0

آشنايى با نهج البلاغه

 
magam4u
magam4u
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آذر 1388 
تعداد پست ها : 976
محل سکونت : اصفهان

آشنايى با نهج البلاغه

قبلا آگاهيهاى مختصرى در مورد نهج البلاغه بايستى به خواهران و برادران عرض كنم . نهج البلاغه - همان طور كه مى دانيد - مجموعه ى خطبه ها و نامه ها و كلمات متفرقى است كه از مولاى متقيان اميرمؤ منان صلوات الله عليه براى ما به يادگار مانده است ، كتاب شريف نهج البلاغه به سه بخش ‍ تقسيم مى شود: خطبه ها، نامه ها و كلمات قصار (1).(2) *** خطبه ها يعنى سخنرانيها، نه خطبه هاى نماز جمعه ؛ شايد بعضى از اينها مضمون خطب نماز جمعه هم باشد، اما اميرالمؤ منين در موضع يك معلم و يك اسلام شناس و نيز در موضع يك حاكم با مردم خود حرف مى زد و سخنرانى مى كرد و اين سخنان مجموعه ى آن سخنرانيهاست . ناگزير اين سخنان ، ضمن اين كه خطوط كلى انديشه ى اسلامى را در خود منعكس مى كند، ناظر به مسايل روز، يعنى مسايل جارى و مشكلات زندگى اميرالمؤ منين عليه السلام نيز است . (3) *** نهج البلاغه مانند گفته هاى حكيمى نيست كه دور از غوغاى زندگى و فارغ از واقيعتها و مسايل گوناگونى كه در يك جامعه ممكن است مطرح باشد، مى نشيند و معارف اسلامى را بيان مى كند؛ بلكه سخنان انسانى است كه بار مسؤ وليت اداره ى يك جامعه ى عظيم را بر دوش خود احساس مى كند و داناى دين و بصير به همه ى معارف اسلامى و قرآنى است و با دلى مالامال از معرفت و روحى بزرگ و در مقامى پر مسؤ وليت ، با مردم رو به رو مى شود، با آنها حرف مى زند، و به سؤ الات و استفهامات آنها پاسخ مى دهد. اين است زمينه و موقعيت صدور نهج البلاغه . (4). *** بايد پرتويى بر نهج البلاغه بيفتد كه شما شيعيان و پيروان و طرفداران على عليه السلام بدانيد كه نهج البلاغه چيست . و دل خود را فقط به نام قرآن و نهج البلاغه خوش نكنيد. چنين نباشد كه بعضى از غفلت و جهالت ما استفاده كنند و به نام قرآن و نهج البلاغه ، بافته ها و اندوخته هاى ذهنى خود را در مغز ما بريزند و آن طور نباشد كه عناصر تحت تاءثير فرهنگ غربى ، به جاى آن كه به اين اثر انسانى و اجتماعى و تاريخى و هنرى توجه كنند؛ به نوشته ها و گفته ها و اندوخته هاى ذهنى ديگران بپردازند. اگر ما اندكى با نهج البلاغه آشنا شويم و راه خود را به سوى اين كتاب باز كنيم ، راه سواستفاده ى دشمنهاى كوچك و خرد و ريزى كه در داخل هستند و نيز راه استفاده دشمنهاى بزرگ جنايتكارى كه هميشه از غفلت و از دورى ما از اسلام استفاده كرده اند؛ بسته خواهد شد. (5). *** ائمه ى اطهار عليهم السلام در دوران حاكميتى كه مورد قبول خودشان باشد زندگى نمى كردند؛ آنها در دوران اختناق به سر مى بردند مسايل از ديدگاه يك حاكم و مسؤ ول اداره ى مملكت بر زبان آنها جارى نمى شد؛ اما اميرالمؤ منين عليه السلام به عنوان يك حاكم اسلامى حرف مى زند و با جامعه يى كه تحت اشراف و حكومت خود اوست ، سخن مى گويد و اين بخش بيشترين سخنانى است كه از اميرالمؤ منين عليه السلام در نهج البلاغه نقل شده است . البته در كلمات آن حضرت سخنانى هم وجود دارد كه مربوط به دوران حكومت ايشان نيست . ما امروز در همان شرايط قرار داريم ، شرايط كنونى جامعه ى اسلامى ما همان شرايط است . (6) *** نهج البلاغه كلام اولين مؤ من به وحى محمدى ، و كلام خليفه ى پيغمبر صلى الله عليه و آله است ؛ خليفه يى كه همه ى مسلمانها بر او اتفاق نظر دارند و امامى كه به اعتقاد شيعه و بسيارى از اهل سنت افضل صحابه است . يعنى انسانى در اين حد عظمت و اهميت ، سخنرانى ها و خطبه هايش عينا باقى مانده است و اين مى تواند نشان دهنده ى متنى عظيم و اصيل از معارف اسلامى باشد ما مى توانيم پايه هاى اعتقاد كامل و جامع به اسلام را در اين كتاب - كه اخلاق و زهد و عرفان و رهبرى و نظام سياسى و اجتماعى در آن وجوه دارد - پيدا كنيم . (7) *** نهج البلاغه يعنى مجموعه يى كه به همت و تلاش سيد بزرگوار شريف رضى (8) گرد آمده و بحمدالله تا امروز مرجع مراجعه و مطالعه ى خواص و انديشمندان - نه فقط محور معرفت و كار عمومى مردم - بوده است . شايد در تمام دورانى كه اين كتاب تاءليف شده و به وجود آمده ، مانند امروز مورد نياز و متناسب با اوضاع زمان و مكان نبوده است . البته نهج البلاغه از جهات مختلف حايز اهميت است . شايد بشود گفت كه نهج البلاغه مجموعه يى از عمده ترين مباحث و معارف اسلامى است و همه ى آنچه كه براى يك انسان مسلمان و يك جامعه ى اسلامى لازم است ، سخنى و حرفى و اشاره يى و يا بحثى و هدايتى از آن در نهج البلاغه آمده است : توحيد و عقايد اسلامى و اصول دين تا اخلاق و تهذيب و تزكيه نفسانى ؛ سياست ملك دارى و كيفيت اداره ى صحنه هاى عظيم فعاليت اجتماعى تا تنظيم روابط اخلاقى و خانوادگى ، جنگ و سياست و حكمت و علم و... (9) *** بنده تصور مى كنم مرحوم سيد رضى رضوان الله تعالى عليه اين كتاب را از ديدگاه فصاحت و بلاغت و زيباييهاى هنرى بيشتر مورد توجه قرار داده است ؛ اسم كتاب هم همين نكته را تاءييد مى كند: نهج البلاغه * (10) (11) *** خوشبختانه امروز شايد چند برابر خطابه هاى نهج البلاغه در اختيار ماست ؛ منتها نهج البلاغه يى كه نوشته و تدوين شده ى مرحوم سيد رضى مى باشد در دسترس است كه بخش برگزيده ى اين كلمات است : ععع باب المختار من خطب اميرالمؤ منين عععع . حال سيد رضى اين برگزيده ها را از چه ديدى نگاه كرده است ؟ آيا از ديد اجتماعى و يا فلسفى نگريسته است ؟ متاءسفانه بايد بگويم : خير. بيشترين نقطه نظر و تكيه سيد رضى بر زيباييهاى هنرى است ؛ لذا مى گويد: نهج البلاغه : راه شيواگرايى . بلاغت يعنى گفتار شيوا؛ در حالى كه اميرالمؤ منين همه ى مسايل اسلامى را در اين خطبه ها بحث كرده اند (12) *** نهج البلاغه يك اثر فوق العاده هنرى است و از لحاظ زيبايى كلمات و شيوايى معتبر است و ما هيچ گوينده ى فارسى و هيچ نويسنده و هنرمند و شاعرى را در زمان خود و در هيچ زمانى سراغ نداريم كه بتواند با زبان شيواى على عليه السلام حرف بزند؛ اما در عين حال مى شود جملاتى را انتخاب كرد كه اجمالا معانى را بفهماند. هر چه ما پيش رويم و هر چه با متن نهج البلاغه آشناتر شويم ؛ ظرافتها و زيباييهايش را بيشتر حس مى كنيم . (13) *** البته نه اين كه سيد رضى فقط از جنبه ى شيوايى لفظ اين كتاب را جمع آورى كرده و به مضامينش اعتنايى يا توجهى نداشته است ؛ قطعا داشته ، منتها سيد رضى - آن مرد شاعر فصيح زبان آور كه يكى از بزرگترين شعراى عرب در زمان خودش است - با يك ديد شاعرانه و سخن شناسانه با نهج البلاغه برخورد كرده است . او گشته تا كلمات زيبا را پيدا كند البته كلمات على بن ابى طالب عليه السلام زيباست و در حد عالى فصاحتش هم داراى مضامين عالى است - آن هم كه از لحاظ فصاحت و بلاغت در آن حد بالا نباشد، داراى مضامين عالى است - اما سيد رضى بيشتر به اين جهت توجه داشته است (14) O سئوال : شما گفتيد كه نهج البلاغه بيشتر به خاطر جنبه ى هنرى آن جمع آورى شد، آيا اين امكان وجود ندارد كه جمع آورنده ى آن به خاطر زيباتر كردن خطبه ها در آن دست برده باشد؟ جواب : خير به هيچ وجه ، زيرا جمع كننده ى آن خودش را در مقابل اين كلمات و زيبايى و هنر جملات حقير مى دانست . اين مثل آن مى ماند كه شما بگوييد مثلا فلان كسى كه ديوان حافظ را جمع كرده است - مثل دكتر غنى ، علامه ى قزوينى و عبدالرحيم خلخالى - از كجا معلوم كه در شعر حافظ دست نبرده باشد براى اين كه زيباترش كند؟ شعر حافظ از سطح اندازه ى معمولى كه غنى و خلخالى مى توانند بگويند و بشنوند بالاتر است . زيبايى آن به حدى است كه يك انسان شاعر هنرمندى مثل سيد رضى وقتى به اين جرثومه ى هنر - نهج البلاغه - نگاه مى كند، احساس ‍ حقارت مى كند. اولا اگر او بتواند از كلمات على عليه السلام چيزى را اقتباس مى كند و در كلام خودش مى گنجاند كه كلام خودش زيبا شود، نه اين كه از خودش به كلام على عليه السلام چيزى بيفزايد. ثانيا سيد رضى مردى كاملا امين است و امكان ندارد كه ما چنين فرضى را در مورد او بكنيم (15) *** البته قبل از آن كه سيد رضى به اين كار دست بزنند، خطبه ها و كلمات و نوشته هاى آن حضرت در كتابهاى حديث و تاريخ به صورت پراكنده يافت مى شد، ولى به صورت تدوين شده و جمع آورى شده نبودند و كسانى هم قبل از سيد رضى اين كار را به يك نحوى شروع كردند (16)، منتها نه به صورتى كه سيد رضى انجام داد بنابراين ما مرهون زحمت و ابتكار اين عالم بزرگوار هستيم كه نهج البلاغه را براى ما باقى گذاشت . (17) *** حضرت عبدالعظيم حسنى (18) رضوان الله عليه از جنبه ى علمى ، يك محدث و مؤ لف بزرگ است . تا آن جا كه براى ما روشن و محرز است ، ايشان اول كسى است كه خطبه هاى اميرالمؤ منين عليه السلام را گردآورى كرده است كه مربوط به 150 سال قبل از تاءليف نهج البلاغه توسط سيد رضى مى باشد (19) *** نكته ى ديگرى كه بايد به آن توجه داشت اين است كه علاوه بر خطب و نامه ها و كلماتى كه در نهج البلاغه آمده است ، تعداد زيادى خطبه و نامه و جمله ى حكمت آميز از اميرالمؤ منين به صورت متفرق در كتابهايى وجود دارد كه علماى متاءخر سعى كردند آنها را هم جمع آورى كنند و كتايهايى به عنوان مستدرك نهج البلاغه - يعنى تدوين شده چيزهايى كه در نهج البلاغه نيست - فراهم بياورند. پس ما امروز غير از نهج البلاغه كه خود گنجينه ى غنى و ارزشمندى است ، چند كتاب ديگر هم داريم كه اينها را بعدا با خصوصيات و نام و نشان معرفى مى كنيم و چون بعضى از آنها به چاپ هم رسيده است ، بعدا براى شما مى آوريم تا كلا يك آشنايى كتاب شناسى (20) با نهج البلاغه و دنباله هاى آن پيدا كنيد (21).(22) مطلب ديگرى كه بايد درباره ى نهج البلاغه بدانيد اين است كه از سالها پيش كسانى ادعا كردند كه نهج البلاغه كتاب معتبرى نيست - حالا انگيزه ى آنها چه بود، قابل بحث است - مضامينى كه در اين كتاب وجود دارد منافع گروهى يا قشرى يا طبقه يى و يا اصحاب فرقه يى را تهديد مى كند و براى اين دستجات بهترين راه اين است كه آن كتابى را كه شامل بر اين مطلب است از اعتبار بيندازند؛ همچنان كه در مورد يك شخصيت هم همين طور است . آن كسانى كه شخصيت امام على بن ابى طالب عليه السلام را مخالف با منافع شخصى يا گروهى خودشان مى دانستند، طبيعى بود كه آن شخصيت را مورد خدشه قرار بدهند. در مورد كتاب آن حضرت هم عينا همين مطلب صادق است . (23) *** نهج البلاغه واقعا يك اقيانوس عميق و تمام شدنى است . همه هم توفيق پيدا نمى كنند اين كتاب را آنچنان كه شايسته است ، سير و در آن غور كنند؛ در حالى كه بسيارى از مطالب و معارف اين كتاب براى مردم لازم است . (24) ***

 

از شما دوستانِ عزیزم در راسخون استدعا دارم ، این اشعار رو بخونید و پخش کنید ، ان شاءالله در ثوابش شریک باشید

 

روزهٔ کودکانه . نماز کودکانه . قرآنِ کودکانه
 

وبلاگ مجموعه اشعار بنده حقیر :

http://delsoroodeha.rasekhoonblog.com

سه شنبه 10 آذر 1388  2:30 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها