0

حد و مرز شوخى

 
magam4u
magam4u
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آذر 1388 
تعداد پست ها : 976
محل سکونت : اصفهان

حد و مرز شوخى

انسانها از نظر تحمل شوخى يكسان نيستند. بعضي ها ظرفيت لازم‏براى مزاح ندارند، در نتيجه شوخى به جاى دلشادكردن، كينه وكدورت مى‏آورد و به جاى غم‏زدايى، اندوه‏زا مى‏شود.

از سوى ديگر، افراط در هر چيز، حتى خنديدن و خنداندن وشوخى و لطيفه‏گويى ناپسند است و آثار سوء و عوارض تلخ دارد. اگردر تعاليم دينى از «مزاح‏» نهى شده يا از «كثرت مزاح‏» مذمت‏شده است،براى پيشگيرى از همين عوارض است. مولوى گويد:

گوش سر بربند از هزل و دروغ.

تا ببينى شهر جان را با فروغ.

البته كه نگاه جدى به حيات و شناخت ناب از فلسفه زيستن وتوجه به عقبه‏ها و گردنه‏هاى پر پيچ و خم و آينده دشوار و اسرارآميزوجود ما به حدى مشغول كننده است كه اگر كسى به همين جهات، لب‏از خنده و زبان از شوخى و عمل از مزاح برگيرد، چندان قابل ملامت ونكوهش نيست.

اينك نگاهى گذرا به برخى احاديثى مى‏افكنيم كه اساسا از مزاح،نهى مى‏كند، يا از افراط در شوخى برحذر مى‏دارد، يا به عوارض وپيامدهاى اخلاقى و اجتماعى زياده‏روى در مزاح يا شوخيهاى‏بى‏حساب و لجام‏گسيخته و بى‏ملاحظه نسبت‏به حيثيت و آبرو وشخصيت ديگران اشاره دارد. با توجه به اينكه دين، مزاح را از اخلاق‏شايسته يك مؤمن مى‏داند، نهى از مزاح در موراد ديگر، جاى تامل‏دارد.

امام باقر(ع) به حمران بن‏اعين فرمود:

«اياك و المزاح، فانه يذهب هيبة الرجل و ماء وجهه‏»;

از شوخى بپرهيز، چرا كه شوخى هيبت و آبروى انسان را مى‏برد.

امام صادق(ع) فرمود:

«لا تمزح، فيذهب نورك‏»;

شوخى مكن، كه فروغت مى‏رود.

رسول خدا(ص) فرمود:

«كثرة المزاح تذهب بماء الوجه و كثرة الضحك تمحو الايمان‏»;

شوخى بيش از اندازه و بسيار، آبرو را مى‏برد و خنده زياد، ايمان رامحو مى‏كند.

ز شوخى بپرهيز اى باخرد.

كه شوخى تو را آبرو مى‏برد.

در آداب و اخلاق مسافرت، در احاديث متعددى، چند چيز جزءجوانمردى و فتوت به شمار آمده است، يكى هم مزاح است، اما به‏شرطى كه معصيت و گناه نباشد، يا موجب خشم و نارضايى پروردگارنگردد. (المزاح فى غير المعاصى. كثرة المزاح فى غير ما يسخط الله عزو جل).

در سخنى هم امام صادق(ع) فرموده است:

«ان الله يحب المداعب فى الجماعة بلا رفث‏»;

خداوند، شوخ و مزاح‏كننده و بذله‏گو در ميان جمع را دوست‏مى‏دارد، اگر به گناه كشيده نشود.

امام كاظم(ع) نيز در توصيه به يكى از فرزندانش چنين مى‏فرمايد:

«... اياك و المزاح، فانه يذهب بنور ايمانك و يستخف مروتك‏»;

از شوخى پرهيز كن، كه نور ايمانت را مى‏برد و مروت تو را سبك‏مى‏سازد.

امام زين‏العابدين(ع) در حديث‏بلندى كه به خصلتهاى گناهان وآثار و عواقب سوء آنها پرداخته، از جمله گناهانى را كه پرده حيا وعصمت را مى‏درد، شرابخوارى، قماربازى و پرداختن به لغويات وشوخيهايى مى‏شمارد كه براى خنداندن مردم به كار گرفته مى‏شود.

شايد اشاره به آثار سوء اخلاقى و روحى دلقك‏بازيهايى باشد كه‏عده‏اى شغل خود را انجام حركات سبك و خنداندن مردم ساخته‏اند ومردم را از واقعيات حيات و عمق بينش و نگرش به زندگى و مراعات‏آداب و سنن دور مى‏دارند.

آيا جز اين است كه چهره‏هاى دلقك و انسانهايى كه حرفه‏بازيگرى در خنداندن و لودگى و مسخرگى دارند، و شوخيهاى جلف وسبك و نسنجيده و دور از وقار مى‏كنند، به طور طبيعى هيبت و وقارانسانى خود را از دست مى‏دهند و در نظرها سبك جلوه مى‏كنند. اين‏مضمون، در احاديث‏بسيارى مطرح شده است.

امام على(ع) فرموده است:

«من كثر مزاحه استخف به و من كثر ضحكه ذهبت هيبته‏»;

كسى كه زياد شوخى كند، به سبب همان، سبك مى‏شود و هر كه‏زياد بخندد، هيبتش مى‏رود.

اگر در حديث است كه: «الكامل من غلب جده هزله‏»;كامل كسى‏است كه «جد» او بر «شوخى‏»اش غلبه و فزونى داشته باشد، نفى اصل‏شوخى و مزاح و هزل را نمى‏كند، بلكه شوخيهاى بى‏رويه و مزاحهاى‏خارج از حد را مى گويد كه «جديت‏حيات‏» را تحت‏الشعاع قرار مى‏دهد.

شوخيهاى بدفرجام

وقتى شوخى، از مرز اعتدال فراتر رود و به افراط كشيده شود،موجب تحقير و اهانت مى‏گردد و طرف شوخى برمى‏آشوبد و در دفاع‏از آبروى خود و حفظ موقعيتش به معارضه و برخورد مى‏پردازد.اينجاست كه شوخى تبديل به كدورت و دشمنى مى‏شود.

نمونه‏هاى فراوانى مى‏توان يافت كه يك مزاح بيجا و نسنجيده كه‏بى‏حرمتى به كسى يا گروهى تلقى شده است، خشم آنان را برانگيخته‏است. در ضرب‏المثلهاى ما تعابيرى همچون «شوخى شوخى آخرش به‏جدى مى‏كشد»وجود دارد كه گوياى عواقب ناهنجار برخى‏شوخيهاست. همين مضمون در مثلهاى عربى نيز آمده است: «المزاح‏مقدمة الشر».

امام حسن عسكرى(ع) فرمود: «لا تمازح، فيجترء عليك‏»;شوخى‏مكن، كه بر تو گستاخ مى‏شوند. اين، اشاره به از بين رفتن مهابت وحرمت مزاح‏كننده دارد كه وقتى با شوخى، حريم خود را شكست وابهت و وقار خويش را زير پا گذاشت، راه براى ديگران باز مى‏شود كه‏به حرمت‏شكنى بپردازند.

در حديث ديگرى كه امام صادق(ع) به «مؤمن الطاق‏» دارد به آثارسوء و خلاف‏انگيز مزاح اشاره دارد. حضرت، ضمن وصاياى مفصلى‏به وى، مى‏فرمايد:

«ان اردت ان يصفو لك ود اخيك فلا تمازحنه و لا تمارينه و لا تباهينه و لاتشارنه‏»;

اگر مى‏خواهى دوستى برادرت با تو صاف و زلال و بى‏آلايش‏بماند، با او شوخى، جدل، مفاخره و مخاصمه و كشمكش مكن.

روشن است كه اين چهار عمل، گاهى نوعى تعرض به حريم‏شخصيت ديگرى محسوب مى‏شود و آن صفاى برادرى و دوستى رامى‏آلايد.

به هر حال، در شوخى كردن با ديگران، هم بايد ظرفيت طرف‏مقابل سنجيده شود، هم از افراط و زياده‏روى پرهيز گردد، هم از تحقيرو توهين و استهزاء ديگران اجتناب شود، هم وقار و هيبت‏خودشخص محفوظ بماند. نشاندن گل لبخند به چهره‏ها به قيمت‏خوردكردن شخصيت‏يك انسان، و ايجاد شادى در عده‏اى به بهاى غمگين‏ساختن يك مسلمان، زيبنده و شايسته نيست. در مساله طنز وبرنامه‏هاى فكاهى و عروسكى صدا و سيما نيز، به لحاظ اينكه گاهى‏اهانت‏به اشخاص حقيقى مى‏شود و تعرض به آبرو و حيثيت آنان به‏شمار مى‏آيد، برخى به طور جدى مخالفند و آنان را از نظر فقهى وشرعى بى‏اشكال نمى‏دانند. اعتدال در هر امرى پسنديده است، در مزاح‏و شوخى نيز همچنين، تا معاشرتها پاك و دوستيها بادوام و رابطه‏هاصميمى و برادرانه باشد.

منبع:اخلاق معاشرت از جواد محدثي

 

از شما دوستانِ عزیزم در راسخون استدعا دارم ، این اشعار رو بخونید و پخش کنید ، ان شاءالله در ثوابش شریک باشید

 

روزهٔ کودکانه . نماز کودکانه . قرآنِ کودکانه
 

وبلاگ مجموعه اشعار بنده حقیر :

http://delsoroodeha.rasekhoonblog.com

سه شنبه 10 آذر 1388  2:27 PM
تشکرات از این پست
shahdan
shahdan
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : فروردین 1388 
تعداد پست ها : 1485
محل سکونت : تهران

پاسخ به:حد و مرز شوخى

شوخي  اگر لبخند شادي را بر لب به ارمغان آورد زيباست . پاسخ به:حد و مرز شوخى
سلامت باشید
سه شنبه 10 آذر 1388  2:31 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها