0

ویژگیهای شخصیتی استاد مطهری

 
magam4u
magam4u
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : آذر 1388 
تعداد پست ها : 976
محل سکونت : اصفهان

ویژگیهای شخصیتی استاد مطهری

فهرست مطالب

==============================================

 مقدمه                                                                               

عزت                                                                         

نظم در امور                                                                        

قاطعيت                                                                      

جامعيت                                                                      

استقلال فكري                                                                      

آينده نگري                                                                  

پركاري استاد مطهري                                                            

اعتماد امام به استاد                                                        

تسلط بر كار خود                                                          

شهامت و شجاعت                                                         

فهرست منابع و مأخذ                                                              

 

 

« مقدمه »

درباره موفقيت ، از جهات گوناگون اظهارنظرهاي متفاوت و فراواني شده است ، اما هيچ يك از اين اظهار نظرها  ، مطلق و به طور صد در صد ، قابل قبول نبوده است موفقيت ،‌هميشه در رابطه با افراد و اعمال آنها مطرح بوده است ، به عبارت ساده مي توان گفت ، سبقت گرفتن افراد از افراد همسطح را در حنبه هاي مختلف « موفقيت » مي گويند موفقيت در هر كاري مستلزم تحمل رنج و موادتهاي بسياري است كه براي رسيدن به آن بايد بهايش را پرداخت .

زيان بارترين مسئله ، اسن است كه انسان در سنين پيري و ايامي كه نيروي جواني را از دست داده پي به شكست خود ببرد ، تلخ ترين حقيقت ،‌اين است كه انسان در سالهاي ناتواني و پاياني عمر دريابه كه از استعداد هايش به حدكافي بهره نگرفته و يا اينكه آنها را در راه غلطي به كار برده است .

تلخ تر از اين حقيقت ، آن است كه انسان دريابه كه از استعدادعايش به حد كافي بهره نگرفته يا اگر بهره گرفته در راه صحيحي از آن استفاده نكرده است .

تلخ تر از همه آن است كه انسان دريابه به رسيدن به موهبات از دست رفته برايش مقدور و ميسر نبوده و استعداد و قواي جواني اش غير قابل برگشت است .

شيرين ترين لحظات وقتي است كه هر آن ،‌كه انسان به ياد گذشته و عملكردش بيفتد خوشنود و خوشحال شود و از استعداد و انديشه اش به نحو احسن بهره برداري مطلوب كرده باشد . در ميان موجودات جهان هستي ،‌كمال ،‌پيشرفت و موفقيت انسان موجب حيرت است ، چرا كه انسان موجودي است كه عصاره هستي و اشرف مخلوقات است و خداوند در فطرت او ،‌استعدادهاي رسيدن به كمال و توفيق را قرار داده است .

 

استاد مطهري يكي از بارزترين شخصيتهاي علمي و فرهنگي است كه موفقيتهاي پي در پي در جهات مختلف بدست آورده است ،‌اوست كه در عرصة حوزه دانشگاه وحدت لازم را به وجود آورد و دستان و افكار پليدي كه اين دو سنگر مهم را از هم جدا مي كرد ،‌با لبة تيز تيغ علم و ديانت خود ،‌از بين برد و با قدرت و صلابت شخصيت علمي اش ،‌كليه مخاطبان خود را تحت تأثير روش نوين و مخلصانه خويش قرار داد . اين كتاب « رمز موفقيت استاد مطهري » رازهاي مهم كاميابي و موفقيت استاد مطهرياز كودكي تا مرحلة شهادت را با زباني رسا و ساده و بديع كه براي تمام طبقات جامعه مفيد باشد توسط نگارندگان به رشته تحرير در آورده است .

 

 

 

عــزت :

عزت به معني بزرگي و ارجمندي و عزت نفس به معني شرافت و مناعت طبع است !
شرافت و ارجمندي يكي از سرمايه هاي ارزشمند انسان مومن است و تنها اوست كه پس از خدا و پيامبر (ص) از آن برخوردار است ،

 چنانچه قرآن مجيد آن را منحصر در راه خدا ،‌پيامبر و مؤمنان دانسته و فرموده است : « عزت ،‌از آن خدا و پيامرش و مؤمنان است »

بديهي است كه خداوند ،‌منبع عزّت است و پيامبرش  نيز در سايه لطف خدا بدان دست يافته است و مومن نيز بايستي با انجام اموري ، لياقت رسيدن به چنين مقامي را كسب نمايد .

و آن حاصل نمي شودجز در ساية بندگي حق تعالي !

چنانچه حضرت علي (ع) در مناجات با خدا مي گويد :

« اي خدا من اين عزّت ، را بي كه بندة تو باشم و اين افتخار ، مرا كافي است كه تو پروردگار من هستي . »

 

ويژگي مهم شخصيتي استاد مطهري اين بود كه از روحية بسيار قوي برخوردار بود روحيه اي از نوع روحية امام خميني كه اگر به فرض محال تمام ملت هم مخالف ايشان باشد ، وي از راه خود دست بر نمي دارد ،‌

مطهري بدليل قوت و عزت نفسي كه داشت هيچگاه در فكر مريد جمع كردن نبود و بسا كارها كه مي كرد و مريه ها ي بسياري را از دست مي داد . ولي در عوض از حريم اسلام ناب محمدي (ص) دفاع كرده و نگذاشت افكار بيگانه را با نام اسلام قالب بزنند .

 

 

مطهري نزد ارباب زدوزود خضوع نميكرد و تسليم كسي نمي شد تا امكان داشت اظهار حاجت نمي كرد . در جمع مال و ثروت دنيا حريص نبود …

در دانشگاههاي كشور رسم بر اين بود و مي باشد كه تمام استادان غذاي مخصوصي به غير از غذاي دانشجويان دارند لكن استاد مطهري چون از مناعت طبع و شرافت بسيار بالائي برخوردار بود ،‌رسمش بر اين بود كه بعد از بجا آوردن نماز اول وقت ،‌همان غذاي ساده و خوبي كه از خانه مي آورد مي خورد ، اصلاً حاضر نبود از غذاي دانشگاه بخورد .

 

يكي از خدمتگزاران دانشگاه از استاد سئوال مي كند كه :« استاد چرا شما از اين غذا نمي خوريد؟ غذا مال استادان است ،‌استاد گفته بود از كجا مي دانيد غذا ، مال استادان است ،‌اين مال بيت المال است ، به شما هم چنين غذائي مي دهند ؟‌خدمتگزار گفته بود كه ، نه آقا ، به ما كوبيده مي دهند . ولي آنها چلوكباب دوبله مي گيرند . استاد خيلي ناراحت شده بود . بالاخره يك روز به دبيرخانه اعتراض كرد . شما آخر چرا تبعيض مي گذاريد ؟ چرا اين قدر اينها را ضعيف حساب مي كنيد ؟ اين ها هم شخصيتي دارند ! »

 

 

 

نظم در امور :

نظم و انضباط نه تنها از رازهاي پيروزي و موفقيت مردان بزرگ مي باشد بلكه كاخ بلند آفرينش هستي روي نظم و انضباط استوار شده است

از نكات بسيار آموزنده اي كه در زندگي استاد مطهري وجود داشت ، نظم در امور فردي و اجتماعي ايشان بود :  از عمر خود بهره مي گرفت ،    ‌سرماية عمر برايش كيميا گونه بود و

مي خواست از لحظه به لحظه آن استفاده كند . آن را بيهوده صرف نكند ، به موقع حركت كند و به موقع علاقات داشته باشد همسرش اظهار داشته است كه « استاد مطهري در تنظيم وقت ، ابتكار عجيبي داشت و چنان اوقات شبانه روز خود را تقسيم مي كرد كه به تمام كارهايش

مي رسيده ،‌گويا خداوند به وقت او بركت داده بود »

كارهاي او به ترتيب مخصوص ،‌جايگاه ويژه خود را داشت ، به گونه اي كه يكي از آن كارها يا گنجانيدن كار ديگري در اين ترتيب خالي از فايده و يا غير ممكن بود .

 

 

 

قاطعيت :

استواري مردان الهي در احياي ارزشهاي الهي حاكي از اراده و قاطعيت آنهاست . يكي از خصوصيات مطهري اين بود كه سخت در برابر اصل اسلام و اصل قرآن تعصب و قاطعيت داشت .

تعبد و تقير او به اعتقادات و احكام اسلامي موجب شد كه با تمام وجود در برابر انديشه هاي التقاطي و الحادي بايسته . يك روز در منزل خودش ،‌در جمع دوستان فرمود : « من با اينها مقابله مي كنم ،‌ممكن است مرا بكشند ،‌اما من حرف خودم را مي زنم ، چون مي دانم كه اينها براي دين خطرناكند ، ما بايد اعلاميه بدهيم و وضع خود را نسبت به اينها مشخص كنيم ... )

 

استاد در مقابل حركت مودبانه اي كه از طرف لپيدالهاي ميانه رو در همان روزهاي اول پيروزي انقلاب براي خنثي كردن صورت اسلامي انقلاب انجام مي گرفت با صلابت و قاطعيت ايستادگي كردند . آن وقتي كه بختيار پيشنهاد كرده بود خدمت امام برسد يك اعلاميه داده بود به يكي از آقايان وابستة به جبهه ملي كه بياورد شوراي انقلاب ،‌كه بختيار مايل است اگر شما موافقت كنيد و امام هم قول كنند اين اعلاميه را صادر كند . اين اعلاميه مي توانست و جه ايي براي بختيار درست كرده و كار را عقب بياندازد . لكن در آن جمع ، دو نفر با قاطعيت مخالفت كردند . يكي مرحوم مطهري بود و ديگري مرحوم بهشتي . اين دو نفر هر كدام يك نكته اي را به عنوان ايراد ، در اين اعلاميه ذكر كردند كه اگر آن نكته ها اصلاح مي شد ،‌نظر بختيار بر آورده نمي شد .

 

 

جامعيّت :

ما در طول تاريخ گذشته با افكار زيادي آشنا بوده و انديشمندان متعددي را سراغ داريم ، در جهان اسلام محققاني بوده اند و در رشته هاي مختلف علوم اسلامي تحقيقات گرانبهايي داشته و براي ما به يادگار گذاشته اند در عالم فقه نيز فقهاي بزرگي آمده اند و آثاري از خود باقي گذاشته اند در ادبيات و علوم ديني ،‌در منطق ،‌فقه و عرفان ،‌در تفسير و معارف الهي كه معدودي از آنها از يك نوع جامعيت برخوردار بوده اند و درباره هر كدام از علوم اسلامي حظّ وافري بوده اند .

جامع الاطراف بودن شهيد مطهري اين امكان را به وي داد تا در زمينه هاي متنوعي پيرامون معارف اسلامي ، ادبيات و فرهنگ قلم زند و نيروي خود را در بيان موضوعات كرده اي كه هر يك شعبه اي مستقل و در عين حال داراي فروغي متعدد است ظاهر سازد .

 

 

استقلال فكري  :

امتياز برجسته شهيد مطهري اين بود داراي استقلال فكري و واقع گرا بود ، كه همواره حقيقت را بر عوامل ديگر مقدم مي داشت و با ديدي انتقادي به گفتة ديگران مي نگريست . استقلال فكري استاد باعث شده بود كه حتي بر استادان خود ايراد بگيرد .

البته انتقاد از استادان خود قوام با تعظيم ،‌احترام از انكار آنها صورت مي گرفت ترازوي تحقيق و اهانت و خلاصه حقيقت و واقعيت را نداي عظمت استاد يا دانشمند ديگر نمي كرد .

 

استاد مطهري موانع سرسخت ملاصدرا بود و بيش از مقدار لازم راجع اين فيلسوف مسلمان تعصب به خرج مي داد ولي در عين حال هر اندازه با آثار و تأليفات استاد مطهري گام به گام پيش مي رويم ،‌مي بينيم اين طرفداري و حمايت كه تدريجاً متعادل تر مي شود ،‌در بسياري از موارد حتي انتقاد هم از ملاصدرا مي كند ،

مثلاً در اسم فلسفه كه آن را فلسفه الهي يا امور عامه ،‌يا علم مابعه يا ما قبل الطبيعه بناميم ، مي گويد حقيقت اين است ،‌امور عامه كه بيشتر مورد نظر فلاسفه اسلام است به خدا اختصاص دارد  استاد مطهري ضمن آنكه از علامه طباتطبائي بسيار استفاده برده و براي وي احترام زياد قائل بود ،‌در عين حال در بحث جاودانگي اخلاق نظريه علامه طباطبائي را نقد مي كند .

 

روح واقع گرا و حقيقت جوي استاد مطهري پاكي از انتقاد به استاد خود هم  نداد از ارسطو نقل مي كند كه گفته است  ( افلاطون را دوست دارم ،‌اما حقيقت را از او بيشتر دوست دارم ) يعني اگر از افلاطون اشتباهي ببينم حقيقت را فداي او نمي كنم و اشتباه او را برملا مي سازم .

 اين خصوصيت ،‌نمونه هاي زياد در آثار استاد مطهري دارد منتهي با لطافت و نزاكت و احتارم ،‌كه انسان هنگام خواندن متوجه نمي شود كه او حرف استاد را رد كرده است ،‌اين روح انتقادي ناشي از همان روح واقع بيني است . ناشي از هدف داشتن و حق خواهي است . انسان واقع گرا قهراً صحيح است ،‌سخنش ،‌روشن و موضعش در برابر مسائل آشكار و واضح است . در تاريخ مي بينيم اهل حق در قول و مفعل خود صريح اند  ،‌صريح ترين اصحاب رسول خدا علي (ع) است چون به حق رسيده ، حق را عريان و صريح مي گويد و از كي باك ندارد بلكه به ديگران هم توصيه مي كند .

 

 

آينده نگـري :

از ميان مخلوقات خدا ،‌انسان اين امتياز را دارد كه در مسير زندگي خويش داراي اختيار و تصميم است . او مي تواند به وسيله آموخته ها و آزمايش هاي خويش آينده خود را ترسيم كرده و با برنامه ريزي صحيح و اصولي سعادت خويش را ترسيم و تضمين نمايد و با بي برنامگي يا دستور العمل ناصحيح ،‌آينده خود را تباه سازد .

 

استاد شهيد متفكري دور انديش و حسابگر بود ،‌هيچ كاري را بدون تمهيد و مقدمات لازم آغاز نمي كرد ،‌همواره مي انديشيد كه براي هر كاري در آينده از وجود چه كسي استفاده كند با كدام گروه تماس بگيرد و از كدام گروه اجتناب ورزد . صفت بارز مطهري اين بود كه داراي نفس مطمئنه و اطمينان خاطر به حوادث آينده بود .

در اين خصوص آيت ا... مهدوي كني مي فرمايد : ( استاد مطهري آينده را زودتر از همه ما درك مي كردند و ما بعد از او بوديم . )

بعد از امام ، ‌اولين شخصي كه به ماهيت واقعي افراد و گروههاي مختلف از جمله گروه منافقين پي برد ، استاد مطهري بود .

 در سال 1354 استاد مطهري درباره گروه منافقين فرمودند :

 ( سران اين سازمان از شاه  بدترند و همان زمان اعتقاد داشتند كه اين سازمان ماركسيتي است و اسلام را وسيله رسيدن به اهداف خود قرار داده اند . )

 

 

 

از نشانه هاي ديگر تيزبيني و دورانديشي استاد مطهري آن است كه ايشان همواره دوستان را از مهدي هاشمي معدوم و همفكرش برحذر مي داشتند و در همان زمان وي را قاتل مرحوم شمس آبادي مي شناختند و پس از سالها ديديم كه چهره واقعي او آشكار شد و تشخيص استاد صائب بوده است .

بنابراين استاد زودتر از ديگران ،‌متوجه خطر مي شدند در نتيجه جلوتر از زمان خودشان به نقد انديشه ها و تفكرات انحرافي و التاقي مي پرداختند .

 

 

پركاري استاد مطهري :

زندگي مردان موفق شهادت مي دهد كه همگي مرد كار و زحمت بوده ناد و ناپلئون شبانه روز پنج ساعت مي خوابيد و بقيه ساعات را مشغول كار بود . نيوتن مي گويد ،‌اگر من به جائي رسيده ام بر اثر كار و كوشش است .

دكتر حداد عادل يكي از شاگردان مطهري مي گويد : ( ايشان به اندازه سه برابر يك استاد رسمي دانشگاه تدريس مي كردند . يك استاد دانشگاه اگر شش ساعت در روز تدريس مي كرد و وظيفه خود را انجام مي دا امام استاد مطهري در دو روزي كه به قم مي رفتند مقدار تدريسشان از استادان رسمي بيشتر بود .)

دكتر مفتح مي گويد در اوج مبارزات با رژيم طاغوتي استاد مطهري به من فرمود : ( به خدا اگر امام و رهبر ما پيروز بشور هيچ ثبتي من نمي خواهم ،‌براي من همين زندگي كه آلان دارم و كتابخانه ام براي من بهترين لذت است ، ) مطهري مي فرمايد آنچه مايه سعادت انسان مي گردد ، تلاش ،‌اطمينان به شرايط محيط است .

 

 

 

اعتماد امام به استاد :

استاد مطهري به دليل احاطه و تسلط وسيع خود به معارف اسلامي و برخورداري از روحيه تبعي و تسليم در برابر حقايق بي نهايت مورد اعتماد امام بود و در كليه كارهاي مربوطه به پيروزي انقلاب اسلامي با شهيد مطهري نيز مشورت مي كرد امام خميني قبل از شهادت استاد مطهري فرمودند : ( خيلي علاقه دارم تا اقاي مطهري باشد و در دوره جمهوري اسلامي ، جامعه ايران بتوانند حداكثر انتقاد را از او بنمايند .)

عنايت و اعتماد امام خميني حتي به دوراني كه امام در نجف اشرف بودند بسيار زياد وجود داشت حضرت امام طي چند نوبت نامه به آقاي پسندده و به آقاي اشراقي دامادشان چنين نوشتند كه ( آقاي مطهري را به قم بياوريد و نگه دارد . قم بماند و به تدريس مشغول باشند .)

علامه طباطبائي در قسمتي از محاسبة خود پيش از شهادت استاد مطهري مي گويد : ( مرحوم مطهري يك هوش فراوان و فوق العاده اي داشت ، و هر چه مي گفتيم هدر نمي رفت ، مطمئن بوديم كه هدر نمي رفت )

همسر شهيد حملاتي نقد مي كند كه در سه روز بعد از شهادت حملاتي ،‌خاتم امام به منزل ما تشريف آوردند و تا مرا ديدند بوسيدند و گريه كردند . گفتند كه ( امام در دو مقطع زماني خيلي گريستند و بلند بلند گريه كردند ،‌يكي در شهادت استاد مطهري و يكي هم شهادت شهيد حملاتي خانم امام فرمودند در شهادت آقا مصطفي كه فرزند و پاره جگرشان بود اين قدر ناراحت نشدند و اين حاكي از علاقه امام به شهيد مطهري و شهيذ حملاتي بود .)

 

 

 

تسلط بر كار خود :

استاد مطهري بر تسلط به نظرات بزرگان فلسفه و شناخت منطق هاي مخالف در ايران بي نظير بود و در اين جهت مي توان ادعا كرد كه ايشان از استاد خودشان علامه طباطبائي جلوتر بودند ،‌خودشان واقعاً اهل نظر بودند . استاد مطهري آن چنان به كار خود كه حث علمي و فلسفي بود تسلط داشت كه هر كس پاي درس ايشان مي نشست خود را با مردي روبرو مي دهيد مه لا انجام دل و جان درس خوانده و آنچه را خوانده فهميده و رابطه خويش را با معلومات خودش حفظ كرده بود و مطالب درسي چكيده  جان او بود ،‌نه چبيره به زبان او . استاد مطهري در يكي از نامه هاي خود به پدر بزرگوارش در سال 1344 مي نويسد : ( خدا را شكر مي كنم كه در زندگي محتاج نيستم ،‌روزي كفاف دارم ،‌به سلامتي و بهداشت خودم و فرزندانم مي رسم ، وظايف ديني خود را به لطف خدا انجام مي دهم ، به كار تحصيل و تربت فرزندانم رسيدگي مي كنم ، بركارم مسلطانه كاربر من ،‌ناني كه مي خورم نان كار و زحمت است ، آبرو و احترامم محفوظ است ، علي الظاهر در جريان زندگي مظالمي برگردنم نمي آيد

 


 
 

شهادت و شجاعت :

شهادت و شجاعت نشانه مردانگي است و در بسياري از كارها ،پل پيروزي به شمار مي رود . افراد با شهامت و شجاعت با در نظر گرفتن ارزش هدف ، پس از طرح نقشه و بررسي جوانب كار و سود و زيان بدون پروا ، دست به كار مي شوند

 

چند ماه قبل از پيروز ي انقلاب اسلامي جامعه روحانيت مبارز تهران براي بزرگداشت شهداي تهران مراسمي در بهشت زهرا تشكيل داده بودند و عده اي زياد از مردم تهران و حومه در اين مراسم شركت كرده بودند . پس از پايان مراسم در ميان زنان ،‌آدم گروهك منافقين بالا رفت . عده اي آمدند موضوع را به روحانيون خبر دادند و برخي گفتند ، بايد وحدت را  حفظ كرد ،‌كاري به آنها نداشته باشيد . فقيه را با اطلاع استاد مطهري رساندند . ايشان فرمودند: ( آدم بايد بيايد پائين آنها گفتند آدم در ميان زنان است و نمي شود داخل آنها شد ،فرمود خودم اين كار را مي كنم پس ايشان سر راه آن گروه از زنان ايستادند و پس از آنكه داخل جمعيت شده آدم را از دست آنها گرفت .


 
 

منابع و مأخذ :

1)    امام خميني ،‌روح ا... صحيفه نور .

2)    باقي نصر آبادي ، علي ،‌رمز موفقيت استاد مطهري

3)    شيخ شهيد ،‌تهران ،‌ صدرا

4)    سبحاني ،‌جعفر ،‌رمز پيروزي مردان بزرگ

5)    جلوه هاي معلمي استاد مطهري ،‌اننشارات مدرسه

مصباح و الشريع ،‌باب هفت

از شما دوستانِ عزیزم در راسخون استدعا دارم ، این اشعار رو بخونید و پخش کنید ، ان شاءالله در ثوابش شریک باشید

 

روزهٔ کودکانه . نماز کودکانه . قرآنِ کودکانه
 

وبلاگ مجموعه اشعار بنده حقیر :

http://delsoroodeha.rasekhoonblog.com

سه شنبه 10 آذر 1388  2:26 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها