتي نيز قانع نبودند و به هيچ چيز جز عشق و ارتباط و انس با حضرتش نمي انديشيدند و کسي ايشان را به اسم نمي شناخت.
----------------------------
نمازشب خوان بودن؛ اهل تهجد؛ کسي که آب خوردن را بهانه مي کرد براي نماز شب خواندن؛ وقتي بچه ها به نمازشب خوان ها مي گفتند: تو را به خدا اگر براي نماز بلند شدي، مثل ديشب دست و پاي ما را لگد نکني، او حاشا مي کرد و مي گفت: من؟ بلند شده بودم آب بخورم بابا، نماز شب کجا بود؟ ما را چه به اين حرف ها و بعد در جواب او مي گفتند: پس نماز شب آب بدن را مي کشد و ما نمي دانستيم؛? آدم بيدار کن.

----------------------------
توضيحات اضافي



وقتي كسي در نقل واقعه اي كمي به اصطلاح آب قاطي قضيه مي كرد، يا بعضي عبارات آلوده به شوائب را دامن مي زدند، به او مي گفتند: « توضيحات اضافي نمي خواهد بدهي؟ »


------------------------------
تكمه ي تقوا



اين اصطلاح به تكمه ي آخر پيراهن يا فرنج برگه ي سينه (از پايين به بالا) كه سينه ي شخص را مي پوشاند، و موجب حجاب بيشتري مي گرديد، گفته مي شد، و به نوعي به «تق _ وا» نيز معروف بود، زيرا تكمه با صدايي شبيه تق باز مي شود !

-----------------------------
تك تيرانداز



اين عبارت به شخصي كه حاضر جواب بود و در حرف از طرف مقابل وا نمي ماند و همه را در مقام سخن مات مي كرد، گفته مي شد . درست مثل تك تيراندازي كه يك تير بيشتر نمي زند، اما درست و دقيق مي زند، به همين خاطر مي گفتند طرف تك تيرانداز خوبي است

----------------------

--
ترم آخر دانشگاه



نوبت آخري كه رزمنده اي به جبهه مي رفت و منتهي به شهادت او مي شد . به اين معني كه جبهه دانشگاه بود و رزمنده، دانشجويي كه طي سال هاي جنگ واحدهايي از دروس تقوا و جهاد را در ترم هاي تحصيلي آن گذرانده و نوبت آخري كه موفق به كسب مدرك شهادت شد، ترم آخر بود .

---------------------
--تركش با معرفت



تركشي كه زوزه كشان مي آمد و از بالاي سر رد مي شد و راه خودش را ادامه مي داد و به كسي آسيب نمي رساند . در چنين مواقعي مي گفتند: « عجب تركش با معرفتي، خبر مي دهد و مي رود و كاري به كار آدم ندارد .»
-----------------

تاج گذاشتن



گلوله را درست روي هدف نشانه گرفتن و زدن .
سه شنبه 10 آذر 1388  11:38 PM
تشکرات از این پست
m_bb88
m_bb88
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : آبان 1388 
تعداد پست ها : 969
محل سکونت : اذربایجان شرقی
چهارشنبه 11 آذر 1388  11:34 AM
تشکرات از این پست
shahdan
shahdan
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 1485
محل سکونت : تهران

پاسخ به:بعضی از اصطلاحات جالب و رایج جبهه ها

جمع آوري اصطلاحات جبهه كاري ارزشمند است - ممنون
سلامت باشید
چهارشنبه 11 آذر 1388  1:27 PM
تشکرات از این پست
hhhhhhhhhh
hhhhhhhhhh
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : تیر 1388 
تعداد پست ها : 407
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:بعضی از اصطلاحات جالب و رایج جبهه ها

من کشته و مرده این کلمه ها هستم-خودمونیم ها موقع 8سال دفاع مقدس نبود امکانات و سختی و مشکلات جنگ ،رزمنده ها عجب روحیه عالی داشتن -خدا قوت
خاک پای رهبر
یک شنبه 15 آذر 1388  9:37 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها